Quantcast
Channel: تجارت روز
Viewing all 60 articles
Browse latest View live

تاریخچه جامعه شناسی وعلم سیاست درایران

$
0
0

 

تاریخچه جامعه شناسی وعلم سیاست درایران

شهرود امیرانتخابی

مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران به لحاظ ماخذ شناسی، از سه نوع منبع استفاده می¬کند؛ اولین نوع این منابع مآخذ سنتی، شامل کتیبه¬ها، زمین شناسی¬ها، باستان شناسی¬ها می¬باشد. شریعت نامه¬ها( که به بررسی خلقیات و هویت ایرانیان می-پردازند) و سیاست نامه¬ها( شامل تذکره نامه¬ها و پندنانه¬ها) ، نوع دوم منابع مطالعه جامعه شناسی هستند. نوع سوم منابع مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران، خود به دو کونه فرعی تقسیم می¬شوند: الف) منابع اولیه و ب) منابع ثانویه. منابع اولیه خود به دو دسته منابع سنتی ( پروتکل¬های دولتی، مصوبات مجلس، قراردادهاو...) و منابع جدید ( میدانی، مصاحبه، سفرنامه، خاطرات و...) تقسیم می¬گردد. منابع ثانویه از لحاظی به منابع ثانوی سنتی( پروتکل¬ها) و منابع ثانوی جدید( رساله-های دکترا) ؛ و از لحاظ دیگر به منابع ثانویه¬ای که به منابع اولیه استناد کند( مانند کتاب علی اصغر شمیم) و رساله¬های دکترا تقسیم می¬گردد.
 مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران به لحاظ قالب¬های نظری به نگرش¬های : تاریخی، اثبات گرایانه، فرهنگی، گفتمانی، وتاویلی قابل تقسیم است.
این موضوع به لحاظ مقاطع تاریخی مورد مطالعه به ملاک¬های مختلفی دوره بندی می¬شود: براساس یک دوره بندی ، جامعه شناسی سیاسی ایران را می¬توان به سه دوره:قرون میانه، عصر علم ، و عصر تضاد و اضطراب تقسیم کرد( این دوره بندی معادل تقسیم بندی جامعه شناسی است). بشیریه در تقسیم بندی دیگری به لحاظ گفتمانی، مقاطع مطالعاتی را چهار دوره تقسیم می¬کند: قرن هفده و هجده؛ جنگ اول جهانی؛ سال¬های مابین جنگ جهانی دوم تا 1980؛ و از 1980به بعد. در دوره بندی دیگری، مطالعات جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی سیاسی ایران به لحاظ اندیشگی، به چهار دوره: لیبرالیسم/ مارکسیستی؛ مردم سالاری/ رفاهی؛ فاشیسم؛ نئولیبرالی/ جهانی شدن تقسیم می¬گردد.
منظور از جامعه شناسی سیاسی در درک کلاسیک که ریشه درفلسفه قدیم داشت ، تلاشی فکریبود تا پدیده¬ها و کنش¬های ساختارهای سیاسی را تبیین کند. ریشه این نوع جامعه شناسی به یونان باستان برمی¬گردد که در آن فیلسوفان درپی تحقق جامعه آرمانی بودند؛ اما دردرک جدید، ریشه جامعه شناسی به تحولات عصر جدید قرون هجده تا بیست مربوط می¬شود که درقالب اثبات گرایی بیان شد.
جامعه شناسی سیاسی درایران
جامعه شناسی سیاسی ایران به دو دوره جامعه شناسی سیاسی سنتی/ غیر دانشگاهی؛ و جامعه شناسی سیاسی دانشگاهی تقسیم می¬گردد. جامعه شناسی سیاسی دانشگاهی ایران، خود دارایرویکردهای توصیفی و نظری است ( که رویکرد نظری خود به رویکرد نظری اثبات گرایی و رویکرد نظری مارکسیسنی تقسیم میشود).
مرحله اول جامعه شناسی ایران( جامعه شناسی سنتی)
شکوفایی تحقیقات اجتماعی غیر حکومتی/ غیر رسمی، به سالهای پیش ازشکل گیری مشروطه بازمی¬گردد و مقارن دوران پیدایش اندیشه آزادی خواهی و مشروطه طلبی است¬. این دوره از نظر نگارش، کوشش و کار فلسفه سیاسی و حکومت پربار است. به خلاف این که فلسفه و کار درجهت جامعه شناسی در معنی امروزی آن نیست؛ اما توفیق کوشش¬های متفکران اجتماعی در تسهیل مطالعات اجتماعی بعدی و توسعه دانش و بینش اجتماعی مردم و تاثیر دگرگون ساز این کوشش¬ها در جریانات اجتماعی ( به خصوص نهضت تنباکو و مشروطه ) بدیهی است. در مطالعه افکار نمایندگان برجسته اجتماعی و سیاسی این دوره ابتدا باید از ساختار طبقاتی، شیوه و ابزار تولید، روابط طبقاتی، و ساختار طبقاتی آن¬ها سخن گفت. همچنین دراین زمینه علاوه بر عوامل داخلی ، به تاثیرات تحولات ( اجتماعی و دگرگونی سیاسی ) بین المللی اواخر قرن نوزده توجه داشت. به عقیده برخی، بیان مفاهیم و اندیشه¬های آزادی خواهی جدید ایران متاثر از جریانات قرن قبل فرانسه است که زمینه ساز انقلاب 1879 فرانسه شد.
سالهای اواخر قرن نوزده( بیست سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه و ده سال سلطنت مظفرالدین شاه)، سالهای مبارزه روشنفکران آزادی خواه، با الهام از آرای متفکران آزادی خواه است. روشنفکرانی مانند زین الدین مراغه¬ای ، آقا خان کرمانی ، طالب اف، آخوندزاده و... چه از طریق رمان، نوشته¬های علمی، انتشار ادبیات سیاسی زیرزمینی، و مشارکت مستقیم ؛ و چه با حضور علنی د رصحنه، نشانه بینش اجتماعی و نظرات نسلی از متفکران اجتماعی شدند که از آثار و افکار مادی و معنوی شان ، زندگی مردم را تفسیر می¬کرده و راه مشروطیت و برپایی قانون را هموار کردند. از این روست که فرمان¬های اول تا سوم مشروطه، قانون اساسی و متمم آن ، ونظام نامه صنفی دوره مشروطیت تجلی و نمود افکار ناظم الاسلام کرمانی و قزوینی است تا تلاش¬های علما ( در این زمینه تنها ماده دوم متمم قانون اساسی حاصل تلاش شیخ فضل الله نوری است). از لحاظ تاثیر گذاری بر افکار اجتماعی ایران ، باید نقش کسانی که به فرانسه رفته و با انقلاب مشروطه فرانسه از نزدیک آشنا شده بودند مانند آقا خان کرمانی ، آخوند زاده و طالب اف ، از یاد نبرد. اما در این میان دو نفر بسیار تاثیر گذار هستند: آقاخان کرمانی که درتاریخ نگاری اجتماعی ایران انقلابی به راه انداخت و تاریخ نگاری رسمی درباری را به تاریخ نگاری اجتماعی مردمی تبدیل کرد. ناظم الاسلام کرمانی نیز، با نگارش کتاب " تاریخ بیداری ایرانیان"،سهم بزرگی درتغییر نگرش جامعه شناسی توصیفی به جامعه شناسی نظری در ایران دارد. مطالعات و کوشش¬های این افراد و دیگران در امور سیاسی پیش ا زمشروطه، عمدتا به اعتبار افکاراجتماعی و سیاسی و بیشتر به مقتضای ترقی خواهی و مبتنی بر فلسفه سیاست و حکومت است. در تحلیل نهایی می¬توان گفت این گونه علم الاجتماع به فلسفه سیاسی نزدیکتر است تا به جامعه شناسیدر مفهوم خاص آن. تمامی این شخصیت¬ها از مهمترین روشنفکرانی هستند که با آثار انتقادی خود در دوران سلطنت ناصرالدین شاه ( با هر انگیزه ) می¬خواستند یک مبارزه فکری را ازدرون و بیرون آغاز کنند تا که ایرانیان هموطن خود را که از بی¬ثباتی سیاسی و عقب ماندگی اقتصادی خسته و ناخشنود بودندرهایی بخشند.
مرحله دوم جامعه شناسی ایران ( جامعه شناسی رسمی)
این مرحله با تاسیس دانشگاه تهران آغاز می¬شود. دانشگاه تهران با شش دانشکده به وجود آمد که حاصل ادغام موسسات پیشین است. دانشکده حقوق وعلوم سیاسی با ادغام مدرسه علوم سیاسی، مدرسه حقوق و مدرسه اقتصاد ایجاد شد. دانشکده علوم تربیتی و دانشکده کشاورزی باتاسیس دانشگاه تاسیس شدند. رشته جامعه شناسی در سال 1325در دوره پهلوی دوم ایجاد شد. دراین زمان، با گسترش رشته¬ها ، شاهد افزایش دانشجویان د رکل علوم اجتماعی هستیم. جامعه شناسی در میان علوم اجتماعی گسترش یابنده متولد شد. در دیگر دانشگاه¬ها به اقتضای تاسیس دپارتمان ادبیات و علومانسانی، جامعه شناسی به وجود آمد و شعبه¬های داخلی دیگر یافت که مصادفبا تغییر نظام آموزشی فرانسه به امریکایی از اواسط دهه 1940 بود. از اوایل دهه 1340با رونق کمی و کیفی علوم انسانی مواجه هستیم . در سال 1351 علوم اجتماعی گسترش بیشتری می¬یابد و گروه علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دانشکده علوم اجتماعی و تعاون تبدیل می¬شود. گروه¬های این دانشکده عبارت بودند از: جامعه شناسی، انسان شناسی، جمعیت شناسی و تعاون. در این زمان موسسه علوم وتحقیقات اجتماعی نیز بوجودآمد و جامعه شناسی عمومی در ایران شکل دانشگاهی به خود گرفت و دردیگر دانشگاه¬ها ی کشور رواج یافت. اما به موازات جامعه شناسی رسمی، تحلیل مسایل سیاسی به صورت غیر رسمی ادامه یافت . براساس تحقیقات انجام شده پیش از انقلاببررسی ابعاد اجتماعی مختلف در بیرون دانشگاه بیشتر از داخل آن بود . دلایل اکراه استادان دانشگاه به مسایلی مانند:
رسمی بودن تحصیلات درایران و نه خصوصی بودن آن
غیر سیاسی بودن استادان
مشکلات مالی آن¬ها
مربوط است. تنها مورد بر اساس حجم و اطلاعات زیاد معطوف به جامعه شناسی روستایی ، یا تکیه برمنابع خارجی د رجامعه شناسی سیاسی است. علاقه به جامعه شناسی سیاسی تحت تاثیر خارج رفتگان و تجددگرایی به عنوان یک روش زندگی است.نسل بعد به مسایل ایلاتی علاقه مند شدند( مهدی امانی و نادر افشار) ، احمد اشرف و محمود معتمدینیز به مسایل فرهنگی علاقه یافتند. مهم ترین جامعه شناسان داخل دانشگاه در پیش از انقلاب عنایت، بزرگمهر، زریاب خویی، احسان نراقی، شاپور راسخ، احمد اشرف، و در خارج از دانشگاه صادق هدایت، جلال آل احمد، صادق چوبک، علی شریعتی، حسین آریان پور، علی محمد کاردان بودند.
درجمع بندی باید گفت مطلوبیت جامعه شناسی از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامی به دلیل تنوع آن است. در میان گرایشات جامعه شناسی ، در ایران پیش از انقلاب ( 72سال مشروطه) مظلومترین گرایش جامعه شتاسی ، جامعه شناسی سیاسی است . اگر از کتاب نخبگان سیاسی ایران زهرا شجیعی و چند کتاب ترجمه دیگر صرفه نظر کنیم این گرایش در بدترین شرایط قرار داشت. در پیش از انقلاب علاوه بر جامعه شناسی مارکسیستی ما شاهد گسترش و رواج جامعه شناسی اثباتی، وجامعه شناسی تلفیقی هستیم. آن چه که مطالعات جامعه شناسی را اثباتی کرد عواملی ازقبیل موارد ذیل ¬–ند :
 ورود جامعه ایران به دوره زمانی با شیوه تولید جدید( پیدایی بورژوازی ایرانی / کمپرادور) در این زمان سرمایه از زمین و آب به نفت تبدیل شد( هر چند از لحاظ انباشت سرمایه تحولی ایجاد نشد) و موجب پیدایش قانون و دانشگاه گردید
از جنگ جهانی اول نفوذ کمونیسم روسی د رجامعه روشنفکریبالا گرفت و در جنگ جهانی دوم حزب توده آنها را جذب کرد . به این ترتیب دو موج نوگرایی غربی و مارکسیستی را در جامعه روشنفکری شاهد هستیم.
ایجاد موسسات تمدنی در ایران موجب گسترش مراکز علمی شد
حضور نیروهای تحصیل کرده د ردیوانسالاری و برنامه ریزی آنها
حمایت سیاسی- اقتصادی دولت
اما پرسش مهم این است که تحول و پویایی نظری بالا متکی به چیست؟ و در چه بخشهایی از جامعه شناسی می¬باشد؟
باانقلاب اسلامی همه سبک¬های بالا فرو پاشید. با انقلاب فرهنگی ، جامعه دانشگاهی وفرهنگی وارد مرحله جدیدی شد که پیش از این نبود. ماهیت انقلاب ( اسلامی و فرهنگی) و انقلاب فرهنگی با سه سال تعطیلی دانشگاه ، سرآغاز جدیدی از مطالعه فرهنگ ایران است ( از جمله جامعه شناسی و علوم انسانی ، به ویژه قدرت روحانیون در بازنگری دروس علوم انسانی که بسیار مهم است) . آیه الله مصباح درآن زمان هدف اصلی انقلاب فرهنگی را بیش از هر چیز ، تحول عمیق در علوم انسانی دانست و ازوابسته ترین علوم انسانی به غرب را جامعه شناسی و علم سیاست اعلام کرد. از این رو بر تغییر محتوایی این دو دانش تاکید بیشتری شد واز این رو تا اواخر سال 1361 که تمام رشته¬ها بازگشایی شد، ستاد انقلاب فرهنگی از بازگشایی دوباره رشته¬های علوم انسانی و جامعه شناسی و سیاست تعلل کرد. در جامعه شناسی کل سازمان این رشته تغییر یافت و علوم اجتماعی با شش گرایش ایجاد شد: ارتباطات اجتماعی، خدمات اجتماعی، دبیری علوم اجتماعی، تعاون و رفاه اجتماعی، پژوهش گری اجتماعی. این گرایش¬ها به منظور تربیت کادرهای فنی و تخصصی ادارات دولتی بوجود آمد. از سویدیگر نظریات هم تغییر کرد و گرایشات مارکسیستی و اثباتی به تعارضتفکرات اسلامیبا تفکرات مارکسیستی –اثباتی روی آورد. در این راستا کرسی های استادی هیات علمی آمریکایی و فرانسوی جای خو درا به استادان ایرانی داد. به این ترتیب جامعه شناسی استقلال خود را ازدست داد . دلایل این امر عبارتنداز:
دولت بسیار قدرتمند که استقلال علم را کاهش داد
رانت خواری دولتی که باعث کاهش استقلال علم شد
نبود اجماع فکری و سیاسی و تداوم وارداتی بودن جامعه شناسی و عدم توان دانشمندان ایرانی برای هماهنگ کردن قواعد عام جامعه شناسی با شرایط ایران
ارتباط دین و سیاست ونقشی که در چند هویتی کردن ایران بازی می¬کند
فرهنگ ایرانی غیر مستقیم که فاقد استقلال لازم بوده که تداوم شرایط پیش از انقلابرا تداعی می¬کند.
پس از جنگ ، اساتید علوم اجتماعی دانشگاهی و بیرون آن عمدتا تحقیقات معطوف به حفظ امنیت داخلی و دستاوردهای انقلاب را انجامدادند. د رهشت سال جنگتحقیقات تحت الشعاع مسایل نظامی بود اما پس از آن با انتشار مقالات علمی دانشگاهی و غیر دانشگاهی شاهد موضوعات اجتماعیهستیم . دستگاه حکومتی به صورت فعال و متنوعبیش ا زفعالیت همکاران دانشگاهی د رمسایل آسیب شناسی اجتماعی سرمایه گذاری و تحقیق می¬کند. در سالهای اخیر افراد زیادی با تحصیلات دانشگاهی یا غیر آن بیرون از دانشگاه به بررسی مسایل جمعیتی ، تحرک اجتماعی، نخبگان، اخلاق و فرهنگ پرداخته¬اند که برای نسل¬های آتی این رشته بسیار آموزنده خواهد بود.
 
دولت در ایران
بررسی مسایل ایران در سه مکتب انجام می¬شود:
مکتب تحصلی
مکتب مارکسیستی
مکتب گفنمانی
درباره توجیه وجودی ، چگونگی و تاریخ دولت درایران دیدگاه¬های مختلفی وجود دارد :
دیدگاه استبداد شرقی
دیدگاه سلطانیسم
 دیدگاه دولت مطلقه
دیدگاه پاتریمونیال
دیدگاه دولت تحصیل دار
دیدگاه دولت دست نشانده
از دو قرن اخیر تا کنون چهار الگوی دیدگاه¬های دولت عبارتند از:
الگوی دولت پاتریمونیال
الگوی دولت تحصیل دار
الگوی دولت مطلقه
الگوی دولت استبداد شرقی
از میان این الگوها، الگوی دولت مطلقه از همه کم اهمیت تراست . از سوی دیگر الگوی دولت استبداد شرقی و دولت تحصیل دار، الگوهایویژه دولت های خاص هستند و دو الگوی دیگر الگوهای عمومی دولت می¬باشند.
الف) الگوی دولت در شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی :
براساس این الگو، ساختار اجتماعی، ابزار تولید و روابط اجتماعی شکل انعکاس یافته استبداد شرقی است.
ریشه این نگرش به نظریه پرردازانی برمی¬گردد که به بررسی عوامل موثر بر شکل گیری دولت پرداخته¬اند. ارسطو و ماکیاول ضمن توجه به شرایط جغرافیایی ، با کمبودهایی مواجه شده و اثرات آن را بر نظام اجتماعی و سیاسی جسته¬اند. از این رو مناسبات دیگر جوامع را ملاحظه کردند. آن¬ها با توجه به گوناگونی شرایط جغرافیایی به تنوع عوامل سیاسی پی بردند. ارسطو در کتاب هفتم "سیاست" به رایطه سیاست و آزادی با اوضاع اجتماعی و اقلیمی پی می برد و می¬گوید مردم سرزمین¬های سرد سیر در اروپا دلیر هستند اما هوش و هنر کمی دارند اما از آزادی برخوردارند و از آن دفاع می¬کنند. آسیایی ها هوشمند و هنرمند هستند اما از دلیری بی بهره اند ازاین رو به حال بندگی بسر می¬برند. یونانیان که میان این دو هستند ویژگی¬های هر دو دسته را دارند: دلیر و هوشمند، آزاد وخردمند.
ماکیاول در کتاب "شهریار" نیز همین دیدگاه را دارد. او در بررسی شرایط محیطی ایتالیا به اختلاف جوامع شرقی و غربیپی می¬برد و به دنبال آن توصیه¬هایی به شهریار می¬کند که در رابطه با نوع حکومت¬ها و چگونگی اعمال قدرت شاه عثمانی و شاه فرانسه است. در نوشته¬های هیوم و مونتسکیو ( کتاب هفتم روح القوانین) بر تاثیر شرایط اقلیمی بر نظام¬های اجتماعی و سیاسی اشاره می¬کند و می¬گوید آب وهوای گرم، موجب سستی و کرختی، و آب و هوای سرد اسکاندیناوی ساکنان آن جا را نیرومند کرده است .
شیوه تولید آسیایی و استبداد شرقی :
مارکس در قرن نوزدهم میان خودکامگی حاکم، گستردگی حوزه قدرت سیاسی و ضعف افراد و اجتماعات رابطه ای برقرار می¬کند. او بر اساس سه فاکتور اخیر، از دو شیوه تولید و ساختار طبقاتی سخن به میان می¬آورد: شیوه تولید فئودالی/ آبی/ اروپایی ، و شیوه تولید آسیایی/ خاکی/ شرقی . براساس دیدگاه اخیر، ساختار اقتصادی جوامع شرقی کشاورزی است و مالکیت ارضی و حاکمیت سیاسی در دست دولت متمرکز است. این جوامع از سویی با عدم استقلال طبقاتی مواجه هستند و از سوی دیگر باحاکمیت متمرکز. به این ترتیب او دولت نظام سرمایه داری را که برخاسته از فئودالیته است را از دولت استبدادی شرقی که وابسته به شیوه تولید آسیایی است جدا می¬کند. دولت سرمایه داری برخاک تاکید می¬کند و انباشت سرمایه در آن بر اساس زمین است که اساس منبع سرمایه را تشکیل می¬دهد. اما در شرق انباشت سرمایه بوسیله آب است و آب اساس منبع سرمایه است.
در دهه 1920 بعد از قدرت یابی استالین، او اقتصاد، سیاست و تاریخ نگاری را متمرکز کرد و به دست خود گرفت . استالین از مورخان خواست که نظریه او را در باب روند تاریخ توجیه کنند. ازاین رو در فوریه 1931در شهر لنینگراد کنفرانسی تشکیل شد تا نظریه مارکس را درباره مراحل تاریخی مشخص کنند و دیدگاه او را با دیدگاه استالین هماهنگ گردانند . بر اساس تصمیم کنفرانس، خط سیر تاریخ تمامی جوامع بشری بدون استثنا شامل پنج مرحله می¬شد در حالی که بر اساس نظر مارکس مرحله بندی جوامعشرقی و غربی با هم تقاوت داشت. مراحل عمومی تاریخ بشری بر اساس تصمیم کنفرانس مزبور عبارت است از:
 کمون اولیه
مرحله برده داری
مرحله فئودالی
مرحله سرمایه داری
و مرحله سوسیالیسم
به این ترتیب بررسی جوامع آسیایی و افریقایی با الگوی تک ساحتیکنفرانس لنینگراد انجام می¬شد و نه الگوی دولت آسیایی مارکس.
به این ترتیب شاهد پیدایش دو دسته مارکسیست از این تاریخ به بعد هستیم : مارکسیست¬های ناب که بر شیوه تولید آسیایی به مثابه یک واقعیت تاریخی اذعان دارند و معتقد هستند که جوامع آسیایی دارای شیوه تولید فئودالی نیستند( این دسته از مارکسیست¬ها به کنفرانس لنینگراد دعوت نشدند ). ویتفوگه از مارکسیست¬های این دسته، در کتاب" استبداد شرقی" می¬گوید در شرق مساله کمبود آب و چگونگی توزیع آن عامل اصلی تعیین کننده زندگی است نه زمین. این تفاوت جوامع شرقی با غربی موجب شکل گیری دو صورتبندی جوامع شرقی و غربی می¬گردد. در جوامع شرقی جوهرمشترک ازهمه جا آشکارتر در قدرت استبدادی مرجع سیاسی است و با توجه به این که شاه بر آب و تقسیم آن نظارت دارد رهایی از استبداد امری محال است. در چنین جامعه¬ای که طبقه مسلط مالکیت وسایل تولید را ندارد بلکه طبقه دیوانسالار، دستگاه دولتی و اقتصاد را در اختیار دارد، مردم سالاری ایجاد نمی¬شود. شیوه تولید آسیایی به دلیل نظرات تک خطی که در پی گسترش شیوه¬های غربی تفکر و زندگی به تمامی جهان است اثرات سودمندی می¬تواند در توضیح و تبیین اوضاع و شرایط اجتماعی و اقتصادی جوامع شرق داشته باشد. گذشته از این شیوه تولید آسیایی به عنوان بدیل فئودالیسم و برده داری تاییدی بر ویژگی خاص جوامع شرقی است. ابهام در شیوه تولید آسیایی و عام بودن بیش از اندازه آن تنوع و خاص بودن جوامع آسیایی را نشان نمی¬دهد.تنوعدرابزار تولید در جوامع آسیایی وافریقایی ویژگی آن جوامع است ، روابط تولید نیز برگرفته ازهمان جوامع می¬باشد که تفاوت¬هایی با دیگر جوامع دارد. این تفاوت¬ها تاثیر بر چگونگی تعامل نظامهای سیاسی خواهد داشت و سنخ های متفاوت از دولت وجامعه را ایجاد می¬کند. از سوی دیگر، استبداد شرقی بیانگر فرایند شکل گیری استبداد شرقی و دولت ماقبل سرمایه¬داری است و طرح مناسبی برای بررسی جوامع پیچیده امروزین نیست.
تحلیل سرشتدولت در ایران براساس دیدگاه شیوه تولید آسیایی
در مورد تطبیق این دیدگاه با ایران، سه سوال عمده مطرح می¬شود:
- آیا دیدگاه استبداد شرقی در مورد ایران قابل اجرا می¬باشد؟
- در صورت مثبت بودن پرسش قبل، برای کدام مقطع از تاریخ ایران قابل اجرا است؟
- ویژگی مشترک آن با دیدگاه دولت تحصیل دار چیست؟
درمورد پرسش نخست باید گفت که دیدگاه استبداد شرقی دیدگاه پررونقی است و در صاحب نظران در درون و بیرون ایران به ویژه در مقطع پانزده سال آخر سلطنت محمد رضای پهلوی ، نظریه اصلی تاریخ نگاری ایران به شمار می¬رود. در یک دید کلی مجموعه دیدگاه¬ها درباره سئوال اول را می¬توان در دو نظریه خلاصه کرد:
1دیدگاه مارکسیست¬های ناب که معتقد به دیدگاهی تک خطی است
2دیدگاه راست که دیدگاه تک خطی مارکس را نقد می¬کند. این دیدگاه الگوی استبداد شرقی را برای دوره پهلوی از جنبه¬های مختاف ادامه دولت¬های پیش از مشروطه می¬داند.
درمورد سئوال دوم دو دسته نظر وجود دارد:
- گروهی با تاثیر از مارکسیست¬های روسی مانند پلخانف، پتروفسکی و دیاگانف، وبا توجه به شرایط ماقبل سرمایه داری ایران و شباهت¬های تاریخ ایران با اروپا ، الگوی فئودالی را برای ایران ماقبل سرمایه داری به کار می¬برند. محمد رضا فشاهی و فرهاد نعمانی از این دسته اند و نظام ماقبل سرمایه داری ایران را فئودالی می¬دانند.
- گروهی دیگر مانند کاتوزیان، خنجی، اشرف، جان فوران با تاکید برتفاوت¬های تاریخ ایران و اروپا¬، الگوی شیوه تولید آسیایی را به کار می¬برند. نظریات دسته اخیر از سه مفهوم بهره می¬گیرد: شیوه تولید آسیایی کارل مارکس ، سلطه پدرسالارانه ماکس وبر، و استبداد آسیایی کارل ویت فوگه. این دیدگاه د رنقد دیدگاه¬های جزم گرایانه مارکسیستی روسی بر وجوه افتراقجوامع شرق وغرب اشاره می¬شود:
 1. مالکیت فئودالی اروپایی مالکیت ثابت است اما مالکیت بزرگ مالک ایرانی کاملا متزلزل بوده و با تغییر سلطان، اقتدار مالک نه تنها از بین می¬رود بلکه حتی به مالکیت او خاتمه داده می¬شود( نظریه مالکیت ثابت و کوچندگی انواع مالکیت ها در ایران). کوچندگی عامل مهمی در ایجاد نوع خاصی از نظام اقتصادی بوده و مانع مهمی در تاخیر ورود ایران به مرحله بورژوازی و شهرنشینی است.
2. فئودال در قصر خود ساکن بوده و از منطقه فئودالی خود حمایت می¬کند در حالی که بزرگ مالک ایرانی در دربار بوده و قدرت او برخاسته از میزان حمایت دربار است.
3. در حکومت مطلقه شرقی هیچ کس از قدرت و سلطه حکومت د رامان نیست. حکومت واقعا بدون معارض است . اما در اروپا معارضان نیرومندی دربرابر حکومت مطلقه مانند فئودال¬ها و رهبران مذهبی قرار دارند.
کاتوزیان در نوشته¬های تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران اصطلاح " استبداد شرقی" را به مثابه شکل سیاسی شیوه تولید آسیایی به کار می¬برد. او در بررسی تحولات سیاسی- اجتماعی ایران ماقبل سرمایه داری به دو مفهوم " جامعه خشک و منزوی" و " استبداد ایرانی" اشاره دارد. جامعه خشک و منزوی به ساختار اجعماعی و اقتصادی جامعه کشاورزی که دارای اجتماعات پراکنده است اشاره دارد و استبداد ایرانی اشاره به قدرت سیاسی متمرکز می¬کند که بدون هیچ حد و حصری اعمال قدرت می¬کند. گستردگی قدرت استبداد دولتی به دلیل انحصار کنترل زمین و آب است و ضعف طبقات اجتماعی به دولت ماهیت فراطبقاتی داده است. هرچند که منابع زیر زمینی اخیر جایگزین آب شده است اما ماهیت مطلقه دولت پهلوی و کارویژه دولت¬های این سلسله ادامه سلطه پادشاهی¬های پیشین است. او در توضیح نظر خود می¬گوید از اوایل دهه 1340 دولت محمد رضای پهلوی وابستگی زیادی به درآمد نفتی یافت و خصلت فرا طبقاتی آن زیاد شد و نمود استبدادی آن افزایش یافت. وابسته نبودن دولت به طبقات وگروه¬های اجتماعی بر اساس درآمدهای نفتی، استقلال عمل و گستردگی نظارت غیر منعطف دولت را به همراه داشت که ساختار دولت را آسیب پذیر و شکننده می¬کرد. با توجه به دیوانسالاری ناکارآمد و گسترده، دولت نتوانست در برابر مخالفان اجتماعی تاب آورد و در مقابل انقلاب ضد استبدادی 1357تسلیم شد. کاتوزیان درصدد است الگوی تاریخی عامی برای جامعه و دولت ایران ارایه دهد. این الگو مبین این چرخه است که پیدایش دولت استبدادی عامل چالش¬ها و مقاومت¬های مختلف است و این مقاومت¬ها منجر به بی ثباتی گشته و بی ثباتی به نوبت خود عامل تمایل به ایجاد دولت استبدادی دیگراست.
یرواند آبراهامیان نیز از نظریه استبداد شرقی و دیوانسالار و جامعه پراکنده، برای تفسیر تاریخ ایران ماقبل سرمایه داری ( شامل عصر خلفا و صفویه) استفاده می¬کند. او درباره شیوه تولید آسیایی در دو برهه فوق می¬گوید دولت به دلیل برخورداری از دیوانسالاری بزرگ توان انجامکارهای عمومی را دارد. دولت نیرومنداست و از سویدیگر پراکندگی جامعه و ضعف نیروهای اجتماعی به نیرومندی دولت شرقی کمک می¬کند. آبراهامیان این نظریه را برای تحلیل اوضاع اجتماعی دوره صفوی که دیوانسالاری متمرکز استبداد شرقی عهده دار تدارک خدمات عمومی است، مناسب می¬داند اما معتقد است برای تبیین سلطنت¬های استبدادی و دولت¬های شرقی که حاکمان بر امور آبیاریو نظارت بر امور اداری دخالت ندارند به هیچ وجه توانایی ندارد.
نقد کاربرد شیوه تولید آسیایی درباره ایران
د رنقد کاربرد این نظریه درمورد ایران گفته شده است:
1. هواداران این نظریه به خصوص کاتوزیان رویکرد استبداد دیوانی انگلس در کتاب "آنتی دورینگ" و نظریه جامعه آب- پایه ویتفوگه در کتاب "استبداد شرقی" را قادر به توصیف شرایط ایران نمی¬دانند، از این رو مانند آبراهامیان با توسل به رویکرد پیشنهادی مارکس، ماهیت دولت در کشورهای آسیایی را در قالب گزاره¬های کلی با اوضاعسیاسی – اجتماعی دوره میانه تطبیق می¬دهد. اما کلی و یک جانبه نگریباعث می¬شود که تحولات فرهنگی و تغییرات اجتماعی مغفول واقع شوند. نظریه پردازان این نظریه بنیاد استبداد شرقی را بر وجود دیوانسالاری گسترده استوار می¬سازند که عمده ترین آن¬ها اداره شبکه آب رسانی است در حالی که اداره امور سیاسی کشور د ر دوره قاجاریه بر اساس مدیریت قاجاری بود اما دیوانسالاری بزرگی نداشت . قاجاریه بر جامعه¬ای حکومت می¬کرد که شیوه آبیاری غیر متمرکز آن باعث تقویت اجتماعات و متنفذان محلی شده بود. اصولا در شرایط سیاسی قرن نوزده به اعتقاد اکثر تاریخ نگاران، سیاست و حکومت خان خانی به شکل تضعیف حکومت مرکزی از طریق ایجاد مراکز متعدد تصمیم گیری بوده است و از این رو وجود دیوانسالاری بزرگی به سبک نظریه مارکس و انگلس نمی¬تواند ویژگی ضروری استبداد ایرانید ر ادوار مختلف تاریخ سیاسی ایران باشد. نظریه پردازان شیوه تولید آسیایی بر وجود دولت قدرتمند و جامعه منزوی تاکید دارند ، د رحالی که می¬توان هر دوی اینعناصر را در جامعه عشایری و کوچنده که هیچ نقش و تاثیرگذاری د رشیوه تولید و ترکیب نیروهای اجتماعی جدید ندارند مشاهده کرد. در حالی که از دوره صفویه به بعد حضور عوامل نوین ساز متعدد، زندگی عشایر ایرانی و ساختار اجتماعی را متحول کرده است.به گفته جان فوران حضور اقتصاد شهری و شکل گیریشیوهتولید خرده مالکی( که بر اقتصاد و ماهیت دولت ونهاد مذهبتاثیر می¬گذارد) و حضور علما در صحنه سیاست از زمان صفویه ، وتاثیرات نظام جهانی از راه گسترش روزافزون روابط با جهان خارج ( که به ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی منجر شد) و عوامل تاثیرگذار دیگر توانایی نظریه استبداد شرقی را درتوضیح ماهیت دولت در ایران عصر صفوی و قاجار به چالش می¬کشد.
2. کاتوزیان در نظریه خود¬، دولت را کارگزار محض می¬داند و با ساختار آنکاریندارد. او و آبراهامیان دولت را به مثابه نیروی قدرتمند و بدون منازع و بدون شالوده¬ای می¬دانند که بر ساختار کشاورزی و جوامع منزوی و پراکنده، تحمیل شده است. به این بیان دولت به عنوان متغیر مستقلی است که از منازعات اجتماعی مصون می¬باشد. از این رو باید پذیرفت دیدگاه جدید کاتوزیانمبنی برکوتاه مدت و کلنگی بودن جامعه ایران ، از رویکرد پر ابهام استبداد شرقی او با واقعیات اجتماعی ایران سازگاری بیشتریدارد. در نظریه اخیر کاتوزیان جامعه کوتاه مدت معرف جامعه¬ای است که انباشت دراز مدت علم و سرمایه دشوار است از این رو همواره درجا می¬زند یا در اثر نوسانات گه گاه از نو شروعمی¬کند و جامعه کلنگی مکمل آن می¬گردد زیرا ساخته شده را خراب می¬کند تا آن را دوباره بسازد.
منابع:

مهتاب ایران

 


تاریخچه تهران

$
0
0

تاریخچه تهران

 

تاریخچه تهران
تهران قدیم


نام تهران در حدود اواخر سده دوم بیش از میلاد ، برای اولین بار در یمی از نوشته های تیودیس یونانی آمده است .

ابو اسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی به نام ابو عبدالله محبدابن حامد تهرانی رازی نام برد که اهل تهران بوده و در سال 261ه.ق چشم از جهان فرو می بندد و لذا این کتاب قدیمی ترین سندی است که به موجودیت تهران قبل از سده سوم هجری قمری اشاره می کند.ابن حوقل در سال 331هجری قمری تهران را شهری سرسبز و دارای باغهای فراوان ذکر می کند که میوه های فراوانی داشته و ساکنان آن بیشتر در زیر زمین زندکی می کردند.

 

استخری در سال 340هجری قمری در مورد تهران به تفضیل در کتاب خود (المسالک الممالک )ذکر کرده است . ابن بلخی نیز در فارسنامه حدود سالهای 500هجری قمری از آثار تهران سخن به میان آورده است .یاقوت حموی در کتاب خود

المعجم البلدان به سال 620هجری قمری تهران را قریه ای از قرا ری می داند که اکثر آن زیر زمین ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهای زیادی است که به هم راه دارند.

ذکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد (674هجری قمری )که تقریبا 70 سال بعد از یاقوت حموی نوشته شده درباره تهران چنین مینویسد: تهران شهری است زیرزمینی مانند لانه مورچه که اهالی آن به محض حمله دشمن در زیرزمینها مخفی می شدند.

حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب خود به سال 740 هجری قمری تهران را اینطور تشریح می کند: تهران یکی از ییلاقات ری بوده و آب و هوایی گوارا و سالم دارد و دارای باغهای میوه فراوانی است و جمعیت زیادی هم داشته است .رونق تهران بس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالی ری به تهران بیشتر شد.بعدها بای جهانگردان نیز به این قسمت رسید و احتمالا اولین جهانگردی که به تهران سفر کرد روی کونثالث دکلاویخو نماینده هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار امیرتیمور بود که در سال 806هجری قمری به تهران آمد.وی درسفرنامه خود از باغها و میوه های فراوان ، آب زیاد و آب و هوای ناسالم تهران نوشته است . شهرت تهران با روی کار آمدن سلسله صفویه بیشتر شد و رونق آن با به قدرت رسیدن شاه طهماسب آغاز کردید. به دلیل وجود آب فراروان و باغهای زیاد و شکارکاههای متنوع شاه طهماسب به تهران علاقه ای وافر نشان می داد و اقامتهای طولانی در ان داشته است و حتی در سال 961هجری قمری دستور دادحصاری دور شهر بنا کنند که 4 دروازه و 114برج داشت(برابر با سوره های قرآن) و طول آن حدود 6000قدم بود.شاه عباس صفوی نیز به بیروی از شاه طهماسب تا مدتها به آبادی تهران برداخت و حتی باغی به نام چهارباغ احداث کرده و در ان عمارتی برای اقامت موقتی خاندان سلطنت بناکرد.

سرتوماس هربرت در سال 1308هجری قمری در مورد تهران می نویسد:

تهران در میان جلگه قرار کرفته است و دارای 3000خانه و چند بازار است که از آجر ساخته شده اند و بازارهای آن بطوری بناشده که فاقد سقف می باشند. و چشمه ها و تاکستانها، باغها و جویبارهای زیبایی دارد. شاه سلیمان صفوی نیز تا اندازه ای در آبادی تهران سهم داشته و نخستین کا بدستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهران سقوط کرد و به دست انان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامی باغها و تاکستانها تبدیل به ویرانه شد با ظهور نادرشاه و شکست اشرف افغان در دامغان 1141هجری قمری آنها بزرکان تهران را کشته و راهی اصفهان شدند و اشرف افغان نیز از ورامین رانده شد. در زمان نادرشاه افشار تهران جانی تازه گرفت . وی رهبران بزرک شیعه راجمع کرد و از آنان خواستار رفع اختلاف شیعه و سنی و اتحاد اسلام شد.در سال 1154هجری قمری شهر را به فرزندش رضا قلی میرزا سپرده که به علت عدم کفایت توسط خود نادرشاه کورشد. با انقراض خاندان افشاریه تهران به دست سلسله قاجاریه که رقیب کریمخان زند بودند افتاد.در جنکی که بین خاندان قاجار و خاندان زند(محمد حسن خان ) برپا شد خان قاجار شکست خورده و کریم خان چون تهران را جایی مناسب برای خود یافته بود به تهران عزیمت کرد و دستور بنای عمارت ایوانی و حرمخانه را داد و کویی قصد اشت تهران را بایتخت قرار دهد. ولی با کشته شدن محمد حسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسایش خیال پیدا کرده و راهی شیراز شد. پس از مرگ کریمخان زند آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمرده و از شیراز فرار کرده و با تنی چند از بستکان خود راهی تهران شد و با همت ایل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز یکشنبه 11جمادی الثانی سال 1200 هجری قمری که مصادف با نوروز بود در تهران جلوس کرد و از آن تاریخ تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان بایتخت قاجاریه انتخاب کردید و به ساختن عمارت تخت مرمر که تنها یادگار آن عهد است اکتفا کرد. ولی در زمان فتحعلیشاه ساختمانهای تازه ای احداث شد که از آن جمله می توان مسجد امام خمینی (مسجدشاه)، مسجد سیدعزیزالله ،درسه مروی ، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردان فرانسوی تهران حدود 50000 نفر جمعیت داشت (سال 1222هجری قمری ) در زمان به سلطنت رسیدن محمد شاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه یافت .

باغ داودیه ، مسجد جمعه وبازار بین الحرمین در زمان سلطنت وی احداث شد. در همین دوره به دستور میرزاآقاسی دو محله به نامهای عباس آباد و محمدیه به محله های تهران اضافه شد. علاوه بر اینمهاجرت اهالی قفقاز که به علت جنک روس و ایران صورت کرفت هم در رونق و رشد تهران موثر بوده است ، چرا که اکثرا در تهران سکونت گزیدند.

در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به همت میرزا تقی خان امیرکبیر بناهای زیادی احداث شد. از جمله آنها می توان از مدرسه دارالفنون ، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر نام برد. جمعیت تهران نیزدر این زمان بسیار زیاد شده و به 150هزار نفر رسیده بود. لذا میرزا یوسف مستوفی الممالک (صدر اعظم) و میرزا عیسی (وزیر) مامور شدند تا محدوده جدید شهر را تعیین کنند و از انجایی که این مهم نیازمند نقشه بود در سال 1275هجری قمری کروهی به سربرستی علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه و با همکاری موسیوکرشیش سرتیب و معلم توپخانه و دستیاری چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون برای اولین بار از تهران نقشه برداری کردند و در سال 1284 هجری قمری با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و جمعی از مهندسان و معماران نقشه جدیدی از تهران تهیه کرده و اراضی وسیعی را داخل محدوده شهر وارد کردند و شهر را باخندقها و باروهای جدید (به شکل هشت ضلعی) محدود ساختند. ارتباط شهر نیز با خارج از طریق 12 دروازه به نامهای : شمیران ، دولت ، یوسف آباد، دوشان تبه ، دولاب ،خراسان ، باغشاه ، قزوین ، کمرک ، حضرت عبدالعظیم ، غار و خانی آباد امکان پذیر بود.

در سال 1305 هجری قمری مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با کمک عده ای از معلمان دیگر و بیست نفر از شاگردان مدرسه مزبور از تهران جدید به مقیاس 2000:1 نقشه برداری کردند . بر اساس همین عملیات محیط شهر را 19200 متر محاسبه کردند و جمعیت تهران راهم 250 هزار نفر سرشماری کردند. این هییت برای تهیه نقشه حدود 4 سال وقت صرف کردند و بالاخره در سال 1309 هجری قمری نقشه تهران جدید به بای جاب رسید که در مقایسه با نقشه موسیو کرشیش از دقت بالایی برخوردار بود. از دیکر بناهای مهم دوره سلطنت ناصرالدین شاه می توان باغ کلستان ، باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهید مطهری (سبهسالار) ، باغ فردوس ، میدان امین السلطان ، شمس العماره و... را نام برد.

در این دوره جند محله نیز با نامهای سنکلج ، خانی آباد، قنات آباد، باچنار، کود زنبورکخانه و بازار بزرک به محله های تهران اضافه شد. اینها مربوط به تحولاتی بود که تا قبل از سال 1300هجری شمسی بوقوع بیوست ولی تحول اساسی و نوین سازی تهران از سال 1300 هجری شمسی به بعد انجام شد.

تحولات بعد از 1300هجری شمسی را میتوان به 4 دوره تقسیم نمود:

در دوره اول (سالهای 1300 تا 1320): تقریبا تمامی خندقها و دروازه ها از میان رفت و کوچه ها و معابر قدیمی اصلاح شد و چهره شهر شکل منظم هندسی به خود گرفت. جمعیت تهران هم در این سده افزایش چشمگیری بیدا کرد به نحوی که طی دو سرشماری در سالهای 1310و1319 هجری شمسی از 300 هزار نفر(سرشماری اول) به540 هزار نفر(سرشماری دوم ) رسید. از ساختمانها و تاسیسات مهم این دوره می توان بانک ملی ایران ،وزارت امورخارجه ، شهربانی کل کشور، ایستگاه راه آهن تهران ، دانشگاه تهران ، ایستگاه فرستنده رادیویی تهران ، باشگاه افسران و چند بیمارستان نام برد.

دوره دوم (سالهای 1320 تا 1332) : این دوره مصادف با بروز جنک جهانی دوم بود لذا تغییرات زیادی انجام نشد و تنها شهر از اطراف اندکی توسعه یافت . جمعیت تهران در این دوره مطابق آمار رسمی سال 1325 حدود 880 هزار نفر بود. دوره سوم (سالهای 1332 تا 1357ه.ش ) در این دوره به علت احداث بزرگراهها، خیابانها و بلوارها ، شهرکهای جدید، ساختمانهای بزرگ ، تهران رشد چشمگیری داشته و از هر سو کسترش بیدا کرده بود به نحوی که یکی از شهرهای بزرگ قاره آسیا محسوب می شد. جمعیت ان نیز به سرعت افزایش پیدا کرده بود و از یک میلون و هشتصد هزار نفر 1335 به چهارمیلیون و پانصدو سی هزار نفر در سال 1355 (طی 20 سال ) رسید.

دوره چهارم از سال 1357 تا کنون : در این دوره که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای بعد از آن است تهران رشد چشمکیری داشته و از هر سو گسترده شده است. علت این امر را می توان بروز جنگ تحمیلی عراق بر ایران و پدیده مهاجرت ، اختصاص باره ای از اراضی به تعاونیها برای خانه سازی و بالاخره ایجاد خانه های ارزان قیمت دانست . بر اساس آمار سال 1371 جمعیت تهران بالغ بر 6620461 نفر می باشد و اکنون از مرز 8500000 نفر کذشته است

با توجه به اینکه تهران مساحتی حدود 1200 کیلومتر مربع دارد ، لذا تراکم جمعیت آن به حدود 5518 نفر در کیلومتر مربع یا18÷ 55 نفر در هکتار می رسد که نشانگر یکی از متراکم ترین شهرهای جهان است .

تهران کنونی از طریق یک فرودکاه بین المللی (مهر آباد) با خارج از کشور ارتباط دارد. در این رابطه باید خاطر نشان ساخت که تعداد خطوط هوایی که تهران را به نقاط مختلف دنیا مرتبط می کند در چند سال اخیر افزایش پیدا کرده است ، در ضمن فرودکاه بین المللی امام (7تیر) نیز دردست احداث است .

این فرودگاه وسعتی بالغ بر 15 کیلومتر مربع دارد و در 35 کیلومتری جنوب غربی تهران واقع شده است و بزودی با ظرفیت 5/7 میلیون مسافر در سال آغاز بکار خواهد کرد.

محور ارتباطی دیکر راه آهن می باشد. که از نظر حجم مسافر درصد بالایی را به خود اختصاص می دهد. خطوط سراسری تهران اروبا نیز از مبدا تهران فعالیت گسترده ای دارد. علاوه بر آن مترو هم در دست احداث است که دو مسیر آن خط روگذر بوده (خط سریع السیر تهران -کرج و خط سریع السیر تهران -بهشت زهرا و بقیه زیر کذر است و شامل 4 خط عمده شمالی -جنوبی و شرقی - غربی می باشد. علاوه بر خطوط هوایی و راه آهن ، راههای آسفالته بخصوص اتوبانها و بزرکراهها از اهمیت ویزه ای در ارتباط تهران با سایر نقاط برخوردار است .

تهران امروزه دارای بزرگراهها و اتوبانهای متعددی می باشد که ارتباط قسمتهای مختلف را باهم و نیز حاشیه و اطراف آن امکانپذیر می سازد. یکی دیگر از طرحهای اجرایی جهت سرعت بخشیدن به حمل و نقل مسافر ایجاد خطوط اتوبوس برقی است که در حال خاضر دو خط آن فعال میباشد: میدان امام حسین -سه راه تهرانبارس ، میدان امام حسین- میدان خراسان .طرح خط ویژه هم گام موثری در حمل و نقل مسافر در محدوده مرکزی شهر می باشد.

طرح جامع دیگری در کاهش بار ترافیک اجرای ((طرح ترافیک )) می باشد. این طرح از 1358 به اجرا درآمد و امروزه با تغییراتی در حدو مرز آن از ساعت 30:6 صبح لغایت 5 بعد از ظهر قابل اجراست .

برپایی نمایشگاههای بین المللی و داخلی با موضوع های مختلف علمی ، فرهنگی ،هنری و تجاری و ... خود به اهمیت تهران به عنوان یک مرکز ثقل می افزاید و همه ساله شاهد شکوفایی و رشد بیشتر این نمایشکاهها از نظر کمی و کیفی هستیم .

تهران دارای گردشکاهها و تفرجگاههای بسیار است که برای گذراندن اوقات فراقت اقشار مختلف مناسب بوده و توانایی جذب عده زیادی را هم دارد از جمله این مراکز: شمشمک ، دیزین ، آبعلی ، توچال ،دربند، درکه ، کولکچال ،گلابدره ، پارک ارم ،شهر بازی ، مینی سیتی ، سد کرج و سد لتیان را می توان نام برد که بخصوص در روزهای اخر هفته بذیرای عده زیادی از مردم می باشند. علاوه بر اینها پارکها و پارکهای جنگلی نیز در بر کردن اوقات فراقت شهروندان نقش ویژه ای دارد و تهران از این نظر شهر غنی بوده و دارای پارک جنگلی سرخه حصار، پارک جنگلی غزال ، پارک جنگلی تلو، پارک جنگلی لویزان ، پارک جنگلی قوچک ، بارک جنکلی لتیان ، بارک جنکلی چیتگر ،پارک جنگلی خرگوش دره را نام برد.

وجود تالارها و فرهنگسراها نیز گام بزرگی در اشاعه فرهنک و هنر بوده و در گسترش آن نیز بسیار کوشش شده است . و در این مبحث می توان ا فرهنگسرای بهمن که در سال 1370 شروع به کار کرد و همچنین مجموعه فرهنگی گلستان که

در سال 1377 شروع به کار کرد نام برد



موزه های متعدد و مختلفی هم اکنون در تهران فعالیت دارند بخصوص چند سال اخیر چند موزه مهم و دیدنی کشایش یافته که موزه تاری طبیعی ایران و موزه باغ فردوس از آن جمله می باشند.

تهران مرکز کلیه وزارتخانه ها وادارات ومراکزعلمی کشور می باشدو بیش از 80 سفارتخانه در آن وجود دارد.

 

 

برج آزادی

$
0
0

برج آزادی

برج آزادییکی از نمادهای شهر تهراناست که در سال ۱۳۴۹خورشیدی به دست معمارایرانی، حسین امانت، با نام برج شهیاد آریامهر، به دستور فرح پهلوی[نیازمند منبع]برای یادبود جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایرانطراحی و ساخته‌شد. این برج، پس از انقلاب ۱۳۵۷به نام «برج آزادی» معروف گردیده‌است.

برج آزادی در ایران، نمونه‌ای از نماد و نشانه‌های شهری است که معماری شاخص آن، تلفیق طاق‌های معماری پیش از اسلام (دوره هخامنشیانو ساسانیان) و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح، معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ‌های نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.

برج آزادی به صورت یک تندیسساخته شده‌است و به عنوان یک نماد شهری مورد توجه‌است. بر پایه نظرسنجی‌های انجام شده اکثریت شهروندان تهرانی برج آزادی را به عنوان نماد شهر تهران معرفی کرده‌اند.

تاریخچه

تاریخچه برج آزادی به سال ۱۳۴۵ هجری شمسی بر می‌گردد. در این سال طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در نهایت طرح مهندس حسین امانتبیست و چهار ساله و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهرانبرنده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنا برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.

در مراسم آغاز به کار این برج که در سمت غرب شهر تهرانقرار دارد محمدرضا شاه پهلویو همسرش شهبانو فرح پهلویحضور داشتند و منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشراز کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی) برای نخستین بار در این مکان پرده‌برداری شد.

در جریان انقلاب ایران (۱۳۵۷)اجتماعاتی در این میدان تشکیل می‌شد و پس از پیروزی انقلاب نیز برنامه استقبال از آیت‌الله خمینیدر بازگشت از پاریس به تهران در این میدان انجام شد و نام آن نیز از میدان شهیاد به میدان آزادی تغییر یافت. در زمان انقلاب شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد. (نوشتن شعار به بنا صدمه می‌زند)

در هفته‌های پس از پیامدهای انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران، میدان آزادی محل تجمع برخی از معترضان به نتایج انتخابات بوده‌است و مجددا شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد.

معماری برج آزادی تلفیقی از معماری دوران هخامنشی، ساسانیو اسلامیاست. این بنای سه طبقه دارای چهار آسانسورو دو راه پله و ۲۸۶ پلکان است. در محوطه زیرین آزادی چندین سالن نمایش، نگارخانه، کتابخانه، موزهو... قرار دارد. طول این بنا ۶۳ متر، ارتفاع آن از سطح زمین ۴۵ و ارتفاع از کف موزه ۵ متر است. گفته می‌شود در ساخت برج آزادی چهل و شش هزار قطعه سنک بریده و پرداخت شده به کار رفته‌است.

حسین امانت می‌گوید: «این بنا به گذشته‌های درخشان تاریخ ایران نظر دارد؛ به دورانی که ایران در ادبیات، هنر، معماری، صنایع دستی، علوم مختلف و خیلی چیزهای دیگر سرآمد بود. من می‌خواستم جمع بندی خودم از اینها را در آزادی ارائه کنم تا اگر کسی از خارج می‌آید یا حتی مردم ایران بدانند که این اثر به کجا و به کدام فرهنگ مربوط می‌شود.»

«در این بنا، قوس اصلی وسط برج، نمادی از طاق کسریمربوط به دوره پیش از اسلام (دوره ساسانی) است و قوس بالایی که یک قوس شکسته‌است از دوران بعد از اسلام و نفوذ اسلام در ایران حرف می‌زند. رسمی سازی‌هاییکه بین این دو قوس را پر می‌کند، خیلی ایرانی است و من آن را از گنبدمساجد ایران الهام گرفته‌ام. اساسا تکنیک گنبد سازی در ایران خیلی جالب است و شما در هر مسجدی که می‌روید، یک چیز تازه‌ای می‌بینید. در این گنبدها که نشانه نبوغ ایرانی است، معماران قدیم از قاعده مربع بنا وارد دایره گنبد شده‌اند و این کار را با کمک رسمی بندی‌ها و مقرنسکاری‌های بسیار زیبا انجام داده‌اند. در برج آزادی هم همین کار انجام شده. هندسه بنا یک هندسه مربع مستطیل است که از روی چهار پایه خود می‌چرخد و ۱۶ ضلعی می‌شود و بالاخره به صورت یک گنبد شکل می‌گیرد. البته شما این گنبد را از بیرون نمی‌بینید، اما از داخل برج قابل مشاهده‌است.»

«دو طبقه داخل برج، یکی بالای قوس طاق اصلی و دیگری زیر گنبد است که با آسانسور به آن می‌رسید. این طبقه که به عنوان نمایشگاه طراحی شده با گنبدی از بتن سفید پوشیده شده. این گنبد مقرنس ایرانی را به نوع تازه‌ای اجرا می‌کند و ارتفاع آن از بام آزادی بیرون می‌زند و از بام دیده می‌شود که با کاشی‌هایفیروزه‌ایمعرقایرانی پوشیده شده‌است. مصرف بتن سفیددر این قسمت و در سالن پذیرایی آن، در آن زمان یک کار جدیدی در ایران بود.»

«این بنا سنگ‌هایی دارد که در قسمت پایین برج 3.2 متر طول و 1.6 متر ارتفاع دارند و کار دست سنگتراشان است» «این سنگ‌ها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیده‌اند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده‌است. چیزی شبیه به لاستیککه قابل انعطاف است. ماده‌ای است به نام FlEXIBLE SEALANT .»

فضای داخلی برج 

نقش‌های داخلی برج، تلفیقی از سنت و مدرنیسم است به خصوص سقف طبقه دوم. در ورودی برج، هریک از لنگه‌های سنگی درها، حدود 5/3تن وزن دارد. جنس این سنگ‌ها از گرانیتاست. برج دو آسانسوردارد که از دیواره‌های برج بالا می‌روند. آسانسور اول دو طبقه را طی می‌کند و به سقف سیمانی می‌رسد سپس از آسانسور دوم استفاده می‌شود. هیچ یک از سقف‌ها بسته نیستند و همه آنها به فضای بالاتر راه می‌یابند.

در حال ساخت برج

تاریخ ایران از آغاز تااسلام

$
0
0

تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - بخش ایران باستان - دوره دوم (هخامنشیان)


تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - بخش ایران باستان - دوره دوم (هخامنشیان)
۲۶م, دی ۱۳۸۷

دومین شاهنشاهی بزرگ ایران باستان و یا بهتر بگویم پر شکوه ترین پادشاهی ایران باستان متعلق به هخامنشیان است . بعد از حکومت مادها ، هخامنشیان در ایران قدرت را به دست گرفتند . در ریشه های ایران ، بعد ها به برسی بیشتر و کامل تری از این دوران می پردازیم در اینجا به صورت کوتاه تاریخ را در این دوران برسی می کنیم



کوروش بزرگ :
کوروش بزرگ در سال ۵۵۹ پیش از میلاد به پادشاهی انشان رسید و پس از سران قبایل پارس را به زیر فرمان خود در آورد . با نبونید پادشاه بابل پیمان اتحاد بست و در ۵۵۳ پیش از میلاد بر ضد آستیاک پدر بزرگ مادریش شورش نموده و سرانجام وی را در سال ۵۵۰ پیش از میلاد مغلوب و اسیر کرد . اکباتان – پایتخت پادشاهی ماد – را تصرف نمود . پادشاهی هخامنشیان را رسما بنیان نهاد . پیش از تحکیم پایه های قدرت خویش در سرزمین ماد و پارس ، سرزمین لیدیه و پایتخت ثروتمندش – ساردیس طلایی – را تسخیر نمود و ضمیمه امپراطوری خود نمود – به دنیال لیدیه ، به ضرورت تنبه کردن بابل و مصر که بر ضد او با لیدیه متحد شده بودند ، متوجه گشت . کوروش بزرگ در محاصره و تسخیر بابل با مقاومتی روبرو نشد . بابل بدون جنگ تسلیم گشت و شهر از هر گونه آسیبی در امان ماند . غارت و تخریبی هم صورت نگرفت و کوروش بزرگ پیروز مندانه وارد شهر شد و مورد استقبال قرار گرفت ( ۵۳۹ پیش از میلاد ) و نسل یحودیان را در این شهر نجات داد . با فتح بابل کوروش بزرگ وارث تمامی قلمرو پادشاهان آشور و بابل شد و البته سوریه و فنقیه و فلسطین هم که جزو ایالات بابل بودند نیز به قلمرو ایران منتقل شدند . فرمانروایان شهر های بزرگ فنیقه ، به درگاه او در بابل آمدند . احترام و فرمانبرداری خود را به او اعلام کردند .
کوروش بزرگ پس از لشکر کشی به مصر و هر گونه اقدامی بر ضد آنجا ، لازم دید از بابت اقوام ساکن در مرز های شرقی کشور اطمینان حاصل کند . اقوام ساکن این نواحی شرقی را سکاها تشکیل می دادند . کوروش بزرگ به منظور عزیمت به این سرزمین ، بابل را ترک کرد و پسرش کمبوجیه را به عنوان پادشاه در بابل گذاشت . تامین مرز های شرقی ، که از هیرکانیا ( گرگان ) تا دشت های آن سوی جیحون را عرصه لشکر کشی های او کی ساخت ، برای وی یک ضرورت بود . کوروش بزرگ در طی یک ضد و خورد با این بیابانگرد ها به قولی تا حوالی سیحون و مرز های هند پیش رفت . اکثر سران این طوایف را فرمانبردار خود کرد و در طی همین لشکر کشی به نحو اسرار آمیزی عمرش به پایان رسید ( ۵۳۰ پیش از میلاد )
کوروش بزرگ پس از آنکه بابل را فتح کرد قانون آزادی همگان را صادر نمود . بند های این مشور – که می توان آن را اولین اعلامیه حقوق بشر نامید – بر روی استوانه سفالی نوشته و نسخه هایی از آن نیز به اطراف قلمرو پادشاهی فرستاده شد . اظهارات کوروش بزرگ در این اعلامیه – در نیمه دوم قرن ششم پیش از میلاد – از دید گاه های نوین درباره شخصیت بشری حکایت می کند . همه ی انسان ها ارزشی برابر و بنیادی دارند . هر کس می تواند بنا به گزینش خود خدا بپرستد . آزادی حقیقی ، آگاهی ، حق تصاحب و حق زندگی صلح آمیز در هر کشور مورد نظر بر همگان پذیرفته شده است . کشف استوانه فوق در سال ۱۸۷۹ میلادی در ویرانه های کاخی در شهر باستانی بابل صورت پذیرفت – این استوانه امروز در موزه ی بریتانیا نگاهداری می شود .







کمبوجیه :
فرزند و جانشین کوروش بزرگ و دومین پادشاه هخامنشی ، او در زمان پدر متصدی امور بابل بود . در ۵۳۰ پیش از میلاد پیش از عزیمت کوروش بزرگ به آخرین جنگ خود ، فرمانروای بابل شد / مهم ترین کار در سلطنت او فتح مصر است که کوروش بزرگ اندیشه آن را در سر داشت . حمله کمبوجیه به مصر در ۵۲۵ پیش از میلاد در زمان سلطنت پسامتیک سوم روی داد . پس از پیروزی با پسامتیک به ملایمت رفتار کرد ولی چون پسامتیک در صدد شورش بر آمد او را کشت . وقتی در مصر بود به خیال تصرف کارتاژ و حبشه افتاد و قسمت شمالی حبشه را نیز به قلمرو ایران افزود سپس به مصر بازگشت و وقتی که کمبوجیه در مصر بود گئوماتها قیام کرد به گفته هرودوت کمبوجیه عازم ایران شده بود و در سوریه این خبر را شنید و در آنجا در تابستان ۵۲۲ پیش از میلاد در گذشت . کمبوجیه هفت و سال و پنج ماه حکومت کرد و به هنگام مرگ فرزندی نداشت .

داریوش بزرگ :
او سومین پادشاه این دور پس از کمبوجیه بود . وی پسر ویشتاسب است . داریوش بزرگ به یاری ۶ تن از بزرگان پارس ، علیه گئوماته قیام کردند و او را کشتند که سپس داریوش بزرگ بر تخت نشست . در خوشحالی مردم مصر به آنجا سفر کرد و در حدود ۵۱۳ پیش از میلاد اقدام به جنگ با سکاها کرد . در زمان وی لشکر بزرگ ایران از تنگه ی بوسفور گذشت و تراکیای شرقی را مطیع ساخت . داریوش بزرگ پس از چند هفته پیش روی در استپ های روسیه ، به ناگزیر بازگشت و سپس خود را برای لشکر کشی به یونان آماده کرد . در لشکر کشی اول او به یونان کاری از پیش نرفت و سپس او در لشکر کشی دوم شکست خورد ( حقیقت یا دروغ بودن شکست داریوش که توسط نویسندگان یونانی نگاشته شده هنوز در هاله ای از ابهام است ) . داریوش بزرگ اقدامات حمله ای دیگر به یونان را فراهم می کرد ولی از بخت خوش یونانیان شورش هایی در مصر شد و داریوش مجبور شد نخست به اونجا برسد اما پیش از خواباندن شورش ها در مصر داریوش بزرگ در سن ۷۲ سالگی پس از یک ماه بیماری در تخت جمشید در گذشت . داریوش بزرگ بی گمان بزرگترین فرمانروا و سیاستمدار آن دوران بود و در زمان سلطنت او ایران به چنان نظمی رسیده بود تا دوران پاشداهی بعد از جمله اشکانیان و ساسانیان از روی حکومت او ، حکومت می کردند . داریوش بزرگ کانالی از رود نیل به سوئز حفر کرد و آن را امروز کانال سوئز می نامیم . تاسیس چاپارخانه و ضرب سکه طلا را در ایران در زمان او دانسته اند .



خشایار شاه :
خشایارشا در سن سی و شش سالگی به سلطنت رسید و در آغاز سلطنت شورشی را که درمصر برپا شده بود فرونشاند و بعد بهبابل رفت و شورشهای آنجا را نیز سرکوب کرد. در این جنگ قسمت اعظم بابل ویران گشت.
داریوش اول در اخرین سالهای عمر میخواست که برای جبران شکست خوردننیروی ایران در ماراتون به یونان قشون بکشد اما عمرش وفا نکرد و وزندگی رابدرود گفت .بعد از او خشایارشا در سدد بر امدم که اقدام پدر را به نتیجهبرساند و به تمام حکام ایالات ایران امر کرد که سرباز بسیج کنند و بعد ازاینکه سربازان اماده شدند انهارا به سوی اذربایجان بفریتند تااینکه ازانجا به لیدی واقع در اسیای صغیر بروند. خشایارشا بعد از وصول به لیدی خوددر راس ارتش قرار گرفت و به سوی یونان به حرکت در امد. بنا به گفته هرودوتکه کتزیاس هم تائید کرده خشایارشا در بهار سال ۴۸۰ قبلاز میلاد از لیدی بهراه افتاد تا خود را به یونان برساند
سپاه ایران از هلسپونت گذشتند . در عبور از تراکیا و مقدونیه ، قوای دیگری به سپاهیان خشایارشا پیوست . چنانکه وقتی خشایارشاه به تروموپیل رسید . جمع نیرو هیا دریای و زمینی اش به چند صد هزار جنگجو بالغ بود . اگر چه برخی از تاریخ نگاران این جمعیت را یک میلیون نفر می دانند در هر صورتی این ارتش بزرگی بود .
نیروی زمینی وقتی که به کنار تنگه داردانل رسید به فرمان خشایار شاه دو پل به طول ۱۱۵۰ ذرع از اتصال کشتیها به یکدیگر ساخته بودند، یکی را فنیقی ها از طنابهایی که از کتان سفید بافته شده و دیگری را مصریها از ریسمانهایی از کاغذ حصیری ساختند. ولی پس از آنکه پلها ساخته شد، باد شدیدی برخاست و امواج کوه پیکر دریا چند کشتی آن پل را به یکدیگر کوبیده، پلها را خراب کردند.
خشایار شاه از شنیدن خرابی پلها چنان در خشم شد که حکم کرد، دریا را تنبیه کنند و سیصد شلاق به آن بزنند! و مخصوصاً در حین اجرای حکم بگویند: «ای آب شور، این مجازاتی است که شاه برای تو مقرر داشته، از این جهت تو بد کردی و حال آنکه بدی از هیچ کس ندیده بودی. خشایار شاه از تو عبور خواهد کرد، چه بخواهی، چه نخواهی. حق است که کسی تو آب شور و کثیف را نستاید و قربانی برای تو نکند

 


اما با این وجود در جنگ تروموپیل پیروز شد . در این جنگ اسپارتی ها با ایرانیان جنگیدند و خشایار شاه به فرنود آنکه اسپارتی ها با ارتش کم جمعیت خود با شجاعت جنگیده بودند پس از شکست آنان دستور داد در آن منطقه سنگ نبشته هایی در دامنه کوه به ستایش از شجاعت اسپارتی ها پرداخت . سرانجام سپاه ایران آتن را گرفت و به انتقام شهر ساردیس ارگ آن را آتش زد . خشایار شاه در این هنگام خبر شورش در بابل شنید او یکی از فرماندهان خود را با سیصد هزار سرباز برای ادامه جنگ به جای گذاشت و خود صحنه نبرد را ترک کرد . خشایار شاه از اینکه انتقام ساردیس را از یونانیان گرفت احساس رضایت می کرد سپس او شورش های بابل هم فرونشاند سپس او در سال ۴۶۶ پیش از میلاد به طرز مرموزی کشته شد . خشایار شاه صفاتی عالی داشته بطوریکه یونانیان بزرگ منشی او را ستوده‌اند. مشهور است کهاسکندر وقتی کهتخت جمشید را به آتش کشید، مجسمه خشایارشا به روی زمین افتاد و اسکندر گفت: آیا بایدبخاطر روح عالی و صفات نیکویت تو را از روی زمین بردارم یا بگذارم که رویزمین بمانی تا بخاطر تاخت و تازت به یونان مجازات شوی؟
خشایارشاه در تخت جمشید که بدستور پدرش داریوش ساخته شده بود قصرهایدیگری بنا کرد که بر عظمت و شکوه این اثر باستانی افزود. همین طورکتیبه‌هایی در کوهالوند و نیز درارمنستان از خود به جای گذاشت.

اردشیر اول :
وی پسرخشایارشا ملقب اردشیر یکمپادشاه هخامنشی بود. او پس از به قتل رسیدنِ پدرش و برادرش که جانشینِ قانونی پدرش خشایارشا بود، به دستِاردوان فرمانده گارد محافظ شاه بر تختِ شاهی نشست.
از زمان اردشیر تاریخ ملی باتاریخ اساتیری ایران در هم می‌آمیزد. در بسیاری از منابع اردشیر یکم وبهمن اسفندیار یکی دانسته شده‌اند. در زمان پادشاهیِاردشیر یکم هخامنشی در حدود سال ۴۴۱ پیش از میلاد،گاهشمار امپراتوری اصلاح شد و نامِ ماههای سال به نامهایایزدان مزدیسنا نامگذاری شدند ،که تا به امروز باقی است.
وی در قلمرو سیاستِ دینی و فرهنگی و برخوردِ خود با مللِ مغلوب از سیاستِ پدربزرگِ خودداریوش بزرگ پیروی کرده‌است. تاریخ نویسانِ مشرق‌زمین وی را شاهی عدالت خواه و دادگستر دانسته‌اند. وی نسبت به مللِ مغلوب و بویژهیهودیان رافتی خاص داشت هدایا، آزادی یهودیان، بازسازی معابدِ آنها و احترام به دیانتِ آنهانمونه‌ای از بزرگمنشی‌های اردشیر به قوم یهود است که به نامِ اردشیر پس ازکوروش در تاریخِ یهودیان به ثبت رسیده‌است. او در عیدِ بزرگداشتِنحمیا تامین خوراکِ همه یهودیان را در این جشن بعهده گرفت و با بودجه امپراتوری بهاورشلیم فرستاد . کاتبِ ویژه دربار اردشیر در امور یهودیانعزرا بوده‌است. قراردادِصلح کالیاس در زمان وی میان ایرانیان ویونانیان بسته شد. این پیمان نامه به عهدنامهکیمون هم معروف است و در آن منافعِ ایرانیان تامین شده بود. البته برخی از مورخان نیز این قرارداد را برای ایرانیان وهن آمیز معرفی کرده اند . همچنین از دیگر اتفاقات زمان اردشیر می‌توان به شورش مصر که سرکوب گردید و شورشمگابیز اشاره نمود. او از همسر پارسی خود فرزندی به نام خشایار داشت . اردشیر به روایتی در سالِ ۴۲۴ پیش از میلاد درگذشت و در مجموع در حدودِ چهل و یک سال شاهنشاه بود و در زمان شاهنشاهیِ وی مردم در رفاه و آسایش به سر می‌بردند. پس از ویخشایارشای دوم بر تخت نشست. . آرامگاه او در کنار آرامگاه خشایار شاه در نقش رستم وجود دارد

خشایار شاه دوم :
به گفته تاریخ نویسان وی تنها پسراردشیر یکم از ملکهداماسپیا بوده که پس از مرگ پدر به پادشاهی می‌‌رسد و چهل و پنج روز بعد توسط برادرشسغدیانوس که از همسر غیر عقدی اردشیر اول می باشد به قتل می‌‌رسد. اما سغدیانوس نیزبه سلطنت نمی رسد بلکه برادر دیگر وی به نام « اخس » یا « وکاهه » بهپادشاهی می رسد و بعد هاداریوش دوم نامیده می شود وی نیز فرزند اردشیر اول از همسر غیر عقدی وی می باشد

داریوش دوم :
او فرزند اردشیر بود که پس از مرگ برادر خیانت کار خود بر تخت نشست . او در هنگام جنگ هایی کخ میان آتنی ها و اسپارتی ها در گرفته بود تواسنت با کمک به هر دو گروه جنگ میان آنان را به درازا بکشد و خود و ایران را در آرامش نگاه دارد . داریوش دوم در ایران استوره ای داراب خوانده می شود

ادشیر دوم :
اردشیر دومپادشاههخامنشی، پسر بزرگداریوش دوم وپریزا بود که پس از مرگ پدر به سلطنت رسید.
پس از استواری جایگاهاردشیر دوم،گرچه وی نگران مصر بود، ولی چندین سال از آن پرهیز کرد چراکه درگیری‌هاییدر آسیای کهتر و آداک‌های (جزیره‌های) دریای مدیترانه رخ داد که مهم‌ترنیانها قرس بود.
حملهٔ دوباره بهمصر در حدود سال ۱۷۴ هخامنشی انجام گرفت که فرجامی نداشت چراکه مصر با شورشیان آسیای کهتر وقبرس متحد بود.

آنگونه کهپلوتارک می‌نویسد کادوسیان در روزگار اردشیر دوم سر به شورش گذاشتند در نتیجهشاهنشاه خود برای فرونشاندن آن بدان سرزمین شتافت(۱۷۵ هخامنشی). ارتش دران سرزمین کوهستانی دچار کمبود شد و سرانجام اردشیر با دادن امتیازهایی،کادوسیان را به فرمان در آورد.
پس از سرکوبی شورش در آسیای کهتر و قبرس، اردشیر دیگرباره در صددبازپسگیری مصر برآمد. اردشیر فرناباذ را فرمانده کرد، وی پایگاه لجستیکیخود را در فلسطین نهاد و در آنجا به گردآوری نیروی دریایی پرداخت. در سال۱۸۶هخامنشی نیروی ایران به سوی مصر روانه شد.

مصریان که منتظر حملهٔ فرناباذ بودند، دلتا را بسیار مستحکم کرده بودند،با این حال فرناباذ با جنگ سختی به درون مصر درآمد. پس از آن وی در جایخود ماند تا کشتی‌های دیگری به نیروی دریایی برسد.
مصری‌ها از کندی حرکت ارتش بهره برده وممفیس را مستحکم نمودند. از سوی دیگر درگیری‌هایی نیز در گرفت. این احوال تاطغیان نیل ادامه داشت، پس از آن دولت مرکزی که بیم داشت ارتش در مصر درگیرجنگی فرسایشی شود، دستور بازگشت ارتش را داد. پس از آن تا پایان شاهنشاهیاردشیر دوم نبرد بزرگی میان مصر و دولت ایران روی نداد، هرچند دوطرف درنوار مرزی در آماده باش به سر می‌بردند.

در برخی کشورهای خوربری (غربی) شورش‌هایی در اواخر لشکرکشی به مصر رویداد. هرچند که این شورش‌ها با تسلیم و یا جنگ سرکوب شد، با این همه نشاندهندهٔ ضعف پدید آمده در شاهنشاهی ایران بود.

با این همه سراسر جهان یونانی از خود یونان تا سیسیل و ایتالیا زیر فرماناردشیر بود و با وجود مشکل درجاهای دیگر اردشیر حکم عالی همهٔ یونانیان بهشمار می‌رفت.

اردشیر آپادانایی در اکباتان ساخته، همچنین آپادانای داریوش در شوش را که در روزگاراردشیر یکم،بر اثر آتش سوزی از میان رفته بود، بازسازی کرد. وی نخستین کسی است کهفرمان داد آرامگاهش را در کوه مهر (رحمت) در کنار تخت جمشید که پارسه به آن تکیه داشت، بسازند؛جانشینانش نیز از وی پیروی کردند

اردشیر سوم :
او پسر و جانشین اردشیر دوم است . در آغاز سلطنت به فرو نشاندن شورش هایی که در اواخر پادشاهی پدرش در متصرفات ایران پدید آمده بود ، همت گماشت . بعد ها او بوسیله باگواس مسموم شد و در گذشت

ارشکهخامنشی :
یازدهمین پادشاه هخامنشی است . تنها منبع ، درباره ی فرمانروایی کوتاه ارشک ، اشاره های ناچیز دیودورسیسیلی مورخ آن روزگار است .

داریوش سوم :
داریوش سوم، که او را در کتبپهلوی «دارا پسر دارا» خوانده‌اند فرزندآرسان وسی سی گامبین بوده و آرسان پسراستن و نوهٔداریوش دوم است. بنابراین داریوش سوم نسبش با فاصلهٔ سه نسل به داریوش دوم می‌رسد و بهمین جهت او را «پسر دارا» (فرزند داریوش دوم) گفته‌اند. اریوش در دستگاه هخامنشیچاپاری بود که فرمانهای شاهنشاه را به والیان و فرماندهان ایالات می‌رساند. دریکی از جنگهای روزگار اردشیر رشادتی از خود نشان داد که اردشیر او را «دلیرترین پارسیان» نامید و بقولژوستن، تاریخ‌نویس معروف، او را والیارمنستان کرد.
دربارهٔ اینکه او چرا به تخت شاهنشاهی نشست سخن بسیار گفته‌اند اما آنچه به حقیقت نزدیکتر می‌نماید این است کهباگواس وزیر بزرگ دربار او را با هر حیله‌ای بود به روی کار آورد تا عملاً خودشفرمانروای مطلق باشد. زیرا باگواس گمان کرده بود که داریوش شاهزادهٔ زرنگینیست و شاه نیرومندی نخواهد شد. اما هنگامی که داریوش براورنگ شاهنشاهی نشست به اشارات و نظرات باگواس توجهی نکرد و وزیر بزرگ که بهخطای خود آگاهی یافته بود برآن شد که داریوش را از میان بردارد داریوش ازاین تصمیم باخبر شد و او را احضار کرد و جام زهری به او نوشانید.
حکومت داریوش سوم که پایان کار هخامنشیان بود به دست اسکندر نامی نابود شد که در شاهنامه آن اسکندر را یک فرد ایرانی می داند . مورخان یونانی از این نام استفاده کردند و آن را به الکساندر مقدونی که لشکری تنها ۳۵ هزار نفر داشت نسبت داده اند که در جستار بعد با افسانه بودن واقعه الکساندر بیشتر آشنا خواهید شد . بعد هخامنشیان به لطف تازیان برگ های گم شده تاریخ ایران آغاز می شود و گفته می شود در هر منطقه در ایران ، یک حکومتی جدا بوده است که حدود ۸۵ سال بعد توسط مهرداد یکم باز همه این حکومت های یکی می شوند و پادشاهی اشکانیان آغاز می شود .




 

سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران

$
0
0

سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

(تغییرمسیر از سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران)

پرش به: ناوبری، جستجو

 

 

نشان سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران

رادیو و تلویزیون ملی ایران عنوانی است که پیش از انقلاب سال ۵۷به سازمان کنونی صدا و سیماگفته می شد.

تاریخچه[ویرایش]

در دهه ۱۳۳۰ ایجاد سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران مطرح شد، ولی عملی شدن این طرح تا سال‌ها به تعویق افتاد.

تولید تصویر، آن هم به صورت چند ساعت در روز، کار چندان ساده‌ای نبود و نیازمند سرمایه خصوصی و هفتگی بود. به همین دلیل حبیب الله ثابت پاسال، سرمایه‌دار بخش خصوصی، تأسیس یک فرستنده تلویزیونی را به دولت وقت پیشنهاد داد و دولت نیز پیشنهاد او را پذیرفت و برای آن که کار جنبه قانونی داشته باشد، مجلس شورای ملیدر تیر ماه سال ۱۳۳۷، ماده‌ای با چهار تبصره به تصویب رساند که به موجب آن، اجازه داده شد فرستنده تلویزیونی در تهران زیر پوشش وزارت پست و تلگراف و تلفنایجاد شود. این فرستنده تا پنج سال از پرداخت مالیات معاف بود وتمام برنامه‌های آن از مقررات اداره کل انتشارات پیروی می‌کرد.

نخستین فرستنده[ویرایش]

نخستین فرستنده تلویزیون ایراندر ساعت ۵ بعد از ظهر جمعه ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۳۷، اولین برنامه خود را پخش کرد. این فرستنده که تلویزیون ایران نامیده می‌شد در ابتدا هر روز، ازساعت ۱۸ تا ساعت ۲۲ برنامه داشت. تلویزیون ایران در ابتدا به صورت کاملاً خصوصی اداره و هزینه‌های آن از آگهی‌های تبلیغاتی تأمین می‌شد.

ایستگاه فرستنده تلویزیونی پس از یک سال فعالیت، برنامه‌های روزانه خود را در تهران به پنج ساعت افزایش داد و درسال ۱۳۴۰، فرستنده دیگری در آبادانو یک فرستنده تقویتی در اهوازتأسیس کرد.

تصویب تاسیس سازمان تلویزیون ملی ایران[ویرایش]

در تاریخ ششم تیر ماه سال ۱۳۴۶ مجلس شورای ملی لایحه دولت درباره تشکیل سازمان تلویزیون ملی ایران را - که قبلاً به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و مجلس سنا در آن اصلاحاتی کرده بود - مجدداً مورد شور قرار داد و به و شرح زیر به تصویب نهایی رساند:

ماده واحده: برای تهیه و اجرای برنامه‌ها و بهره برداری و اداره سایر امور تلویزیون ملی ایران در کشور سازمانی به نام سازمان تلویزیون ملی ایران وابسته به وزارت اطلاعات تشکیل می‌شود. سازمان تلویزیون ملی ایران دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی است و طبق اصول بازرگانی اداره می‌شود و مشمول مقررات قانون محاسبات عمومی و آیین نامه‌های معاملات دولتی نبوده و تابع اساسنامه و آیین نامه‌هایی خواهد بود که طبق بند ۴ این قانون وضع می‌شود... درسال ۱۳۴۷ نخستین مراکز تولید و پخش رادیو و تلویزیون افتتاح می‌شوند و با توسعه شبکه مخابراتی و مایکروویو از سال ۱۳۴۸ تلویزیون ملی ایران توانست به تدریج مراکز تولید رادیو تلویزیونی را با ایستگاه‌های مختلف در سطح کشور مرتبط کند.

برنامه‌های اولیه تلویزیون[ویرایش]

برنامه‌های تلویزیون ایران در آن زمان بیش‌تر شامل برنامه‌های سرگرم‌کننده بود. سپس یک گروه فرانسوی که از سوی سازمان برنامه و بودجهمأمور بررسی و طراحی یک مرکز تلویزیونی با امکاناتی ساده شده بود، پخش برنامه‌های آزمایشی را در سال ۱۳۴۵، آغاز کرد (اولین برنامه آزمایشی آن پخش مراسم چهارم آبان به مناسبت زاد روز محمد رضا پهلویاز ورزشگاه امجدیه بود).

امکانات فنی[ویرایش]

امکانات فنی تلویزیون در آن زمان به یک استودیو، سه دوربین و دو دستگاه ضبط مغناطیسی محدود می‌شد و از آن‌جا که فرستنده تلویزیون ایران با سیستم ۵۲۵ خطی آمریکایی کار می‌کرد و سیستم تلویزیون ملی ۶۲۵ خطی اروپایی بود، تلویزیون ملی با نصب یک فرستنده دو کیلوواتی، با سیستم ۵۲۵ خطی بر بالای ساختمان هتل هیلتون، امکان استفاده از این شبکه را برای همه دارندگان تلویزیون با سیستم‌های مختلف امکان‌پذیر کرد. در ۱۷ مرداد سال ۱۳۴۷، نخستین مرکز شهرستانی تلویزیون ملی در رضاییهگشایش یافت و چندی بعد مرکز تلویزیونی بندر عباسبه کار افتاد و مراکز تلویزیونی به تدریج یکی بعد از دیگری در شهرهای مختلف شروع به فعالیت کردند.

وظایف مراکز و شبکه‌های رادیو و تلویزیون بر سه اصل اطلاعاتی و خبری، آموزش و فرهنگی، و تفریحی و سرگرمی مبتنی‌بود.

کانالهای تلویزیونی[ویرایش]

در سال ۱۳۴۸، به منظور افزایش امکانات فنی تلویزیون، دستگاه زمینی ماهواره‌ای مخابراتی اسد آبادهمدانتبادل برنامه‌های تلویزیونی را با ایستگاه‌های خارجی میسر ساخت و پس از چندی دولت تلویزیون ایران را از ثابت پاسال خریداری کرد و با پیوستن تلویزیون ایران به تلویزیون ملی، پخش دو برنامه تلویزیونی از دو کانال ادامه یافت. برنامه‌های جاری تلویزیون ملی، برنامه اول و برنامه‌هایی که از تلویزیون ایران سابق پخش می‌شد، برنامه دوم نام گرفت. به غیر از این دو برنامه، دو کانال دیگر نیز فعالیت داشتند: نخست، تلویزیون آموزشیکه به همت آقای دکتر علاالدین دولتشاهیتاسیس و از مهرماه سال ۱۳۴۵، کارش را زیر نظر وزارت آموزش و پرورشآغاز کرد و به آموزش تخصصی دوره‌های ابتدایی و متوسطه پرداخت. دیگری شبکهٔ رادیو تلویزیون بین‌المللی که سرپرستی آن با سیروس رامتین، از مدیران رادیو تلویزیون، و روزنامه نگار قدیمی بود. این شبکه در تاریخ ۲۶ اکتبر ۱۹۷۶ میلادی، در سالگرد تولد شاه ایران برنامه‌های خود را شروع نمود. برنامه‌هایش به زبان انگلیسی پخش می‌شد. این فرستنده تلویزیونی همراه یک فرستنده رادیویی که برنامه بین‌المللی خوانده می‌شد، وظیفه پخش اطلاعات و اخبار و هم‌چنین فراهم آوردن برنامه‌های اداره آمار تلویزیون، ۹۳ درصد مناطق شهری و ۴۵ درصد مناطق روستایی ایران، زیر پوشش برنامه‌های تلویزیونی قرار گرفته بود. پخش برنامه‌های تلویزیون به صورت رنگی نیز از همین سال شروع شد (پیش از آن چند برنامه رنگی به صورت آزمایشی درسال ۱۳۵۰، پخش شده بود).

تولید فیلم‌های مستند و داستانی[ویرایش]

از آغاز شکل‌گیری تلویزیون به علت امکانات مالی خوب، عده بسیاری از فیلم سازان جذب آن شدند و تلویزیون به صورت یکی از مراکز مهم فیلم سازی در بخش دولتی درآمد. تا قبل از انقلاب نزدیک به هزار فیلم کوتاه و بلند ساخته و تولید شده بود. از مهم‌ترین این برنامه‌ها می‌توان به برنامه ایران زمین، که فریدون رهنماطراح و بنیان‌گذار آن بود، اشاره کرد. رهنما در سال۱۳۴۵، به تلویزیون آمد و مرکزی برای ساخت و تولید فیلم‌های مستند به وجود آورد و علاقه‌مندانی را که در وزارت فرهنگ و هنر آموزش فیلم‌سازی دیده بودند به تلویزیون آورد و خود یکی از مدرسان آن‌ها شد. از جمله این افراد که با رهنما در برنامه ایران زمین همکاری می‌کردند، می‌توان به همایون شهنوازبا فیلم «گذراسماعیل‌بزاز» و ناصر تقوایی با فیلم«بادجن» اشاره کرد.

فیلم‌سازی داستانی در تلویزیون در چارچوب محدودتری براساس شیوه‌های رایج و کلیشه‌ای سینمای موجود صورت می‌گرفت، چه آن که پاره‌ای از این آثار را فیلم سازان حرفه‌ای سینما برای تلویزیون ساختند، که از شاخص‌ترین آن‌ها می‌شود از«درخت مراد» ساخته زکریا هاشمی، «خورشید در مه» ساخته نظام کیاییو«برباد» ساخته خسرو پرویزینام برد.

تولید فیلم‌های سینمایی[ویرایش]

تلویزیون با ایجاد سازمانی به نام تل فیلم شروع به ساخت فیلم‌های سینمایی کرد. درسال ۱۳۵۰، فیلم «چشمه» ساخته آربی آوانسیان، به عنوان نخستین فیلم سینمایی تلویزیون تهیه شد که درسال ۱۳۵۱، در سینما کاپریبه نمایش عمومی درآمد.

آرامش در حضور دیگران، به کارگردانی ناصرتقوایی، هم زمان با چشمه ساخته و بعد از یک سال و اندی توقیف شد و دوباره درسال ۱۳۵۲، با حذف صحنه‌هایی روی پرده رفت.

«بیتا» ساخته هژیر داریوش، سومین فیلمی بود که با سرمایه مشترک تلویزیون و سازمان فانوس خیالساخته شد. سرمایه گذاری تلویزیون بر روی تولید فیلم به صورت مستقیم و یا شراکت ادامه یافت و تا سال ۱۳۵۷، فیلم‌های زیر برای نمایش آماده شد:

طبیعت بی جان، در غربت (سهراب شهید ثالث)، زنبورک (فرخ غفاری)، شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا)، اوکی‌مستر، مغول‌ها، باغ سنگی ( پرویز کیمیاوی)، دایره مینا (داریوش مهرجویی) و ملکه سبا (پرکورال نیک).

سریال سازی[ویرایش]

در زمینه سریال سازی، تلویزیون آثار متفاوتی عرضه کرد و برخی از این سریال‌ها به وسیله فیلم‌سازان سینمای حرفه‌ای مانند علی حاتمی، ناصر تقوایی، نصرت کریمی، محمد متوسلانی، جلال مقدمو پرویز خطیبیتولید شد.

«امیر ارسلان نامدار» از نخستین نمونه‌های سریال ایرانی است که از تلویزیون ملی ایران پخش شد.

تهیه کنندگان سریال‌ها افراد محدودی بودند. از نزدیک به ۶۰ سریالی که در تلویزیون ساخته شد، پرویز صیادبا تهیه شش سریال آدم به آدم، اختاپوس سال ۱۳۴۶، امیر ارسلان، سرکار استوار سال۱۳۴۶، صمد در ماجراهای بالاتر از خطر و ماجراهای صمد رکورد دار است. محسن هرندیظبا پنج سریال آلاخون والاخون سال ۱۳۴۸، حیات جاوید، خانه قمرخانم سال۱۳۴۷، زیر بازارچه و عشق‌پیری در مرحله بعدی قرار دارد و پرویز کاردانو منصور پورمندبعد از این‌ها قرار می‌گیرند.

از مهم‌ترین سریال‌های آن زمان به سلطان‌صاحب‌قران سال۱۳۵۴، ساخته علی حاتمی، دلیران‌تنگستان سال۱۳۵۵، ساخته همایون شهنواز و دایی جان ناپلئون سال ۱۳۵۵، ساخته ناصر تقوایی می‌توان اشاره کرد.

مدیریت تلویزیون هم‌چون مدیریت‌های دستگاه‌های پر اهمیت مقاطع و مراحل مختلفی را طی کرده است. با تأسیس تلویزیون مدیریت آن بر عهده ثابت پاسالبود و معاون او، عطاء الله مبشر، مسئولیت امور فنی تلویزیون را تا دو سال پس از تأسیس تلویزیون بر عهده داشت.

نشریه[ویرایش]

 

 

روی جلد مجله تماشا، شهریور ۱۳۵۴

نوشتار اصلی: مجله تماشا


مجله تماشا نام نشریه رسمی سازمان رادیو تلویزیون ملی بود.

اولین‌ها[ویرایش]

منوچهر نوذریاولین کسی بود که بر صفحه تلویزیون ظاهر شد. از اولین مجریان تلویزیون به جواد بنایی، هوشنگ محمودی (مجری کودکان) و عزت الله متوجهمی‌توان اشاره کرد.

اولین مدیر عامل تلویزیون رضا قطبیبود که مدیریت تلویزیون را با دو شبکه برعهده داشت. شبکه یک سراسری بود و شبکه دو فقط مناطق تهران و اطراف را تحت پوشش قرار می‌داد که هر دو شبکه در ساختمان الوند مستقر بودند و محل پخش برنامه‌ها در ساختمان جام جم، در خیابان پهلوی (ولیعصر فعلی) بود.

در روز ۱۸ مرداد ماه سال ۱۳۴۷، اولین مرکز شهرستانی تلویزیون ملی ایران در ارومیه راه اندازی شد. تلویزیون ارومیه کار خود را با روزی سه ساعت برنامه آغاز کرد و در پایان سال ۱۳۵۱ روزانه به طور متوسط هفت ساعت برنامه پخش می‌کرد. قدرت فرستنده ارومیه در آغاز کار ۵۰ وات و قدرت تشعشع آن ۱ کیلو وات بود که با نصب ایستگاه رله میاندوآب و نیز ایستگاه تقویتی سرو، قسمت اعظم آذربایجان غربی، بخشی از آذربایجان شرقی و نیز نواحی شرق کشور ترکیه زیر پوشش امواج تلویزیون ارومیه قرار گرفت.

درسال ۱۳۵۰، ساختمان تولید به عنوان اولین ساختمان رادیو و تلویزیون ملی در اراضی چند هکتاری جام‌جم ساخته‌شد. این ساختمان ۱۰۸۷۰ مترمربع مساحت دارد.

پس از انقلاب، در سال ۱۳۵۸، صادق قطب‌زادهاولین رئیس سازمان شد.

جستارهای وابسته[ویرایش]

مجله تماشا

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران

فهرست اصطلاحات رادیو و تلویزیون

فهرست مجموعه‌های تلویزیونی ایران

منابع

(بدون عنوان)

$
0
0

بازاریابی اکترونیک چیست؟ چالشها و فرصتها

بازاریابی الکترونیک چیست؟ چالشها و فرصتها

اهمیت برنامه‌ریزی برای بازاریابی در چند سال اخیر رشد فزاینده‌ای داشته است. در بازاریابی ابتدا باید هویت هر مشتری را مشخص کنید و خصوصیات هر یک از آن‌ها را به طور مجزا مورد بررسی قرار دهید. هرچه میزان ارتباط برقرارشده میان شما و مشتری‌اتان نزدیک‌تر و صمیمی‌تر باشد، به همان نسبت می‌توانید آن‌ها را به سازمان خود وابسته کنید. برقراری این ارتباط صمیمی نیازمند کسب اطلاعات دقیق از مشتریان‌تان است.

بازاریابی اینترنتی - بازاریابی الکترونیک - امکانات و تسهیلات جدیدی را برای رسیدن به این هدف فراهم آورده است.
بازاریابی الکترونیک فرآیندی بیشتر از بازاریابی سنتی از طریق فناوری اینترنت است. این روش ارتباط دوجانبه میان شما و مشتریان‌تان برقرار می‌کند.

در این نوشتار چند سوال اساسی درباره‌ی بازاریابی نوین مورد بررسی قرار می‌گیرد  "بازاریابی الکترونیک چیست؟ "، " چه امکاناتی را در اختیار سازمان‌ها می‌گذارد" و "چگونه ارتباط متقابل شما و مشتری را حفظ خواهد نمود؟ "، سپس عواملی با اهمیت در بازاریابی الکترونیک معرفی می‌شوند.


* بازاریابی الکترونیک چیست؟

چگونه یک مشتری جدید پیدا کنیم؟ (جذب مشتری) و چگونه این مشتری جدید را حفظ کنیم؟ (حفظ مشتری). این‌ها سوالاتی هستند که در بازاریابی الکترونیک مطرح هستند.

بازاریابی الکترونیک همان اهداف بازاریابی سنتی را دنبال می‌کند، با این تفاوت که بازاریابی الکترونیک با به کارگیری ابزارها و روش‌های نوین فناوری جدید به دنبال نوآوری است.

می‌توان بازاریابی الکترونیک را به این‌ شکل تعریف کرد:

اداره ارتباط متقابل مشتری در یک محیط پیشرفته‌ی رسانه‌ای به منظور کسب سود برای شخص یا سازمان مربوط.

بازاریابی الکترونیکی یک عملکردی خاص که تنها با فروش محصولات و خدمات در ارتباط باشد نیست. بلکه فرآیندی مدیریتی است برای اداره کردن ارتباط ایجاد شده میان سازمان و مشتری. عملکرد بازاریابی الکترونیک را می‌توان در سه بخش زیر معرفی و دسته‌بندی کر:

1-      یکپارچگی:بازاریابی الکترونیک تمامی مراحل فروش توسط شرکت و همچنین فروش از طریق نمایندگی‌‌های شرکت را به صورت یک فرآیند یکپارچه دربرمی‌گیرد.

2-    میانجی‌گری (واسطه گری):بازارایابی الکترونیک میزان نیاز و خواسته‌ی مشتریان شرکت را با میزان تولید و ظرفیت ارایه‌ی خدمات توسط شرکت کنترل می‌کند.

 3-      واسطه‌گری:بازاریابی الکترونیک میان بخش‌های مختلف شرکت از جمله بخش‌های مالی و سرمایه‌گذاران خارجی نقش واسطه را بازی می‌کند.

 

برای درک بهتر نکات کلیدی بازاریابی الکترونیک لازم است ارتباطات متقابل مشتری و سازمان به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد.
چرخه‌ی بازاریابی الکترونیک شامل چهار مرحله‌ی اصلی است:

1-      تهیه و تدارک

2-       ارتباط

3-       نقل و انتقال

4-       خدمات پس از فروش


در مرحله تهیه و تدارک سازمان باید نیازها و خواسته‌های مشتریان را تعیین کند. سازمان جهت تولید محصولات و یا ارایه‌ی خدمات خود نیازمند تجزیه و تحلیل نیازهای مشتریان است و این عمل از طریق تفکیک مشتریان صورت خواهد گرفت.

زمانی که محصول (یا خدمت) مطابق سلیقه و خواسته‌ی مشتری طراحی شد مرحله‌ی ارتباط آغاز می‌شود. شرکت (سازمان) باید در مورد ارایه‌ی کالای مورد نظر به مشتری با او مکاتبه کند.

مشتری ارزشمندترین اطلاعات را درباره‌ی محصولات و خدمات خریداری شده ارایه می‌کند. بنابراین باید او را با خدمات پس از فروش که خواسته‌ها و نیازهایش را برآورده می‌سازد، حمایت کرد.

مرحله‌ی ارتباط دارای چهار زیر مجموعه است که حروف آغازین این زیر مجموعه‌ها، کلمه‌ی AIDA  را می‌سازد؛ (Attention  توجه،  Information اطلاعات،  Desire خواست و علاقه،  Action عملکرد). ارتباط متقابل میان شما و مشتری در طول مرحله‌ی ارتباط باید بسیار نزدیک و صمیمی باشد.

سازمان باید در ابتدا نظر مشتریان را درباره‌ی محصولات و خدمات جدیدی که ارایه کرده است، جلب کند. تبلیغ از طریق بنر وسیله‌ای مناسب برای جذب مشتریان است. برای موفقیت دراین روش باید بنرهای طراحی شده قدرت جلب نظر مشتری را داشته باشند.

پس از این مرحله، سازمان باید اطلاعات مورد نیاز را در اختیار مشتری قراردهد تا او نظرات خود را درمورد محصولات و خدمات ارایه شده مطرح کند. مشتری باید قدرت انتخاب اطلاعات مورد نیاز خود را از میان عنوان‌های مختلف داشته باشد.

شرکت (سازمان) باید برای خرید محصولات و خدمات جدید در مشتری انگیزه‌ی لازم را ایجاد کند. برای رسیدن به این هدف می‌توان از کلیه‌ی امکانات رسانه‌ای موجود در اینترنت بهره جست.

فرآیندهای بالا منجر به خریداری محصول یا سفارش خدمتی از سوی مشتری می‌شود. آغاز حرکت زمانی ‌که مشتری تصمیم به خریداری محصول یا سفارش خدمتی گرفت باید ارتباط مستقیم میان او و بخش فروش شرکت برقرار شود. اگر دو مرحله اول با موفقیت پشت سر گذاشته شوند، مشتری محصول یا خدمتی را که ارایه می‌دهید خریداری خواهد نمود.

مرحله‌ی تحویل کالا (خدمات) نیز اهمیت بسزایی درفرآیند بازاریابی شما دارد، (مطمئن‌ترین فرآیند برای پرداخت پول توسط خریدار و همچنین تحویل به موقع سفارش به مشتری. پس از فروش محصول (یا خدمات) نباید فعالیت‌های بازاریابی قطع شوند. در مرحله خدمات پس از فروش تلاش برای ایجاد ارتباط میان مشتری و فروشنده است. جذب مشتری جدید مشکل‌تر و پرهزینه‌تر از نگه‌داری و حفظ مشتریان قبلی است. حفظ مشتری، نیازمند تلاش بیش‌تر نیروی انسانی سازمان مربوط و توانمند کردن سیستم اطلاع‌رسانی است.

مشتری مهم‌ترین عامل در تبلیغ خدمات و کالای ارایه شده است و به همین دلیل باید از خدمات پس از فروش مناسبی بهره‌مند شود. بازاریابی الکترونیک نمی‌تواند به طور کامل جایگزین بازاریابی سنتی شود.

اطلاعاتی که ازطریق ارتباط با مشتری در مرحله‌ی خدمات پس از فروش جمع آوری می‌شوند، باعث به وجود آمدن مرحله‌ی تهیه و تدارک می‌شود.

فرآیند بازاریابی الکترونیک تنها بر استفاده از امکانات اینترنت اصرار نمی‌ورزد و از همه‌ی روش‌های بازاریابی بهره‌برداری می‌کند، اما امکاناتی را دراختیار ما می‌گذارد که بازاریابی سنتی فاقد آنهاست. به عنوان نمونه، روش بازاریابی تک به تک (one to one) و یا ارتباط مستقیم با مشتریان.

در حقیقت بازاریابی سنتی و بازاریابی الکترونیک تکمیل کننده‌ی یکدیگر هستند و بازاریابی الکترونیک نمی‌تواند به طور کامل جای‌گزین بازاریابی سنتی شود.

 

* عوامل موفقیت در بازاریابی الکترونیک(BONI) :

چهار عامل مهم در کسب موفقیت بازاریابی الکترونیک عبارت‌اند از:

1-      سود رسانی به مشتری.

2-      توانایی ارایه‌ی خدمات و اطلاعات مورد نیاز مشتری به صورت Online.

3-      توانایی کنترل و هدایت وب سایت.

4-      ایجاد یکپارچگی میان فعالیت‌های بازاریابی الکترونیک با سایر فعالیت‌ها.

 

 

 

(بدون عنوان)

$
0
0

استان مرکزی : تاریخچه , گویش ,آداب رسوم , بازی های محلی ...

مرکز

اراک

 

 

 

 

 

 

شهرستان‌ها

آشتیان • اراک • تفرش • خمین • خنداب • دلیجان • زرندیه • ساوه • شازند • کمیجان • محلات

 

 

شهرها

اراک • آستانه • آشتیان • پرندک • تفرش • توره • خمین • خنداب • داودآباد • دلیجان • رازقان • زاویه • ساوه • سنجان • شازند • غرق‌آباد • فرمهین • قورچی‌باشی • بازنه • کرهرود • کمیجان • مأمونیه • محلات • میلاجرد • نراق • نوبران • نیم‌ور • هندودر

 

 

جای‌های دیدنی

آتشکده آتشکوه • آتشکده خورهه • آرامگاه محمود حسابی • بازار اراک • گلستان‌های محلات • تپه تاریخی آوه • حمام چهارفصل • خانه روح‌الله خمینی • روستای هزاوه • سد پانزده خرداد • سد الغدیر • سراب عمارت • غار آزادخان • غار چال‌نخجیر • قلعه مستوفی‌الممالک • قلعه دختر ساوه • کاروانسرای دودهک • مسجد جامع نراق • مدرسه سپهدار • مسجد شش‌ناو • عمارت حسن‌پور • مسجد جامع ساوه

 

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/w/index.»

موقعیت جغرافیایی

تقریباً در مرکز ایران قرار دارد.در روزگار کهن این استان عراق نام داشت که در زمان تسلط اعراب بر ایران عراق عجمنامیده می شد که شامل بسیاری از استانهای همجوار امروزی می شد. این استان از شمال به استان‌های تهران، البرزو قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استان‌های لرستانو اصفهانو از شرق به استان‌های تهران، قمو اصفهانمحدود است. این استان با مساحتی معادل ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع حدود ۱،۸۲ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده‌است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان مرکزی دارای ۱۲ شهرستان، ۲۳ بخش، ۳۲ شهر، ۶۶ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنه‌است۲۹[۱][۲]

 گویش

در دلیجانمردم به زبان راجیحرف می‌زنند

که ریشه در زبان مادیدارد.[۲]

در کنار فارسیگویش‌هایی مانند لری و لکی و وفسی و همچنین در بسیاری از روستاهای اطراف مناطقی مانند اراک، سربند و ساوه و شهرهایی مثل شازند و خنداب، ترکی آذربایجانیو ترکی خلجینیز رواج دارد. زبان کردی در این استان در میان ایل کلهردیده می‌شود و زبان راجینیز در مناطقی از دلیجان و محلات و نراق استفاده می‌شود. زبان تاتینیز در برخی قسمتها مانند شرا، کزازو سربندصحبت می‌شود.همچنین اقلیت‌های مذهبی مانند ارامنه و زرتشتیان و تعداد کمی از یهودیان نیز در استان موجود هستند که اکثرا در شهرستان زرندیه اقامت دارند و به زبان خویش سخن می‌گویند. [۳]شمار روستاهای فارسی‌نشین در استان بیشتر از روستاهای ترک‌نشین است و در زبان ایشان ته لهجه‌ای دیده می‌شود.[۲

تاریخچه

قبل از ورود اسلام به ایران اهالی این منطقه پیرو دین زرتشتیبودند و وجود آتشکده‌های گوناگون مانند آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده خورهه در محلات و آتشکده برزو در راهجرد شاهد این مدعاست.هم اکنون اهالی استان مرکزی اکثرا مسلمانو شیعههستند و مسیحیان ارمنیو زرتشتیانو عده‌ای کم از کلیمیاناز اقلیتهای مذهبی این استان هستند.[۳]

فرهنگ

مشاهیر

 

امیر کبیر

از مشاهیر و علمای دینی که در اراک تحصیل کرده‏ اند یا در استان مرکزی متولد شده‌اند می‌توان به آیت الله روح‌الله خمینیبنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، آیت الله اراکی، آیت الله آقا نورالدین حسینی عراقی، ملا احمد نراقی، ملا مهدی نراقیاشاره کرد، همچنین اسامی تعدادی از مورخین، سیاستمداران، فرهنگیان، هنرمندان و اندیشمندان اراک و استان مرکزی به شرح زیر می‌باشد:

 

http://fa.wikipedia.org

 

شهرهای خواهرخوانده

آداب ورسوم

مراسم کوسه ناقالی

(جشن چوپانان برای شکر گزاری) یکی از رسومات مردم استان مرکزی - به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛گویند حضرت موسی (ع) در چهلمین روز از زمستان به گله گوسفندان خود سر می زند و با حیرت مشاهده می کند که تمامی آن ها دو قلو زاییده اند. آن گاه به آغل خود می رود و به رقص و پایکوبی می پردازد و شکر خدای را به جای می آورد. از آن پس هر سال حضرت موسی (ع) و مردم این روز میمون را جشن می گیرند و به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. - این جشن سال ها بعد به جشن «چوپانان» معروف شد. - چهل روز از زمستان گذشته و پنجاه روز مانده به فصل بهار و نوروز.

ttp://khabarfarsi.co/

آیین دو هزار ساله بیل گردانی، جشن کار و تلاش

جشن بیل گردانی به عنوان نمادی از تلاش و همدلی همه ساله در بهار و در آستانه فصل آبیاری مزارع با حضور خود جوش گروههای مختلف مردم در شهر نیم ور محلات استان مرکزی برگزار می شود.

این جشن با قدمت حدود دوهزار ساله به عنوان نمادی برای تشکر الهه آب بوده و ریشه در فرهنگ آب و آبیاری و نمادی برای نشان‌دادن زور و پهلوانی به دشمنان بوده‌ و به اعتقاد مردم منطقه نیم‌ور این بازی آیینی، به برکت و زیادی آب کمک می‌کند.

مردم منطقه برای حفظ این رسم معنوی هر سال در مواقعی که مسیر جوی های آب توسط گل و لای و یا رشد گیاهان و علفهای هرز در ماه اسفند و اوایل فصل بهار مسدود می شده و آبرسانی به مزارع این شهر به کندی انجام می گرفته، با اعلام بزرگان شهر، مردم با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. 

 حضور پهلوانان در جشن بیل گردانی

پس ازلایروبی جویهای آب، بیل گردانان شامل ورزشکاران منطقه به نوبت، هفت بیل مخصوص اسبار باغ را در دو دسته چهار و سه تایی به یکدیگر بسته و بیل گردانان این بیلها را با مهارت و قدرت در دو جهت مخالف به صورت ضربدری بالای می چرخانند.

ورزشکاران یا بیل گردانان باید دو دسته بیل به وزن 32 کیلو گرم را بین پنج تا 30 بار بالای سر خود بچرخانند و در این هنگام با دعا و نیت به حرکت در آمدن هفت آسمان و نزول رحمت الهی قدرتمندی خود را برای مردم این منطقه به نمایش می گذارند
این جشن چندین روز طول می‌کشد، و قبل از شروع مراسم بیل گردانی، لایروبان همراه با بیل‌های خود رژه رفتن تا محل برگزاری جشن که بر روی سکویی مخصوصی در مرکز نیمور است، انجام میدادند.

ثبت بیل گردانی به عنوان اثر ملی

جشن بیل گردانی هم اکنون از جمله ورزشهای بومی محلی استان مرکزی و امسال به عنوان اثر معنوی استان در میراث معنوی کشور ثبت شده است.

این مراسم سنتی که نوعی ورزش باستانی و پهلوانی نیز محسوب می شود در شهر نیمور برگزار می شود . این مراسم در میدان اصلی نیمور برگزار می شود

جشن ازدواج در استان
این قبیل جشن ها اغلب به صورت جشن عروسی و خواستگاری در مراحل مختلف برگزار می شود. شیوه برگزاری این نوع مراسم در قیاس با سایر نقاط کشور تفاوتهایی دارد، به ویژه در مناطق روستایی که شامل خواستگاری، شیرینی خوران، عقدکنان، حنابندان و شب عروسی است.

در گذشته در کنار برگزاری عروسی برخی بازیهای محلی اجرا می شده که اکنون به مرور زمان این نوع شادی جای خود را به سرگرمی های نادرست و شادی های زودگذر داده است

http://www.mehrnews.com/fa

با توجه به قدمت بسیار زیاد این شهر، مردم این منطقه دارای آداب و رسوم ویژه به خود هستند. مرتضی فرهادیدر این باره می‌گوید:[۱۳]

«

نیم‌ور امروز برای خود شهری است، اما از آنجا که همه شهرهای امروز ما در حال تبدیل به قالبی یک شکل یک قواره‌اند... و همیشه نیز از هویت غنی فرهنگی بدور می‌افتند... دوست تر دارم نیم‌ور را به سیاق سنتی، قصبه‌ای بزرگ بنامم، چرا که هنوز چه در ساخت و مورفولوژیآن، چه ارزش‌ها و هنجارهای مردمان‌اش، چه در تولید کشاورزیو باغداری پر رونقش و چه در تأسیسات کهن آبیاری، جوی روبی شگفت آور، جشن آب (جشن پایان لایروبی) و بیل گردانیپهلوانانه و باستانی‌اش، رگه‌ها و رنگ و بویی از هویت فرهنگ بومی می‌توان یافت.

 »

 

آبرسانی و لایروبی

 

تصویری قدیمی از مراسم لایروبی مردم نیم‌ور

برخی از مورخان براین باورند که این رسوم نیم‏وری‏ها، نشات گرفته از اعتقادان زرتشتیان به اهورامزدا و تقدس آب است و این آیین را نوعی از آیین‌های ایزد آب‌ها می‌دانند.[۴۶]

از آنجا که این منطقه آب و هوایی گرم و نیمه کویری دارد، آب به عنوان عنصر اساسی برای کشاورزی در این منطقه مطرح است. فردی که به او میرنهریا میراب گفته می‌شود، مسئول تقسیم آب نهرهای منشعب از رودخانه لعل بارمیان اراضی کشاورزی است.[۴۷]

روش تقسیم آب، طبق اسناد بسیار قدیمی روستا که به سند مادرمعروف است تعیین می‌گردد. از اسناد آب همیشه سه نسخه در سه مکان مختلف، تهیه و نگهداری می‌شود تا امکان هیچ نوع دخل و تصرف در آن نباشد و مفقود نشود.[۴۷]طبق این سند، هر روز به ۲۴ قسمت تقسیم شده و به هر کدام از کشاورزان به اندازه وسعت زمین زراعی و میزان نیاز به آب، به صورت تصادفی یک ساعت خاص در روز و در هفته تعلق می‌گیرد که به صورت چرخشی تغییر می‌کند.

هر سال در مواقعی که گل و لای مسیر رودخانهٔلعل‌باررا مسدود می‌کند و یا در اواخر اسفند ماهو اوایل فصل بهارکه رشد گیاهان و علف‌های هرز باعث سختی آبرسانی به مزارع این شهر می‌شود، با تصمیم بزرگان شهر و اعلام همگانی دستیار میرآّب، مردم در مسجد جامعجمع شده و از آنجا به دشت‌ها و زمین‌های کشاورزی می‌روند و با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. کشاورزانی که در مراسم لایروبی شرکت نمی‌کردند، برایشان جریمه در نظر گرفته می‌شده تا این انسجام و نظم دقیق حفظ شود.[۴۷]

سپس بعد از اتمام کار، همگی به برپایی جشن آبدر میدان روستا[۴۸]می‌پردازند.[۴۹][۵۰]در این مراسم، کشاورزان روستا به صورت ارتشیمجهز به بیلو الاغبه رژهٔ نمایشی می‌پردازد.[۵۱]این جشن مخصوص اهالی که به صورت طنز و هجو برگزار می‌شود،[۵۱]همراه با نوای سرناو سنجدر برابر زنان روستا و ارباب روستا اجرا می‌شده‌است.[۴۷][۵۱]

امروزه در نیم‌ور دیگر این مراسم با این کیفیت برگزار نمی‌شود، زیرا کف نهر در سال‌های اخیر بتون شده‌است و دیگر لایروبی سالانه‌ای در کار نیست.[۴۷]امروزه این مراسم فقط در مواقعی که رشد گیاهان مانع آبرسانی شود انجام می‌شود.

عزاداری محرم و نخل برداری

عزاداری سنتی در نیم‌ور؛ مردی در لباس یک شیرپارچه‌ای رفته و به عنوان نمادی از همدردی همه موجودات زنده با کاروان اسیران و خاندان حسین ابن علیبعد از کشته شدن در کربلاهمراه با کاروان نمادین حرکت می‌کند و بچه‌ها را نوازش می‌کند.

در ماه محرممردم این شهر که عمدتا شیعههستند اقدام به برپایی عزاداری می‌کنند. ظهر عاشورا با تجمع در امامزاده صالح بر سر آرامگاه شهدای جنگ تحمیلی حاضر می‌شوند.[۶۲]در عصر روز عاشوراو با حضور عزاداران، مراسم نخل برداریو تعزیه خوانیبرگزار می‌شود. این نخل نشانه تابوت حسین پسر علیاست و قدمت آن به دوران صفویهباز می‌گردد.[۶۳]

جیغون

از دیرباز در این شهر کسانی بودند که اخبار هر روزه را از روی پشت بام و با صدای بلند به اطلاع

مردم می‌رسانند. این اخبار شامل، مرگ اهالی شهر، برگزاری مراسم و نظیر اینها بوده‌است. به این افراد، «جیغون» می‌گویند. یعنی کسی که با جیغ و با صدای بلند اخبار را به اطلاع مردم می‌رساند.[۴۷]

بازی های محلی

رئیس هیات ورزشهای بومی و محلی و روستایی استان مرکزی از شناسایی ۱۶۰بازی بومی و محلی در این استان خبر داد.

" محمد رسول کلهر " روز یکشنبه در گفتگو با ایرنا افزود: این بازیها در انجام یک تحقیقات شش ماهه این هیات شناسایی شدند.

وی، "الک دولک"، "حمام کمرمک"، " کمربندبازی"، " قیش بازی"، "زو(کبدی)" ، " لنگی (الختر) "، " کلاه پران"، " کوشک"، " کوشک ملاقی"، " دوغ دوغ "، " چوب گل "، " گورو خوشو"، " خورس پران " و " خروس گیران" را از بازیهای بومی و محلی استان مرکزی نام برد.

وی، "توماقه " شال بازی"، " بیل گردانی"، " دست به چاله"، " بدو"، "هفت سنگ"، " جو در

غوبیل"، " سوار سوار پیاده سوار"، " کشتی محلی"، "دستمال بازی" و " چوب بازی" را از دیگر بازیهای بومی این استان عنوان کرد.

کلهر افزود: این بازیها در فصلهای مختلف سال توسط روستائیان برای پرورش روح و جسم انجام شده و استقبال از آنان نیز رضایت بودده است.

وی گفت: این هیات در نظر دارد با مشارکت روستائیان این بازیها را احیاء کند و ویژگیهای آنان به صورت علمی بیان شودکه که درتحقق آن حمایت مسوولان به ویژه رسانه‌های جمعی ضروری است.

http://hajirezvan.blogfa.com

ازى‌هاى استان مرکزى عبارتند از:
اره تیشه، اَقبول‌بازی، بازى مخصوص ماه رمضان، تندور گرمه (تنور گرم)، تو (توپ‌بازی)، تیل وازی، چارتقی، خاله رورو، داد دارک وازی، دوز وازی، قایم قایمک، کلاوَردارَک، کمربندبازی، گام وردار، گوى چفته، گوى چفته، لوس‌بازی، وینه‌کبودو ...

چارتقیان( آشتیان)

بازیکنان به دو گروه پنج نفرى تقسیم مى‌شوند. چهار نفر از بازیکنان یک گروه خم شده و هریک از آنها با دست‌هاى خود کمر دو بازیکن پهلوئى خود را مى‌گیرد. نفر پنجم هم محافظ آنها مى‌شود. افراد گروه دیگر مى‌کوشند که بر پشت آنها سوار شوند ولى محافظ آنها (گروه خم‌شده) سعى مى‌کند با پا آنها را زده و مانع شود و اگر بتواند یکى از افراد گروه مهاجم را با پا بزند، جاى دو گروه عوض مى‌شود. اگر آن پنج نفر بتوانند بدون ضربه خوردن سوار خم‌شدگان بشوند، استاد مراقب است که اگر پاى یکى از آنها به زمین برسد، او را با پا بزند . در چنین صورتى نیز جاى دو گروه عوض مى‌شود .

خاله رورو (اراک)

داستان معروف زنى است که باردار است و در مورد دوران باردارى او با خاله که محرم اسرار او است دردل مى‌کند و در این درد‌دل‌ها ماه‌هاى باردارى خود را مى‌شمارد تا زمان وضع حمل مى‌رسد و ماما مى‌آید و بچه را به‌دنیا مى‌آورد. در اغلب روایت‌ها از اینجا به‌بعد شعرها جنبه ٔ سرگرم‌کننده پیدا مى‌کند و نشان مى‌دهد که اصلاً بچه‌اى در کار نبوده است. ولى در روایت اراک بچه قنداق مى‌شود و دور گردانده مى‌شود و از شباهت او به پدر وى سئوال مى‌شود . '

غضنفر بگونه، برنج دونه دونه، تو بگى به کى مى‌مونه؟ به عمه ٔ کورش مى‌مونه '

گندم گل گندم  اراک

بازیگر، نقش کشاورزى را ایفاء مى‌کند که از ابتداى کاشت تا مراحل داشت و برداشت محصول گندم را همراه با شعر، ضرب و رقص مجسم مى‌نماید. سپس گندم‌ها را کیسه کرده، به آسیاب برده و آنها را آراد مى‌کند. جمعیت حاضر در مجلس در مراحل خاصى که بازیگر اصلى همکارى آنها را طلب مى‌کند با او همراهى مى‌کنند به‌خصوص در تکرار بند: 'گندم گل گندم گل گندم ' .

http://www.rasekhoon.net/forum

ش‌های محلی استان مرکزی        

آش جو (ترخینه جو):

از آش‌های مرسوم، یکی آش جو است که با کمی ‌تغییر در بیشتر شهرستان‌های استان تهیه می‌ شود. مواد اصلی آن جو به صورت پوست کنده یا نیم کوب یا بلغور آن است و حبوباتکه شامل نخود ، لوبیا وعدساست. در بعضی مناطق سبزی هم دارد که شامل تره، جعفری، اسفناج،گشنیزو شوید است و به دلخواه، چغندرنیز اضافه می ‌کنند.

روش پخت این آش به این صورت است که یک روز قبل، حبوبات و جو را در آب خیس می کنند. سپس صبح روز بعد حبوبات و جو را بار می‌ گذارند و در صورتی که از سیرابی استفاده کنند، سیرابی را هم به آنها اضافه می‌ کنند. بعد از مدتیسبزی و چغندر را اضافه ‌کرده و در آخر کشک و پیاز داغ و گاه پونه یا نعناع داغ را اضافه می ‌کنند. نمک و زردچوبه را در هنگام پخت داخل آش می ‌ریزند.

آش شیر (ترخینه شیر): 

این آش از ترخینه شیر (گندم نیم‌کوب که در شیر پخته شده و بعد خشک شده است) تهیه می ‌شود. مواد دیگر آن، سیب زمینی ، پیاز داغ، نمک و زردچوبه است. این خوراک بیشتر به عنوان صبحانه مصرف می ‌شود و با نان خورده می‌ شود.

آش حلیم:

این غذا با حلیم متفاوت است و خاص شهرستان دلیجان است. حلیم شامل بلغور و گوشت است، در حالی ‌که آش حلیم، حبوبات نیز دارد، یعنی از بلغور، حبوبات (نخود، لوبیا و عدس) و گوشت

تهیه می ‌شود که خوب می ‌پزند و بعد آن را می‌ کوبند. وقتی آش، حالتی به هم آمیخته و سفت به‌ خود گرفت، آن را روی نان می ‌ریزند و می ‌خورند.

آش انار:

این آش از بلغوری تهیه می ‌شود که یک روز در آب انار خیسانده شده و بعد در آن جوشانده می‌ شود. حبوبات را جدا می ‌پزند و بعد سبزی آش را به آن اضافه ‌کرده و در آخر بلغور با آب انار پخته شده را داخل آش می‌ ریزند.

نوع دیگر آش انار که در تفت پخته می‌ شود، همان آش رشته یا آش جو است که قاتق آن به ‌جای کشک ساییده شده، انار به ‌صورت دانه انار خشک شده یا رب انار است.

آش بی‌بی‌ سه‌شنبه:

این آش بیشتر جنبه نذری دارد. به ‌طوری‌ که یک داستان نیز پشتوانه آن است و طبق این داستان زنان این آش را نذر می‌ کنند و حاجت می ‌گیرند.

مواد آش عبارتند از: نخود، لوبیا، عدس، بلغور و گوشت که البته بیشتر در اراک رایج است و در مناطق دیگر آشی به این نام نیست، بلکه برای نذر سفره بی‌بی‌سه شنبه، کاچی می‌ پزند و حداکثر آش رشته هم سر سفره می ‌گذارند.

آش خیار:

این آش در شهریور ماه که فصل خیار چمبر است، تهیه می‌ شود. مواد آن شامل بلغور، نخود، لوبیا و خیار چمبر است که آن را خرد می‌ کنند و داخل حبوبات پخته شده می ‌ریزند. این آش را با

کشک، نعناع، سیر و پیاز داغ می‌ خورن http://www.tebyan.net/indeپاسخ تبیان :

پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : Bottom of Form

غذا

تتالی٬ (ته تالی)٬ غذای بسیارخوشمزه اراکی
موادلازم: گوشت چرخ کرده 250 گرم٬ پیازمتوسط رنده شده 2عدد٬ گل پونه یک قاشق غذاخوری٬گوجه فرنگی 3عدد٬ نمک وفلفل وزردچوبه به اندازه کافی
طرزتهیه: موادفوق راباستثنای گوجه فرنگی باهم مخلوط کرده خوب ورزمیدهیم . بعدتاوه مناسبی راکه گنجایش این مقدارگوشت راداشته باشدفقط کمی چرب میکنیم ومخلوط فوق رامثل کوکو کف تاوه ریخته وآنرابادقت صاف ومرتب میکنیم ٬ حالا آنراروی شعله ملایم گازگذاشته ودرتاوه رانیزمی بندیم .چنددقیقه صبرمیکنیم تایکطرف آن خوب خودش رابگیردوآب بیاندازد سپس دررابرداشته واگردوست داشتیم آنرامثل کوکوبرش میدهیم وبرمیگردانیم تاطرف دیگرنیز خودش رابگیرد (یاهمانطوریک تکه آنرابرمیگردانیم ) .بعدگوجه ها رانصف کرده وروی گوشت می چینیم ودولیوان آب اضافه میکنیم ودرآنرامیگذاریم تاخوب بپزدوجابیفتد درحدودنیمساعت .درانتها باسلیقه خودتان میتوانیدآب آنرازیاد وکم ویاحتی بدون آب تهیه کنید.
نکات:
- میتوانیدازهمان ابتداگوشت رامثل کتلت تهیه کرده وته تاوه بچینید.
- ازسبزی های معطردیگری مثل آویشن ٬ سوسنبر٬کاکوتی ویاجعفری خردشده نیزمیتوانیداستفاده کنید.
- اگرازگوجه استفاده نکردید بجای آن از2قاشق رب وزعفران هم میتوانیداستفاده کنید.
- این غذادرواقع نوعی کباب تاوه ای فعلی است که میتواندباکته نیزمصرف شود.

** این نام ازآن جهت برای این غذاانتخاب گردیده که درگذشته به ماهی تابه ( تالی )می گفته اندوچون

http://www.ashpazonline.comگوشت راته تالی می خوابانده اندبه آن تتالی میگویند

آبـگوشــت کشـک (غذای محـلی شـهر اراک)

مواد اولیه :

 

  • گوشت گوسفند – نیم کیلو
  • نخود – نصف لیوان
  • پیاز بزرگ – دو عدد
  • سیب‌زمینی متوسط – سه عدد
  • کشک ساییده – ۲۵۰گرم
  • آب – ۵/۱لیتر
  • نعنا داغ – به میزان لازم
  • زردچوبه – به میزان لازم
  • گل زرد – جهت تزئین
  • نمک و فلفل – به میزان لازم

طرز تهیه :

گوشت را به همراه نخود، پیاز ، زردچوبه و نمک و فلفل در آب می‌پزیم. سپس سیب‌زمینی‌ها را اضافه کرده و نیم ساعت دیگر پخت را ادامه می‌دهیم. در ظرف دیگری روغن را داغ کرده، نعنا را به آن اضافه می‌کنیم (مقداری از این نعناداغ را برای تزئین کنار می‌گذاریم کشک را که قبلا آب کرده‌ایم درون ظرف نعنا داغ می‌ریزیم.

وقتی یک جوش زد آن را از روی حرارت برمی‌داریم و به ظرف آبگوشت اضافه می‌کنیم. آنگاه با باقی‌مانده نعنا داغ و گل زرد تزئین می‌نماییم.

برای تهیه کوبیده می‌توان گوشت را همراه سیب‌زمینی کوبید یا آنها را جدا میل کرد.

http://www.noorsabet.com

موقعیت اقتصادی

بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی به ترتیب اهمیت اساس اقتصاد استان را تشکیل می‌دهد. از جمله صنایع مهم این استان می‌توان به صنعت ماشین‌سازی، هپکو، کابل‌سازی، آلومینیم سازی، واگن‌سازی، قند، صنایع دستی و شهرک صنعتی کاوهاشاره کرد

صنایع دستی

در اکثر شهرستان‌های استان مرکزی صنایع مختلف دستی وجود دارند که عمدتاً خاص عشایر منطقه‌اند. عشایری که در محدوده استان زندگی می‌کنند، بومی منطقه نیستند و اکثر آنها از نواحی دیگر به این منطقه مهاجرت کرده و سکنی گزیده‌اند. مهم‌ترین گروه‌های ایلی استان شامل شاهسون‌ها، ایل کله‌کویی، ایل میش مس (مست)، ایل خلج، ایل راوه و ایل کرد (کلهر) هستند که به ویژه زنان و دختران انواع صنایع دستی را در آن‌ها تولید می‌کنند. مهم‌ترین صنعت دستی استان فرش است که فرش ساروق از شهرتی جهانی برخوردار است.

علاوه بر آن گیوهکه نوعی پاپوش دست‌دوز تولید شده از نخ‌های قالی‌ست، از جمله صنایع

دستی در خور توجه این استان است که در سنجانو وفستولید می‌شود

سوغات

.فتیر -ترخینه   -باسلوق  -کشمش سبز  -صابون محلی  -شیره انگور  -گوش فیل

محصولات کشاورزی

 

·         غلات شامل گندم، جو، ذرت دانه‌ایو...

·         حبوبات

·         پنبه

·         چغندرقند

·         محصولات جالیزی مانند خربزه، هندوانه، خیارو...

·         نباتات علوفه‌ای

·         میوه مانند انار٬ سیب، به، هلو، شلیل، آلو، توتدرختی و فرنگی و...

·         گیاهان دارویی [۴]

نقات دیدنی

 

بازار اراک

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

شهرستان آشتیان: قلعه تاریخی مستوفی الممالک، دفترخانه تاریخی معتمدالایاله

شهر اراک: مدرسه و مسجد سپهدار، روستای تاریخی هزاوه (زادگاه امیرکبیر)، حمام تیخی و موزه چهارفصل، بازار اراک، چشمه چپقلی، مقبره شاه قلندر انجدان و...

شهرستان تفرش:آرامگاه پروفسور حسابی، امامزاده در بی بی، مقبره ابوالعلی، مسجد شش ناوه، چشمه‌های آب معدنی گراب، آب انبار بلور، تکیه زاغرم تفرش و..

·         شهرستان خمین: منزل امام خمینی، قلعه سالار محتشم، امامزاده ابوطالب، مسجد جامع خمین و...

·         شهرستان ساوه: مناره و مسجد جامع ساوه٫ قلعه دختر (ساوه)، پل سرخده، کاروانسرای باغ شیخ، تپه تاریخی آوه، قاعه الویر، امامزاده سید اسحاق

·         شهرستان محلات:سرستون‌های آتشکده خورهه، غار آزادخان، چشمه وزوان، مسجد جامع محلات، امامزاده ابوالفضل، مجتمع آب گرم محلات و مراکز تهیه گل و گیاه.    

·         شهرستان کمیجان: غار قلعه جوق (وف

·         شهرستان دلیجان: غار چال نخجیر، کاروانسرا و پل شاه عباسی (دوهک)، سد پانزده خرداد، مجموعه تاریخی نراق، امامزاده یحیی نراق و...   

·         شهرستان زرندیه (مامونیه): یخچال مهدی آباد، مسجد اعظم چلسبان، آبشار چناقچی علیا، امامزاده منصور ابن موسی بن جعفر، مقبره اشموعیل نبی، امامزادگان اهلعلی و سهلعلی(سید باوقار)،کلیسای حضرت مریم چناقچی و ...  

·         شهرستان شازند: چشمه بلاغ حک، سراب عمارت [۴]

شهرستان فراهان دارای تکیه تاریخی و امزادهاحمد ابن علی

http://fa.wikipedia.org/wiki

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:24 | نظر بدهید

استان مرکزی : شهرستان ها , اراک , تاریخچه , جاذبه ها , صنایع ...

شهرستان ها

اراک

اَراکبه عنوان پایتخت صنعتی ایران یکی از کلان‌شهرهای ایرانو مرکز استان مرکزیاست. سرزمین های اطراف اراک در روزگار کهن عراق نام داشت که در بعد از تسلط اعراب بر ایران در ۶۵۱ میلادی عراق عجمنامیده شد. این منقطه بخش پهناوری از نواحی مرکزی فلات ایران را در بر می گرفت. اراک با جمعیتی برابر با ۴۳۸٬۳۳۸ نفر[۱]قطب جمعیتی استان و پانزدهمین شهر پرجمعیت ایران به حساب می‌آید.[۲]شهرستان اراکدر جنوب غربی تهرانو در فاصله ۲۸۸ کیلومتری آن قرار دارد. این شهر از شمال به شهرستان فرمهین، از شمال غربی به همدانو از مغرب به شهرستان ملایر، بروجرد، و الیگودرز، از شرق به محلاتو از شمال شرقی به تفرشو آشتیانمحدود می‌باشد.[۳]اراک زادگاه مشاهیر بزرگی

همچون امیرکبیراست. این شهر که در گذشته سلطان آباد نام داشته نسبت به بسیاری از شهرهای ایران شهر جوانی محسوب می شود، بطوریکه تاریخ بنیانش به دوران قاجارباز می‌گردد.

نام گذاری

اراک در گذشته سلطان‌آباد نام داشت.[۴][۵]یکی از اهداف بنای شهر، ایجاد مرکزی نظامی و

قلعه‌ای جنگی در بین بخشهای، فراهان، دولاخور، کزاز، سربند، چرا و کاپله با چاپلق بوده‌است؛ از اینرو نخست نام شهر یا قلعه نو بنیاد «

قلعه سلطان آبادٍ» گذاشتند و پس از چندی واژه «قلعه» حذف گردیده و این شهر فقط با نام

سلطان آباد نامیده می‌شد. در قرون اولیه اسلامی پس از تسلط بر حکومت ساسانیان، تیسفونو دیگر بخشهایی از ایران که اطراف پایتخت ساسانی بودند یعنی نواحی بین دو رود دجلهو فراترا عراقنام نهادند و در قرن دوم اسلامی هم ناحیه بین همدان، ریو اصفهانرا عراق عجم می‌نامیدند. بمرور زمان «سلطان آباد عراق» به شهر عراق تبدیل گردیده تمام اسناد موجود تا سال ۱۳۱۷ خورشیدی که در دست است نام این شهر عراق بوده‌است. این شهر در دوره رضاشاهاراک نام گرفت. درسال ۱۳۱۷ هنگام بهره برداری راه آهن سراسری ایرانو اتصال راه آهن شمال و جنوب بود که کلیه ایستگاههای راه آهن شمال تا جنوب را با نام شهرها و روستاهای کنار آنها نامگذاری نمودند، که از آن سال نام این شهر از عراق به اراک تبدیل شده‌است.

برای واژه «اراک» معانی گوناگونی ذکر گردیده ‌است که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از: پایتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. بعضی کلمه «اراک» را برگرفته از ایراک که معرب آن کلمه عراق است، دانسته‌اند. زیرا در دوره‌های باستان به مرکز فلات ایران، ایرانستان و ایرانک گفته می‌شده و در دوره اسلامی و بخصوص از قرن یازدهم میلادی مسالک و ممالک نویسان و جغرافی نویسان مسلمان منطقه یا سرزمین اراک را بصورت معرب و عربی شده آن عراقتبدیل کردند.ولایت اراک منطقه وسیعی را شامل می‌شد جفرافیا نویسان عرب بخش غربی را که منطبق با مناطق صحرایی (فلات)عراق امروزی بغیر از کردستان بود را اراک عرب(عراق عرب)نامیده و بخش شرقی را اراک عجم (عراق عجم)نام گذاری نمودند که شامل استانهای فعلی اصفهان - اراک- همدان و مناطق شرق سلسله جبال زاگرس می شود. در دوره رضا شاه نام قدیمی را برگرداندند اما این نام صرفا به بخش سلطان آباد اطلاق می شد. حدود ۷۰۰ سال ادبیات فارسی تحت تاثیر تلفظ عربی بود و حروف پ. ژ. گ. ک چ و.. حذف و دگرگون می‌کردند.[۶]

تاریخچه

بنیان شهر اراک به دوره قاجارو پادشاهی فتحعلی شاهمی‌رسد. در اوایل سلطنت قاجار وسعت و جمعیت منطقه عراق عجم همواره باعث بروز ناامنی و اختلافات محلی می‌شد و این امر از لحاظ سیاسی و اقتصادی برای حکومت مرکزی مشکل ایجاد می‌کرد. در زمان فتحعلی شاه قشونی به نام عراق و سپهداری یوسف خان گرجیتشکیل گردید و فتحعلی شاه به فکر سربازگیری از مردم این سامان افتاد. یوسف خان گرجی از شاه تقاضا نمود که برای مرکز قشون قلعه‌ای نظامی احداث کند. به همین جهت تأسیس ساختمان اولیه شهر به‌صورت قلعه‌ای به نام سلطان آباد، شروع و در سال ۱۲۲۳ خورشیدی (۱۸۰۸ میلادی) به پایان رسید. اراک از معدود شهرهای ایران است که طبق نقشه ساخته شده است. تریزر، مهندس فرانسوی که به همراه ژنرال گاردان از سوی ناپلئونبه ایران آمده بود، اراک را مطابق شهر نیسفرانسهطراحی کرد.

اهمیت شهر با تکمیل راه آهن سراسری جنوب به شمال ایران در سال ۱۹۳۸ افزایش می‌یابد که در طول دوره جنگ جهانی آب و سوخت در اینجا انبار می‌شده است.[۷]شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بوده بازار کنونی اراک شبکه ارتباطی داخلی این دروازه‌ها بود و راه‌های اصلی و خارجی از این دروازه‌ها آغاز می‌شد. این دروازه‌ها عبارتند از:

 

باغ ملی اراک، سال ۱۳۴۸

  • دروازه شهرجرد در مشرق  -دروازه رازان در شما ل -دروازه حاج علینقی در غرب -دروازه قبله در جنوب

با عبور راه آهن از اراک و احداث خیابان و گذرگاه‌های جدید توسعه شهر در قسمت جنوب و جنوب غربی آغاز شد. براساس آمار کتاب ایرانشهر در سال ۱۳۲۰ ش، جمعیت اراک ۵۱۰۰۰ نفر بود. از این تاریخ اراک نیز مانند سایر شهرهای کشور توسعه یافت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای حفاظتی شهر برداشته شد و شهر اراک و نقشه منظم اولیه آن بی رویه رو به توسعه نهاد. موقعیت ترابری اراک از مهمترین عوامل توسعه شهر در سال‌های اخیر بوده ‌است.

آب و هوا

 

 

کوه سرخه، اراک

آب و هوای اراک خصوصیات اقلیمی فلات مرکزی ایرانرا داراست با زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک کوههای اطراف اراک و دریاچه میقانو دشت فراهاندر آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگیهای به آن بخشیده‌است. ابرها و جریانات غربی در پاییز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در ارتفاعات مغرب منطقه به خصوص رشته زاگرس از دست می‌دهد یک جبهه هوای سرد که در زمستان هوای اراک را اشغال می‌کند و بر اثر ارتفاعات اطراف وشاید فشار زیادی که دریاچه میقان ایجاد می‌کند مدت زیادی میهمان این منطقه خواهد بود.

آب و هوای اراک متغیر است زمستان‌ها، اکثراً طولانی و از ۴ تا ۶ ماه به درازا می‌کشد وبهار و پاییز فصول کوتاهی هستند تابستان در تیر و مرداد ظاهر می‌شود مدت روزهای یخبندان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز در سال‌های مختلف متغیر است میزان بارندگی در سال‌های مختلف متفاوت است و بین ۲۳۰تا ۶۳۸ میلی متر در سال می‌باشد متوسط بارندگی حدود ۳۰۰ میلی متر بوده‌است

گویش

اهالی اراک به فارسیو برخی به لهجه اراکیصحبت می‌کنند

سایر جاذبه‌های تاریخی

جاذبه‌های مذهبی

اقتصاد و صنعت

بخشی از خط تولید در کارخانه واگن پارساراک

استان مرکزی از جمله استانهای صنعتی کشور محسوب می‌شود، وجود صنایع مادر در اراک این شهر را به یکی از قطبهای صنعتی کشور مبدل کرده‌است. تاریخچه ایجاد صنعت با فناوری ماشینی دراستان مرکزی به‌اوایل دهه ۴۰ باز می‌گردد، نخستین کارخانه صنعتی استان، کارخانه قند شازنداست که بیش از نیم قرن سابقه دارد.[۱۷]شهر اراک دارای صنایع گوناگون فلزی، شیمیایی، نساجی، ساختمانی و غذایی است که برخی از این واحدها( مانند نورد آلومینیم، ماشین سازی، کمباین سازی و کارخانه واگن پارس ) از صنایع اساسی کشور به شمار می روند[۱۲]برخی از مهمترین مناطق و کارخانه‌های صنعتی استان عبارتند از:

 

:// www.psnco.com

معادن

در استان مرکزی ۱۱۲ معدن محتلف وجود دارد که بیشترین آن مربوط به مصالح ساختمانی است، از مهمترین معادن استان مرکزی می‌توان از: سنگ آهن در شمس آباد اراک، معادن سرب، روی، منگنز، بارتیتین، سنگ تراورتن، گچو سنگ نمکرا می‌توان یاد کرد. در اطراف شهر نیمورمحلات معادن تراورتنبسیار زیاد است

میدان باغ ملی در شب

اراک دارای یک فرودگاه بین المللی می‌باشد اما تاکنون این فرودگاه تنها ویژه پروازهای داخلی و هواپیماهای متوسط و ترابری و نظامی بوده‌است و امکان نشستن هواپیماهای پهن پیکر را ندارد.[۱۸][۱۹]

راه آهن

اراک از دیرباز در مسیر راه آهن سراسری شمال به جنوب ایران قرار گرفته ‌است و راه آهن نقش مهمی را در ایجاد شهر اراک داشته‌است.این اداره سرپرستی بیست ایستگاه و خط راه آهن را که از ایستگاه محمدیه تا دورود به طول ۳۶۰ کیلومتر در سه استان مرکزی، قمو لرستانقرار گرفته است را بر عهده دارد.

راه آهن اراک-ملایر به طول 90 کیلومتر و هزینه اعتباری بالغ بر یک هزار و 250 میلیارد ریال در مهر سال 1390 افتتاح شده است که بخشی از پروژه راه آهن غرب کشور به شمار می رود.

پروژه راه آهن غرب کشور از اراک شروع شده است و شهرهای نهاوندو ملایراز استان همدانرا به شبکه ریلی متصل می‌کند. ادامه این مسیر ریلی در استان کرمانشاهاز شهرهای صحنه، کرمانشاهو اسلام آباد غربعبور کرده و در مرز خسروی به کشور عراقوصل می شود.[۲۰][۲۱][۲۲]

پایانه مسافربری

اراک دارای سه پایانه به سراسر کشور و استان مرکزی می‌باشد. مرکزی:که در مجاورت هتل 5 ستاره امیرکبیر است. شمال(فراهان):که واقع در شمال شهر اراک و در مجاورت میدان فراهان است. جنوب(غدیر):که واقع در جنوب شهر اراک و در مجاورت میدان انقلاب است.[۲۳]

جاذبه‌های تفریحی

شهربازی لاله

شهربازی و پارک لاله یکی از جاذبه‌های اراک است. این شهربازی که در سال ۶۹با سرمایه بخش خصوصی افتتاح گردید دارای سه لونا پارک، رستوران و سایر خدمات تفریحی و رفاهی است. این مکان در ساعت‌های اوج شلوغی پذیرای تا ۲۰ هزار نفر بازدید کننده‌است.[۲۷]

مجموعه طوفان

این مجموعه بزرگترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه در کیلومتر هفت بزرگراه امام خمینی اراک است که در حال ساخت و تکمیل شدن است. این شهربازی در زمینی به مساحت ۱۱۰ هزار متر مربع و زیر بنای ۲۲۰۰۰ متر و در دو فاز دارای بخشهایی مانند پیست کارتینگ، رستوران، سوئیت اقامتی، استخر، هتل، سینما و غیره خواهد بود.[۲۸][۲۹]

پارک‌ها

 

منطقه گردو در زمستان

  • پارک امیر کیبر - پارک لاله-پارک الغدیر-پارک شقایق-پارک کلاله-پارک آزادی-پارک جنگلی شهید باهنر-پارک دانشجو-بوستان بهاران-پارک پائیزان-بوستان دانش آموز-پارک ماشین سازی-پارک پونه-بوستان رنگین کمان-بوستان سوم خردادبوستان بارا-بوستان ولایت-پارک شهدای گمنام-ارک ایرالکو-پارک شهر-پارک ملت-پارک جنگلی شهید رجایی-پارک جنت-پارک گلبرگ

جای‌های فرهنگی

سینما

بزرگترین سینمای کشور با نام سینما استقلال در شهر اراک قرار دارد. این سینما که ظرفیت مناسب آن به بیش از 900 صندلی می رسد، پس از هشت سال تعطیلی، به مرکز فرهنگی، هنری و سینمایی تبدیل شده است.[۳۰][۳۱]علاوه بر سینما استقلال، این شهر دارای 3 سینمای دیگر است که از بین آنها 2 سینمای «فرهنگ» و «عصرجدید» فعال هستند و سینمای شهرصنعتی تعطیل شده است. سینما فرهنگ یکی از سه سینمای فعال اراک قدمتی بیش از ۵۰ سال دارد.[۳۲]

صدا و سیما

صدا و سیمای مرکز اراک در سال ۱۳۶۲ به عنوان یک دفتر خبری آغاز کرد. در آبان ماه سال ۱۳۶۵ فعالیت رسمی مرکز با نصب و بهره برداری از یک فرستنده یک کیلو وات رادیویی با پخش برنامه‌های خبری توسط واحد اطلاعات و اخبار آغاز شد. در سال ۱۳۷۹ با بهره برداری از شبکه صدای استان مرکزی با سه استودیوی تولید و پخش روزانه ۱۸ ساعت برنامه تهیه و پخش می‌شود که این برنامه‌ها با یک فرستنده یکصد کیلو وات در تمام مناطق استان مرکزی و قسمتی از استانها هم جوار قابل دریافت است. در سال ۱۳۸۲ شبکه استانی سیما (شبکه آفتاب) به عنوان بیستمین شبکه استانی ایران شروع به کار کرد. این شبکه هم اکنون روزانه 15ساعت برنامه پخش می‌کند.[۳۳]

نشریه‌ها

در اراک و استان مرکزی دو روزنامه، ۱۱ هفته نامه و ۷ ماه‌نامه منتشر می‌شود. روزنامه‌های مانند روزنامه سرچشمه، روزنامه نوید، هفته‌نامه‌های عطر یاس [۳۴]شهاب، لاله سرخ، آوای خمین، راوی،

شمس استان مرکزی، صبح خمین، نامه امیر، مجنون، آرمان جوان، چشم براه، گل یاس، مدینه گفتگو، دو هفته نامه یاقوت سرخ ساوه و ماهنامه‌هایی چون گلهای ساوه، عهد جاوید، وهم سبز، آشتیان، بصیرت، راه دانش و صحیفه پاکدلان در استان مرکزی یا اراک منتشر می‌شوند

پیست اسکی شازند

در ۵۵ کیلومتری جنوب غربی اراک و ۱۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا، دامنه های شرقی زاگرس این پیست را در دامن خود جای داده است. این پیست دارای مسیر اسکی به طول ۶۰۰ متر و طول کلی ۵ کیلومتر و دارای سه دستگاه تله سیژ، رستوران، تجهیزات برفروبی و ساختمان اداری است.[۴۴]

صنایع دستی

قالیدر اراک به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی کرمان بود از انواع قالی مشهور اراک می توان به قالی ساروق اراک اشاره نمود که از لحاظ استحکام و نقشه های منحصر به فرد و نوع خامه(پشم) استفاده شده، شهرت جهانی دارد. از دیگر صنایع دستی اراک می‌توان به گیوهدوز اشاره کرد

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:21 | نظر بدهید

استان مرکزی : آشتیان ...


آشتیان

 آشتیان یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران است آشتیان از شهرهای تاریخی ایران است چنان که نام این شهر که در واقع تغییر یافته آتشدان است در زمان زرتشتیان و ایران باستان نامگذاری شده‌است. این شهر در موقعیت جفرافیایی به طول ۳۴ و عرض ۳۳ قرار دارد. جمعیت‌شناسی جمعیت این شهر در سال ۱۳۷۵، ۸۰۰۰ نفر گزارش شد. اما اکنون جمعیت آن گسترش یافته‌است. عمده دلیل این افزایش جمعیت سیر جمعیت دانشجویان از سرتاسر کشور به دانشگاه آزاد این شهر است. آب وهوای آشتیان در زمستان‌ها سرد وخشک ودر تابسان‌ها معتدل و مطبوع است. از محصولات کشاورزی این منطقه میتوان به گردو، بادام، انگور، توت، سیب، گندم و.... اشاره کرد.محصولی که به سبب آن آشتیان معروف شده‌است صابون سنتی این شهر است که کماکان به همان نحو تولید میگردد. محلات معروف این شهر عبارتند از: صادق بیک، مازری، باغچه حلاری، اقازیارت، محنت آباد، بازار، دشت، گلشن، حسن آباد، شهرک سجادیه، شهرک جوادیه، لاقه وکله پشته میباشد. این شهر جزو قدیمی‌ترین شهرهای ایران می‌باشد که از تاریخ کهنی بهره می‌برد و در زمان پیش از اسلام نیز منطقه معمور وآبادی بوده‌است. ولی متاسفانه به دلیل بی توجهی مردم ومسئولین وقت بسیاری از بناهای قدیمی این شهر شامل ۱۵ آتشکده و۷ قلعه آب‌انبارهای قدیمی سردرهای منقش و زیبا حمامی معروف به حمام آقا در طول سالیان مختلف ویران شدند تا تنها از آن همه تاریخ فقط نامی در کتابها موجود باشد. اهالی شهر آشتیان فارسی‌زبان می باشند اما گویش آشتیانی که از گروه زبان‌های ایران مرکزی است تا چند دهه پیش متداول بوده و امروزه به ندرت توسط کهنسالان به‌کار می‌رود.[۲] نام شهر آشتیان در آغاز ابرشتگان و بعد ابرشتجان نام داشته. همین نام بعدها به صورت آشتیان درآمده‌است.[۳] نام ناحیه‌ای که آشتیان در آن قرار دارد در قدیم وَرَه (وَرَّه) بوده‌است.[۴] جغرافیا شهر آشتیان در منطقه‌ای سردسیر در حاشیه کوههای تفرش و مشرف به ارتفاعات زاگرس از طرف غرب واقع گشته و به همین خاطر دارای آب و هوای نسبتاً سرد و کوهستانی در زمستان است و در تابستان ییلاق خوبی برای گردشگران است. یکی از روستاهای آن به نام آهو بوده که ییلاق آشتیان می‌باشد. آب آشامیدنی شهرستان آشتیان سالهای زیادی از مسائل مهم و بغرنج شهرستان آشتیان به حساب می‌آمد که در سالهای اخیر برطرف شد. علت عمده این مشکل ارتفاع زیاد آشتیان از سطح دریا(۲۱۲۰ متر) وپایین بودن سفره‌های آب زیر زمینی می‌باشد کهباعث دسترسی مشکل به این منابع آب میباشد سرشناسان میرزا محسن آشتیانی محمدحسن آشتیانی، از روحانیون بزرگ شیعه میرزا حسن آشتیانی، از علمای موثر در تحریم تنباکو عباس اقبال آشتیانی، مورخ، ادیب و نویسندهٔ معاصر ایرانی عبدالعظیم قریب گرکانی، ادیب معاصر ایرانی و بنیان‌گذار دستور زبان فارسی نوین محمد قریب، از اولین پزشکان متخصص طب اطفال در ایران و بنیان‏گذار طب نوین اطفال در ایران عبدالکریم قریب گرکانی، پدر علم زمین‌شناسیایران سعید کاظمی آشتیانی، رئیس پژوهشکده رویان میرزا مهدی آشتیانی، عارف و روحانی شیعه(فیلسوف شرق) پروین اعتصامی، شاعر معاصر ایرانی فرزند یوسف اعتصام الملک محمد مصدق نخست وزیر نامدار ایران فرزند میرزا هدایت‌الله آشتیانی وزیر دفتر ابوالحسن اعتصامی، نقاش، معمار، خطاط، و نویسنده یوسف اعتصامی، نویسنده، ناشر، و مترجم میرزا احمد آشتیانی، فقیه و فیلسوف سید جلال‌الدین آشتیانی، فیلسوف، عارف و نوازندهٔ صاحب‏سبک دوتار احمد قوام نخست وزیر دوره پهلوی مکانهای گردشگری آشتیان دارای دانشگاهی بزرگ و تازه تأسیس(۱۳۶۸) است که آرامگاه پدر علم زمین‌شناسی ایران دکتر عبدالکریم قریب گرکانیدر ورودی دانشگاه جای گرفته‌است. چنانچه در سالگرد فوت دکتر قریب، تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید زمین شناسی کشور جهت مراسم یاد بود به آشتیان سفر می کنند همچنین از جمله مکانهای گردشگری که افراد زیادی از شهرهای اطراف نظیر قم، تفرش، فراهان...جهت زیارت و گردش می آیند زیازتگاه و مرقد مطهر امام زاده بی بی فاطمه صغری است که در روستای سیاوشان در نزدیکی آشتیان قرار دارد. موزه و خانه پدری دکتر مصدق نخست وزیر نامدار دوره پهلوی بازار سنتی و قدیمی آشتیان آستانه   عکسی از امامزاده سهل بن علی آستانه توسط عکاس ناصرالدین شاه گرفته شده‌است، در سفر شاه به آستانه در سال ۱۳۰۹ (قمری) (۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸ خورشیدی). این به احتمال زیاد قدیمی‌ترین عکس از آستانه‌است و در حال حاضر در «میراث فرهنگی استان مرکزی» نگهداری می‌شود. آستانه شهری است در بخش مرکزیشهرستان شازند در استان مرکزی ایران.[۱] در ۷ کیلومتری این شهر یک پیست اسکی واقع شده‌است.[۱] تاریخچه این شهر در قدیم کرج نام داشت. از مهم‌ترین اماکن مذهبی این شهر از قدیم امامزاده سهل بن علی بوده‌است. شاه اسماعیل صفوی بیش از ۵۰۰ سال پیش دستور داد تا این آرامگاه (آستانه) را تعمیر کنند و پس از آن کرج را آستانه نامیدند.[۲] پرندک پَرَندَک از شهرهای استان مرکزی ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان زرندیه در مسیر آزادراه تهران-ساوهو راه‌آهن تهران-جنوبقرار گرفته است.[۱] جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۶٫۱۸۸ نفر بوده است [۲]. رودخانه شوراز نزدیکی جنوب این شهر می‌گذرد و در اطراف آن ناحیه صنعتی پرندک قرار دارد.[۱]شهرک صنعتی پرندک بیش از ۱۲۰ واحد صنعتی دارد.[۳] نام ایستگاه راه‌آهن پرندک، در قدیم رحیم‌آباد بود که این نام به تصویب فرهنگستان به خاطر نزدیکی به روستای پرندک، به نام ایستگاه پرندک نامیده شد.[۴]لغتنامه دهخدا واژه پرندک را «پشته و کوه کوچک در میان دشت» معنی می‌کند. تفرش تَفرِش یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران و مرکز شهرستان تفرش است. در دوران کهن استان مرکزی عراق نام داشت در زمان حمله اعراب و تسلط آنان بر ایران این استان پهناور را عراق عجم می‌خواندند نظامی شاعر نامدار ایران در وصف استان عراق ابیات زیادی سروده‌است. در دوران بعد از قاجار عراق به اراک تغییر نام پیدا کرده‌است. تفرش در شمال شرقی اراک واقع و در بین رشته کوههایی محصور است و اب و هوایی بسیار مطبوع دارد. شهر تفرش، مرکز شهرستان. در ارتفاع حدود ۸۷۸، ۱ متری، در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک و در مسیر جادة اراک ـ آشتیان قرار دارد. کوه‏های قشلاق و گندم کوه از شمال و منار و نقره کمر از جنوب شرقی شهر را محصور می‏کنند؛ به این دلیل گاهی از تفرش با نام «چال تفرش» نیز یاد می‏شود. این شهر حدوداً در ۲۲۰ کیلومتری تهران و ۸۵ کیلومتری شمال شرقیاراک و در مسیر جادهٔاراک-آشتیان قرار دارد[۲]. دیرینگی این شهر به پیش از اسلام می‌رسد و اغلب نام نخستین آن را «گبرش» می‏دانند که از «گبر» به معنی زرتشتی می‌آید. در دوران بعد از ورود اسلام و حاکمیت اعراب و زبان عربی بر ایران تفرش، طبرس نیز گفته شده‌است. روستاهای پیشین فَم و تَرخوران محله‌های اصلی شهر تفرش را تشکیل می‌دهند. دیگر روستاها که اکنون محله‌های این شهر هستند عبارت‌اند از: دادمرز، کهک، کوکان، دینجرد، طاد، آلویجان، قلعه محی الدین، طراران (بالا و پایین)، معین‌آباد، زاغَر و کوهین[۳]. میدان‌های اصلی شهر عبارتند از میدان فم (باغ ملی)، میدان آزادی، میدان مطهری و میدان شهرک. آرامگاه پرفسور محمود حسابی، بقعهٔ شاهزاده احمد (روستای کوهین)، و دانشگاه آزاد تفرش (در راه معین‌آباد) و دانشگاه صنعتی امیر کبیر، مسجد شش ناو از نقاط مهم شهر هستند. پیشینه محدوده فعلی تفرش جز متصرفات مادها، هخامنشیانو اشکانیانبوده از دوره ساسانیانقبور حوض گونه زرتشتیانو بعض قلاع به یادمانده‌است و بعد از آن در زمان طاهریانو صفاریانو سامانیانو آل بویهو غزنویاننیز با وجود عدم وجود آثار، جزو متصرفات آن به شمار می‌رفته در دورهٔساسانیانجزئی از حصهٔقبادبوده‏است. در دورهٔ خلافتعمرو همزمان با فتح اصفهان، کاشانو قمشهر تفرش نیز گشوده می‏شود. اما تا سالیان بعد، عدهٔزرتشتیاندر تفرش بسیار بوده‏اند. در دوره سلجوقیاننام تفرش به صورت طبرس رواج پیدا کرده وبرخی از بزرگان و علما خود رابه آن منسوب و مقلب نموده‌اند به طور مثال کنیه طبرسی ویژه رجال شیعه بوده و مورد اصلی آن نیز کتب امامیهاست و این انتساب با این که از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند، مشخص کننده نفوذ امامیهدر تفرش و رواج آن از دیرباز است. پس از رحلت حضرت معصومهدر قمو تبدیل شدن قمبه یکی از مراکز مهم شیعه، تشیعبه تفرش راه می‏یابد. چنان‏که حمدالله مستوفیدر سدهٔ هشتم، آن را شهری شیعه‏نشین معرفی می‏کند[۲]. در دوره خوارزمشاهتفرش دهستان در محدوده اقلیم عراق عجم (اراک)بوده‌است و در فاصله سال‌های ۷۴۰-۸۳۸ در حدود متصرفات آل جلایرمحسوب می‌شده‌است. از مغولانو تیموریانهیچ اثری در تفرش دیده نمی‌شود در اوایل دورهٔصفویهتفرش از شکارگاه‏های سلطنتی شاهان صفویشمرده می‏شده‏است. در زمان حکومت شاه عباس اولعده‏ای از سادات تفرشبه دربار صفویراه‏یافتند. این شاخه از سادات که به سبب در دست داشتن مهر حضرت سجادمعروف به میر مُهرداربودند، تا اواخر دورهٔصفویو تا زمان شاه سلطان حسینمنصب مُهرداری شاهان صفویرا حفظ کردند. تفرش در روزگار صفویهبویژه پادشاهی شاه عباس بزرگرو به آبادانی نهاده‌است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاههای حکومت صفوی نفوذ نمود تفرش در ایام سلطنت افشاریانتا سال ۱۲۱۸ جزو متصرفات ایشان بوده‌است تختگاه زندیانشیرازو خاک تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده‌است. و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تاسیس شده که نوجوانان در آن ه به فرا گرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریهاست که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره‌است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجاربه منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از ساداتبنی فاطمهتفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیانو فراهاناست ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است. در دورهٔ قاجاریه تعداد زیادی از اهالی تفرش به سبب سواد و خوش‏خطی به مشاغل دیوانی و منشی‏گری گمارده شدند. ابن مقفعبنای آن را به «طبرش بن همدان» نسبت داده‌است (قمی، ص ۷۸ـ ۷۹). ظاهراً در دورة ساسانیانجزو حصة قباد، که آن را «خورة قباد» می‌گفتند، بوده است؛ چنانکه حسن بن محمد قمیدر تاریخ قم (ص ۹۱) به تپه‌ای در قممشرف بر تفرش به نام «تلّمآستر»، که یکی از سیزده تفریحگاه «مملکت قباد» بوده، اشاره کرده‌است. ظاهراً در دورة خلافتعمربن خطاب (۱۳ـ۲۳) هم زمان با فتح قمو اصفهانو کاشان، تفرش نیز فتح شد (رجوع کنید به بلاذری، ص ۳۰۵ـ۳۰۶). در قرن دوم تفرش یکی از رستاقهایقمبود (رجوع کنید به قمی، ص ۲۶۳). در زمان هارون الرشید (۱۷۰ـ۱۹۳) سلمة بن سلمه همدانیرستاقتفرش و مزارع آن را به مهاجران عرب اشعریواگذار کرد (همان، ص ۲۶۳). در قرن سوم، یعقوبی (همانجا) نیز تفرش را یکی از رستاقهای قمضبط کرده‌است. پس از رحلت حضرت معصومهدر ۲۰۱، قمبه یکی از مراکز مهم شیعهتبدیل شد و مذهب شیعهاز آنجا به ناحیة تفرش راه یافت. به نوشتة راوندی (ص ۳۹۵)، تفرش و آوه (آبه) و قمو کاشاندر دوران وی، قرن ششم، از مکانهای رافضیانبوده‌است. در قرن هشتم، حمداللّه مستوفی (ص ۶۸) آن را ولایتی با سیزده دیه، هوای معتدل، غله، میوه و شش هزار دینار حقوق دیوانی خوانده و اهالی تفرش را شیعه و فم و طرخوران را از روستاهای بزرگ آن ذکر کرده‌است. از این دوره دستِکم تا قرن دهم مطلب چندانی در بارة تفرش دیده نشده‌است. ظاهراً تفرش در دورة صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) و حتی پس از آن برای شکار موقعیت مطلوبی داشته و از شکارگاههای شاه اسماعیل اول (حک:۹۰۵ـ۹۳۰) محسوب می‌شده‌است (جهانگشای خاقان، ص ۴۱۲). در دورة صفوی، بویژه در زمان حکومت شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸)، تفرش آباد شد و بزرگان آن توانستند به دربار راه یابند (سیفی فمی تفرشی، ص ۱۲۱؛ نیز رجوع کنید به اسکندر منشی، ج ۲، ص ۷۵۶). در اوایل قرن یازدهم، امین احمد رازی(ج ۲، ص ۴۹۰) تفرش را ولایتی در اقلیم چهارم، با آب و هوای معتدل و میوه‌های خوب وصف کرده و نوشته که آب آنجا از چشمه و کاریز تأمین می‌شود (همان، ج ۲، ص ۴۹۱). وی در بارة غار گاوخور نیز سخن گفته‌است. میرزا یحیی سرخوش (ص ۱۰ـ۱۱)در دورة ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تفرش را ییلاق ممتاز عراق (اراک) خوانده و گفته‌است که خشکبار آن به خارج از کشور صادر می‌شود. وی (ص ۱۲) اهالی آنجارا خوش سیما و صاحب ذوق و هنر و دانش وصف کرده‌است. اعتمادالسلطنه (ج ۱، ص ۷۵۶) نیز در همین دوره، به شکارگاه خوبی در حوالی تفرش که در آن ارغالی (قوچ کوهی) و کبک بسیار بوده و نیز به قلعه‌ای در آبادی خرازانو قناتی قدیمی در طرخورانبه نام خرزنویهو امامزاده‌ای به نام احمدبن موسی علیه السلام اشاره کرده‌است. وجه تسمیه برخی نام شهر تفرش را، به سبب آنکه در سده‌های قبل از اسلام و حتی پس از آن زردشتیان گبردر آن سکونت داشتند، «گَبْرِش» به معنای «جایگاه آتش» می‌دانند [۲]. و برخی نیز گفته‌اند که نام آن از نام بانی تفرش، طبرش بن همدانیا به گفتة بعضی آرش کمانگیرگرفته شده‌است [۲].(نوبان، ص ۱۴۷؛ قمی، ص ۷۸ـ۷۹). نام تفرش در منابع به صورتهای طیرس، طَبْرَش، طبرس، تبرس، طبرتو، تپرش، تبرش و طفرش آمده‌است (یعقوبی، ص ۲۷۴؛ قمی، ص ۷۸؛ جوینی، ج ۲، ص ۱۹۱؛ دهگان و هدائی، ج ۱، ص ۱۴۵؛ وصاف الحضره، ص ۱۰۶؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۳). نام تفرش در منابع به شکل‏های تپرش، تبرش، تبرس، طبرس و طفرش آمده‏است[۲]. نام‏داران تفرش در گذشته شامل سرزمینی وسیعی که شامل فمو طرخوران، آشتیانو فراهانوحدود ۸۰۰ روستای کوچک و بزرگ می‌شد. با افزایش جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تقسیمات جدید کشوری این شهرستان تجزیه و شهرهای آشتیان و فراهان از تفرش جدا و مستقل شدند. ولی از جهت رفت و آمد در فاصله زمانی بسیار کمی نسبت به تفرش قرار دارند؛ بنابراین بسیاری از بزرگان و نامداران که تفرشی خوانده می‌شوند مربوط به این شهرستانها می‌باشند. به نقل از اسناد و مدارک موجود و دست‌نوشته‌ها و میراث به‌جامانده، تفرش خاستگاه اندیشمندان،   کاتبان و بزرگان بسیاری بوده‌است. تفرش به داشتن میرزاهاو افراد باسواد معروف بوده و هنر خوش‌نویسی و منشی‌گری در آن رواج زیادی داشته‌است. در دورهٔقاجارخط و سیاق‌نویسیرا منحصر مردم این ولایت دانسته‌اند که میرزاو منشیبه سراسر ایران به‌ویژه تهرانو تبریزگسیل می‌داشتند.[۴] نظامی گنجویرا به استناد اشعارش متولد روستای تادر تفرش می‏دانند. نظامی خود می‏سراید: زمانیست در خاک گنجه گمم / ولی از قهستان شهر قمم**** به تفرش دهی هست تانامِ او/ نـــظامــی از آنـــجا شــده نامجو شیخ بهایینیز در اشعار خود به‏این انتساب اشاره و شهادت می‌دهد: ز اهل تفرش است آن گوهر پاک|ولی در گنجه چون گنج است در خاک
لطفعلی آذر بیگدلینیز درمقدمه یوسف وزلیخای خود گفته‌است: دگرسرودیار قم نظامی کزو ملک سخن دارد تمامی ** زخاک تفرش است آن گوهر پاک ولی در گنجه مدفونست در خاک دیگر نامداران: ·         قادر عبدالله، حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی با نام نویسندگی قادر عبدالله یکی از نویسنگان ایرانی است که از سال ۱۹۸۸ میلادی به کشور هلند مهاجرت کرده و پس از آموختن زبان هلندی در مدتی کوتاه، یکی از نویسندگان سرشناس هلند شده‌است. او یکی از نواده‌های «میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی» است. ·         نبوی تفرشی ·         نظامیشاعرو داستان‌سرایپارسی‌گوی سدهٔ ششخورشیدی ·           ·         شیخ طبرسی، فقیهو مفسر قرآنسدهٔ پنج و ششخورشیدی ·         میرعلام تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرشرعیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         امیر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرعقلیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیمعروف به دبیر، استاد بی نظیر تاریخ و صاحب کتاب نُخَبتُه التواریخ ·         سیدالوزراء میرزا عیسی، وزیر عباس میرزا ·         قائم‌مقام فراهانی، خطاط، نویسندهو صدراعظمایراندر دورهٔمحمد شاه ·         امیر کبیر، صدراعظمناصرالدین شاه قاجار ·         میرزا مهدی بدایع نگار، دولتمرد و ادیب دورة قاجار؛ ·         علی منصور، سیاست‌مدارو دو دوره نخست وزیرایران ·         عبدالحسین هژیر، سیاست‌مدارو نخست وزیرایراناز خرداد۱۳۲۷تا آبان۱۳۲۷ ·         آقاعلی‌اکبر خان فراهانی، معروف به جناب میرزا، از نوازندگان برجستهٔ دربارناصرالدین شاهو استاد نواختن تار ·         آقا غلامحسین، نوازندهٔتار ·         آقا حسینقلی، نوازندهٔتار ·         میرزا عبدالله فراهانی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         احمد عبادی، نوازندهٔتار ·         علی اکبر شهنازی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         عبدالله دوامی، موسیقی‏دانو استاد تصنیف ·         حسینعلی نکیسا، و ردیفدانخوانندهٔ عصرقاجارو پهلوی ·         مؤذن تفرشی ·         ابوالقاسم سحاب ·         محمود حسابی، فیزیکدانو بنیان‏گذار دانش فیزیک نوین در ایران ·         عباس سحاب، جغرافی‏دانو کارتوگراف، بنیان‏گذار دانش نقشه‌نگاری نوین در ایران ·         احمد پارسا، بنیان‏گذار دانش گیاه‌شناسیدر ایران ·         ابوالقاسم بهرامی، بنیان‏گذار دانش میکروب‌شناسیدر ایران ·         علیرضا افضلی‌پور، بنیان‏گذار دانشگاه شهید باهنر کرمان ·         فروغ فرخزاد، شاعرمعاصر ·         پوران فرخزاد، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگارو پژوهشگر ·         غلامحسین ابتهاج، سیاست‏مدارو نمایندهٔمجلس شورای ملی ·         ابوالحسن ابتهاج، مدیر عامل سازمان برنامهو بانک ملی ایراندر دههٔ بیست و سیخورشیدی ·         ژاله قائم‌مقامی، شاعر، مادر حسین پژمان بختیاری ·         میرزا مهدی بدایع‌نگار، دولت‏مرد و ادیبدورهٔ قاجاریه ·         مظاهر مصفا، استاد دانشگاه، شاعرو مصحح نسخ خطی ·           ·         محمد قریب، پدر طب اطفال ایران ·         آیت الله سید محمود میرسپاسینماینده آیت الله سید محمد گلپایگانی مرجع تقلید، در تفرش. آثار تاریخی مقبره میرعلام تفرشیو اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیدرقبرستان قدیمی بنام سماق بنه درمحله استادیوم مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه بقعهٔ ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ ایلخانی) بقعهٔ امام‏زاده محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ خوارزمشاهیان) مسجدجامع ششناو (دورهٔ سلجوقی)که یکی از قدیمترین مساجد تفرش است و مقصوره و شبستان و ایوان و صحن دارد و به سبب داشتن کاریزی قدیمی در صحن مسجد، که آب آن از طریق شش ناودان توزیع می‌شده، ششناو خوانده شده‌است. مقصورة ششناو، گنبدی به شکل کلاهخود متعلق به دورة سلجوقی دارد. به روایتی این مقصوره بر روی قبر محمد محدّث، از صحابة امام حسن عسکری علیه السلام، ساخته شده‌است. در سمت شمالی مقصوره، ایوانی متعلق به دورة صفوی دیده می‌شود (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۹۲ـ ۹۵، ۱۰۰، تصاویر بین ص ۱۲۰ـ۱۲۱، ۲۰۰). بقعهٔ شاهزاده احمدو بقعهٔ امام‏زاده قاسم (دورهٔ صفویه)   مسجدجامع فَمدر مرکز شهر تفرش   بقعهٔ آقامؤمن تفرشی (داعی انجدانی)، حکیم و عارف و شاعر سدهٔ یازدهم و دوازدهم تکیهٔ زاغرم (دورهٔ قاجار) ویرانه‌های برج آقابیک در بازرجان قلعة مراد سلطان متعلق به دورة زندیه در بازرجان بقایای قبرهای قدیمی با سنگ قبرهای سفالی در آبادی کبوران (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲، ۱۳۹؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۵) آب انبار بلور (دورهٔ قاجار) خانهٔ میرفخرایی (دورهٔ قاجار) خانهٔ ضیایی (دورهٔ قاجار) خانه و محل تولد محمود حسابی[۵] قلعه باغکه (دوره قاجار)   از دوران پیش از اسلام نیز یادگارهایی در منطقهٔ تفرش به جا مانده‌است، از جمله: از قلعه‌های گبری، سنگ‏نگاره‌هایی در مناطقی از نقاط بیابانی تفرش و گورهای نشسته بر فراز روستای کبوران (گبران). از دیگر بناهای باستانی تفرش، آتشکده‏ای است که بر فراز روستای کبوران جای گرفته و به چهار طاقی معروف است صنایع دستی محصولات تزیینی وهنری ساخته شده از مس، مهم‌ترین فعالیتهای صنایع دستی است که یکی از سوغات اصلی تفرش را تشکیل می‌دهد. فرآورده‌ها و فعالیتهای دیگر مردم، قالی‌بافی، گیوه‌دوزی، صنایع دستی مسی، خشکبار، زنبورداری، دامداری و مرغداری است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:19 | نظر بدهید

استان مرکزی : توره , خمین , خنداب , داود آباد , دلیجان ...

توره

 شهری است در بخش زالیانشهرستان شازنداستان مرکزی ایران.

این شهر در بزرگ‌راه اراک به کرمانشاه پس از رودخانهٔ شراء قرار گرفته‌است

. کوه آلاداغ (۳۲۱۰متر) نیز در باختر این شهر قرار گرفته‌است.[۱]

از آن‌جا که کاروانسرای قدیمی این شهر در مسیر کاروانرو قدیم، به «توی راه» شهرت داشته نام این شهر را برگفته از همین لقب می‌دانند.

شهرداران توره از آغاز تأسیس تا کنون احمد الیاسی، مرتضی میرزاجانی، علی حیدری و محرم قربانی هستند.

گردشگاه‌ها

تفرجگاه و پارک سراب پنجعلی از نقاط دیدنی این شهر است. غار صادق‌علینیز در رشته‌کوه غازکدر نزدیکی توره (پشت پلیس راه توره) و در جنوب غربی اراک واقع شده‌است.[۱]

از اماکن زیارتی این شهر میتوان به قدمگاه نوادگاه علی بن ابیطالب نام برد. در جوار مزار شهدای توره

خمین

خُمِیْنیکی از شهرهای استان مرکزیاست که در جنوبی‌ترین قسمت این استان و در همسایگی شهرهای اراک، محلات، گلپایگان، الیگودرزو ازناواقع شده‌است.

این شهر زادگاه روح‌الله موسوی خمینی، رهبر انقلاب سال ۱۳۵۷ایران است.

ریشهٔ نام

خُمین را برخی عربی‌شده هُمایونمی‌دانند. بر پایهٔاسطوره‌های ایرانیاین شهر به دست همای دختر بهمنساخته شد

خنداب

ُندابشهری است در شهرستان خنداباستان مرکزی ایران.[۱]

جمعیت شهر خنداب طبق آمار گیری جامع سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۶۹۸۲ نفر بوده‌است.[۲]

این بخش در سال ۱۳۸۶ به شهرستان ارتقا یافت وهم اکنون یازدهمین شهرستان استان مرکزی به حساب می‌آید.[نیازمند منبع]شغل اصلی ساکنان این منطقه کشاورزی وباغداری می‌باشد کارخانه

تولید آب سنگین خنداب در ۵ کیلومتری این شهرستان واقع شده‌است. در گذشته ای نچندان دور یک رود خانه به نام قره چای از میان این شهر عبور می کرده که به دلیل استفاده های بیش از حد روستاییان و آب سنگین، سطح آب زیر زمینی کاهش یافته و به یک رود خانه فصلی تبدیل شده است .

خنداب از سه محله تشکیل شده‌است خنداب، قلعه خنداب و حصار خنداب که اکثراً به زبان ترکی تکلم می‌کنند منطقه شراء که وجه تسمیه آن به معنی شاه راه وچراء به معنی چراگاه وچهار راه می باشد که در گذشته جاده‌ای از شرق به غرب این بخش وجود داشته که جاده عراق و کربلا

بوده‌است.[۳]

مهمترین محصول این منطقه انگور می باشد که به صورت کشمش فراوری شده و به کشور های دیگر صادر می شود.باغات سیب وهلواز دیگر محصولات این منطقه است . همچنین لوبیا، گندمو یونجه کشت می شود.

این ناحیه در منطقه کوهستانی قرار گرفته و دارای زمستان‌های سرد و تابستانهای معتدل است. نام‌های قبلی آن خندق، خندان، خون‌آب بوده‌است که بعداً تبدیل به خنداب شده‌است. علت نامگذاری خنداب را این دانسته‌اند که در روستا خندق می‌کندند که مانع نفوذ دشمنان شود و بعد به نام خندان معروف می‌شود.بر اساس روایت‌های عامیانه که در زمان های قدیم یک امام زاده ای در آنجا زندگی می کرده است که به دست یک شخص کشته شده و خون این امام زاده در آب رود خانه می ریزد به همین دلیل آن شهر را به نام خون در آب نام نهادن که بعد از گذشت زمان آن را خنداب نهادند. تنها ترمینال مسافربری این شهر به میریت احمدرضا قاسمی در خیابان امام خمینی این شهر واقع است

داودآباد

 در بخش مرکزی شهرستان اراکدر استان مرکزیایران شهری است.

داودآباد در ۳۲ کیلومتری شمال غربی اراکاین شهر دارای جمعیتی حدود 10۰۰۰ نفر است. این شهر در دوره ۸ساله دفاع مقدس مردم ایران با تقدیم ۱۰۰تن شهید و صدها مجروح و جانبازسهم قابل توجهی در دفاع از دین و میهن اسلامی داشته‌است. از جمله شهید غضنفر (ابوالفضل) داودآبادی و حاج حبیب داودآبادی فرماندهان شجاع جبهه‌ها یاد کرد. کنگره ۱۰۰ شهید که خرداد ۸۷ برگزار شد موید این مدعاست

دِلیجان

 دلیجان بر سر راه اصلی تهران به اصفهان قرار دارد و آب و هوای نیمه کویری دارد.

دلیجان یکی از شهرهای استان مرکزی واقع در جاده ارتباطی قم _ اصفهان می‌باشد. جمعیت دلیجان نزدیک به ۴۰ هزار نفر است. در این شهر کوچک تعداد قابل توجهی کارخانجات بزرگ و کوچک تولید عایق‌های رطوبتی حاصل از قیر (ایزوگام) مشغول فعالیت هستند . علاوه بر صنعت ایزوگام، صنایع دیگری نظیر کارخانجات فرش بافی و تولید پودرهای معدنی، کشتارگاههای صنعتی طیور و تعدادی صنایع سبک نیز در اطراف این شهر وجود دارند. به لحاظ وجود صنایع و کارخانجات متعدد، دلیجان یکی از مناطق مهاجر پذیر و کارگرنشین ایران می‌باشد . به علت فعالیت صنایع آلاینده ایزوگام و پودرسازی، دلیجان یکی از شهرهای آلوده استان مرکزی محسوب می‌گردد. مردم بومی دلیجان گویش محلی خاصی (راجی) دارند که ریشه در زبان پهلوی میانه دارد و در سالهای اخیر رو به فراموشی است. تعدادی از جاذبه‌های گردشگری اطراف دلیجان شهر تاریخی نراق و روستای ییلاقی و سرسبز جاسب(دره جاسب)و غار تازه کشف شده و توریستی نخجیر (واقع در جاده دلیجان- نراق) می‌باشد.

رازقان

شهری است در بخش خرقان

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. از جنوب طی جاده‌ای به غرق‌آبادمتصل می‌شود

زاویه

 شهری است در بخش مرکزی

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. شهر زاویه شهری کوچک اما با قدمت بسیار بالا که در مرکز ایران یعنی استان مرکزی واقع شده است.این شهر دارای مردمی متدین و مهمانواز است که در هشت سال دفاع مقدس نیز جوانان زیادی را در راه حفظ میهن فدا کرده است. شغل اکثر مردم این شهر در گذشته کشاورزی و دامداری بوده است اما امروزه با وجود شهرک‌های صنعتی در

حوالی این شهر دیگر کشاورزی مثل گذشته در این شهر رونق ندارد. از مشاهیر زاویه میتوان به ناطق المله زرندی اشاره کرد که از مبارزین مشروطه میباشد . از دیگر افراد سرشناس میتوان از آیت الله میرمحمدی نماینده استان مرکزی در مجلس خبرگان نام برد. شهر زاویه در استان مرکزی ، ۴۵ کیلومتری شهر زاویه و تقریبا ۷۰ کیلومتری تهران بزرگ واقع شده است از این رو شهرک صنعتی این شهر مکان مناسبی برای سرمایه گذاری و اشتغال زایی میباشد.شهرک صنعتی بزرگی که کارخانه هایی مثل اتوبوس سازی و آمبولانس سازی در آن فعالیت میکنند

ساوه

میدان سرداران ساوه

ساوهاز شهرهای استان مرکزیدر کشور ایراناست. جمعیت این شهر در سال ۲۰۱۰ برابر با ۱۹۴۵۴۵ نفر است.[۱]ساوه شهری کهن است که نام آن در پارسی میانهساوگ بوده‌است.[۲]زبان مردم ساوه فارسی است.[۳]

پیشینه تاریخی

ساوه یکی از شهرهای باستانی ایران به شمار می‌رود.[۴]این شهر در دوران گذشته در برخورد کلان‌ترین راههای کاروانی میان ریباستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان، قمو کاشانقرار داشته و در روزگار پارتیان یکی از خانمانهای مهم میان راهی بوده[۵]و در سدهٔ ۷ (پیش از میلاد) یکی از دژها و خانمان‌های سرزمین ماد به شمار می‌رفته و زیست همگانی در این بخش از ایران از پیشینه و دیرینگی بسیار برخوردار است و از دید زمین‌شناسی از آن دوران سوم و چهارم زمین‌شناسیمی‌باشد.[۵]ساوه نخست از توابع میدان بوده و بعد بخشی از ری بزرگ شده و به سبب نزدیکی با میانه‌های نیرومند برخی دودمان و پادشاهان بر ایران گذشته از این که همواره از ارزش ویژه‌ای برخوردار بوده دارائی و چمنزارهای آن نیز از دیرباز جای توجه دودمان‌ها بوده و روی همین پایه فرمانروایان آن اغلب از میان دولتمردان بنام برگزیده شده‌اند بعد از ساسانیانحکومت سامانیانو آل بویهو سپس سلجوقیبر این سرزمین دست داشتند.[۶]

ساوه در جریان حمله مغولدر قرن هفتم هجری صدمه و آسیب فراوان دید، مغولان شهر را ویران کردند و ساکنان آن را از دم تیغ گذراندند. کتابخانه‌های بزرگ و موزه‌های ساوه طعمه حریق شد وکتابها و ابزار دانشی کتابخانه و دانشوران نابود شدند.[۴]

حمدالله مستوفیدر مورد ساوه اینگونه نوشته :در اول در آن زمین بحریه (دریاچه) بوده و در شب ولادت رسول اکرم آب آن به زمین فرو شد و آن از مشروبات بوده‌است و بر آن زمین شهری

ساختند.بانی آن معلوم نیست و در حمله مغولها باروی آن دچار خرابی شد و خواجه ظهیر الدین علی بن ملک شرف الدین ساوجی آن را عمارت نمود. هوایش به گرمی مایل است و آبش از رودخانه مزدقان و قنوات مشروب می‌شود.[۶]

ساوه از دیر باز محل برخوردهای نظامی ایران بوده در دوره مغول نیز گذرگاه جهانگردان بیگانه شد مارکوپولوی و نیزی و بسیاری از پیامبران و مبلغان آئینی، بازرگانان، و ایلچیان در گزارشها و نوشته‌های خود از ساوه یاد کرده‌اند. پی آمد حمله مغولکاهش شدید مردم ساوه بوده که کاهش زیاد ماندگاران روستایی و ویران شدن دستگاه‌های آبیاری موجب افت شدید کشاورزی در سرزمین ساوه شد. در دوره صفویهکه آئین شیعهآئین رسمی کشور شد منطقه ساوه در دوره یاد شده جزو زمینگاه علی شکر بود در سال ۹۰۸با چیرگی صفویهبر پادشاه مراد عثمانیهمدانکه والی نشین زمینگاه یاد شده بود بدست قزلباشها افتاد. در روزگار صفویه مردم ساوه از تیره‌های گوناگون بودند و زبان و آداب و روسوم آنان نیز طبعا با هم فرق داشت. ولی بیشتر مردم از همان گذشته پارسی

زبان با گویش محلی بودند تا به امروز هم ادامه دارد.

نام ساوه

برای ساوه معانی چندی آورده‌اند:

·         ساوه بر وزن، کاوه نام پهلوانی است ایرانی که در جنگ رستم کشته شده او را ساوه شاههم می‌گفتند .

·          

·         ساوه تغییریافته واژه سه‌آبه به معنای مکانی با سه رودخانه خوانده شده‌است.

·         ساوه در زبان فارسی به معنای خرده‌طلا است، نام بخش‌هایی مانند زرند، گواه کاربرد این معنی برای منطقه ساوه‌است.

·         نام شهری است نامدار در عراق عجم، گویند دریاچه‌ای در آن جا بود که هر سال یک کسی را در آن غرق می‌کردند تا از سیلاب ایمن می‌بودند و در شب ولادت سرور کاینات آن دریاچه خشک شد.[۷]

·         در زمان ساسانیانزمین به هفت کشور تقسیم می‌شده از این قرار ارزه، ساوه، فردوفش، وروگرست و .. .

·         گروهی نام آن را ماخوذ از واژه اوستایی "سوا" Sava و یا واژه پهلوی "سوکا" Savaka دانسته‌اند.[۶]

آثار تاریخی

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

 

نمایی از ضریح و کاشی‌کاری‌های داخلی امامزاده سید اسحاق

نظر به اینکه ساوه یکی از شهرستانهای باستانی ایرانزمین است لذا آثار باستانی آن نسبتا زیاد می‌بوده تا اینکه در حمله مغولو بعد به دست سپاهیان تیمور لنگاکثر آنها منهدم گردید.

  • مسجد جامع ساوه - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • مناره مسجد جامع - قدمت تاریخی ۵۰۴ ه.ق
  • مناره مسجد میدان - سدهٔ ۵ ه‍.ق
  • مسجد سرخیا انقلاب - قدمت تاریخی۴۵۳ ه.ق
  • قلعه دختریا قیزقلعه - قدمت تاریخی دوران ساسانیان
  • امامزاده سید اسحاق - (از نوادگان موسی کاظم- با سه واسطه) - قدمت تاریخی ۶۷۶ ه.ق
  • بقعه امام‌زاده سید حمزه - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده فضل بن سلیمان - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • آرامگاه فاطمه بنت شجاع - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بند شاه عباس - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده سید هارون - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده یونس - قدمت تاریخی اواخر قرن نهم
  • مسجد بازار شهر ساوه - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • بقعه امام‌زاده اسماییل - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده نوح بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده سید منصور بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • حمام کلبعلی‌خان - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای عبدالغفار - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای خشک رود وهجب - قدمت تاریخی دوره صفویه[۱۱]

مشاهیر ساوه

مصطفی چمران

محسن محسنی‌نسب: کارگردانو فیلم‌نامه‌نویسسینما

  • سینِجان

 که در متون به صورت سنیجان و سینجان نیز مشاهده شده‌است شهریست در۵ کیلومتری جنوب غربی اراکواقع در استان مرکزی. معنای لفظی نام این شهر آشیانه عقاب عنوان شده‌است [۱]

جمعیت این شهر (با احتساب شهرک نبئی که یک شهرک جدیدالاحداث زیرمجموعه این شهر است) بالغ بر ده هزار نفر است و مردمان آن به زبان فارسی با لهجه خاص خود سخن می‌گویند (مشابه لهجه بومیان اراک). این منطقه در سالهای نه چندان دور یکی از مناطق عمدهٔ تجمع یهودیان ساکن استان مرکزی به حساب می‌آمده و بخش عمده‌ای از ساکنان آن را بومیان کلیمی مذهب تشکیل می‌داده‌اند که امروزه همگی به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کرده‌اند [۲]. سنجان با این حال که فاصله کمی با اراک دارد ولی از لحاظ آب وهوایی اختلاف قابل ملاحظه‌ای با اراک دارد به طوری که دارای زمستان‌های سرد و برفی و تابستان‌های خنک است.این شهر قبل از تبدیل شدن به شهر مرکز دهستان قره کهریزبه حساب می‌آمد که شامل خود این منطقه و چندین روستای اطراف آن می‌شد. قدمت این شهر با توجه به کشف سکه‌های تاریخی (مربوط به دوره قراقویونلوها) در آن [۳]و وجود دو امامزاده قدیمی در آن بیش از هزار سال تخمین زده می‌شود. روستاها و شهرهای مجاور این شهر غیر از اراک عبارت‌اند از کرهرود (شمال شرقی)، ضامنجان (جنوب)، گوار و عقیل آباد (جنوب شرقی) و قانیارق (غرب). سنجان امروزی حاصل اتصال دو روستای مجاور سنجان و فیجان می‌باشد که پیش از این به همراه شهر امروزی کرهرود به «سه ده» معروف بوده‌اند. خط راه آهن کشوری نیز از مجاورت این شهر عبور می‌کند و این شهر در کناره جاده بین شهر اراک-شازند واقع شده‌است. در هر محله سنجان و فیجان حداقل یک مسجد و یک حمام عمومی وجود دارد. محلات سنجان عبارت‌اند از محل بالا، محل پایین، قلعه، سرچغا، باغ

شیب، سرجو، پاچمن، امامزاده و محلات فیجان عبارت‌اند از فیجان بالا، فیجان پایین (سر لرزنه)، سرکمر، کوچه ترقی هاواقع در فیجان بالا، درگوشه و قلعه. کوه قصبه واقع در شرق این شهر مشرف به مزارع و باغهای زیبایی است که نمای طبیعی این شهر را فوق العاده زیبا ساخته‌است. پارک کلاله واقع در غرب این شهر و محل تفریحی سلاله واقع در درختستانهای شرق این شهر از مراکز تفریحی و دیدنی این منطقه از استان مرکزی می‌باشد. مسجد شبستان این شهر دارای قدمت ۲۰۰ ساله‌است. صنایع دستی این شهر شامل گیوهاز نوع صادراتی و قالی است. محصولات زراعی عمده این شهر شامل سبزیجات، گردو و انواعی از میوه‌های درختی است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:8 | نظر بدهید

استان مرکزی : شازند , غرق آباد ,فرمهین , کرهرود , بازنه , محلات ...

شازَند

یکی از شهرهای استان مرکزیدر کشور ایران است. در لغت‌نامهٔ دهخدا در شرح این شهر

آمده است: «همان ادریس آباد سابق است. نام ایستگاه راه‌آهن میان سمنگان و نورآباد است که در ۳۵۴هزارگزی ایستگاه راه‌آهن اراک واقع است. کارخانهٔ قند شاهی به سال۱۳۱۵ه.ش به علت مساعد بودن آن ناحیه برای کشت چغندر به این محل منتقل شد.» که این نشان می‌دهد در حال نوشته شدن این مطلب تنها از ایستگاه راه‌آهنی در کنار روستای ادریس آباد سخن رفته است. و نام شازند به شهر اطلاق نمی‌شده است اما بعدها هنگامی که این روستا به شهر تبدیل شد نام آن به شازند تغییر یافت. در اوایل انقلاب به دلیل حساسیت روی کلمه شاه که نام شازند از آن برگرفت شده بود نام آن به سربند که در حقیقت دهستانی از آن شهرستان است تغییر یافت که بعد از ۲۵ سال دوباره در صحن علنی مجلس و در اعتراض نمایندهٔ آن آقای «عزیزی» به شازند برگردانده شد. شازند شهری صنعتی است و در مسیر راه‌آهن سراسری ایران قرار دارد. این شهر در ۳۷ کیلومتری جنوب غربی اراک واقع شده‌است. تا ۱۳۱۶ ادریس‌آباد نام داشت.

علت نامگذاری این شهر به شازند به دلیل وجود کوهی بوده‌است که زرتشتیان عقیده داشته‌اند کیخسروبه‌همراه پهلوانان نامی آن در آن کوه مخفی شده‌اند. از این رو این کوه را شاه زنده یا شاه زند نامیده‌اند. و شهر شازند هم که در ابتدا ادریس‌آباد بوده‌است از روی این کوه نامگذاری کرده‌اند. سراب عباس آباد، سراب بلاغ، پارک تپه سنگی محلهٔ ازنا و پیست اسکیهندودراز گردشگاه‌های شازند هستند. سایر مناطق دیدنی این شهر را می‌توان مقبره ارمنیان و کلیسای آنان و همچنین ب

قعه سهل بن علی (ع) است که زیارتگاه این منطقه است نام برد.

شراب شازند که در گذشته توسط ارامنه درست می شد ( شخصی به نام آبنوس ارمنی در عباس آباد شازند) بسیار خوش مزه و معروف بود که به خاطر آن از اراک وشهرهای اطراف به شازند می آمدند ولی در اول انقلاب مردم به خانه آبنوس حمله بردند و خانه وی همراه با شرابهای چند ده ساله اش را خراب کردند .

شهر شازند دارای سه منطقهٔ اصلی است که شازند، ازنا و کلاوه نام دارند. با توسعه بیشتر شعر مناطق جدیدی نیز به آن افزوده شده اند. مردم شازند بیشتر به زبان فارسی گفتگو می‌کنند. ترکینیز در برخی روستاهای منطقه رایج است.

از مشاهیر این شهر که درگذشته می‌توان به شیخ عباس مدرس (مشیدی یا ادریس آبادی )اشاره کرد که از بنیان گزاران حوزه علمیه اراک بوده و امام خمینی هم از شاگردان ایشان در حوزه علمیه اراک بوده است .

غَرق‌آباد       

. غرق‌آباد در بخش نوبران

غرق‌آباد در فاصله ۵۵ کیلومتری جاده ساوه به همدان واقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع است.این شهر کوچک بعد از انقلاب ۵۷ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزی به سمت غرب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. غرق آباد با توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

فَرمَهین

 یکی از شهرهای استان مرکزیدر ایراناست. این شهر در سال ۱۳۸۹ ازجدا شد و مرکز شهرستان فراهان شد.این شهر از پیوند دو روستای کهن فرمهین که تاسیسش به زمان یورش تازیان بر میګردد وشاه آباد پدید آمد این شهر در نزدیکی خرابه های شهر کرج ابودلف قرار دارد

  • نام فرمهین بر ګرفته از دو واژه فر ومهین است فر به چم شکوه و مهین به چم بزرګ برخی نیز آن را برګرفته از نام سرداری تازی می دانند که فراهان را تسخیر کرد فرمهین
  • با جاده ای دو بانده به اراک متصل است و در آینده در مسیر راهی دو بانده به همدان وراه آهن است روند رشد این شهر در دوران اخیر به شدت سریع بوده است ګمان می رود در آینده تبدیل به یکی از مراکز مهم سکونتی استان شود فرمهین دارا 4 مسجد اصلی است که از برزګ به کوچک عبارتند از1قمر بنی هاشم 2 شاه آباد 3 جامع 4 ابوالفضل فرمهین امروزه در شرف در بر ګرفتن روستا هایی چند است که ګمان میرود تا چند سال دیګر تبدیل به محلاتی از این شهر شوند که عبارتند از برز آباد مجد آباد کهنه مجد آباد نو ومشهد ذلف آباد

قورچی‌باشی

شهری است در بخش کمرهاستان مرکزی ایران

شهرستان خمین. این شهر تا شهرستان خمین ۱۸ کیلومتر فاصله دارد.

نام قورچی‌باشی از زمان مغول‌ها بر روی این شهر مانده‌است.[نیازمند منبع]در قدیم گروهی از ساکنان قورچی‌باشی را ارمنیانتشکیل می‌دادند.[۱]

این شهردرسال 1382ازتجمیع دوروستای قورچی باشی وسیبک تبدیل به شهر شد .در سال ۱۳۸۶ گازکشی شده.ساخت میدان بزرگ امام، بلوار امام وبیش 30خیابان جدید، اسفالت کوچه ها، ساخت دوپارک از اقدامات مهم این شهر است. پمپ بنزین، سالن ورزشی، کتابخانه ای عمومی، کانون پرورش فکری، مرکز قرآنی، ساختمان جدید شهرداری وبخشداری، اینترنت پرسرعت وشبکه ایرانسل در دو سال اخیر افتتاح شده وخانه عالم، پایگاه مقاومت، باز سازی گلزار شهدا، دوبانده شدن محور خمین قورچی باشی، طرح آبرسانی جدید، زمینی شدن شبکه مخابرات در حال اجرا می باشد.همچنین کانون بانوان،

 

زمین چمن، دانشگاه آزاد، نمایندگی ادارات، مسکن مهر، شبانه روزی شدن درمانگاه، گورستان جدید، نوسازی مدارس راهنمایی ومتوسطه دخترانه، ایستگاه امداد جاده ای، نیروگاه برق، طرح فاضلاب شهری در حال پیگیری می باشد .منبع علی معینی سخنگوی شورا اسلامی شهر .ف کتاب

بازنه

بازنهشهری است در شهرستان شازنداستان مرکزیایران. بازنهدر بخش قره کهریزاین شهرستان و در مسیر جاده ازنابه اراکقرار دارد.

بازنهدر فاصله ۱۵ کیلومتری شازندبه خمینواقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع

است.این شهر در سال ۱۳۸۹ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزیبه سمت جنوب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. بازنهبا توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده های ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود ناحیه صنعتی شهید بابائی بازنهو وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

کَرَهْرود

 شهری است در بخش مرکزی شهرستان اراکاستان مرکزی ایران.[۱]

این ده با دو ده دیگر به‌نام سنجانو فیجانمتصل به یکدیگر و هر سه به نام سه ده پیوسته به شهر فعلی اراک و در طرف جنوب آن واقع است - قریه کرهرود از قرای قدیمی و گاهی هم جنبه شهری داشته‌است . فضلا و دانشمندان زیادی به این شهرک منتسب بوده‌اند (۳) و در این اواخر هم مردانی فاضل در مهد تربیت‌خود پرورانده و آنان هم بر حسب موقعیت زمان، خدمتی به این آب و خاک کرده‌اند.

وجه تسمیه

کرهرود اسم بوده از برای رودی که از کرج سابق می‌گذشته و اکنون هم آن رود به نام رودخانه آستانه که لغت دوم کرج است معروف می‌باشد و رودخانه کرهرود هم از ناحیه قره کهریز یعنی سرزمین کرج سابق منشا می‌گیرد [لذا] آن را کرهرود یعنی رود کرج خوانده‌اند و ده واقع در کنار آن رود را هم کرهرود نامیده‌اند.[۲]
در لغت نامه دهخدا در باره این شهر آمده قصبه‌ای است میان اصفهان و همدان و ظاهراًکرج ابودلف همین قصبه‌است. (یادداشت مولف ). مغولان آن را ترکان موران گویند.[۳]

در نواحی کره رود آن دو لشکر (لشکر ملک ارسلان عزالدین قیماز والی اصفهان و حسام الدین اینانج حاکم ری ) به یکدیگر رسیدند و مانند بحر اخضر در جوش و خروش آمدند.[۴]چون از قنقر اولانک بگذشت و به کره رود رسید که مغول ترکان موران گویند...[۵]

این شهر که در گذشته کرج نام داشته مرکز حکومت آل ابی دلفبوده و ساخت آن را به ابودلف نسبت می‌دهند.به نظر میرسد که ابودلف در واقع مترادف خود نام کرج به معنی مساکن واقع در دامنه بالایی کوه بوده است که به غلط سازنده اساطیری آن محسوب شده است.

کُمِیجان

شهرستان کمیجان.

کمیجان شهری در 95 کیلومتری شهر اراک است. این شهرستان دارای دانشگاه آزاد و پیام نور می باشد.اکثر مردم این شهر کشاورز می باشند این شهر جاذبه هایی مانند بازار، قلعه خاندان بهادری، و خانه شاعر معروف فخرالدین عراقی می باشد.از جاذبه تاریخی مانند تپه چرگزی باغ

های حسن آباد و شیخ دیل، محمود بلاغی، قوش دره و ... می باشد

مأمونیه

شهری است در بخش مرکزیاستان مرکزی ایر نشهرستان زرندیها

 

محلات

یکی از خوش آب و هواترین شهرهای ایران است. این شهر در جنوب باختری تهران و در فاصله ۲۶۲ کیلومتری آن قرار داشته و یکی از شهرستان‌های استان مرکزیمحسوب می‌شود که در جنوب شرقی آن واقع گردیده‌ است. شهر محلات که به «شهر گل‌ها» نیز شهرت یافته از طرف شمال به قمو آشتیان، از طرف جنوب به اصفهانو گلپایگان، از طرف غرب به خمینو اراکو از طرف شرق به دلیجانمحدود می‌باشد

شهرمحلاتیکرصدخانهدارایتلسکوپدرمجموعهدانشگاهآزاداسلامیدارد

شهر محلات دارای یکی از بزرگترین پیست‌های اسبسواری استان مرکزی است.

آثار باستانی و گردشگری

۱-پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات

۲- چنار۱۱۵۰ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات

۳- یخچال طبیعینیم‌ور واقع در شهر نیم‌ور

۴-انواع باغ‌های پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات

۵-مجتمع آب درمانی و آبگرمطبیعی محلات واقع در روستای آبگرم محلات

۶- آتشکدهآتشکوهمیل میلونه متعلق به زمان ساسانیاندر نیم‌ور.

۷ - ستون‌های سنگی شهر باستانی خورههاز دوران اشکانیان.

۸-امامزاده یحیی و فضل‌الله محلات واقع در خیابان قندی محلات

۹-کوچه‌باغ‌های پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقهٔ پولگان)

۱۰-سد ساسانی نیم‌ور واقع در رودخانه قمرود

۱۱-پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات

۱۲-غار آزاد خان واقع در روستای سنجی‌باشی محلات

۱۳-غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات

۱۴-غار چال‌شغال در روستای آتش کوه نیم‌ور

۱۵-غار یکه‌چاه واقع در روستای یکه‌چاه محلات

۱۶-غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات

۱۷-غار شاه‌بلبل واقع در خورهه محلات

۱۸-حمام قدیمی عرش محلات (مکان فعلی اداره گردشگری و میراث فرهنگی)واقع در خیابان سرچشمه

۱۹-منطقهٔ حفاظت شدهٔ هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات

۲۰- منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گل‌چشمه محلات

میلاجرد

شهریاستدربخشمیلاجردشهرستانکمیجاناستانمرکزیایران

تاریخچه

طبق مطالعات انجام شده بر روی تپه‌های باستانی قلعه تپه تاریخچه میلاجرد به ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یعنی دوره حکومت مادهادر محدوده هگمتانهبر می‌گردد.

قلعه تپه میلاجرد در مجاورت شهر میلاجرد و در ۱۱۰ کیلومتری شمال غربی اراک بر روی تلی

بزرگ قرار گرفته که از سوی اهالی به «قلعه تپه میله گرد»که نام محلی شهر میلاجرد است، معروف است. حسن بن محمد قمی در کتاب تاریخ قم بانی این شهر را میلاد گرگینمی‌داند که به امر شاه کیخسرو آن را بنا نهاده‌است. این آبادی یک بار در حمله مغول و بار دیگر در فتنه افغانویران شده‌است. خرابه‌های آبادی قدیم و آثار برج و بارو و علایم خندق اطراف کاملاً نمایان است. ضمن حفریات اشیاء قدیمی در آن مشاهده می‌شود.[۲]

زبان مردم میلاجرد

زبان مردم میلاجرد ترکی می‌باشد ولی قبل از حکومت اقوام ترک زبان سلجوقیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، و حمله مغولها و گسیل شدن ترکهای ماورءالنهر و آسیای میانه به ایران به زبان تاتی که فارسی اصیل می‌باشد تکلم می‌کردند، که هنوز هم تعدادی از روستاهای منطقه مانند وفس، چهرقان، گورچان، به دلیل واقع شدن در منطقه کوهستانی و دور از دسترس بودن این زبان را حفظ کرده‌اند و با این زبان صحبت می‌کنند.(زبان مردم تاکستان در قزوین)

داستان بنای شهر میلاجرد

حکیم ابوالقاسم فردوسیدر داستان بیژن و منیژهدرشاهنامهچنین آورده‌است که در زمان عدالت دارنده فره ایزدی کیخسروفرزند گرانمایه سیاوشاز ولایت آذربایجان خبر رسید که گرازهایوحشی امان از دل مردم آن دیار گرفته و جان مردم را به خطر انداخته‌اند.

کیخسرو شاهزاده پهلوان بیژن را ماموربازگردانیدن امنیت به آذربایجانکرد تا گرازهای وحشی را از بین مردم دفع کند، اما چون بیژن جوانی بی تجربه بوده و راه آذربایجان را بلد نبوده پهلوانی پیر و جهان دیده به نام میلادگرگینیا گرگین میلادراراهنمای بیژن کردو به آن دیار فرستاد، گرگین میلاد و بیژن پس از سرکوبی گرازهاو امن نمودن شهر به گشت و گذار در سرزمین ایران پرداختند و به اشتباه وارد سرزمین توران که پادشاهش دشمن ایرانیان بود شدند و بعد از شکارهای فراوان بیژن را به دلیل خستگی خواب ربود و میلاد گرگین در آن احوال به گشت و گذار پرداخت.

در این احوال میلاد گرگین متوجه حضور گروه بزرگی شد که در میان او و محلی که بیژن در خواب بود در حرکتند، دختران را مشکر از پیش و پس به نوازندگی و خوانندگی مشغول و سربازان به حراست ماه پاره‌ای در بالای تخت مشغول می‌باشند.

میلاد گرگین بلا فاصله رهبر گروه را شناخت او منیژه دختر افراسیابپادشاه توراندشمن خونی ایرانوایرانی بود.

دیگر فرصتی برای بیدار کردن بیژن نبود، به ناچار به امید این که خوابگاه بیژن از گشت و گذار منیژه دور بماند و او بعداً خود را نجات دهد پا به فرار گذاشت، اما سربازان او را تا مرز ایران تعقیب کردند ولی او وارد خاک ایران شد.

اما منیژه از بالای تخت متوجه بیژن شده و از اطرافیان نام و نشان او را پرسید، و آنها نخست او را چوپانی بیابان گرد معرفی کردند، اما لباسهای فاخر و چهره زیبای بیژن نشان از شاهزاده بودن او داشت.

پس منیژه دستور داد تا او را بیدار کنند تا این که علت حضورش در تنهایی صحرا را جویا شود از قیافه او فهمیده بود که او تورانی نیست.

از سخنان و حرکات منیژه می‌شد فهمید که او در همان نگاه اول دلباخته جوان رشید و شاهزاده ایرانی شده، پس حسودان در گوش او زمزمه کردند که این شخص دشمن شماست که اگر اجازه بدهید او را در خواب بکشیم، چون اگر بیدار شود کسی حریف او نیست، اما عشق منیژه جان بیژن را نجات داد، به دستور منیژه بیژن در خواب طناب پیچ کردند و بی سر و صدا به قصر منیژه بردند.

بیژن هنگامی که بیدار شد میلاد گرگین را صدا کرد، اما به جای او زیبا رخی را در کنار خود یافت و خود را در قصری نا شناس.

منیژه تمام ماجرا را برای بیژن تعریف کرد و بخصوص از عشق و علاقه خود سخن به میان آورد و بیژن هم به این عشق الهی جواب مثبت داد و دو دلداده در قصر منیژه همنیشین هم گردیدند.

خبر به افراسیاب پدر منیژه رسید گه چه نشسته‌ای که دخترت دشمنت را به قصر خویش آورده و در نهایت عشق و احترام پذیرای اوست.

افراسیاب منیزه را خواست و مورد عتاب قرار داد و سرزنشها نمود اما دل منیژه چیز دیگری می‌گفت، اطرافیان افراسیاب به این حیله دست زدند که بیژن را چندی از چشم منیژه دور کنیم، شاید فراموش کند به همین جهت بیژن را در چاهی انداختند و سنگ بزرگی که منیژه نتواند تکان دهد بر سر چاه گذاشتند.

اما منیژه به قدرت عشق با پنجه‌های لطیف تر از گل آنقدر زیر سنگ را کند تا محل عبور هوایی را برای بیژن را باز کرد و از همان جا آب و غذا برای او می‌فرستاد، تا در نهایت افراسیاب نتوانست این ننگ را تحمل کند و دستور داد که منیژه را نیز به همان چاه کنار بیژن انداختند.

اما خبر از این طرف که میلاد گرگرگین بدون بیژن بازگشت و به دیدار کیخسرو آمد وقتی از او درباره بیژن پرسیدند به حالت غمگین و گرفته به دروغ گفت هنگام جنگیدن با گرازها، گرازهای خشمگین زره بیژن را دریدند و تکه پاره اش کردند.

با این خبر شوم دربار شاه پر از غم و اندوه و عزا شد و چندین روز به سر و سینه کوبیدند، اما کیخسرو دلش به زنده بودن بیژن گواهی داده بود و به همین خاطر جام جم را طلب کردوقتی جام را نگریست بیژن را داخل چاهی در توران زمین دید که دختری پرستاریش می‌کند پس مرد مردان رستمدستان را ماموریت داد که بیژن و پرستارش را بدون جنگ خونریزی به ایران بیاورند.

تهمتن نیز با تنی چند از بازرگانان به توران رفته و هر دو را شبانه از چاه به در آورده و به ایران باز گشتند و برنامه به ازدواج دو شاهزاده ختم شد.

اما در ایران باستان دروغ بزرگترین گناه محسوب می‌شد که سزای گوینده آن فقط مرگ بود و حکم مرگ میلاد گرگین صادر شد، ولی با پا در میانی پهلوان رستم دستان که این دروغ باعث پیوند دو شاهزاده گردید و همین مسئله موجب آن خواهد شد که افراسیاب به خاطر دخترش منیژه شاید دست از کینه بردارد؛ پس به پاس خدمات چندیم ساله میلاد گرگین از گشتن او صرف نظر کنیم و اگر شاه عدالت پرور تحمل دیدن او را ندارند او را به جایی دور از پایتخت تبعید کنیم و چنین گردید که میلاد گرد از پایتخت که نزدیک دماوندبود به طرف جنوب تبعید شد و

در بین راه از کنار دریاچه ساوهراهش را به طرف جنوب غربی ادامه داد و از طرف تفرشکنونی گذشت و کوههای وفسرا پشت سر گذاشت و در کنار رود خانه قره چای سرزمینی آباد یافت و خیمه‌هایش را آنجا بر پا کرد و رحل اقامت افکند. محل اقامت او و فرزندانش کم کم به روستایی تبدیل شد که کاروانیان آن را میلاد گرد نام نهادند.

این روستا هر ساله به علت طغیان رودخانه قره چای مقداری به طرف سراشیبی شرقی کشیده می‌شد و هر ساختمانی که از غرب روستا تخریب می‌شد به جای آن ساختمانی در طرف شرق که کمی بالاتر از سطح غربی بود بنا می‌گردید. واین عمل هنوز هم ادامه دارد اما میلاد گرد به میلاگرد(نام ترکی هم اکنون) تغییر نام داد و بعد از ظهور اسلام و غلبه اعراب به ایران میلاگرد به میلاجرد تبدیل شد. مشتاقان کامل را به خواندن داستان بیژن و منیژه و سرنوشت میلاد گرگین از شاهنامه فردوسی دعوت می‌نماییم و در این چکیده چون هدفمان بدست آوردن تاریخ بنای شهر

میلاجرد بود داستان را کاملاً خلاصه نمودیم، امیدوارم که اهل فن بر ما ببخشایند. [۳]

نَراق

 شهری است در استان مرکزیایران.

شهر کوچک نراق از نظر تقسیمات کشوری بخشی از شهرستان دلیجانو در محدوده استان مرکزی است. این شهر، حد فاصل شهرستانهای قم، کاشان و دلیجان قرار دارد و از مناطق کوهستانی و سردسیر می‌باشد.[۱]
شهر نراق در ۱۵ کیلومتری مسیر دلیجانبه کاشانواقع شده دارای طول جغرافیایی ۵۰ درجه و ۴۰ ثانیه و عرض ۳۳ درجه و ۵۹ ثانیه و ارتفاع یکهزار وششصدو پنجاه متری ۱۶۵۰ از سطح دریا می‌باشد از سال ۱۳۳۹به بعد با تأسیس شهرداری از نظر تقسیمات کشوری شهر محسوب گردید. شهر به علت محاصره از سه طرف توسط کوهها دارای آب و هوای کوهستانی است از طرف شمال ب

ه کوه ال و از سوی باختر در ۱۸ کیلومتری به شهر دلیجان و از طرف جنوب به روستای سینقانو از سوی خاور در ۲۲ کیلومتری به مشهد اردهال، ۴۰ کیلومتری به نیاسر و در ۷۰کیلومتری به کاشان منتهی می‌گردد وسعت شهر حدود هفتاد کیلومتر مربع و میزان بارندگی در سال تقریباً ۲۰۰ میلی‌لیتر می‌باشد.
آب انبارهای شهر نراق یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجار هستند. این آب‌انبارها در هر سه محله نراق یعنی محله بالا، محله پائین و محله بازار دیده می‌شوند.[۲] [[غار چالنخجیر]] در ۵

کیلومتری باختر نراق از نقاط دیدنی آن است.[۱]

در سال ۱۹۷۴ یک شهاب‌سنگ۲٫۷کیلوگرمی در نراق به زمین افتاد. این شهاب‌سنگ از سقف آزمایشگاه مدرسه‌ای در نراق گذشت.[۳]

در مورد نام نراق گروهی بر این باورند که نام نراق از ستاره‌ای گرفته شده‌است و گروهی دیگر معتقدند که: نراق به معنای «نر» یا «نره» که به معنای برآمدگی و بلندی زمین است. شاید به لحاظ اینکه سلطان‌آباد (اراک) را به نام عراق می‌شناختند و شهر نراق در بلندترین نقطه عراق (اراک) قرار داشت آن را «نر عراق» یا نره عراق» نام نهادند و به مرور زمان، «نر عراق» به «نراق» تغییر نام یافت

پیشینه

این شهر کوچک در گذشته از موقعیتی خاص برخوردار بود، زیرا در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و دارای موقعیت راهبردی اقتصادی و تجاری بود و از دیرباز مورد توجه مردم شهرهای اطراف قرار گرفته بود.

نراق از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور ایران به شمار می‌رود. ابن بطوطه قدمت این شهر را به ۷۰۰ سال گفته‌است. صاحب «بستان السیاحه» یکصد و ده سال پیش درباره این شهر گفت: نراق بر وزن عراق قریه‌ای است قصبه مانند و محلی است خاطرپسند از توابع کاشان، آبش کم و باغاتش فراوان. آن قریه در دامن کوه اتفاق افتاد و سه طرفش فی الجمله گرفته و سمت مغربش به غایت گشتاده‌است. قرب هزار باب خانه در اوست و چند مزرعه مضافات اوست و مردمش شیعی مذهب و... مولانا مهدی صاحب تصانیف مفیده از آنجا بوده‌است.[۲]

نراق امروزی پس از اسلام و توسط شخصی به نام «ریش‌بلند» بنا شده و بلندترین منطقه عراق عجمبوده‌است.[۳]

در فرهنگنامه ویکیپدیا در باب نراق مطالبی نوشته شده است که اندکی دقت در آنها ما را به پیدایی ریشه اوستایی و پارسی نام نراق رهنمون میگردد. این نام در اساس مرکب است از اجزاء اوستایی نی (پایین) و رَغ (پهن و آسان و سبک و دلشاد) چون تنها سمت پایینی و غربی این قریه است که به گشادگی و دلگشایی متصف شده است.

بناهای تاریخی

نراق بناهای تاریخی بسیاری دارد از جمله آن بنای مسجد جامع، بنای ساختمان و بقعه امامزاده یحیی و امامزاده سلیمان که از فرزندان امام علی به شمار می‌روند و ساختمان و بقعه امامزاده زبیده خاتون که دختر امام جواد می‌باشد و همچنین بنای ساختمان و بقعه امامزاده سلطان علی که فرزند امام محمدباقر می‌باشد.قنات وقفی حاج الله داد، موزه آب شهر نراقدر محل آب انبار حاج عبد الباقی، کاروانسرا و بازار شمس‌السلطنهو کاروانسرای حاج مهدیاز دیگر بناهای دیدنی نراق هستند.[۴]دره آبشتا و آبشار گیسواز نقاط دیدنی طبیعی نراق هستند.

نوبَران

شهری است در بخش نوبرانشهرستان ساوهاستان مرکزی ایران. جمعیت این شهر در سرشماری ۱۳۷۵ برابر با ۱۴۷۹ نفر بوده‌است.

شهرک صنعتی نوبران به فاصله حدوداً ۳ کیلومتری از شهر نوبران واقع شده و مساحت آن معادل ۱۰۰ هکتار و سطح کاربری اراضی صنعتی آن تقریباً ۵۶ هکتار می‌باشد. این شهرک در مجاورت جاده اصلی ساوه -همدان واقع و فاصله آن با ساوه۶۵کیلومتر، غرق‌آباد۱۳کیلومتر، همدان ۱۲۵ کیلومتر، اراک ۲۲۵ کیلومتر و تهران ۱۸۵ کیلومتر می‌باشد همچنین این شهرک در فاصله ۵۵ کیلومتری از خط راه‌آهن سراسری و ایستگاه راه‌آهن شهر صنعتی کاوه، ۱۳۵کیلومتری فرودگاه

همدان و ۶۵ کیلومتری گمرکساوه قرار گرفته‌است.[۱]

در قدیم

فرهنگ جغرافیایی ایران جلد یک می‌نویسد: نوبران قصبه مرکزی بخش مزلقانچای شهرستان ساوه، در ۶۰ هزار گزی غرب ساوه بر سر راه ساوه به همدان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و ۲۴۶۹ تن سکنه دارد. آب قصبه از ۱۰ رشته قنات کوچک و یک قنات بزرگ تامین می‌شود. محصول عمده آن غلات و بنشنو سیب زمینی و میوه‌های سردسیری و شغل مردم آن زراعت و قالیچه‌بافی و کارگری است. مزارع مادآباد، علی کوسج، مرسعلی‌بلاغی، دوقان، قره‌گل جزء این قصبه‌است.[۲]روستای جلکبر یکی از روستاهای تابعه این بخش می‌باشد.

گردو از محصولات این شهر است. روستای قلعتین یکی از روستاهای همجوار نوبران می باشد نوبران مردمانی بسیار مهمان نواز و خونگرم دارد و دارای مناظر طبیعی فوق العاده زیبا و تاریخی میباشد که نشان دهنده زحمات گذشتگان میباشد از قبیل : حفر کانال عظیم با دست از زیر روستای اراقلعه که آب مزارع قصبه و مزرعه های دوغان و ... از آن کانال استفاده میکند. مسیر رودخانه که در فصل بهار بسیار پر آب و تغیانگر بوده به طوری که برای عبور بعضی روستاها مانند دربند، طاهره خاتون مشکل آفرین بوده است . چون در وحله اول پل احداثی را سیل از بین میبرد.اکنون هم آن آبها تغیان گر کم شده و پلهای محکمتری هم احداث شده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:4 | نظر بدهید

استان مرکزی : نیم ور , هزاوه ...

نیم‌وَر

یا نیمه‌ورشهری است تاریخی [۱۰]، که در بخش مرکزی شهرستان محلاتاستان مرکزیایرانقرار دارد. نیم‌ور در ۲۵۰ کیلومتری جنوب تهرانو مابین راه مواصلاتی شهرهای دلیجانو محلاتقرار گرفته‌است. قدمت این شهر به دوران ساسانیان[۱۱]و اشکانیانباز می‌گردد. شواهد و مدارکی نیز با قدمتی که به ۲٬۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیحباز می‌گردد نیز در این منطقه کشف

شده‌است.[۱۲]این شهر دارای آثار تاریخی متعدد و کوه‌هایسنگی دارای معادنسنگغنی

تراورتن، فلوئورینو سنگ‌های تزیینی است[۱۳]. از این رو صنعت غالب در این شهر مربوط به سنگاست.[۹]بر پایه اطلاعات مرکز آمار ایران، این شهر با داشتن جمعیتی بالغ بر ۵٬۷۳۱ نفر[۳]هجدهمین شهر استان مرکزی است.[۱۴]

نیم‌ور در جنوبشرقی استان مرکزیقرار دارد. در شمال آن قم‌رودو در جنوب آن کوه‌های آتشکوهقرار دارند.

نام نیم‌ور در کتاب‌ها و اسناد تاریخی تحت نام‌های مختلفی نظیر آوَرد، نیم‌آوَرد، مَمنور، نَیسور و تَیمور[۱]به ثبت رسیده‌است. اوج شکوفایی نیم‌ور در دوران ساسانیانو بعد از احداث سدیبر روی رودخانه قمرودبوده است[۱۵]که امروز بقایای این سد قدیمی با نام بند نیم‌وردر کنار شهر قرار دارد[۱۶].

در دوران معاصر، این شهر با رکود مواجه شده اما با پیوستن دهستان باقرآبادبه این شهر و احداث شهرک صنعتی[۱۷]، دانشگاه علمی کاربردی نیم‌ور[۱۸]و نمایشگاه بین الملی سنگ ایران در این شهر[۱۹]، از رونق اقتصادی برخوردار شده‌ا

مناطق باستانی

 

درب چوبی خانه‌ای قدیمی در قسمت قدیمی شهر

علیرغم تبدیل روستای نیم‌ور به شهر نیم‌ور، هنوز قسمت‌های شمالی این شهر بافت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند. خانه‌ها، مسجد جامع قدیمی، حمام عمومی و... نمونه‌هایی هستند که از خشت و گل ساخته شده‌اند و هنوز پابرجا هستند. در کتاب مختصرالبلدان[۶۴]مربوط به حدود ۲۹۰ هجری قمری در باره زیبایی بناهای خشت و گلی نیم‌ور آمده‌است[۶۵]:

«

هیچ بنایی از خشت و گل، خوش منظرتر از بنای نیم‌ور روستایی از اصفهان نیست و در این بنا تصویرها و اخبار و پندهای شگفت انگیزی است.

 »

وجود سنگ نگاره‌هایی بر روی صخره‌ها و سنگ‌ها در منطقه تیمرهکه[۶۶][۶۷][۶۸]قدمت بعضی به ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نیز می‌رسد،[۶۹][۱۲]گواه قدمت بسیار زیاد این منطقه‌است. مجموعه شگفت انگیر سنگ نگاره‌های تیمره، شامل هزاران تک نگاره، چند نگاره، تابلوهای پر

نگاره، یک کتیبه پهلوی، چند کتیبه عربی و فارسی و بسیاری علایم و نشانه‌های نمادین است.[۷۰]همچنین وجود بناهای تاریخی مربوط به دوره‌های ساسانیانبیانگر قدمت و عظمت تاریخی این منطقه‌است.[۷۱]
از مهم‌ترین بناهای داخل شهر می‌توان به قلعهٔ جمشیدیمنتصب به جمشیدپیشدادی، قلعهٔ نایبی، مسجد جامعشهر منتصب به دوران صفویه[۶۳]، پل تاریخی باقرآبادو ستون‌های تاریخی میل میلونهاشاره کرد.

همچنین از مهم‌ترین بناهای خارج شهر نیز می‌توان به سنگ‌نبشته خورهه[۷۲]و آتشکده آتشکوه[۷۳][۱۱]اشاره کرد که در ۱۰ کیلومتری شهر و در دامنهٔ کوهآتشکوهقرار دارد [۷۴]. آندره گداردر کتاب آثار ایران دربارهٔ بنای آتشکده آتشکوه گفته‌است:[۷۵][۷۶]

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده‌است.

 »

در گذشته قبرستانی در کنار شهر وجود داشته که معروف به قبرستان بیت‌المقدس بوده‌است.

باستان‌شناسان در این قبرستان اکتشافاتی انجام داده‌اند و ظروف سفالیمتعلق به قرون گذشته در

آن کشف گردیده‌است.[۷۷]

قلعه جمشیدی

 

قلعه جمشیدییا قلعه گبری

تاریخ‌نگاران قدمت این بنای باستانی را به زمان پادشاهی جمشیدنسبت داده‌اند. مردم این شهر در زمان حمله آزادخان افغانبه این منطقه در این قلعه پناه گرفته بودند و نیروهای آزادخان افغانی بعد از مدت‌ها محاصره نتوانستند وارد این قلعه شوند.[۷۸]

میل میلونه

 

 

بازمانده‌های بنای میل میلونه

باقیماندهٔ بنایی عجیب در شهرنیم‌وراست، که باقیماندهٔ یک بنای سنگی بسیار عظیم و باستانی است که ازسنگو ساروجساخته شده‌است.[۱]به احتما قوی، این بنا باقیمانده‌ای از آتشکده‌ای به نام ورنه (سرزمین محروسه پایینی) است[۷۹]که در تاریخ به آن اشاره شده‌است.

مسجد جامع

مسجد جامع نیم‌ور که نام اصلی آن مسجد حاج عبدالمحمد نیموریاست، از بناهای ثبت شده این شهر است. این مسجد دارای ستون‌هایی به شکل مربعی است. کتیبه‌هایگچ بری شده در کناره سقف، بر روی ستون‌ها قرار دارد. ساخت این بنا منسوب به دوره صفویهو قاجاریهاست.[۶۳][۸۰]

به دلیل تعمیرات فراوان انجام گرفته بر روی بنا، مسجد کمی از حالت اولیه و سنتی خود خارج شده‌است.[۸۱]

یخچال نیم‌ور

 

یخچال نیم‌ور

بنایی است که در قدیم از آن برای ساختن یخ در فصل زمستانو استفاده از آن در فصل فصل تابستاناستفاده می‌شده‌است.[۱]ساخت این بنا به دورهٔقاجاریهنسبت داده شده‌است.[۶۳]مردم شهر از این یخچال باری تهیه یخ در فصل تابستان استفاده می‌کرده‌اند. میراب‌هاکه مسئول و

مباشر و ناظر بر تقسیم آب‌ها هستند،[۸۲]در فصل زمستان، برای تهیه یخ آب قناتو یا نهرها را

به حفره‌ها و گودال‌هایی که در نزدیک بنای یخچال بوده هدایت می‌کردند. بعد از آماده‌شدن یخ، با کمک مردم یخ‌ها را خرد می‌کردند و روی بستری از کاهدر چالهٔ یخچال می‌ریختند. پس از پر شدن چاهٔ یخچال، در آن را باگِلمی‌بستند و عایق‌کاری می‌کردند. مردم شهر، در فصل تابستاندرب یخچال را گشوده و از یخموجود در آن استفاده می‌کردند.[۸۳]

در حال حاضر فضای داخلی این مکان تبدیل به گالری شده و در آن نمایشگاه‌های مختلف از قبیل نمایشگاه عکس نیم‌ور برگزار می‌شود.[۸۴]

جاذبه‌های طبیعی

 

طبیعت نیم‌ور در بهار

کوه‌های بلند اسور، زرد قلعه، دز، شیری چال، عباس آباد در نواحی شمالی شهر، رودخانه لعل‌بارو حاشیه دیدنی آن، و همچنین مزارع مختلف در قسمت جنوبی و در ارتفاعات و دامنه کوه زرده قلعه که تفرجگاه‌های طبیعی و تفریحی است، از دیدنی‌های شهر نیم‌ور می‌باشد.

بند نیم‌ور

بر روی رودخانه لعل‌بارکه در شمال منطقه نیم‌ور جاری است، سدیزده[۸۵]شده که مربوط به دوران ساسانیاناست.[۸۶][۸۷][۸۸]در قسمتی از بند، دهانه‌ای به نام چاگوروجود دارد که آبدر آن به سرعت می‌چرخد و پایین می‌رود. بنا بر افسانه‌های این شهر، در داخل چاگور چرخی به نام

چرخ الماسکار گذاشته‌است که هرچه از دهانه چاگور پایین برود، از آن طرف خرد و متلاشی بیرون می‌آید. مردم این منطقه دلیل ساخت چاگور را تضمینی برای این می‌دانند که هیچ‌چیز نتواند جلوی جریان آب را در کانال سد کند.[۱]

رودخانه لعل‌بار

این رودخانه یکی از زیرشاخه‌های اصلی قم‌روداست و از دشت‌های شمال شهر می‌گذرد.[۸۹]این رود به عنوان یکی از منابع اصلی آبیاری اراضی کشاورزی در منطقه‌است. این رود بعد از پیوستن به قم‌رودبه رود قره چایمی‌ریزد.[۹۰]

غار گدار چشمه

نوشتار اصلی: غار گدار چشمه

این غار در کوه اردهو در جنوب نیم‌ور قرار دارد.

هندودَریکی از شهرهای استان مرکزیایران است.

اماکن گردشی

در نزدیکی این شهر پیست اسکی پاکلو در شمال هندودر سدی به نام سد هندودرقرار دارد. این سد در جنوب باختری کوه سیب تلخساخته شده‌است.[۱]سد هندودر از مناطق مهم پرورش ماهی و ماهی‌گیری در استان مرکزی است[۲]ولی در دوره‌ای تمام ماهیان این سد به بیماری مبتلا شدند.[۳]هندودر دارای آب وهوایی نسبتا گرم در فصل تابستان و در زمستان دارای آب وهوایی نسبتا سرد وخشک و در فصل پاییز دارای آب و هوایی ملایم و کمی سرد همراه با وزش باد و گرد و غبار است. به همت نماینده زحمتکش شهرستان شازند حاج محمود احمدی بیغش، تمام مدیریت های اجرائی منطقه به افراد بومی منطقه هندودر واگذار شده که این مهم زمینه را برای خدمت صادقانه تر و دلسوزانه تر افراد منتخب فراهم می آورد (4)http://fa.wikipedia.org

هزاوه

 یکی از روستاهای شهرستان اراکدر استان مرکزیایران است. این روستا در ۱۸ کیلومتری غرب اراکجای دارد. هزاوه دارای بافت روستایی کوهستانی و آب و هوای مناسب برای باغداری و دارای مزارع وسیع انگور است.

روستای هزاوه زادگاه امیرکبیر، میرزا بزرگ قائم مقامو میرزا ابوالقاسم قائم مقاماست.

هزاوه علاوه بر ویژگی‌های تاریخی دارای ذخایر آب فراوان، آب و هوای کوهستانی و چشم‌اندازهای طبیعی و معماری است.

تاریخ

قدمت هزاوه با توجه به سفال‌های پیدا شده و مطالعات باستان‌شناسی برروی تپه تاریخی هزش قرن پنجم هجری را به ما نشان می‌دهد. مقبره شاهزاده احمد برروی بلندترین قسمت روستا واقع در محله بالا ازدیگر آثار تاریخی هزاوه می‌باشد. بنیان این مقبره به دوره ایلخانان می‌رسد اما دردوره صفویه تغییر وتحول بنیادین درآن ایجاد شده تا به شکل کنونی در آمده است.

اقتصاد

هزاوه یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان انگور و دیگر فراورده‌های کشاورزی نظیر باسلوق و شیره انگوردر استان مرکزی می‌باشد.

معماری هزاوه

این روستا دارای بافت پیچیده‌ای است که ازخانه‌های سنگی، گلی به صورت پلکانی، بردامنه شیب کوه‌ها قرار گرفته، این خانه‌ها اکثراًاز گل، سنگ و چوب ساخته شده ودارای سقف‌های مسطح هستند. معماری ساخت روستا تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، وجود آب درمناطق محله درچهارقسمت عمده متمرکز شده اند. نام محله‌ها به ترتیب ده به سمت بالا عبارت‌اند از

  • کیورمیان دهمحله پایینمحله چالهسرآسیابتره زارده بالا

دیدنی‌ها

علاوه بر معماری زیبای روستای هزاوه آثار دیگری دراین روستا یافت می‌شود که ارزش تاریخی و فر هنگی دارد. این آثار عبارت‌اند ازمسجد شبستان دار، درخت سرو کهنسال و حمام قدیمی روستای هزاوه

سد پانزده خرداد

دپانزدهخرداددرشمالشرقیشهرستاندلیجانودرفاصله ۵ کیلومتریآنقراردارد.

محتویات

مشخصاتسد

سدازنوعخاکیغیرهمگنباهستهرسیباحداکثرارتفاعازکفرودخانه ۳۰/۵۴ مترمی‌باشد. ارتفاعازرویپی ۹۶ متر،طولتاج ۳۲۰ متروعرضآندرتاج ۱۰ متراست. حجمآبمفیدآن ۱۶۵ میلیونمترمکعبمی‌باشد. اینسدبهوسیلهرودخانهٔقم‌رودوهمچنینبارندگی‌هایفصلی

کوهستان‌هایاطرافشهرستان‌هایدلیجان،نراقوجاسبتغذیهمی‌گردد.

اینسدآبموردنیازشهرستاندلیجان،نیموروتوابعآنهاوهمچنینبخشیازآبشهرقمراتامینمی‌کند. همچنینمقداریازآبسدنیزبهکشاورزاناینمنطقهاختصاصپیدامی‌کند.

گونه‌هایجانوریمنطقه

گونه‌هایجانوریمنطقهشاملپستانداران،پرندگان،خزندگان،دوزیستانوماهی‌هامی‌باشندکهبهمعرفیآنهابهاختصارمی‌پردازیم:

 پستانداران:

 پستاندارانیکهدراینمنطقهشناساییشده‌اندعبارتنداز: روباه،شغال،کفتار،گرگ،موشصحرایی،خرگوشوجوجه‌تیغی.

پرندگان:

 اینمنطقهمکانمناسبیبرایگذرانزمستانیبرخیازپرندگانمهاجرمی‌باشد. کهازآنجملهمی‌توانبه : اردکسبز،اردکزیره‌ای،چنگر،حواصیل،انواعمرغابی،انواعغاز،مرغکرمخواروغیرهاشارهکرد.

همچنینپرندگانیدرحواشیسدزندگیمی‌کنندکهعبارتنداز: کبک،تیهو،قرقی،کبوتر،انواعگنجشک،زاغ،کلاغوهدهد.

خزندگان:

 گونه‌هایخزنده‌ایکهدرمنطقهمشاهدهشده‌استعبارتنداز: انواعمارمولک،مارآبی،بزمجهومار.

آبزیان:

 عمده‌ترینساکنانایندریاچهماهی‌هامی‌باشند. کپورمعمولیوحشی،کاراس،سوفوماهیسفیدرودخانهازعمده‌ترینگونه‌هایماهیایندریاچههستند.

نقاطدیدنی

درکنارایندریاچهغارچال‌نخجیرقرارداردکهازمناطقبکراینمنطقهمحسوبمی‌گردد.

دریاچهٔسدازنقاطتفریحیودیدنیاینشهرستاناست. ازویژگی‌هایاینسدنزدیکآنبه

آبگرممحلاتاستکهچشم‌اندازیزیباازسدازآنمکاننمایاناست

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:3 | یک نظر

استان مرکزی : جاذبه های توریستی , چشمه ها , غارها ,ذلف آباد , موزه ...

جاذبه های توریستی

چشمه‌ها

  • چشمه چپقلی
  • چشمه کیخسرو (سراب حک)
  • چشمه دوروزن آب روستای چناس (چشمه‌ای فصلی بوده وتا اواخر بهار آب دارد وشدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است. این چشمه و چشمه‌های دیگر این روستا سرچشمه اصلی رودخانه اراک می‌باشند.)
  • چشمه سراب چناس (چشمه‌ای دایمی بوده و فقط در خشکسالی‌های شدید بی آب می‌شود)
  • چشمه سیلی چناس (چشمه‌ای فصلی بوده و تا اواسط بهار آب دارد و شدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است)
  • چشمه دره چناس (این چشمه در میانهٔ کوه غربی دشت دربند چناس قرار دارد که در تمامی فصول سال آب دارد. عجیب است که در بالای کوه همیشه آب دارد.)
  •  
  • چشمه آب رضا آباد در امامزاده سهل ابن علی
  • چشمه آب عمارت واقع در ۴۰ کیلومتری اراک بعد ازروستای هفته که در تمام فصول سال آب دارد
  • امامزاده شاهزاده محمد حصار بعد از روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک
  • باغ اربابی واقع در روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک

چشمه کیخسرو واقع در روستای حک بالا

غارها

شهرستان اراک به خاطر گسترش سازنده‌های آهکی و دولومیتی، محل تشکیل غارهای بسیاری بوده‌است:

  • غارقلعهجوقو مقبره اسرارآمیز آن
  • غار سفید خانی
  • غار انجدان
  • غار آسیلی
  • غار کلچناس (این غار ورودی کوچکی دارد که ده متر نشسته باید رفت سپس به تونل بزرگ شیبداری می‌رسد در انتهای سمت چپ راه باریکی دارد که به قسمت اصلی غار می‌رسد.این غار تا اوایل بهار آب دارد. ازحیوانات این غار خفاش را می‌توان نام برد)
  • ایوان غارکل چناس (این یک غار کوچک است که به علت ارتباط با غار کل به ایوان غار کل معروف است. شکارچیان در زمستان در این ایوان استراحت می‌کنند.)
  • غار برآفتابروستای چناس (این غار در بالای کوه برآفتاب قرار دارد.این کوه سه غار دارد که یکی از اینها درون صخره‌های نوک کوه‌است)

ذلف‌آباد

 

 

در۲۲ کیلومتری شمال اراکاز توابع فراهانآثاری دیده می‌شود که به آن شهر قدیمی ذلف‌آباد می‌گویند، خرابه موجود نشان می‌دهد که در گذشته این شهر، آباد و بزرگ بوده است؛ ولی در حال حاضر به جزء چند اثر تخریب شده این منطقه چیزی ملاحظه نمی‌گردد. برخی از اشیای بدست آمده از کاوشهای این منطقه در گنجینه حمام چهارفصلاراکنگهداری شده که برای بازدید همگان به نمایش در آمده‌است.

پیر مرادآباد

در روستای مرادآباددر ۱۴ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک، بقعه‌ایبه نام پیر مرادآباد وجود دارد. بنابر اعتقاد عامه مردم دستور ساخت این بقعه را شاهپور ذوالکتافداده‌است که بعدها این بنا از بین می‌رود لیکن در دوره سلجوقیبقعه‌ای مجدد بنا می‌گردد.

کاروانسرای اراک

اروانسرای اراکبنایی مربوط به دوران صفویهاست که در مشک آبادو در فاصله ۴۰ کیلومتری شرق اراک، نزدیک روستای انجدانو امان آبادقرار دارد این کاروانسرا مربع شکل در مسیر اصفهانبه غرب ایران ساخته شده است.

قلعه حاج وکیل

قلعه حاج وکیلمربوط به اواخر دوره قاجاراست و در اراک، خیابان شهید دکتر چمران ـ کوچه وکیل واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۷۵ با شمارهٔ ثبت۱۷۷۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]

پل دوآب

پل دوآبدر منطقه سوق الجیشیدوآببنا شده و رابط مکان‌های باستانی بین دشت کزازدر جنوب، دره شرادر شمال، منطقه لرستاندر غرب و هم چنین ناحیه اراکدر شرق است .

در مجموع طول پل ۱۳۰ متر و عرض آن بین ۵/۵ تا ۷/۵ متر نوسان دارد و بلندترین نقطه پل از کف رودخانه ۵/۷ متر ارتفاع دارد .

این پل دارای هشت چشمه بزرگ و کوچک با طاق‌های تیزه دار است . هر پایه از جلو دارای موج شکن تیز و از پشت دارای پشتیان است . مصالح ساختمانی به کار رفته در پل عبارتنداز : سنگ، آجر و گل آهک . بنای پل از پایین به بالا به ارتفاع حدود ۲/۱ متر سنگ کاری شده و فاقد عناصر تزیینی است . امروزه از این پل جهت عبور احشام و عبور و مرور مردم استفاده می‌شود.

آتشکده آتشکوهیکی از مهم‌ترین آثار بجا مانده از دوران باستان در سرزمین کهن ایران

است که در نزدیکی نیم‌ورقرار دارد.[۱]مورخان قدمت این بنا را به دوره ساسانیانمربوط می‌دانند.[۲]بنای چهار طاقی آن شامل ستون‌های سنگی استوانه‌ای شکل است که بر روی هم استوار شده‌اند. این بنا دارای اتاق‌های سرپوشیده و محلی برای برافروختی آتش بوده‌است. محلی که این آتشکده قرار دارد دارای طبیعت سبزی است، اما اکنون این بنا در حال تخریب است.

تاریخچه

به گفته ابن‌فقیه همدانیاین بنا تا قرن چهارم هجری برپا و سالم بوده‌است. همچنین او این بنا را هم‌طراز ایوان کسریو معبد آناهیتادر کنگاوردانسته‌است.

حکیم محمدتقی خاندر کتاب گنج دانشدرباره بنای آتشکده آورده‌است:[۳]

«

گویند جاسب، از بناهای یکی از امرای عسکریه، همایدختر بهمنبن اسفندیار مشهور به نیمور است و این امیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار، حکومت داشته و امیر مزبور آتشکده‌ای در دوفرسخی نیمور در کوه آتشکوه ساخته و به وضع چهار صفحه بنا شده‌است. هنوز پایه‌هایش برقرار است و در آن سنگ‌های عریض و طویل به کار برده‌اند که هر قطعه سنگی از آن، یک زرع و نیم عرض و سهزرع طول دارد و ۱۲گره، کلفتی هر پارچه سنگ می‌شود.

 »

هوتوم شیندلرو آندره گداردر دهه ۱۳۱۰ خورشیدی نیز به ببرسی این بنا پرداخته اند. گدار ابتدا از بنا با عنوان آتشگاه یاد می‌کند و نقشه‌ای از دیوار محاطی و دهلیزهای احتمالی آن بر اساس تصوراتی که می‌کرده است، رسم می‌کند؛ اما سپس با توجه به قرائن موجود، نقشهٔ مفروض خود را رد می‌کند و از بنا به عنوان یک علامت راه‌یابی یاد می‌کند[۴]. آندره گدارهمچنین در توصیه بنا می گوید:[۵]:

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده است

 »

اما به اعتقاد رضا مرادی غیاث‌آبادی، اینجا نه آتشکده که "چارتاقی" بوده‌است، مانند چارتاقیِ نیاسر کاشان.[۶]

موقعیت جغرافیایی

این آتشکدهٔ خاموش در ۵ کیلومتری راه نیم‌ور به دلیجان و در نزدیکی روستای آتشکوه‌است. با شهر محلات نزدیک به ۱۳ کیلومتر فاصله دارد.

آتشکده در دامنهٔ کوه آتشکوه و در کنار رودخانه‌ای به همین نام در گستره‌ای نزدیک به ۶۰۰ مترمربع ساخته شده‌است. در ازای آن ۴۰ متر و ۲۸ سانتی‌متر و پهنایش در بخش خاوری(:شرقی)۶۰ متر و ۱۲ سانتی‌متر و در بخش باختری(:غربی) ۲۵متر است. روستای آتشکوه با کمتر از ۱۰ خانوار ده ضلع شمالی این بنا قرار گرفته است.

درخت چنار

در کنار این آتشکده درخت چناری وج.د دارد که قدمت بسیاری دارد و ارتفاع بسیاری دارد[۷].

معادن سنگ

کوه‌های سنگی این منطقه منبع بزرگ درآمد برای اهالی بومی و یکی از بزرگترین معادن سنگ تراورتندر جهان است[۸].

ویژگی‌های ساختاری

ریزه‌کاری‌های به‌کار رفته در بهره‌گیری از سنگ‌های پاستون‌ها و ستون‌ها به اندازه‌ای است که هیچ‌گاه دوبند سنگ روی هم قرار نگرفته‌است. در ساخت بنا از آجرهای چهارگوش با نمای سنگ

استفاده شده و برای استواری بیشتر بنا در درون دیوارها، تیرچه چوبی به کار رفته‌است.

آتشکده خورهه

خرابه‌های یک معبد (خورهه)مربوط به دوره اشکانیاناست و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت۱۳۱به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[

تپه تاریخی آوه

تپه تاریخی آوهدر کنار روستای آوهاز توابع شهرستان ساوهقرار دارد.

تاکنون از این مکان سفالینه‌هایبسیاری استخراج شده است که عمدتاً به دوره‌های پیش از اسلام و نیز برخی هم به دورهٔ بعد از اسلام تعلق دارند.

روستای آوه در 10 کیلومتری شهر ساوهقرار گرفته است.

حمام چهارفصل

حمام چهار فصلاز آثار باستانی شهر اراکو مربوط به اواخر دوره قاجاراست. این بنا توسط "حاج محمدابراهیم خوانساری" در زمان احمد شاه قاجاربنا نهاده شده است. این حمام در خیابان شهید دکتر بهشتی واقع شده و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت۱۳۳۹به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]وجود نقاشی ها و نگاره هایی از چهار فصل سال که در چهار گوشه این حمام وجود دارد علت نامگذاری این حمام بوده است. [۲]

معماری

ساختمان این حمامبه لحاظ معماری بسیار منحصر بوده و بیشتر از هزار و ششصد متر مربع مساحت داشته و به عنوان بزرگترین حمام ایران شناخته می شود. این بنا از بخشهای راهروی ورودی، سر بینه مردانه و زنانه، گرمخانه خصوصی و عمومی، هشتی بین گرمخانه، خزینه و آب انبارتشکیل شده است. سطح کف معماریاین بنا نزدیک به سه متر پایین تر از کف خیابان بوده، از این رو آب کهریز براحتی و با اتلاف کمتری از حرارت به خزینه انتقال می یافته است.[۳]

سربینه زنانه از زیباترین قسمتهای این بنا می باشد که دارای گنبدی یکپارچه و بدون ستون است. [۴]بخش حمام زنانه و بخش اقلیت های مذهبی دارای یک سربینه زنانه بوده که گرمخانه آن دارای دو بخش خصوصی و عمومی است. سقف تمامی بخش‌های حمامدارای سقف به طرح «گنبد طاقی» است که توسط آجر، ملات گچوآهک ساخته شده است.

کف حمام نیز با سنگ‌های سیاه، ملات آهکو ساروجکف سازی شده است. حوضی صلیبی شکل در کف سربینه قرار گرفته که با سنگ سیاه ساخته شده و به منظور پاشویی افرادی که از حمام گرم بیرون می‌آیند مورد استفاده قرار می گرفته است. سربینه دارای چهار سکو است که هر کدام از آنها از یک طرف به گرمخانه و از طرف دیگر و با پله هایی قوس‌دار به خیابان می رسند. یک ورقه مسی بصورت یکپارچه کف خزینهاصلی آب گرم را فرا گرفته و در زیر آن نیز گلخن حمام واقع شده است. گلخن با هیزم و بوته‌های "وَرَک" سوزانده می شده و آب گرم و سرد با توجه به قانون ظروف مرتبطه به وسیله تنبوشه‌های سفالی به تمام نقاط حمام می‌رسید. قرار گرفتن مخزن‌های بزرگ ذخیره ی آب، گلخن و انبارهای سوخت در وسط این بنا باعث شده که همه

گرمابه ها براحتی امکان استفاده را داشته باشند.

طراحی داخلی

کاشی هفت رنگی، کاشی معرق و کاشی معقلی از مهمترین تزیینهای بکار گرفته شده در حمام است. این طرحها که بسیار هنرمندانه کاشی کاریو اجرا شده اند دارای نقشهای بسیار زیبای انسان، حیوان و گیاه هان مختلف است.[۵]موضوعها و طرحهای به کار گرفته شده در کاشی های حمامشامل انواع گل و بوته، پیچک ها، درختان انگور، سروو صنوبربه همراه مناظری از رودخانه ها، چشمه ها، گیاهان وحشی و پرندگانی بر روی شاخه های آن، مبارزه شیربا اژدهای چند سر، مبارزه شیرو گاوو همچنین طرحهایی از افراد نظامی با پوشش دوره قاجاراست.[۶]رنگهای به کار رفته در کاشی ها بیشتر زرد، لاجوردی، فیروزه ای، سفید، سبز، خاکستری، قرمزو نارنجیاست.[۷]

گنجینه

در حال حاضر اشیایی باستانی متفاوتی از دوران پیش از اسلام و پس از اسلام همانند: سکه‌های دوره‌های مختلف تاریخی، عقدنامه‌های دوره قاجار، کتاب‌ها و نسخه‌های خطی، ظروف مسی و قلمزنی، خمره‌های سفالی، لوازم ریسندگی، اسباب قدیمی حمام، دهها پیکره مربوط به مردم شناسیدر این حمام نگهداری می شود.[۸]اشیای بدست آمده کاوشهای منطقه باستانی ذلف آبادفراهاناز آن جمله است. بازدید از این حمامکه در سالهای اخیر به گنجینه تبدیل شده است برای همگان آزاد می باشد.

سد الغدیر

بر روی رود قره‌چایدر ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان ساوه در سال ۱۳۷۲ ساخته شده‌است.[۱][۲]سد الغدیر از نوع بتونی دو قوسی با طول تاج ۲۶۵ متر[۳][۴]و ارتفاع ۱۲۸ متر[۵]برروی بند شاه عباسی سابق به مساحت 850 هکتار احداث شده‌است.[۶]

این سد با هدف تامین برق و آب کشاورزی ۲۳هزار هکتار از اراضی این شهرستان احداث شده.[۷]

همچنین این سد به دلیل خشک‌سالی‌های متوالی دچار افت سطح آب ذخیره شده گردیده به طوری که حجم آب ذخیره شده در آن از 63 میلیون متر مکعب در اردیبهشت سال ۱۳۸۹[۸]به 96/48 در فرودین ۱۳۹۰ رسیده‌است.

موزه سلطان‌آباد

موزه سلطان آبادچهارمین موزه شهر اراکمی باشد. این موزه به مناسب بیستم خرداد ماه سال ۱۳۸۵ که روز صنایع دستینامیده شده گشایش یافت. سلطان آباد نام قدیمی اراکبوده که بر آن نامگذاری شده و این موزه در سرای کاشانی بازار اراکواقع شده است.[۱]این سرا دارای معماریسقف و رسمی بندیهای هفت چشمه ای زیبایی است. ساختمان موزه نیز در بنایی که قدمت و معماری زیبایی داشته ایجاد شده که به جاذبه های دیدنی موزه افزوده است. موزه سلطان آباد توسط «محمد مهدی باباخانی» و با همکاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی بنیانگذاری شده و به صورت خصوصی اداره می شود

گنجینه

این موزه دارای مساحت ۱۳۰ متر مربع و تشکیل شده از ۳ تالار است. گنجینه این موزه دارای یکصد اثر صنایع دستی ایران است که از استانهای مختلف گردآوری شده اند. فعالیت موزه به صورت تخصصی در زمینه خشنویسی و صنایع فلزی محسوب می شود. در این موزه آثار برجسته خوشنویسی، سوزن دوزی، لباس های قاجاری، خاتم کاری، قلمزنی، فلزکاریو کتیبه های مختلف به همراه تابلوهای هنری و اشیا قدیمی جای گرفته اند.[۳]

بخش خوشنویسی موزه بسیار غنی است بطوریکه آثاری از خوشنویسان دوره های مختلف را در خود جای داده است. قدیمی ترین اثر خوشنویسی موزه مربوط به سده هفتم هجری است. در این موزه آثار ارزشمندی از خوشنویسان مشهور ایرانی همانند: درویش عبدالمجید طالقانی، میرعماد حسنی، میر علی هروی، میرزا فتحعلی حجابشیرازی، میرزا غلامرضا اصفهانی، یاقوت مستعصمی، محمد هاشم لولو اصفهانی، میرزا کاظم، میر علی هروی، ظل السلطان محمد باقر خان، محمد جعفر تبریزی، میرزا رضا خان فراهانی، فتحعلی تنکابنی، میرزا اسدالله شیرازی، کیخسرو خروش و فتحعلی واشقانیفراهانی وجود دارد.[۴][۵]

همچنین در بخش نقاشی نیز اثری از کمال الملکوجود دارد. در این بخش آثاری از سبک نقاشی قهوه خانهبه ویژه آثاری از محمد مدبرو عباس بلوکی فربه نمایش در آمده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:1 | نظر بدهید

استان مرکزی : بازارها , هتل ها ...

بازارهای استان مرکزی؛ از راه ابریشم تا آخرین اثر معماری ایرانی

اراک - خبرگزاری مهر: بازار شهرهای استان مرکزی شامل قدیمی ترین و نوسازترین بازارها با معماری ایرانی و اسلامی است. به گزارش خبرنگار مهر در اراک، تاریخ استان مرکزی و آثار تاریخی آن جلوه های متضادی دارد و همین جلوه هاست که آدمی را وا می دارد نگاه ژرفتر به استان داشته باشد و بازارهای استان مرکزی یکی از این جلوه هاست.
در حالیکه بازار شهر هزارساله نراق متعلق به دوره راه ابریشم و رونق اقتصادی آن زمان است. بازار اراک آخرین اثر معماری ایرانی اسلامی است که در 200 سال پیش به دستور یوسف خان گرجی ساخته شد و اکنون اثری زیبا و جزو بازاهای دینی کشور است که سالم ترین معماری ایرانی و اسلامی نیز به شمار می رود.
اکثر شهرهای استان شامل ساوه، تفرش، آشتیان دارای بازار هستند و انواع سوغاتها و خوراکی های خوشمزه استان در این بازارها به فروش می رسد و همین عامل منجر به استقبال گردشگران از این بازارهاست.

بازارها در دوره های اسلامی و قبل از آن و اکنون مهمترین محل خرید، تولید، مبادلات تجاری و

فرهنگی و بافت مرکزی هر شهر و منطقه محسوب می شدند اما اکنون تنها مکانی برای عبور و بازدید علاقه مندان محسوب می شوند.

گرچه بازارها اکنون بخشی ازرونق گذشته خود را از دست داده اند و اقبال مردم برای خرید به سمت پاساژها و مراکز خرید جدید سوق داده شده است. با این حال بازارهایی که دارای معماری و زیبایی در ساخت هستند دارای جاذبه هستند و هنوز مورد نظر مردم بوده و از این اماکن برای دیدن، خرید سوغاتی و رفع برخی نیازها استفاده می شود.
رونق بازارها در اعیاد بیشتر از زمان های گذشته به چشم می خورد و مردم مهمترین خریدهای خود را از بازار تامین می کنند.
بازارها دو گونه سرپوشیده و سرباز هستند و اهمیت معماری بیشتر مربوط به بازارهای سرپوشیده است.
بازار اراک، بازار ساوه و بازار نراق از جمله بازارهای دیدنی و زنده استان مرکزی است.
بازار اراک با ستون های برافراشته واقع در قلب اراک

بازار اراک به عنوان آخرین اثر معماری ایرانی و اسلامی در مرکز شهر اراک قد برافراشته و همچنان از محل های تجاری پررونق شهر است.
این بازار که به بازار سرپوشیده نیز معروف است کمتر از یک کیلومتر طول دارد و دارای طاق هایی بلند و دیوارهای مرتفع است. طول دیوارهای بازار اراک به حدود هفت متر می رسد و شامل انواع

واحدهای تجاری متعدد است و با ورود به بازار می توان انواع مایحتاج از اجناس لوکس و زیورآلات گرفته تا سوغاتی های استان و لباس را تهیه کرد.

بازارها در گذشته نه تنها دارای امکانات تجاری بودند بلکه، مجموعه بوده اند و دارای امکاناتی چون مسجد، بارانداز، کاروانسرا، آب انبار، سقاخانه، حمام و ... بودند که بازار اراک نیز از این امر مستثنی نبوده با این حال بسیاری از امکانات جانبی بازار اراک در گذشته، ویران و تخریب شده است و اکنون تنها مسجد، سقاخانه و بارانداز در بازار به چشم می خورد
بازار اراک، مجموعه دیدنی است که در 200 سال گذشته و در سال 1228 هجری قمری در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار در بافت مرکزی سلطان آباد عراق عجم (اراک) توسط یوسف خان گرجی بنا شد.

ای بنای با ارزش تاریخی، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی ایران لست که در چهار جهت شمال

به جنوب و شرق به غرب احداث شده است. از شمال به جنوب 750 متر و از شرق به غرب 200 متر است این جهت ها در محلی به نام چهار سوق در هم تلاقی می شود.
بازار اراک گذرها و سراهای متعددی دارد که به با سقف های گنبدی شکل ساخته شده و در دادن نقش و نگار به داخل گنبدها چنان مهارت و زیبایی به کار گرفته شده که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند.
هوای بازار اراک در تابستان خنک و در زمستان گرم است و در ساخت آن از ملات گچ، آهک، خاک رس، تیرچه های چوبی و ورق ها و صفحات فلزی منجمد مسی و سربی و کاهگل استفاده شده است و با وجود تغییر در پایه های برخی از حجره ها تا به امروز استواری خود را حفظ کرده است.
گنبد چهارسوق بازار بلندترین بخش بازار است که در مرکز آن قرار دارد در مرکز این گنبد آبخوری و در اطراف آن حجره های مختلف صنایع دستی به چشم می خورد که می تواند سوغاتی برای مسافران باشد.

سراهای بازار به فاصله 50 متری از هم ساخته شده است. سرای کاشانی، گلشن و نوزری از جمله سراهای زیبای این بازار است که همچنان ساختار اولیه خود را حفظ کرده است.

در جنب بازار اراک، مسجد و مدرسه سپهداری قرار دارد که اکنون با نام حوزه علمیه امام خمینی فعال است و دارای زیبایی های معماری منحصر به فرد است.

بازار اراک در سال 1355 به شماره 1285 به ثبت آثار ملی کشور رسیده و از آثار تاریخی و گردشگری استان مرکزی است و کمتر مسافری است که به اراک بیاید و ساعاتی متمادی را در بازار اراک سپری نکند.

بازار ساوه از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که شامل مسجد سرخ، موزه چهارسوق،

مسجد حضرت معصومه، آب انبار، تکیه، آرامگاه سید یحیی و امامزاده سید ابورضا است و در خیابان انقلاب ساوه قرار دارد.
این بازار دارای 12 گذر یا راسته است و معماری آن به شیوه آجری است و در بنای آن از چوب، گچ و آهک استفاده شده است.

این بازار در سال 1378 به شماره 2526 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

بازار نراق، خاطره رونق راه ابریشم

بازار نراق از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که همچنان زیبایی خود را حفظ کرده است و حضور در آن حس دلنشینی را به انسان منتقل می کند.
این بازار که در روزگاران گذشته یکی از مسیرهای اصلی راه ابریشم بوده است اکنون در مرکز شهر تاریخی نراق جنب خیابان امام خمینی این شهر و در شهرستان دلیجان قرار دارد.
بازار نراق در گذشته به بازار شمس السلطنه معروف بوده و طول آن به 200 متر می رسد. این بازار با توجه به مرکزیت خود در مسیر شهرهای، اصفهان، کاشان، نطنز، دلیجان و اراک قرار داشته و دارای رونق تجاری بوده است.

درهای چوبی این بازار نشان از تاریخ گذشته است و در ساخت آن از آجر، گچ، آهک و سنگ استفاده شده و بخش قابل توجهی از تزئینات آن دست نخورده باقی مانده است.


بازار نراق دارای سقف گنبدی و اشکال هندسی است که با مهارت معماران و مهندسان گذشته این سرزمین طراحی و ساخته شده است.
این اثر تاریخی و دیدنی استان مرکزی در سال 1362 به شماره 1645 به ثبت ملی رسیده ا

http://forum.iranvij.

هتل‌ها و مراکز اقامتی

  • هتل امیر کبیر (پنج ستاره) جنب شهر بازی لاله
  • هتل زاگرس (۴ ستاره) واقع در خیابان شهید قدوسی
  • هتل شهرداری واقع در شهر صنعتی
  • مجتمع اقامتی آفتاب جنب پارک کلاله (در حال ساخت)
  • هتل پیام واقع در شهرک شهید بهشت

g/http://fa.wikipedia.org/

استان مرکزی

/086122498813

اراک میدان ولی عصر

رستوران ولی عصر

08612222266

اراک دروازه تهران مجتمع پارس

رستوران پارس

02552200010

ساوه خیابان امام خمینی روبروی درب دارایی

فست فود و کافی شاپ گل سرخ

08613123338

اراک خیابان شهید شیرودی روبروی بانک صادرات

فست فود برگر تین

2294320409

جاده ساوه بعد از میدان قائم نرسیده به سبزدشت بین کوچه انقلاب و پیروزی روبروی انبار شاهدی

رستوران ستنی هزاردستان

2552251245

ساوه روبروی دانشگاه آزاد اسلامی بالاتر از اداره بازرگانی

فست فود قبیله

 

پانویس

1.     ↑ ۲٫۰۲٫۱وزارت امور خارجه، بازدید: ژانویه ۲۰۱۰.

2.     [http://markazi.farhang.gov.ir/introduction-offices-officekomejan-fa.htmlاداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان کمیجان | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

3.     ↑ ۴٫۰۴٫۱اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، ص ۱۸۰ (=صفحات کتاب)

4.«جدول تعداد عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری اردیبهشت ۱۳۹۰». وبگاه وزارت کشور. بازبینی‌شده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ خورشیدی.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 22:57 | یک نظر

 

(بدون عنوان)

$
0
0

استان مرکزی : تاریخچه , گویش ,آداب رسوم , بازی های محلی ...

مرکز

اراک

 

 

 

 

 

 

شهرستان‌ها

آشتیان • اراک • تفرش • خمین • خنداب • دلیجان • زرندیه • ساوه • شازند • کمیجان • محلات

 

 

شهرها

اراک • آستانه • آشتیان • پرندک • تفرش • توره • خمین • خنداب • داودآباد • دلیجان • رازقان • زاویه • ساوه • سنجان • شازند • غرق‌آباد • فرمهین • قورچی‌باشی • بازنه • کرهرود • کمیجان • مأمونیه • محلات • میلاجرد • نراق • نوبران • نیم‌ور • هندودر

 

 

جای‌های دیدنی

آتشکده آتشکوه • آتشکده خورهه • آرامگاه محمود حسابی • بازار اراک • گلستان‌های محلات • تپه تاریخی آوه • حمام چهارفصل • خانه روح‌الله خمینی • روستای هزاوه • سد پانزده خرداد • سد الغدیر • سراب عمارت • غار آزادخان • غار چال‌نخجیر • قلعه مستوفی‌الممالک • قلعه دختر ساوه • کاروانسرای دودهک • مسجد جامع نراق • مدرسه سپهدار • مسجد شش‌ناو • عمارت حسن‌پور • مسجد جامع ساوه

 

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/w/index.»

موقعیت جغرافیایی

تقریباً در مرکز ایران قرار دارد.در روزگار کهن این استان عراق نام داشت که در زمان تسلط اعراب بر ایران عراق عجمنامیده می شد که شامل بسیاری از استانهای همجوار امروزی می شد. این استان از شمال به استان‌های تهران، البرزو قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استان‌های لرستانو اصفهانو از شرق به استان‌های تهران، قمو اصفهانمحدود است. این استان با مساحتی معادل ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع حدود ۱،۸۲ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده‌است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان مرکزی دارای ۱۲ شهرستان، ۲۳ بخش، ۳۲ شهر، ۶۶ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنه‌است۲۹[۱][۲]

 گویش

در دلیجانمردم به زبان راجیحرف می‌زنند

که ریشه در زبان مادیدارد.[۲]

در کنار فارسیگویش‌هایی مانند لری و لکی و وفسی و همچنین در بسیاری از روستاهای اطراف مناطقی مانند اراک، سربند و ساوه و شهرهایی مثل شازند و خنداب، ترکی آذربایجانیو ترکی خلجینیز رواج دارد. زبان کردی در این استان در میان ایل کلهردیده می‌شود و زبان راجینیز در مناطقی از دلیجان و محلات و نراق استفاده می‌شود. زبان تاتینیز در برخی قسمتها مانند شرا، کزازو سربندصحبت می‌شود.همچنین اقلیت‌های مذهبی مانند ارامنه و زرتشتیان و تعداد کمی از یهودیان نیز در استان موجود هستند که اکثرا در شهرستان زرندیه اقامت دارند و به زبان خویش سخن می‌گویند. [۳]شمار روستاهای فارسی‌نشین در استان بیشتر از روستاهای ترک‌نشین است و در زبان ایشان ته لهجه‌ای دیده می‌شود.[۲

تاریخچه

قبل از ورود اسلام به ایران اهالی این منطقه پیرو دین زرتشتیبودند و وجود آتشکده‌های گوناگون مانند آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده خورهه در محلات و آتشکده برزو در راهجرد شاهد این مدعاست.هم اکنون اهالی استان مرکزی اکثرا مسلمانو شیعههستند و مسیحیان ارمنیو زرتشتیانو عده‌ای کم از کلیمیاناز اقلیتهای مذهبی این استان هستند.[۳]

فرهنگ

مشاهیر

 

امیر کبیر

از مشاهیر و علمای دینی که در اراک تحصیل کرده‏ اند یا در استان مرکزی متولد شده‌اند می‌توان به آیت الله روح‌الله خمینیبنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، آیت الله اراکی، آیت الله آقا نورالدین حسینی عراقی، ملا احمد نراقی، ملا مهدی نراقیاشاره کرد، همچنین اسامی تعدادی از مورخین، سیاستمداران، فرهنگیان، هنرمندان و اندیشمندان اراک و استان مرکزی به شرح زیر می‌باشد:

 

http://fa.wikipedia.org

 

شهرهای خواهرخوانده

آداب ورسوم

مراسم کوسه ناقالی

(جشن چوپانان برای شکر گزاری) یکی از رسومات مردم استان مرکزی - به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛گویند حضرت موسی (ع) در چهلمین روز از زمستان به گله گوسفندان خود سر می زند و با حیرت مشاهده می کند که تمامی آن ها دو قلو زاییده اند. آن گاه به آغل خود می رود و به رقص و پایکوبی می پردازد و شکر خدای را به جای می آورد. از آن پس هر سال حضرت موسی (ع) و مردم این روز میمون را جشن می گیرند و به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. - این جشن سال ها بعد به جشن «چوپانان» معروف شد. - چهل روز از زمستان گذشته و پنجاه روز مانده به فصل بهار و نوروز.

ttp://khabarfarsi.co/

آیین دو هزار ساله بیل گردانی، جشن کار و تلاش

جشن بیل گردانی به عنوان نمادی از تلاش و همدلی همه ساله در بهار و در آستانه فصل آبیاری مزارع با حضور خود جوش گروههای مختلف مردم در شهر نیم ور محلات استان مرکزی برگزار می شود.

این جشن با قدمت حدود دوهزار ساله به عنوان نمادی برای تشکر الهه آب بوده و ریشه در فرهنگ آب و آبیاری و نمادی برای نشان‌دادن زور و پهلوانی به دشمنان بوده‌ و به اعتقاد مردم منطقه نیم‌ور این بازی آیینی، به برکت و زیادی آب کمک می‌کند.

مردم منطقه برای حفظ این رسم معنوی هر سال در مواقعی که مسیر جوی های آب توسط گل و لای و یا رشد گیاهان و علفهای هرز در ماه اسفند و اوایل فصل بهار مسدود می شده و آبرسانی به مزارع این شهر به کندی انجام می گرفته، با اعلام بزرگان شهر، مردم با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. 

 حضور پهلوانان در جشن بیل گردانی

پس ازلایروبی جویهای آب، بیل گردانان شامل ورزشکاران منطقه به نوبت، هفت بیل مخصوص اسبار باغ را در دو دسته چهار و سه تایی به یکدیگر بسته و بیل گردانان این بیلها را با مهارت و قدرت در دو جهت مخالف به صورت ضربدری بالای می چرخانند.

ورزشکاران یا بیل گردانان باید دو دسته بیل به وزن 32 کیلو گرم را بین پنج تا 30 بار بالای سر خود بچرخانند و در این هنگام با دعا و نیت به حرکت در آمدن هفت آسمان و نزول رحمت الهی قدرتمندی خود را برای مردم این منطقه به نمایش می گذارند
این جشن چندین روز طول می‌کشد، و قبل از شروع مراسم بیل گردانی، لایروبان همراه با بیل‌های خود رژه رفتن تا محل برگزاری جشن که بر روی سکویی مخصوصی در مرکز نیمور است، انجام میدادند.

ثبت بیل گردانی به عنوان اثر ملی

جشن بیل گردانی هم اکنون از جمله ورزشهای بومی محلی استان مرکزی و امسال به عنوان اثر معنوی استان در میراث معنوی کشور ثبت شده است.

این مراسم سنتی که نوعی ورزش باستانی و پهلوانی نیز محسوب می شود در شهر نیمور برگزار می شود . این مراسم در میدان اصلی نیمور برگزار می شود

جشن ازدواج در استان
این قبیل جشن ها اغلب به صورت جشن عروسی و خواستگاری در مراحل مختلف برگزار می شود. شیوه برگزاری این نوع مراسم در قیاس با سایر نقاط کشور تفاوتهایی دارد، به ویژه در مناطق روستایی که شامل خواستگاری، شیرینی خوران، عقدکنان، حنابندان و شب عروسی است.

در گذشته در کنار برگزاری عروسی برخی بازیهای محلی اجرا می شده که اکنون به مرور زمان این نوع شادی جای خود را به سرگرمی های نادرست و شادی های زودگذر داده است

http://www.mehrnews.com/fa

با توجه به قدمت بسیار زیاد این شهر، مردم این منطقه دارای آداب و رسوم ویژه به خود هستند. مرتضی فرهادیدر این باره می‌گوید:[۱۳]

«

نیم‌ور امروز برای خود شهری است، اما از آنجا که همه شهرهای امروز ما در حال تبدیل به قالبی یک شکل یک قواره‌اند... و همیشه نیز از هویت غنی فرهنگی بدور می‌افتند... دوست تر دارم نیم‌ور را به سیاق سنتی، قصبه‌ای بزرگ بنامم، چرا که هنوز چه در ساخت و مورفولوژیآن، چه ارزش‌ها و هنجارهای مردمان‌اش، چه در تولید کشاورزیو باغداری پر رونقش و چه در تأسیسات کهن آبیاری، جوی روبی شگفت آور، جشن آب (جشن پایان لایروبی) و بیل گردانیپهلوانانه و باستانی‌اش، رگه‌ها و رنگ و بویی از هویت فرهنگ بومی می‌توان یافت.

 »

 

آبرسانی و لایروبی

 

تصویری قدیمی از مراسم لایروبی مردم نیم‌ور

برخی از مورخان براین باورند که این رسوم نیم‏وری‏ها، نشات گرفته از اعتقادان زرتشتیان به اهورامزدا و تقدس آب است و این آیین را نوعی از آیین‌های ایزد آب‌ها می‌دانند.[۴۶]

از آنجا که این منطقه آب و هوایی گرم و نیمه کویری دارد، آب به عنوان عنصر اساسی برای کشاورزی در این منطقه مطرح است. فردی که به او میرنهریا میراب گفته می‌شود، مسئول تقسیم آب نهرهای منشعب از رودخانه لعل بارمیان اراضی کشاورزی است.[۴۷]

روش تقسیم آب، طبق اسناد بسیار قدیمی روستا که به سند مادرمعروف است تعیین می‌گردد. از اسناد آب همیشه سه نسخه در سه مکان مختلف، تهیه و نگهداری می‌شود تا امکان هیچ نوع دخل و تصرف در آن نباشد و مفقود نشود.[۴۷]طبق این سند، هر روز به ۲۴ قسمت تقسیم شده و به هر کدام از کشاورزان به اندازه وسعت زمین زراعی و میزان نیاز به آب، به صورت تصادفی یک ساعت خاص در روز و در هفته تعلق می‌گیرد که به صورت چرخشی تغییر می‌کند.

هر سال در مواقعی که گل و لای مسیر رودخانهٔلعل‌باررا مسدود می‌کند و یا در اواخر اسفند ماهو اوایل فصل بهارکه رشد گیاهان و علف‌های هرز باعث سختی آبرسانی به مزارع این شهر می‌شود، با تصمیم بزرگان شهر و اعلام همگانی دستیار میرآّب، مردم در مسجد جامعجمع شده و از آنجا به دشت‌ها و زمین‌های کشاورزی می‌روند و با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. کشاورزانی که در مراسم لایروبی شرکت نمی‌کردند، برایشان جریمه در نظر گرفته می‌شده تا این انسجام و نظم دقیق حفظ شود.[۴۷]

سپس بعد از اتمام کار، همگی به برپایی جشن آبدر میدان روستا[۴۸]می‌پردازند.[۴۹][۵۰]در این مراسم، کشاورزان روستا به صورت ارتشیمجهز به بیلو الاغبه رژهٔ نمایشی می‌پردازد.[۵۱]این جشن مخصوص اهالی که به صورت طنز و هجو برگزار می‌شود،[۵۱]همراه با نوای سرناو سنجدر برابر زنان روستا و ارباب روستا اجرا می‌شده‌است.[۴۷][۵۱]

امروزه در نیم‌ور دیگر این مراسم با این کیفیت برگزار نمی‌شود، زیرا کف نهر در سال‌های اخیر بتون شده‌است و دیگر لایروبی سالانه‌ای در کار نیست.[۴۷]امروزه این مراسم فقط در مواقعی که رشد گیاهان مانع آبرسانی شود انجام می‌شود.

عزاداری محرم و نخل برداری

عزاداری سنتی در نیم‌ور؛ مردی در لباس یک شیرپارچه‌ای رفته و به عنوان نمادی از همدردی همه موجودات زنده با کاروان اسیران و خاندان حسین ابن علیبعد از کشته شدن در کربلاهمراه با کاروان نمادین حرکت می‌کند و بچه‌ها را نوازش می‌کند.

در ماه محرممردم این شهر که عمدتا شیعههستند اقدام به برپایی عزاداری می‌کنند. ظهر عاشورا با تجمع در امامزاده صالح بر سر آرامگاه شهدای جنگ تحمیلی حاضر می‌شوند.[۶۲]در عصر روز عاشوراو با حضور عزاداران، مراسم نخل برداریو تعزیه خوانیبرگزار می‌شود. این نخل نشانه تابوت حسین پسر علیاست و قدمت آن به دوران صفویهباز می‌گردد.[۶۳]

جیغون

از دیرباز در این شهر کسانی بودند که اخبار هر روزه را از روی پشت بام و با صدای بلند به اطلاع

مردم می‌رسانند. این اخبار شامل، مرگ اهالی شهر، برگزاری مراسم و نظیر اینها بوده‌است. به این افراد، «جیغون» می‌گویند. یعنی کسی که با جیغ و با صدای بلند اخبار را به اطلاع مردم می‌رساند.[۴۷]

بازی های محلی

رئیس هیات ورزشهای بومی و محلی و روستایی استان مرکزی از شناسایی ۱۶۰بازی بومی و محلی در این استان خبر داد.

" محمد رسول کلهر " روز یکشنبه در گفتگو با ایرنا افزود: این بازیها در انجام یک تحقیقات شش ماهه این هیات شناسایی شدند.

وی، "الک دولک"، "حمام کمرمک"، " کمربندبازی"، " قیش بازی"، "زو(کبدی)" ، " لنگی (الختر) "، " کلاه پران"، " کوشک"، " کوشک ملاقی"، " دوغ دوغ "، " چوب گل "، " گورو خوشو"، " خورس پران " و " خروس گیران" را از بازیهای بومی و محلی استان مرکزی نام برد.

وی، "توماقه " شال بازی"، " بیل گردانی"، " دست به چاله"، " بدو"، "هفت سنگ"، " جو در

غوبیل"، " سوار سوار پیاده سوار"، " کشتی محلی"، "دستمال بازی" و " چوب بازی" را از دیگر بازیهای بومی این استان عنوان کرد.

کلهر افزود: این بازیها در فصلهای مختلف سال توسط روستائیان برای پرورش روح و جسم انجام شده و استقبال از آنان نیز رضایت بودده است.

وی گفت: این هیات در نظر دارد با مشارکت روستائیان این بازیها را احیاء کند و ویژگیهای آنان به صورت علمی بیان شودکه که درتحقق آن حمایت مسوولان به ویژه رسانه‌های جمعی ضروری است.

http://hajirezvan.blogfa.com

ازى‌هاى استان مرکزى عبارتند از:
اره تیشه، اَقبول‌بازی، بازى مخصوص ماه رمضان، تندور گرمه (تنور گرم)، تو (توپ‌بازی)، تیل وازی، چارتقی، خاله رورو، داد دارک وازی، دوز وازی، قایم قایمک، کلاوَردارَک، کمربندبازی، گام وردار، گوى چفته، گوى چفته، لوس‌بازی، وینه‌کبودو ...

چارتقیان( آشتیان)

بازیکنان به دو گروه پنج نفرى تقسیم مى‌شوند. چهار نفر از بازیکنان یک گروه خم شده و هریک از آنها با دست‌هاى خود کمر دو بازیکن پهلوئى خود را مى‌گیرد. نفر پنجم هم محافظ آنها مى‌شود. افراد گروه دیگر مى‌کوشند که بر پشت آنها سوار شوند ولى محافظ آنها (گروه خم‌شده) سعى مى‌کند با پا آنها را زده و مانع شود و اگر بتواند یکى از افراد گروه مهاجم را با پا بزند، جاى دو گروه عوض مى‌شود. اگر آن پنج نفر بتوانند بدون ضربه خوردن سوار خم‌شدگان بشوند، استاد مراقب است که اگر پاى یکى از آنها به زمین برسد، او را با پا بزند . در چنین صورتى نیز جاى دو گروه عوض مى‌شود .

خاله رورو (اراک)

داستان معروف زنى است که باردار است و در مورد دوران باردارى او با خاله که محرم اسرار او است دردل مى‌کند و در این درد‌دل‌ها ماه‌هاى باردارى خود را مى‌شمارد تا زمان وضع حمل مى‌رسد و ماما مى‌آید و بچه را به‌دنیا مى‌آورد. در اغلب روایت‌ها از اینجا به‌بعد شعرها جنبه ٔ سرگرم‌کننده پیدا مى‌کند و نشان مى‌دهد که اصلاً بچه‌اى در کار نبوده است. ولى در روایت اراک بچه قنداق مى‌شود و دور گردانده مى‌شود و از شباهت او به پدر وى سئوال مى‌شود . '

غضنفر بگونه، برنج دونه دونه، تو بگى به کى مى‌مونه؟ به عمه ٔ کورش مى‌مونه '

گندم گل گندم  اراک

بازیگر، نقش کشاورزى را ایفاء مى‌کند که از ابتداى کاشت تا مراحل داشت و برداشت محصول گندم را همراه با شعر، ضرب و رقص مجسم مى‌نماید. سپس گندم‌ها را کیسه کرده، به آسیاب برده و آنها را آراد مى‌کند. جمعیت حاضر در مجلس در مراحل خاصى که بازیگر اصلى همکارى آنها را طلب مى‌کند با او همراهى مى‌کنند به‌خصوص در تکرار بند: 'گندم گل گندم گل گندم ' .

http://www.rasekhoon.net/forum

ش‌های محلی استان مرکزی        

آش جو (ترخینه جو):

از آش‌های مرسوم، یکی آش جو است که با کمی ‌تغییر در بیشتر شهرستان‌های استان تهیه می‌ شود. مواد اصلی آن جو به صورت پوست کنده یا نیم کوب یا بلغور آن است و حبوباتکه شامل نخود ، لوبیا وعدساست. در بعضی مناطق سبزی هم دارد که شامل تره، جعفری، اسفناج،گشنیزو شوید است و به دلخواه، چغندرنیز اضافه می ‌کنند.

روش پخت این آش به این صورت است که یک روز قبل، حبوبات و جو را در آب خیس می کنند. سپس صبح روز بعد حبوبات و جو را بار می‌ گذارند و در صورتی که از سیرابی استفاده کنند، سیرابی را هم به آنها اضافه می‌ کنند. بعد از مدتیسبزی و چغندر را اضافه ‌کرده و در آخر کشک و پیاز داغ و گاه پونه یا نعناع داغ را اضافه می ‌کنند. نمک و زردچوبه را در هنگام پخت داخل آش می ‌ریزند.

آش شیر (ترخینه شیر): 

این آش از ترخینه شیر (گندم نیم‌کوب که در شیر پخته شده و بعد خشک شده است) تهیه می ‌شود. مواد دیگر آن، سیب زمینی ، پیاز داغ، نمک و زردچوبه است. این خوراک بیشتر به عنوان صبحانه مصرف می ‌شود و با نان خورده می‌ شود.

آش حلیم:

این غذا با حلیم متفاوت است و خاص شهرستان دلیجان است. حلیم شامل بلغور و گوشت است، در حالی ‌که آش حلیم، حبوبات نیز دارد، یعنی از بلغور، حبوبات (نخود، لوبیا و عدس) و گوشت

تهیه می ‌شود که خوب می ‌پزند و بعد آن را می‌ کوبند. وقتی آش، حالتی به هم آمیخته و سفت به‌ خود گرفت، آن را روی نان می ‌ریزند و می ‌خورند.

آش انار:

این آش از بلغوری تهیه می ‌شود که یک روز در آب انار خیسانده شده و بعد در آن جوشانده می‌ شود. حبوبات را جدا می ‌پزند و بعد سبزی آش را به آن اضافه ‌کرده و در آخر بلغور با آب انار پخته شده را داخل آش می‌ ریزند.

نوع دیگر آش انار که در تفت پخته می‌ شود، همان آش رشته یا آش جو است که قاتق آن به ‌جای کشک ساییده شده، انار به ‌صورت دانه انار خشک شده یا رب انار است.

آش بی‌بی‌ سه‌شنبه:

این آش بیشتر جنبه نذری دارد. به ‌طوری‌ که یک داستان نیز پشتوانه آن است و طبق این داستان زنان این آش را نذر می‌ کنند و حاجت می ‌گیرند.

مواد آش عبارتند از: نخود، لوبیا، عدس، بلغور و گوشت که البته بیشتر در اراک رایج است و در مناطق دیگر آشی به این نام نیست، بلکه برای نذر سفره بی‌بی‌سه شنبه، کاچی می‌ پزند و حداکثر آش رشته هم سر سفره می ‌گذارند.

آش خیار:

این آش در شهریور ماه که فصل خیار چمبر است، تهیه می‌ شود. مواد آن شامل بلغور، نخود، لوبیا و خیار چمبر است که آن را خرد می‌ کنند و داخل حبوبات پخته شده می ‌ریزند. این آش را با

کشک، نعناع، سیر و پیاز داغ می‌ خورن http://www.tebyan.net/indeپاسخ تبیان :

پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : Bottom of Form

غذا

تتالی٬ (ته تالی)٬ غذای بسیارخوشمزه اراکی
موادلازم: گوشت چرخ کرده 250 گرم٬ پیازمتوسط رنده شده 2عدد٬ گل پونه یک قاشق غذاخوری٬گوجه فرنگی 3عدد٬ نمک وفلفل وزردچوبه به اندازه کافی
طرزتهیه: موادفوق راباستثنای گوجه فرنگی باهم مخلوط کرده خوب ورزمیدهیم . بعدتاوه مناسبی راکه گنجایش این مقدارگوشت راداشته باشدفقط کمی چرب میکنیم ومخلوط فوق رامثل کوکو کف تاوه ریخته وآنرابادقت صاف ومرتب میکنیم ٬ حالا آنراروی شعله ملایم گازگذاشته ودرتاوه رانیزمی بندیم .چنددقیقه صبرمیکنیم تایکطرف آن خوب خودش رابگیردوآب بیاندازد سپس دررابرداشته واگردوست داشتیم آنرامثل کوکوبرش میدهیم وبرمیگردانیم تاطرف دیگرنیز خودش رابگیرد (یاهمانطوریک تکه آنرابرمیگردانیم ) .بعدگوجه ها رانصف کرده وروی گوشت می چینیم ودولیوان آب اضافه میکنیم ودرآنرامیگذاریم تاخوب بپزدوجابیفتد درحدودنیمساعت .درانتها باسلیقه خودتان میتوانیدآب آنرازیاد وکم ویاحتی بدون آب تهیه کنید.
نکات:
- میتوانیدازهمان ابتداگوشت رامثل کتلت تهیه کرده وته تاوه بچینید.
- ازسبزی های معطردیگری مثل آویشن ٬ سوسنبر٬کاکوتی ویاجعفری خردشده نیزمیتوانیداستفاده کنید.
- اگرازگوجه استفاده نکردید بجای آن از2قاشق رب وزعفران هم میتوانیداستفاده کنید.
- این غذادرواقع نوعی کباب تاوه ای فعلی است که میتواندباکته نیزمصرف شود.

** این نام ازآن جهت برای این غذاانتخاب گردیده که درگذشته به ماهی تابه ( تالی )می گفته اندوچون

http://www.ashpazonline.comگوشت راته تالی می خوابانده اندبه آن تتالی میگویند

آبـگوشــت کشـک (غذای محـلی شـهر اراک)

مواد اولیه :

 

  • گوشت گوسفند – نیم کیلو
  • نخود – نصف لیوان
  • پیاز بزرگ – دو عدد
  • سیب‌زمینی متوسط – سه عدد
  • کشک ساییده – ۲۵۰گرم
  • آب – ۵/۱لیتر
  • نعنا داغ – به میزان لازم
  • زردچوبه – به میزان لازم
  • گل زرد – جهت تزئین
  • نمک و فلفل – به میزان لازم

طرز تهیه :

گوشت را به همراه نخود، پیاز ، زردچوبه و نمک و فلفل در آب می‌پزیم. سپس سیب‌زمینی‌ها را اضافه کرده و نیم ساعت دیگر پخت را ادامه می‌دهیم. در ظرف دیگری روغن را داغ کرده، نعنا را به آن اضافه می‌کنیم (مقداری از این نعناداغ را برای تزئین کنار می‌گذاریم کشک را که قبلا آب کرده‌ایم درون ظرف نعنا داغ می‌ریزیم.

وقتی یک جوش زد آن را از روی حرارت برمی‌داریم و به ظرف آبگوشت اضافه می‌کنیم. آنگاه با باقی‌مانده نعنا داغ و گل زرد تزئین می‌نماییم.

برای تهیه کوبیده می‌توان گوشت را همراه سیب‌زمینی کوبید یا آنها را جدا میل کرد.

http://www.noorsabet.com

موقعیت اقتصادی

بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی به ترتیب اهمیت اساس اقتصاد استان را تشکیل می‌دهد. از جمله صنایع مهم این استان می‌توان به صنعت ماشین‌سازی، هپکو، کابل‌سازی، آلومینیم سازی، واگن‌سازی، قند، صنایع دستی و شهرک صنعتی کاوهاشاره کرد

صنایع دستی

در اکثر شهرستان‌های استان مرکزی صنایع مختلف دستی وجود دارند که عمدتاً خاص عشایر منطقه‌اند. عشایری که در محدوده استان زندگی می‌کنند، بومی منطقه نیستند و اکثر آنها از نواحی دیگر به این منطقه مهاجرت کرده و سکنی گزیده‌اند. مهم‌ترین گروه‌های ایلی استان شامل شاهسون‌ها، ایل کله‌کویی، ایل میش مس (مست)، ایل خلج، ایل راوه و ایل کرد (کلهر) هستند که به ویژه زنان و دختران انواع صنایع دستی را در آن‌ها تولید می‌کنند. مهم‌ترین صنعت دستی استان فرش است که فرش ساروق از شهرتی جهانی برخوردار است.

علاوه بر آن گیوهکه نوعی پاپوش دست‌دوز تولید شده از نخ‌های قالی‌ست، از جمله صنایع

دستی در خور توجه این استان است که در سنجانو وفستولید می‌شود

سوغات

.فتیر -ترخینه   -باسلوق  -کشمش سبز  -صابون محلی  -شیره انگور  -گوش فیل

محصولات کشاورزی

 

·         غلات شامل گندم، جو، ذرت دانه‌ایو...

·         حبوبات

·         پنبه

·         چغندرقند

·         محصولات جالیزی مانند خربزه، هندوانه، خیارو...

·         نباتات علوفه‌ای

·         میوه مانند انار٬ سیب، به، هلو، شلیل، آلو، توتدرختی و فرنگی و...

·         گیاهان دارویی [۴]

نقات دیدنی

 

بازار اراک

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

شهرستان آشتیان: قلعه تاریخی مستوفی الممالک، دفترخانه تاریخی معتمدالایاله

شهر اراک: مدرسه و مسجد سپهدار، روستای تاریخی هزاوه (زادگاه امیرکبیر)، حمام تیخی و موزه چهارفصل، بازار اراک، چشمه چپقلی، مقبره شاه قلندر انجدان و...

شهرستان تفرش:آرامگاه پروفسور حسابی، امامزاده در بی بی، مقبره ابوالعلی، مسجد شش ناوه، چشمه‌های آب معدنی گراب، آب انبار بلور، تکیه زاغرم تفرش و..

·         شهرستان خمین: منزل امام خمینی، قلعه سالار محتشم، امامزاده ابوطالب، مسجد جامع خمین و...

·         شهرستان ساوه: مناره و مسجد جامع ساوه٫ قلعه دختر (ساوه)، پل سرخده، کاروانسرای باغ شیخ، تپه تاریخی آوه، قاعه الویر، امامزاده سید اسحاق

·         شهرستان محلات:سرستون‌های آتشکده خورهه، غار آزادخان، چشمه وزوان، مسجد جامع محلات، امامزاده ابوالفضل، مجتمع آب گرم محلات و مراکز تهیه گل و گیاه.    

·         شهرستان کمیجان: غار قلعه جوق (وف

·         شهرستان دلیجان: غار چال نخجیر، کاروانسرا و پل شاه عباسی (دوهک)، سد پانزده خرداد، مجموعه تاریخی نراق، امامزاده یحیی نراق و...   

·         شهرستان زرندیه (مامونیه): یخچال مهدی آباد، مسجد اعظم چلسبان، آبشار چناقچی علیا، امامزاده منصور ابن موسی بن جعفر، مقبره اشموعیل نبی، امامزادگان اهلعلی و سهلعلی(سید باوقار)،کلیسای حضرت مریم چناقچی و ...  

·         شهرستان شازند: چشمه بلاغ حک، سراب عمارت [۴]

شهرستان فراهان دارای تکیه تاریخی و امزادهاحمد ابن علی

http://fa.wikipedia.org/wiki

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:24 | نظر بدهید

استان مرکزی : شهرستان ها , اراک , تاریخچه , جاذبه ها , صنایع ...

شهرستان ها

اراک

اَراکبه عنوان پایتخت صنعتی ایران یکی از کلان‌شهرهای ایرانو مرکز استان مرکزیاست. سرزمین های اطراف اراک در روزگار کهن عراق نام داشت که در بعد از تسلط اعراب بر ایران در ۶۵۱ میلادی عراق عجمنامیده شد. این منقطه بخش پهناوری از نواحی مرکزی فلات ایران را در بر می گرفت. اراک با جمعیتی برابر با ۴۳۸٬۳۳۸ نفر[۱]قطب جمعیتی استان و پانزدهمین شهر پرجمعیت ایران به حساب می‌آید.[۲]شهرستان اراکدر جنوب غربی تهرانو در فاصله ۲۸۸ کیلومتری آن قرار دارد. این شهر از شمال به شهرستان فرمهین، از شمال غربی به همدانو از مغرب به شهرستان ملایر، بروجرد، و الیگودرز، از شرق به محلاتو از شمال شرقی به تفرشو آشتیانمحدود می‌باشد.[۳]اراک زادگاه مشاهیر بزرگی

همچون امیرکبیراست. این شهر که در گذشته سلطان آباد نام داشته نسبت به بسیاری از شهرهای ایران شهر جوانی محسوب می شود، بطوریکه تاریخ بنیانش به دوران قاجارباز می‌گردد.

نام گذاری

اراک در گذشته سلطان‌آباد نام داشت.[۴][۵]یکی از اهداف بنای شهر، ایجاد مرکزی نظامی و

قلعه‌ای جنگی در بین بخشهای، فراهان، دولاخور، کزاز، سربند، چرا و کاپله با چاپلق بوده‌است؛ از اینرو نخست نام شهر یا قلعه نو بنیاد «

قلعه سلطان آبادٍ» گذاشتند و پس از چندی واژه «قلعه» حذف گردیده و این شهر فقط با نام

سلطان آباد نامیده می‌شد. در قرون اولیه اسلامی پس از تسلط بر حکومت ساسانیان، تیسفونو دیگر بخشهایی از ایران که اطراف پایتخت ساسانی بودند یعنی نواحی بین دو رود دجلهو فراترا عراقنام نهادند و در قرن دوم اسلامی هم ناحیه بین همدان، ریو اصفهانرا عراق عجم می‌نامیدند. بمرور زمان «سلطان آباد عراق» به شهر عراق تبدیل گردیده تمام اسناد موجود تا سال ۱۳۱۷ خورشیدی که در دست است نام این شهر عراق بوده‌است. این شهر در دوره رضاشاهاراک نام گرفت. درسال ۱۳۱۷ هنگام بهره برداری راه آهن سراسری ایرانو اتصال راه آهن شمال و جنوب بود که کلیه ایستگاههای راه آهن شمال تا جنوب را با نام شهرها و روستاهای کنار آنها نامگذاری نمودند، که از آن سال نام این شهر از عراق به اراک تبدیل شده‌است.

برای واژه «اراک» معانی گوناگونی ذکر گردیده ‌است که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از: پایتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. بعضی کلمه «اراک» را برگرفته از ایراک که معرب آن کلمه عراق است، دانسته‌اند. زیرا در دوره‌های باستان به مرکز فلات ایران، ایرانستان و ایرانک گفته می‌شده و در دوره اسلامی و بخصوص از قرن یازدهم میلادی مسالک و ممالک نویسان و جغرافی نویسان مسلمان منطقه یا سرزمین اراک را بصورت معرب و عربی شده آن عراقتبدیل کردند.ولایت اراک منطقه وسیعی را شامل می‌شد جفرافیا نویسان عرب بخش غربی را که منطبق با مناطق صحرایی (فلات)عراق امروزی بغیر از کردستان بود را اراک عرب(عراق عرب)نامیده و بخش شرقی را اراک عجم (عراق عجم)نام گذاری نمودند که شامل استانهای فعلی اصفهان - اراک- همدان و مناطق شرق سلسله جبال زاگرس می شود. در دوره رضا شاه نام قدیمی را برگرداندند اما این نام صرفا به بخش سلطان آباد اطلاق می شد. حدود ۷۰۰ سال ادبیات فارسی تحت تاثیر تلفظ عربی بود و حروف پ. ژ. گ. ک چ و.. حذف و دگرگون می‌کردند.[۶]

تاریخچه

بنیان شهر اراک به دوره قاجارو پادشاهی فتحعلی شاهمی‌رسد. در اوایل سلطنت قاجار وسعت و جمعیت منطقه عراق عجم همواره باعث بروز ناامنی و اختلافات محلی می‌شد و این امر از لحاظ سیاسی و اقتصادی برای حکومت مرکزی مشکل ایجاد می‌کرد. در زمان فتحعلی شاه قشونی به نام عراق و سپهداری یوسف خان گرجیتشکیل گردید و فتحعلی شاه به فکر سربازگیری از مردم این سامان افتاد. یوسف خان گرجی از شاه تقاضا نمود که برای مرکز قشون قلعه‌ای نظامی احداث کند. به همین جهت تأسیس ساختمان اولیه شهر به‌صورت قلعه‌ای به نام سلطان آباد، شروع و در سال ۱۲۲۳ خورشیدی (۱۸۰۸ میلادی) به پایان رسید. اراک از معدود شهرهای ایران است که طبق نقشه ساخته شده است. تریزر، مهندس فرانسوی که به همراه ژنرال گاردان از سوی ناپلئونبه ایران آمده بود، اراک را مطابق شهر نیسفرانسهطراحی کرد.

اهمیت شهر با تکمیل راه آهن سراسری جنوب به شمال ایران در سال ۱۹۳۸ افزایش می‌یابد که در طول دوره جنگ جهانی آب و سوخت در اینجا انبار می‌شده است.[۷]شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بوده بازار کنونی اراک شبکه ارتباطی داخلی این دروازه‌ها بود و راه‌های اصلی و خارجی از این دروازه‌ها آغاز می‌شد. این دروازه‌ها عبارتند از:

 

باغ ملی اراک، سال ۱۳۴۸

  • دروازه شهرجرد در مشرق  -دروازه رازان در شما ل -دروازه حاج علینقی در غرب -دروازه قبله در جنوب

با عبور راه آهن از اراک و احداث خیابان و گذرگاه‌های جدید توسعه شهر در قسمت جنوب و جنوب غربی آغاز شد. براساس آمار کتاب ایرانشهر در سال ۱۳۲۰ ش، جمعیت اراک ۵۱۰۰۰ نفر بود. از این تاریخ اراک نیز مانند سایر شهرهای کشور توسعه یافت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای حفاظتی شهر برداشته شد و شهر اراک و نقشه منظم اولیه آن بی رویه رو به توسعه نهاد. موقعیت ترابری اراک از مهمترین عوامل توسعه شهر در سال‌های اخیر بوده ‌است.

آب و هوا

 

 

کوه سرخه، اراک

آب و هوای اراک خصوصیات اقلیمی فلات مرکزی ایرانرا داراست با زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک کوههای اطراف اراک و دریاچه میقانو دشت فراهاندر آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگیهای به آن بخشیده‌است. ابرها و جریانات غربی در پاییز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در ارتفاعات مغرب منطقه به خصوص رشته زاگرس از دست می‌دهد یک جبهه هوای سرد که در زمستان هوای اراک را اشغال می‌کند و بر اثر ارتفاعات اطراف وشاید فشار زیادی که دریاچه میقان ایجاد می‌کند مدت زیادی میهمان این منطقه خواهد بود.

آب و هوای اراک متغیر است زمستان‌ها، اکثراً طولانی و از ۴ تا ۶ ماه به درازا می‌کشد وبهار و پاییز فصول کوتاهی هستند تابستان در تیر و مرداد ظاهر می‌شود مدت روزهای یخبندان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز در سال‌های مختلف متغیر است میزان بارندگی در سال‌های مختلف متفاوت است و بین ۲۳۰تا ۶۳۸ میلی متر در سال می‌باشد متوسط بارندگی حدود ۳۰۰ میلی متر بوده‌است

گویش

اهالی اراک به فارسیو برخی به لهجه اراکیصحبت می‌کنند

سایر جاذبه‌های تاریخی

جاذبه‌های مذهبی

اقتصاد و صنعت

بخشی از خط تولید در کارخانه واگن پارساراک

استان مرکزی از جمله استانهای صنعتی کشور محسوب می‌شود، وجود صنایع مادر در اراک این شهر را به یکی از قطبهای صنعتی کشور مبدل کرده‌است. تاریخچه ایجاد صنعت با فناوری ماشینی دراستان مرکزی به‌اوایل دهه ۴۰ باز می‌گردد، نخستین کارخانه صنعتی استان، کارخانه قند شازنداست که بیش از نیم قرن سابقه دارد.[۱۷]شهر اراک دارای صنایع گوناگون فلزی، شیمیایی، نساجی، ساختمانی و غذایی است که برخی از این واحدها( مانند نورد آلومینیم، ماشین سازی، کمباین سازی و کارخانه واگن پارس ) از صنایع اساسی کشور به شمار می روند[۱۲]برخی از مهمترین مناطق و کارخانه‌های صنعتی استان عبارتند از:

 

:// www.psnco.com

معادن

در استان مرکزی ۱۱۲ معدن محتلف وجود دارد که بیشترین آن مربوط به مصالح ساختمانی است، از مهمترین معادن استان مرکزی می‌توان از: سنگ آهن در شمس آباد اراک، معادن سرب، روی، منگنز، بارتیتین، سنگ تراورتن، گچو سنگ نمکرا می‌توان یاد کرد. در اطراف شهر نیمورمحلات معادن تراورتنبسیار زیاد است

میدان باغ ملی در شب

اراک دارای یک فرودگاه بین المللی می‌باشد اما تاکنون این فرودگاه تنها ویژه پروازهای داخلی و هواپیماهای متوسط و ترابری و نظامی بوده‌است و امکان نشستن هواپیماهای پهن پیکر را ندارد.[۱۸][۱۹]

راه آهن

اراک از دیرباز در مسیر راه آهن سراسری شمال به جنوب ایران قرار گرفته ‌است و راه آهن نقش مهمی را در ایجاد شهر اراک داشته‌است.این اداره سرپرستی بیست ایستگاه و خط راه آهن را که از ایستگاه محمدیه تا دورود به طول ۳۶۰ کیلومتر در سه استان مرکزی، قمو لرستانقرار گرفته است را بر عهده دارد.

راه آهن اراک-ملایر به طول 90 کیلومتر و هزینه اعتباری بالغ بر یک هزار و 250 میلیارد ریال در مهر سال 1390 افتتاح شده است که بخشی از پروژه راه آهن غرب کشور به شمار می رود.

پروژه راه آهن غرب کشور از اراک شروع شده است و شهرهای نهاوندو ملایراز استان همدانرا به شبکه ریلی متصل می‌کند. ادامه این مسیر ریلی در استان کرمانشاهاز شهرهای صحنه، کرمانشاهو اسلام آباد غربعبور کرده و در مرز خسروی به کشور عراقوصل می شود.[۲۰][۲۱][۲۲]

پایانه مسافربری

اراک دارای سه پایانه به سراسر کشور و استان مرکزی می‌باشد. مرکزی:که در مجاورت هتل 5 ستاره امیرکبیر است. شمال(فراهان):که واقع در شمال شهر اراک و در مجاورت میدان فراهان است. جنوب(غدیر):که واقع در جنوب شهر اراک و در مجاورت میدان انقلاب است.[۲۳]

جاذبه‌های تفریحی

شهربازی لاله

شهربازی و پارک لاله یکی از جاذبه‌های اراک است. این شهربازی که در سال ۶۹با سرمایه بخش خصوصی افتتاح گردید دارای سه لونا پارک، رستوران و سایر خدمات تفریحی و رفاهی است. این مکان در ساعت‌های اوج شلوغی پذیرای تا ۲۰ هزار نفر بازدید کننده‌است.[۲۷]

مجموعه طوفان

این مجموعه بزرگترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه در کیلومتر هفت بزرگراه امام خمینی اراک است که در حال ساخت و تکمیل شدن است. این شهربازی در زمینی به مساحت ۱۱۰ هزار متر مربع و زیر بنای ۲۲۰۰۰ متر و در دو فاز دارای بخشهایی مانند پیست کارتینگ، رستوران، سوئیت اقامتی، استخر، هتل، سینما و غیره خواهد بود.[۲۸][۲۹]

پارک‌ها

 

منطقه گردو در زمستان

  • پارک امیر کیبر - پارک لاله-پارک الغدیر-پارک شقایق-پارک کلاله-پارک آزادی-پارک جنگلی شهید باهنر-پارک دانشجو-بوستان بهاران-پارک پائیزان-بوستان دانش آموز-پارک ماشین سازی-پارک پونه-بوستان رنگین کمان-بوستان سوم خردادبوستان بارا-بوستان ولایت-پارک شهدای گمنام-ارک ایرالکو-پارک شهر-پارک ملت-پارک جنگلی شهید رجایی-پارک جنت-پارک گلبرگ

جای‌های فرهنگی

سینما

بزرگترین سینمای کشور با نام سینما استقلال در شهر اراک قرار دارد. این سینما که ظرفیت مناسب آن به بیش از 900 صندلی می رسد، پس از هشت سال تعطیلی، به مرکز فرهنگی، هنری و سینمایی تبدیل شده است.[۳۰][۳۱]علاوه بر سینما استقلال، این شهر دارای 3 سینمای دیگر است که از بین آنها 2 سینمای «فرهنگ» و «عصرجدید» فعال هستند و سینمای شهرصنعتی تعطیل شده است. سینما فرهنگ یکی از سه سینمای فعال اراک قدمتی بیش از ۵۰ سال دارد.[۳۲]

صدا و سیما

صدا و سیمای مرکز اراک در سال ۱۳۶۲ به عنوان یک دفتر خبری آغاز کرد. در آبان ماه سال ۱۳۶۵ فعالیت رسمی مرکز با نصب و بهره برداری از یک فرستنده یک کیلو وات رادیویی با پخش برنامه‌های خبری توسط واحد اطلاعات و اخبار آغاز شد. در سال ۱۳۷۹ با بهره برداری از شبکه صدای استان مرکزی با سه استودیوی تولید و پخش روزانه ۱۸ ساعت برنامه تهیه و پخش می‌شود که این برنامه‌ها با یک فرستنده یکصد کیلو وات در تمام مناطق استان مرکزی و قسمتی از استانها هم جوار قابل دریافت است. در سال ۱۳۸۲ شبکه استانی سیما (شبکه آفتاب) به عنوان بیستمین شبکه استانی ایران شروع به کار کرد. این شبکه هم اکنون روزانه 15ساعت برنامه پخش می‌کند.[۳۳]

نشریه‌ها

در اراک و استان مرکزی دو روزنامه، ۱۱ هفته نامه و ۷ ماه‌نامه منتشر می‌شود. روزنامه‌های مانند روزنامه سرچشمه، روزنامه نوید، هفته‌نامه‌های عطر یاس [۳۴]شهاب، لاله سرخ، آوای خمین، راوی،

شمس استان مرکزی، صبح خمین، نامه امیر، مجنون، آرمان جوان، چشم براه، گل یاس، مدینه گفتگو، دو هفته نامه یاقوت سرخ ساوه و ماهنامه‌هایی چون گلهای ساوه، عهد جاوید، وهم سبز، آشتیان، بصیرت، راه دانش و صحیفه پاکدلان در استان مرکزی یا اراک منتشر می‌شوند

پیست اسکی شازند

در ۵۵ کیلومتری جنوب غربی اراک و ۱۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا، دامنه های شرقی زاگرس این پیست را در دامن خود جای داده است. این پیست دارای مسیر اسکی به طول ۶۰۰ متر و طول کلی ۵ کیلومتر و دارای سه دستگاه تله سیژ، رستوران، تجهیزات برفروبی و ساختمان اداری است.[۴۴]

صنایع دستی

قالیدر اراک به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی کرمان بود از انواع قالی مشهور اراک می توان به قالی ساروق اراک اشاره نمود که از لحاظ استحکام و نقشه های منحصر به فرد و نوع خامه(پشم) استفاده شده، شهرت جهانی دارد. از دیگر صنایع دستی اراک می‌توان به گیوهدوز اشاره کرد

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:21 | نظر بدهید

استان مرکزی : آشتیان ...


آشتیان

 آشتیان یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران است آشتیان از شهرهای تاریخی ایران است چنان که نام این شهر که در واقع تغییر یافته آتشدان است در زمان زرتشتیان و ایران باستان نامگذاری شده‌است. این شهر در موقعیت جفرافیایی به طول ۳۴ و عرض ۳۳ قرار دارد. جمعیت‌شناسی جمعیت این شهر در سال ۱۳۷۵، ۸۰۰۰ نفر گزارش شد. اما اکنون جمعیت آن گسترش یافته‌است. عمده دلیل این افزایش جمعیت سیر جمعیت دانشجویان از سرتاسر کشور به دانشگاه آزاد این شهر است. آب وهوای آشتیان در زمستان‌ها سرد وخشک ودر تابسان‌ها معتدل و مطبوع است. از محصولات کشاورزی این منطقه میتوان به گردو، بادام، انگور، توت، سیب، گندم و.... اشاره کرد.محصولی که به سبب آن آشتیان معروف شده‌است صابون سنتی این شهر است که کماکان به همان نحو تولید میگردد. محلات معروف این شهر عبارتند از: صادق بیک، مازری، باغچه حلاری، اقازیارت، محنت آباد، بازار، دشت، گلشن، حسن آباد، شهرک سجادیه، شهرک جوادیه، لاقه وکله پشته میباشد. این شهر جزو قدیمی‌ترین شهرهای ایران می‌باشد که از تاریخ کهنی بهره می‌برد و در زمان پیش از اسلام نیز منطقه معمور وآبادی بوده‌است. ولی متاسفانه به دلیل بی توجهی مردم ومسئولین وقت بسیاری از بناهای قدیمی این شهر شامل ۱۵ آتشکده و۷ قلعه آب‌انبارهای قدیمی سردرهای منقش و زیبا حمامی معروف به حمام آقا در طول سالیان مختلف ویران شدند تا تنها از آن همه تاریخ فقط نامی در کتابها موجود باشد. اهالی شهر آشتیان فارسی‌زبان می باشند اما گویش آشتیانی که از گروه زبان‌های ایران مرکزی است تا چند دهه پیش متداول بوده و امروزه به ندرت توسط کهنسالان به‌کار می‌رود.[۲] نام شهر آشتیان در آغاز ابرشتگان و بعد ابرشتجان نام داشته. همین نام بعدها به صورت آشتیان درآمده‌است.[۳] نام ناحیه‌ای که آشتیان در آن قرار دارد در قدیم وَرَه (وَرَّه) بوده‌است.[۴] جغرافیا شهر آشتیان در منطقه‌ای سردسیر در حاشیه کوههای تفرش و مشرف به ارتفاعات زاگرس از طرف غرب واقع گشته و به همین خاطر دارای آب و هوای نسبتاً سرد و کوهستانی در زمستان است و در تابستان ییلاق خوبی برای گردشگران است. یکی از روستاهای آن به نام آهو بوده که ییلاق آشتیان می‌باشد. آب آشامیدنی شهرستان آشتیان سالهای زیادی از مسائل مهم و بغرنج شهرستان آشتیان به حساب می‌آمد که در سالهای اخیر برطرف شد. علت عمده این مشکل ارتفاع زیاد آشتیان از سطح دریا(۲۱۲۰ متر) وپایین بودن سفره‌های آب زیر زمینی می‌باشد کهباعث دسترسی مشکل به این منابع آب میباشد سرشناسان میرزا محسن آشتیانی محمدحسن آشتیانی، از روحانیون بزرگ شیعه میرزا حسن آشتیانی، از علمای موثر در تحریم تنباکو عباس اقبال آشتیانی، مورخ، ادیب و نویسندهٔ معاصر ایرانی عبدالعظیم قریب گرکانی، ادیب معاصر ایرانی و بنیان‌گذار دستور زبان فارسی نوین محمد قریب، از اولین پزشکان متخصص طب اطفال در ایران و بنیان‏گذار طب نوین اطفال در ایران عبدالکریم قریب گرکانی، پدر علم زمین‌شناسیایران سعید کاظمی آشتیانی، رئیس پژوهشکده رویان میرزا مهدی آشتیانی، عارف و روحانی شیعه(فیلسوف شرق) پروین اعتصامی، شاعر معاصر ایرانی فرزند یوسف اعتصام الملک محمد مصدق نخست وزیر نامدار ایران فرزند میرزا هدایت‌الله آشتیانی وزیر دفتر ابوالحسن اعتصامی، نقاش، معمار، خطاط، و نویسنده یوسف اعتصامی، نویسنده، ناشر، و مترجم میرزا احمد آشتیانی، فقیه و فیلسوف سید جلال‌الدین آشتیانی، فیلسوف، عارف و نوازندهٔ صاحب‏سبک دوتار احمد قوام نخست وزیر دوره پهلوی مکانهای گردشگری آشتیان دارای دانشگاهی بزرگ و تازه تأسیس(۱۳۶۸) است که آرامگاه پدر علم زمین‌شناسی ایران دکتر عبدالکریم قریب گرکانیدر ورودی دانشگاه جای گرفته‌است. چنانچه در سالگرد فوت دکتر قریب، تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید زمین شناسی کشور جهت مراسم یاد بود به آشتیان سفر می کنند همچنین از جمله مکانهای گردشگری که افراد زیادی از شهرهای اطراف نظیر قم، تفرش، فراهان...جهت زیارت و گردش می آیند زیازتگاه و مرقد مطهر امام زاده بی بی فاطمه صغری است که در روستای سیاوشان در نزدیکی آشتیان قرار دارد. موزه و خانه پدری دکتر مصدق نخست وزیر نامدار دوره پهلوی بازار سنتی و قدیمی آشتیان آستانه   عکسی از امامزاده سهل بن علی آستانه توسط عکاس ناصرالدین شاه گرفته شده‌است، در سفر شاه به آستانه در سال ۱۳۰۹ (قمری) (۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸ خورشیدی). این به احتمال زیاد قدیمی‌ترین عکس از آستانه‌است و در حال حاضر در «میراث فرهنگی استان مرکزی» نگهداری می‌شود. آستانه شهری است در بخش مرکزیشهرستان شازند در استان مرکزی ایران.[۱] در ۷ کیلومتری این شهر یک پیست اسکی واقع شده‌است.[۱] تاریخچه این شهر در قدیم کرج نام داشت. از مهم‌ترین اماکن مذهبی این شهر از قدیم امامزاده سهل بن علی بوده‌است. شاه اسماعیل صفوی بیش از ۵۰۰ سال پیش دستور داد تا این آرامگاه (آستانه) را تعمیر کنند و پس از آن کرج را آستانه نامیدند.[۲] پرندک پَرَندَک از شهرهای استان مرکزی ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان زرندیه در مسیر آزادراه تهران-ساوهو راه‌آهن تهران-جنوبقرار گرفته است.[۱] جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۶٫۱۸۸ نفر بوده است [۲]. رودخانه شوراز نزدیکی جنوب این شهر می‌گذرد و در اطراف آن ناحیه صنعتی پرندک قرار دارد.[۱]شهرک صنعتی پرندک بیش از ۱۲۰ واحد صنعتی دارد.[۳] نام ایستگاه راه‌آهن پرندک، در قدیم رحیم‌آباد بود که این نام به تصویب فرهنگستان به خاطر نزدیکی به روستای پرندک، به نام ایستگاه پرندک نامیده شد.[۴]لغتنامه دهخدا واژه پرندک را «پشته و کوه کوچک در میان دشت» معنی می‌کند. تفرش تَفرِش یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران و مرکز شهرستان تفرش است. در دوران کهن استان مرکزی عراق نام داشت در زمان حمله اعراب و تسلط آنان بر ایران این استان پهناور را عراق عجم می‌خواندند نظامی شاعر نامدار ایران در وصف استان عراق ابیات زیادی سروده‌است. در دوران بعد از قاجار عراق به اراک تغییر نام پیدا کرده‌است. تفرش در شمال شرقی اراک واقع و در بین رشته کوههایی محصور است و اب و هوایی بسیار مطبوع دارد. شهر تفرش، مرکز شهرستان. در ارتفاع حدود ۸۷۸، ۱ متری، در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک و در مسیر جادة اراک ـ آشتیان قرار دارد. کوه‏های قشلاق و گندم کوه از شمال و منار و نقره کمر از جنوب شرقی شهر را محصور می‏کنند؛ به این دلیل گاهی از تفرش با نام «چال تفرش» نیز یاد می‏شود. این شهر حدوداً در ۲۲۰ کیلومتری تهران و ۸۵ کیلومتری شمال شرقیاراک و در مسیر جادهٔاراک-آشتیان قرار دارد[۲]. دیرینگی این شهر به پیش از اسلام می‌رسد و اغلب نام نخستین آن را «گبرش» می‏دانند که از «گبر» به معنی زرتشتی می‌آید. در دوران بعد از ورود اسلام و حاکمیت اعراب و زبان عربی بر ایران تفرش، طبرس نیز گفته شده‌است. روستاهای پیشین فَم و تَرخوران محله‌های اصلی شهر تفرش را تشکیل می‌دهند. دیگر روستاها که اکنون محله‌های این شهر هستند عبارت‌اند از: دادمرز، کهک، کوکان، دینجرد، طاد، آلویجان، قلعه محی الدین، طراران (بالا و پایین)، معین‌آباد، زاغَر و کوهین[۳]. میدان‌های اصلی شهر عبارتند از میدان فم (باغ ملی)، میدان آزادی، میدان مطهری و میدان شهرک. آرامگاه پرفسور محمود حسابی، بقعهٔ شاهزاده احمد (روستای کوهین)، و دانشگاه آزاد تفرش (در راه معین‌آباد) و دانشگاه صنعتی امیر کبیر، مسجد شش ناو از نقاط مهم شهر هستند. پیشینه محدوده فعلی تفرش جز متصرفات مادها، هخامنشیانو اشکانیانبوده از دوره ساسانیانقبور حوض گونه زرتشتیانو بعض قلاع به یادمانده‌است و بعد از آن در زمان طاهریانو صفاریانو سامانیانو آل بویهو غزنویاننیز با وجود عدم وجود آثار، جزو متصرفات آن به شمار می‌رفته در دورهٔساسانیانجزئی از حصهٔقبادبوده‏است. در دورهٔ خلافتعمرو همزمان با فتح اصفهان، کاشانو قمشهر تفرش نیز گشوده می‏شود. اما تا سالیان بعد، عدهٔزرتشتیاندر تفرش بسیار بوده‏اند. در دوره سلجوقیاننام تفرش به صورت طبرس رواج پیدا کرده وبرخی از بزرگان و علما خود رابه آن منسوب و مقلب نموده‌اند به طور مثال کنیه طبرسی ویژه رجال شیعه بوده و مورد اصلی آن نیز کتب امامیهاست و این انتساب با این که از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند، مشخص کننده نفوذ امامیهدر تفرش و رواج آن از دیرباز است. پس از رحلت حضرت معصومهدر قمو تبدیل شدن قمبه یکی از مراکز مهم شیعه، تشیعبه تفرش راه می‏یابد. چنان‏که حمدالله مستوفیدر سدهٔ هشتم، آن را شهری شیعه‏نشین معرفی می‏کند[۲]. در دوره خوارزمشاهتفرش دهستان در محدوده اقلیم عراق عجم (اراک)بوده‌است و در فاصله سال‌های ۷۴۰-۸۳۸ در حدود متصرفات آل جلایرمحسوب می‌شده‌است. از مغولانو تیموریانهیچ اثری در تفرش دیده نمی‌شود در اوایل دورهٔصفویهتفرش از شکارگاه‏های سلطنتی شاهان صفویشمرده می‏شده‏است. در زمان حکومت شاه عباس اولعده‏ای از سادات تفرشبه دربار صفویراه‏یافتند. این شاخه از سادات که به سبب در دست داشتن مهر حضرت سجادمعروف به میر مُهرداربودند، تا اواخر دورهٔصفویو تا زمان شاه سلطان حسینمنصب مُهرداری شاهان صفویرا حفظ کردند. تفرش در روزگار صفویهبویژه پادشاهی شاه عباس بزرگرو به آبادانی نهاده‌است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاههای حکومت صفوی نفوذ نمود تفرش در ایام سلطنت افشاریانتا سال ۱۲۱۸ جزو متصرفات ایشان بوده‌است تختگاه زندیانشیرازو خاک تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده‌است. و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تاسیس شده که نوجوانان در آن ه به فرا گرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریهاست که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره‌است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجاربه منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از ساداتبنی فاطمهتفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیانو فراهاناست ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است. در دورهٔ قاجاریه تعداد زیادی از اهالی تفرش به سبب سواد و خوش‏خطی به مشاغل دیوانی و منشی‏گری گمارده شدند. ابن مقفعبنای آن را به «طبرش بن همدان» نسبت داده‌است (قمی، ص ۷۸ـ ۷۹). ظاهراً در دورة ساسانیانجزو حصة قباد، که آن را «خورة قباد» می‌گفتند، بوده است؛ چنانکه حسن بن محمد قمیدر تاریخ قم (ص ۹۱) به تپه‌ای در قممشرف بر تفرش به نام «تلّمآستر»، که یکی از سیزده تفریحگاه «مملکت قباد» بوده، اشاره کرده‌است. ظاهراً در دورة خلافتعمربن خطاب (۱۳ـ۲۳) هم زمان با فتح قمو اصفهانو کاشان، تفرش نیز فتح شد (رجوع کنید به بلاذری، ص ۳۰۵ـ۳۰۶). در قرن دوم تفرش یکی از رستاقهایقمبود (رجوع کنید به قمی، ص ۲۶۳). در زمان هارون الرشید (۱۷۰ـ۱۹۳) سلمة بن سلمه همدانیرستاقتفرش و مزارع آن را به مهاجران عرب اشعریواگذار کرد (همان، ص ۲۶۳). در قرن سوم، یعقوبی (همانجا) نیز تفرش را یکی از رستاقهای قمضبط کرده‌است. پس از رحلت حضرت معصومهدر ۲۰۱، قمبه یکی از مراکز مهم شیعهتبدیل شد و مذهب شیعهاز آنجا به ناحیة تفرش راه یافت. به نوشتة راوندی (ص ۳۹۵)، تفرش و آوه (آبه) و قمو کاشاندر دوران وی، قرن ششم، از مکانهای رافضیانبوده‌است. در قرن هشتم، حمداللّه مستوفی (ص ۶۸) آن را ولایتی با سیزده دیه، هوای معتدل، غله، میوه و شش هزار دینار حقوق دیوانی خوانده و اهالی تفرش را شیعه و فم و طرخوران را از روستاهای بزرگ آن ذکر کرده‌است. از این دوره دستِکم تا قرن دهم مطلب چندانی در بارة تفرش دیده نشده‌است. ظاهراً تفرش در دورة صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) و حتی پس از آن برای شکار موقعیت مطلوبی داشته و از شکارگاههای شاه اسماعیل اول (حک:۹۰۵ـ۹۳۰) محسوب می‌شده‌است (جهانگشای خاقان، ص ۴۱۲). در دورة صفوی، بویژه در زمان حکومت شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸)، تفرش آباد شد و بزرگان آن توانستند به دربار راه یابند (سیفی فمی تفرشی، ص ۱۲۱؛ نیز رجوع کنید به اسکندر منشی، ج ۲، ص ۷۵۶). در اوایل قرن یازدهم، امین احمد رازی(ج ۲، ص ۴۹۰) تفرش را ولایتی در اقلیم چهارم، با آب و هوای معتدل و میوه‌های خوب وصف کرده و نوشته که آب آنجا از چشمه و کاریز تأمین می‌شود (همان، ج ۲، ص ۴۹۱). وی در بارة غار گاوخور نیز سخن گفته‌است. میرزا یحیی سرخوش (ص ۱۰ـ۱۱)در دورة ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تفرش را ییلاق ممتاز عراق (اراک) خوانده و گفته‌است که خشکبار آن به خارج از کشور صادر می‌شود. وی (ص ۱۲) اهالی آنجارا خوش سیما و صاحب ذوق و هنر و دانش وصف کرده‌است. اعتمادالسلطنه (ج ۱، ص ۷۵۶) نیز در همین دوره، به شکارگاه خوبی در حوالی تفرش که در آن ارغالی (قوچ کوهی) و کبک بسیار بوده و نیز به قلعه‌ای در آبادی خرازانو قناتی قدیمی در طرخورانبه نام خرزنویهو امامزاده‌ای به نام احمدبن موسی علیه السلام اشاره کرده‌است. وجه تسمیه برخی نام شهر تفرش را، به سبب آنکه در سده‌های قبل از اسلام و حتی پس از آن زردشتیان گبردر آن سکونت داشتند، «گَبْرِش» به معنای «جایگاه آتش» می‌دانند [۲]. و برخی نیز گفته‌اند که نام آن از نام بانی تفرش، طبرش بن همدانیا به گفتة بعضی آرش کمانگیرگرفته شده‌است [۲].(نوبان، ص ۱۴۷؛ قمی، ص ۷۸ـ۷۹). نام تفرش در منابع به صورتهای طیرس، طَبْرَش، طبرس، تبرس، طبرتو، تپرش، تبرش و طفرش آمده‌است (یعقوبی، ص ۲۷۴؛ قمی، ص ۷۸؛ جوینی، ج ۲، ص ۱۹۱؛ دهگان و هدائی، ج ۱، ص ۱۴۵؛ وصاف الحضره، ص ۱۰۶؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۳). نام تفرش در منابع به شکل‏های تپرش، تبرش، تبرس، طبرس و طفرش آمده‏است[۲]. نام‏داران تفرش در گذشته شامل سرزمینی وسیعی که شامل فمو طرخوران، آشتیانو فراهانوحدود ۸۰۰ روستای کوچک و بزرگ می‌شد. با افزایش جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تقسیمات جدید کشوری این شهرستان تجزیه و شهرهای آشتیان و فراهان از تفرش جدا و مستقل شدند. ولی از جهت رفت و آمد در فاصله زمانی بسیار کمی نسبت به تفرش قرار دارند؛ بنابراین بسیاری از بزرگان و نامداران که تفرشی خوانده می‌شوند مربوط به این شهرستانها می‌باشند. به نقل از اسناد و مدارک موجود و دست‌نوشته‌ها و میراث به‌جامانده، تفرش خاستگاه اندیشمندان،   کاتبان و بزرگان بسیاری بوده‌است. تفرش به داشتن میرزاهاو افراد باسواد معروف بوده و هنر خوش‌نویسی و منشی‌گری در آن رواج زیادی داشته‌است. در دورهٔقاجارخط و سیاق‌نویسیرا منحصر مردم این ولایت دانسته‌اند که میرزاو منشیبه سراسر ایران به‌ویژه تهرانو تبریزگسیل می‌داشتند.[۴] نظامی گنجویرا به استناد اشعارش متولد روستای تادر تفرش می‏دانند. نظامی خود می‏سراید: زمانیست در خاک گنجه گمم / ولی از قهستان شهر قمم**** به تفرش دهی هست تانامِ او/ نـــظامــی از آنـــجا شــده نامجو شیخ بهایینیز در اشعار خود به‏این انتساب اشاره و شهادت می‌دهد: ز اهل تفرش است آن گوهر پاک|ولی در گنجه چون گنج است در خاک
لطفعلی آذر بیگدلینیز درمقدمه یوسف وزلیخای خود گفته‌است: دگرسرودیار قم نظامی کزو ملک سخن دارد تمامی ** زخاک تفرش است آن گوهر پاک ولی در گنجه مدفونست در خاک دیگر نامداران: ·         قادر عبدالله، حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی با نام نویسندگی قادر عبدالله یکی از نویسنگان ایرانی است که از سال ۱۹۸۸ میلادی به کشور هلند مهاجرت کرده و پس از آموختن زبان هلندی در مدتی کوتاه، یکی از نویسندگان سرشناس هلند شده‌است. او یکی از نواده‌های «میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی» است. ·         نبوی تفرشی ·         نظامیشاعرو داستان‌سرایپارسی‌گوی سدهٔ ششخورشیدی ·           ·         شیخ طبرسی، فقیهو مفسر قرآنسدهٔ پنج و ششخورشیدی ·         میرعلام تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرشرعیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         امیر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرعقلیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیمعروف به دبیر، استاد بی نظیر تاریخ و صاحب کتاب نُخَبتُه التواریخ ·         سیدالوزراء میرزا عیسی، وزیر عباس میرزا ·         قائم‌مقام فراهانی، خطاط، نویسندهو صدراعظمایراندر دورهٔمحمد شاه ·         امیر کبیر، صدراعظمناصرالدین شاه قاجار ·         میرزا مهدی بدایع نگار، دولتمرد و ادیب دورة قاجار؛ ·         علی منصور، سیاست‌مدارو دو دوره نخست وزیرایران ·         عبدالحسین هژیر، سیاست‌مدارو نخست وزیرایراناز خرداد۱۳۲۷تا آبان۱۳۲۷ ·         آقاعلی‌اکبر خان فراهانی، معروف به جناب میرزا، از نوازندگان برجستهٔ دربارناصرالدین شاهو استاد نواختن تار ·         آقا غلامحسین، نوازندهٔتار ·         آقا حسینقلی، نوازندهٔتار ·         میرزا عبدالله فراهانی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         احمد عبادی، نوازندهٔتار ·         علی اکبر شهنازی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         عبدالله دوامی، موسیقی‏دانو استاد تصنیف ·         حسینعلی نکیسا، و ردیفدانخوانندهٔ عصرقاجارو پهلوی ·         مؤذن تفرشی ·         ابوالقاسم سحاب ·         محمود حسابی، فیزیکدانو بنیان‏گذار دانش فیزیک نوین در ایران ·         عباس سحاب، جغرافی‏دانو کارتوگراف، بنیان‏گذار دانش نقشه‌نگاری نوین در ایران ·         احمد پارسا، بنیان‏گذار دانش گیاه‌شناسیدر ایران ·         ابوالقاسم بهرامی، بنیان‏گذار دانش میکروب‌شناسیدر ایران ·         علیرضا افضلی‌پور، بنیان‏گذار دانشگاه شهید باهنر کرمان ·         فروغ فرخزاد، شاعرمعاصر ·         پوران فرخزاد، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگارو پژوهشگر ·         غلامحسین ابتهاج، سیاست‏مدارو نمایندهٔمجلس شورای ملی ·         ابوالحسن ابتهاج، مدیر عامل سازمان برنامهو بانک ملی ایراندر دههٔ بیست و سیخورشیدی ·         ژاله قائم‌مقامی، شاعر، مادر حسین پژمان بختیاری ·         میرزا مهدی بدایع‌نگار، دولت‏مرد و ادیبدورهٔ قاجاریه ·         مظاهر مصفا، استاد دانشگاه، شاعرو مصحح نسخ خطی ·           ·         محمد قریب، پدر طب اطفال ایران ·         آیت الله سید محمود میرسپاسینماینده آیت الله سید محمد گلپایگانی مرجع تقلید، در تفرش. آثار تاریخی مقبره میرعلام تفرشیو اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیدرقبرستان قدیمی بنام سماق بنه درمحله استادیوم مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه بقعهٔ ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ ایلخانی) بقعهٔ امام‏زاده محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ خوارزمشاهیان) مسجدجامع ششناو (دورهٔ سلجوقی)که یکی از قدیمترین مساجد تفرش است و مقصوره و شبستان و ایوان و صحن دارد و به سبب داشتن کاریزی قدیمی در صحن مسجد، که آب آن از طریق شش ناودان توزیع می‌شده، ششناو خوانده شده‌است. مقصورة ششناو، گنبدی به شکل کلاهخود متعلق به دورة سلجوقی دارد. به روایتی این مقصوره بر روی قبر محمد محدّث، از صحابة امام حسن عسکری علیه السلام، ساخته شده‌است. در سمت شمالی مقصوره، ایوانی متعلق به دورة صفوی دیده می‌شود (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۹۲ـ ۹۵، ۱۰۰، تصاویر بین ص ۱۲۰ـ۱۲۱، ۲۰۰). بقعهٔ شاهزاده احمدو بقعهٔ امام‏زاده قاسم (دورهٔ صفویه)   مسجدجامع فَمدر مرکز شهر تفرش   بقعهٔ آقامؤمن تفرشی (داعی انجدانی)، حکیم و عارف و شاعر سدهٔ یازدهم و دوازدهم تکیهٔ زاغرم (دورهٔ قاجار) ویرانه‌های برج آقابیک در بازرجان قلعة مراد سلطان متعلق به دورة زندیه در بازرجان بقایای قبرهای قدیمی با سنگ قبرهای سفالی در آبادی کبوران (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲، ۱۳۹؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۵) آب انبار بلور (دورهٔ قاجار) خانهٔ میرفخرایی (دورهٔ قاجار) خانهٔ ضیایی (دورهٔ قاجار) خانه و محل تولد محمود حسابی[۵] قلعه باغکه (دوره قاجار)   از دوران پیش از اسلام نیز یادگارهایی در منطقهٔ تفرش به جا مانده‌است، از جمله: از قلعه‌های گبری، سنگ‏نگاره‌هایی در مناطقی از نقاط بیابانی تفرش و گورهای نشسته بر فراز روستای کبوران (گبران). از دیگر بناهای باستانی تفرش، آتشکده‏ای است که بر فراز روستای کبوران جای گرفته و به چهار طاقی معروف است صنایع دستی محصولات تزیینی وهنری ساخته شده از مس، مهم‌ترین فعالیتهای صنایع دستی است که یکی از سوغات اصلی تفرش را تشکیل می‌دهد. فرآورده‌ها و فعالیتهای دیگر مردم، قالی‌بافی، گیوه‌دوزی، صنایع دستی مسی، خشکبار، زنبورداری، دامداری و مرغداری است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:19 | نظر بدهید

استان مرکزی : توره , خمین , خنداب , داود آباد , دلیجان ...

توره

 شهری است در بخش زالیانشهرستان شازنداستان مرکزی ایران.

این شهر در بزرگ‌راه اراک به کرمانشاه پس از رودخانهٔ شراء قرار گرفته‌است

. کوه آلاداغ (۳۲۱۰متر) نیز در باختر این شهر قرار گرفته‌است.[۱]

از آن‌جا که کاروانسرای قدیمی این شهر در مسیر کاروانرو قدیم، به «توی راه» شهرت داشته نام این شهر را برگفته از همین لقب می‌دانند.

شهرداران توره از آغاز تأسیس تا کنون احمد الیاسی، مرتضی میرزاجانی، علی حیدری و محرم قربانی هستند.

گردشگاه‌ها

تفرجگاه و پارک سراب پنجعلی از نقاط دیدنی این شهر است. غار صادق‌علینیز در رشته‌کوه غازکدر نزدیکی توره (پشت پلیس راه توره) و در جنوب غربی اراک واقع شده‌است.[۱]

از اماکن زیارتی این شهر میتوان به قدمگاه نوادگاه علی بن ابیطالب نام برد. در جوار مزار شهدای توره

خمین

خُمِیْنیکی از شهرهای استان مرکزیاست که در جنوبی‌ترین قسمت این استان و در همسایگی شهرهای اراک، محلات، گلپایگان، الیگودرزو ازناواقع شده‌است.

این شهر زادگاه روح‌الله موسوی خمینی، رهبر انقلاب سال ۱۳۵۷ایران است.

ریشهٔ نام

خُمین را برخی عربی‌شده هُمایونمی‌دانند. بر پایهٔاسطوره‌های ایرانیاین شهر به دست همای دختر بهمنساخته شد

خنداب

ُندابشهری است در شهرستان خنداباستان مرکزی ایران.[۱]

جمعیت شهر خنداب طبق آمار گیری جامع سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۶۹۸۲ نفر بوده‌است.[۲]

این بخش در سال ۱۳۸۶ به شهرستان ارتقا یافت وهم اکنون یازدهمین شهرستان استان مرکزی به حساب می‌آید.[نیازمند منبع]شغل اصلی ساکنان این منطقه کشاورزی وباغداری می‌باشد کارخانه

تولید آب سنگین خنداب در ۵ کیلومتری این شهرستان واقع شده‌است. در گذشته ای نچندان دور یک رود خانه به نام قره چای از میان این شهر عبور می کرده که به دلیل استفاده های بیش از حد روستاییان و آب سنگین، سطح آب زیر زمینی کاهش یافته و به یک رود خانه فصلی تبدیل شده است .

خنداب از سه محله تشکیل شده‌است خنداب، قلعه خنداب و حصار خنداب که اکثراً به زبان ترکی تکلم می‌کنند منطقه شراء که وجه تسمیه آن به معنی شاه راه وچراء به معنی چراگاه وچهار راه می باشد که در گذشته جاده‌ای از شرق به غرب این بخش وجود داشته که جاده عراق و کربلا

بوده‌است.[۳]

مهمترین محصول این منطقه انگور می باشد که به صورت کشمش فراوری شده و به کشور های دیگر صادر می شود.باغات سیب وهلواز دیگر محصولات این منطقه است . همچنین لوبیا، گندمو یونجه کشت می شود.

این ناحیه در منطقه کوهستانی قرار گرفته و دارای زمستان‌های سرد و تابستانهای معتدل است. نام‌های قبلی آن خندق، خندان، خون‌آب بوده‌است که بعداً تبدیل به خنداب شده‌است. علت نامگذاری خنداب را این دانسته‌اند که در روستا خندق می‌کندند که مانع نفوذ دشمنان شود و بعد به نام خندان معروف می‌شود.بر اساس روایت‌های عامیانه که در زمان های قدیم یک امام زاده ای در آنجا زندگی می کرده است که به دست یک شخص کشته شده و خون این امام زاده در آب رود خانه می ریزد به همین دلیل آن شهر را به نام خون در آب نام نهادن که بعد از گذشت زمان آن را خنداب نهادند. تنها ترمینال مسافربری این شهر به میریت احمدرضا قاسمی در خیابان امام خمینی این شهر واقع است

داودآباد

 در بخش مرکزی شهرستان اراکدر استان مرکزیایران شهری است.

داودآباد در ۳۲ کیلومتری شمال غربی اراکاین شهر دارای جمعیتی حدود 10۰۰۰ نفر است. این شهر در دوره ۸ساله دفاع مقدس مردم ایران با تقدیم ۱۰۰تن شهید و صدها مجروح و جانبازسهم قابل توجهی در دفاع از دین و میهن اسلامی داشته‌است. از جمله شهید غضنفر (ابوالفضل) داودآبادی و حاج حبیب داودآبادی فرماندهان شجاع جبهه‌ها یاد کرد. کنگره ۱۰۰ شهید که خرداد ۸۷ برگزار شد موید این مدعاست

دِلیجان

 دلیجان بر سر راه اصلی تهران به اصفهان قرار دارد و آب و هوای نیمه کویری دارد.

دلیجان یکی از شهرهای استان مرکزی واقع در جاده ارتباطی قم _ اصفهان می‌باشد. جمعیت دلیجان نزدیک به ۴۰ هزار نفر است. در این شهر کوچک تعداد قابل توجهی کارخانجات بزرگ و کوچک تولید عایق‌های رطوبتی حاصل از قیر (ایزوگام) مشغول فعالیت هستند . علاوه بر صنعت ایزوگام، صنایع دیگری نظیر کارخانجات فرش بافی و تولید پودرهای معدنی، کشتارگاههای صنعتی طیور و تعدادی صنایع سبک نیز در اطراف این شهر وجود دارند. به لحاظ وجود صنایع و کارخانجات متعدد، دلیجان یکی از مناطق مهاجر پذیر و کارگرنشین ایران می‌باشد . به علت فعالیت صنایع آلاینده ایزوگام و پودرسازی، دلیجان یکی از شهرهای آلوده استان مرکزی محسوب می‌گردد. مردم بومی دلیجان گویش محلی خاصی (راجی) دارند که ریشه در زبان پهلوی میانه دارد و در سالهای اخیر رو به فراموشی است. تعدادی از جاذبه‌های گردشگری اطراف دلیجان شهر تاریخی نراق و روستای ییلاقی و سرسبز جاسب(دره جاسب)و غار تازه کشف شده و توریستی نخجیر (واقع در جاده دلیجان- نراق) می‌باشد.

رازقان

شهری است در بخش خرقان

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. از جنوب طی جاده‌ای به غرق‌آبادمتصل می‌شود

زاویه

 شهری است در بخش مرکزی

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. شهر زاویه شهری کوچک اما با قدمت بسیار بالا که در مرکز ایران یعنی استان مرکزی واقع شده است.این شهر دارای مردمی متدین و مهمانواز است که در هشت سال دفاع مقدس نیز جوانان زیادی را در راه حفظ میهن فدا کرده است. شغل اکثر مردم این شهر در گذشته کشاورزی و دامداری بوده است اما امروزه با وجود شهرک‌های صنعتی در

حوالی این شهر دیگر کشاورزی مثل گذشته در این شهر رونق ندارد. از مشاهیر زاویه میتوان به ناطق المله زرندی اشاره کرد که از مبارزین مشروطه میباشد . از دیگر افراد سرشناس میتوان از آیت الله میرمحمدی نماینده استان مرکزی در مجلس خبرگان نام برد. شهر زاویه در استان مرکزی ، ۴۵ کیلومتری شهر زاویه و تقریبا ۷۰ کیلومتری تهران بزرگ واقع شده است از این رو شهرک صنعتی این شهر مکان مناسبی برای سرمایه گذاری و اشتغال زایی میباشد.شهرک صنعتی بزرگی که کارخانه هایی مثل اتوبوس سازی و آمبولانس سازی در آن فعالیت میکنند

ساوه

میدان سرداران ساوه

ساوهاز شهرهای استان مرکزیدر کشور ایراناست. جمعیت این شهر در سال ۲۰۱۰ برابر با ۱۹۴۵۴۵ نفر است.[۱]ساوه شهری کهن است که نام آن در پارسی میانهساوگ بوده‌است.[۲]زبان مردم ساوه فارسی است.[۳]

پیشینه تاریخی

ساوه یکی از شهرهای باستانی ایران به شمار می‌رود.[۴]این شهر در دوران گذشته در برخورد کلان‌ترین راههای کاروانی میان ریباستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان، قمو کاشانقرار داشته و در روزگار پارتیان یکی از خانمانهای مهم میان راهی بوده[۵]و در سدهٔ ۷ (پیش از میلاد) یکی از دژها و خانمان‌های سرزمین ماد به شمار می‌رفته و زیست همگانی در این بخش از ایران از پیشینه و دیرینگی بسیار برخوردار است و از دید زمین‌شناسی از آن دوران سوم و چهارم زمین‌شناسیمی‌باشد.[۵]ساوه نخست از توابع میدان بوده و بعد بخشی از ری بزرگ شده و به سبب نزدیکی با میانه‌های نیرومند برخی دودمان و پادشاهان بر ایران گذشته از این که همواره از ارزش ویژه‌ای برخوردار بوده دارائی و چمنزارهای آن نیز از دیرباز جای توجه دودمان‌ها بوده و روی همین پایه فرمانروایان آن اغلب از میان دولتمردان بنام برگزیده شده‌اند بعد از ساسانیانحکومت سامانیانو آل بویهو سپس سلجوقیبر این سرزمین دست داشتند.[۶]

ساوه در جریان حمله مغولدر قرن هفتم هجری صدمه و آسیب فراوان دید، مغولان شهر را ویران کردند و ساکنان آن را از دم تیغ گذراندند. کتابخانه‌های بزرگ و موزه‌های ساوه طعمه حریق شد وکتابها و ابزار دانشی کتابخانه و دانشوران نابود شدند.[۴]

حمدالله مستوفیدر مورد ساوه اینگونه نوشته :در اول در آن زمین بحریه (دریاچه) بوده و در شب ولادت رسول اکرم آب آن به زمین فرو شد و آن از مشروبات بوده‌است و بر آن زمین شهری

ساختند.بانی آن معلوم نیست و در حمله مغولها باروی آن دچار خرابی شد و خواجه ظهیر الدین علی بن ملک شرف الدین ساوجی آن را عمارت نمود. هوایش به گرمی مایل است و آبش از رودخانه مزدقان و قنوات مشروب می‌شود.[۶]

ساوه از دیر باز محل برخوردهای نظامی ایران بوده در دوره مغول نیز گذرگاه جهانگردان بیگانه شد مارکوپولوی و نیزی و بسیاری از پیامبران و مبلغان آئینی، بازرگانان، و ایلچیان در گزارشها و نوشته‌های خود از ساوه یاد کرده‌اند. پی آمد حمله مغولکاهش شدید مردم ساوه بوده که کاهش زیاد ماندگاران روستایی و ویران شدن دستگاه‌های آبیاری موجب افت شدید کشاورزی در سرزمین ساوه شد. در دوره صفویهکه آئین شیعهآئین رسمی کشور شد منطقه ساوه در دوره یاد شده جزو زمینگاه علی شکر بود در سال ۹۰۸با چیرگی صفویهبر پادشاه مراد عثمانیهمدانکه والی نشین زمینگاه یاد شده بود بدست قزلباشها افتاد. در روزگار صفویه مردم ساوه از تیره‌های گوناگون بودند و زبان و آداب و روسوم آنان نیز طبعا با هم فرق داشت. ولی بیشتر مردم از همان گذشته پارسی

زبان با گویش محلی بودند تا به امروز هم ادامه دارد.

نام ساوه

برای ساوه معانی چندی آورده‌اند:

·         ساوه بر وزن، کاوه نام پهلوانی است ایرانی که در جنگ رستم کشته شده او را ساوه شاههم می‌گفتند .

·          

·         ساوه تغییریافته واژه سه‌آبه به معنای مکانی با سه رودخانه خوانده شده‌است.

·         ساوه در زبان فارسی به معنای خرده‌طلا است، نام بخش‌هایی مانند زرند، گواه کاربرد این معنی برای منطقه ساوه‌است.

·         نام شهری است نامدار در عراق عجم، گویند دریاچه‌ای در آن جا بود که هر سال یک کسی را در آن غرق می‌کردند تا از سیلاب ایمن می‌بودند و در شب ولادت سرور کاینات آن دریاچه خشک شد.[۷]

·         در زمان ساسانیانزمین به هفت کشور تقسیم می‌شده از این قرار ارزه، ساوه، فردوفش، وروگرست و .. .

·         گروهی نام آن را ماخوذ از واژه اوستایی "سوا" Sava و یا واژه پهلوی "سوکا" Savaka دانسته‌اند.[۶]

آثار تاریخی

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

 

نمایی از ضریح و کاشی‌کاری‌های داخلی امامزاده سید اسحاق

نظر به اینکه ساوه یکی از شهرستانهای باستانی ایرانزمین است لذا آثار باستانی آن نسبتا زیاد می‌بوده تا اینکه در حمله مغولو بعد به دست سپاهیان تیمور لنگاکثر آنها منهدم گردید.

  • مسجد جامع ساوه - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • مناره مسجد جامع - قدمت تاریخی ۵۰۴ ه.ق
  • مناره مسجد میدان - سدهٔ ۵ ه‍.ق
  • مسجد سرخیا انقلاب - قدمت تاریخی۴۵۳ ه.ق
  • قلعه دختریا قیزقلعه - قدمت تاریخی دوران ساسانیان
  • امامزاده سید اسحاق - (از نوادگان موسی کاظم- با سه واسطه) - قدمت تاریخی ۶۷۶ ه.ق
  • بقعه امام‌زاده سید حمزه - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده فضل بن سلیمان - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • آرامگاه فاطمه بنت شجاع - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بند شاه عباس - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده سید هارون - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده یونس - قدمت تاریخی اواخر قرن نهم
  • مسجد بازار شهر ساوه - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • بقعه امام‌زاده اسماییل - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده نوح بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده سید منصور بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • حمام کلبعلی‌خان - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای عبدالغفار - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای خشک رود وهجب - قدمت تاریخی دوره صفویه[۱۱]

مشاهیر ساوه

مصطفی چمران

محسن محسنی‌نسب: کارگردانو فیلم‌نامه‌نویسسینما

  • سینِجان

 که در متون به صورت سنیجان و سینجان نیز مشاهده شده‌است شهریست در۵ کیلومتری جنوب غربی اراکواقع در استان مرکزی. معنای لفظی نام این شهر آشیانه عقاب عنوان شده‌است [۱]

جمعیت این شهر (با احتساب شهرک نبئی که یک شهرک جدیدالاحداث زیرمجموعه این شهر است) بالغ بر ده هزار نفر است و مردمان آن به زبان فارسی با لهجه خاص خود سخن می‌گویند (مشابه لهجه بومیان اراک). این منطقه در سالهای نه چندان دور یکی از مناطق عمدهٔ تجمع یهودیان ساکن استان مرکزی به حساب می‌آمده و بخش عمده‌ای از ساکنان آن را بومیان کلیمی مذهب تشکیل می‌داده‌اند که امروزه همگی به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کرده‌اند [۲]. سنجان با این حال که فاصله کمی با اراک دارد ولی از لحاظ آب وهوایی اختلاف قابل ملاحظه‌ای با اراک دارد به طوری که دارای زمستان‌های سرد و برفی و تابستان‌های خنک است.این شهر قبل از تبدیل شدن به شهر مرکز دهستان قره کهریزبه حساب می‌آمد که شامل خود این منطقه و چندین روستای اطراف آن می‌شد. قدمت این شهر با توجه به کشف سکه‌های تاریخی (مربوط به دوره قراقویونلوها) در آن [۳]و وجود دو امامزاده قدیمی در آن بیش از هزار سال تخمین زده می‌شود. روستاها و شهرهای مجاور این شهر غیر از اراک عبارت‌اند از کرهرود (شمال شرقی)، ضامنجان (جنوب)، گوار و عقیل آباد (جنوب شرقی) و قانیارق (غرب). سنجان امروزی حاصل اتصال دو روستای مجاور سنجان و فیجان می‌باشد که پیش از این به همراه شهر امروزی کرهرود به «سه ده» معروف بوده‌اند. خط راه آهن کشوری نیز از مجاورت این شهر عبور می‌کند و این شهر در کناره جاده بین شهر اراک-شازند واقع شده‌است. در هر محله سنجان و فیجان حداقل یک مسجد و یک حمام عمومی وجود دارد. محلات سنجان عبارت‌اند از محل بالا، محل پایین، قلعه، سرچغا، باغ

شیب، سرجو، پاچمن، امامزاده و محلات فیجان عبارت‌اند از فیجان بالا، فیجان پایین (سر لرزنه)، سرکمر، کوچه ترقی هاواقع در فیجان بالا، درگوشه و قلعه. کوه قصبه واقع در شرق این شهر مشرف به مزارع و باغهای زیبایی است که نمای طبیعی این شهر را فوق العاده زیبا ساخته‌است. پارک کلاله واقع در غرب این شهر و محل تفریحی سلاله واقع در درختستانهای شرق این شهر از مراکز تفریحی و دیدنی این منطقه از استان مرکزی می‌باشد. مسجد شبستان این شهر دارای قدمت ۲۰۰ ساله‌است. صنایع دستی این شهر شامل گیوهاز نوع صادراتی و قالی است. محصولات زراعی عمده این شهر شامل سبزیجات، گردو و انواعی از میوه‌های درختی است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:8 | نظر بدهید

استان مرکزی : شازند , غرق آباد ,فرمهین , کرهرود , بازنه , محلات ...

شازَند

یکی از شهرهای استان مرکزیدر کشور ایران است. در لغت‌نامهٔ دهخدا در شرح این شهر

آمده است: «همان ادریس آباد سابق است. نام ایستگاه راه‌آهن میان سمنگان و نورآباد است که در ۳۵۴هزارگزی ایستگاه راه‌آهن اراک واقع است. کارخانهٔ قند شاهی به سال۱۳۱۵ه.ش به علت مساعد بودن آن ناحیه برای کشت چغندر به این محل منتقل شد.» که این نشان می‌دهد در حال نوشته شدن این مطلب تنها از ایستگاه راه‌آهنی در کنار روستای ادریس آباد سخن رفته است. و نام شازند به شهر اطلاق نمی‌شده است اما بعدها هنگامی که این روستا به شهر تبدیل شد نام آن به شازند تغییر یافت. در اوایل انقلاب به دلیل حساسیت روی کلمه شاه که نام شازند از آن برگرفت شده بود نام آن به سربند که در حقیقت دهستانی از آن شهرستان است تغییر یافت که بعد از ۲۵ سال دوباره در صحن علنی مجلس و در اعتراض نمایندهٔ آن آقای «عزیزی» به شازند برگردانده شد. شازند شهری صنعتی است و در مسیر راه‌آهن سراسری ایران قرار دارد. این شهر در ۳۷ کیلومتری جنوب غربی اراک واقع شده‌است. تا ۱۳۱۶ ادریس‌آباد نام داشت.

علت نامگذاری این شهر به شازند به دلیل وجود کوهی بوده‌است که زرتشتیان عقیده داشته‌اند کیخسروبه‌همراه پهلوانان نامی آن در آن کوه مخفی شده‌اند. از این رو این کوه را شاه زنده یا شاه زند نامیده‌اند. و شهر شازند هم که در ابتدا ادریس‌آباد بوده‌است از روی این کوه نامگذاری کرده‌اند. سراب عباس آباد، سراب بلاغ، پارک تپه سنگی محلهٔ ازنا و پیست اسکیهندودراز گردشگاه‌های شازند هستند. سایر مناطق دیدنی این شهر را می‌توان مقبره ارمنیان و کلیسای آنان و همچنین ب

قعه سهل بن علی (ع) است که زیارتگاه این منطقه است نام برد.

شراب شازند که در گذشته توسط ارامنه درست می شد ( شخصی به نام آبنوس ارمنی در عباس آباد شازند) بسیار خوش مزه و معروف بود که به خاطر آن از اراک وشهرهای اطراف به شازند می آمدند ولی در اول انقلاب مردم به خانه آبنوس حمله بردند و خانه وی همراه با شرابهای چند ده ساله اش را خراب کردند .

شهر شازند دارای سه منطقهٔ اصلی است که شازند، ازنا و کلاوه نام دارند. با توسعه بیشتر شعر مناطق جدیدی نیز به آن افزوده شده اند. مردم شازند بیشتر به زبان فارسی گفتگو می‌کنند. ترکینیز در برخی روستاهای منطقه رایج است.

از مشاهیر این شهر که درگذشته می‌توان به شیخ عباس مدرس (مشیدی یا ادریس آبادی )اشاره کرد که از بنیان گزاران حوزه علمیه اراک بوده و امام خمینی هم از شاگردان ایشان در حوزه علمیه اراک بوده است .

غَرق‌آباد       

. غرق‌آباد در بخش نوبران

غرق‌آباد در فاصله ۵۵ کیلومتری جاده ساوه به همدان واقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع است.این شهر کوچک بعد از انقلاب ۵۷ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزی به سمت غرب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. غرق آباد با توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

فَرمَهین

 یکی از شهرهای استان مرکزیدر ایراناست. این شهر در سال ۱۳۸۹ ازجدا شد و مرکز شهرستان فراهان شد.این شهر از پیوند دو روستای کهن فرمهین که تاسیسش به زمان یورش تازیان بر میګردد وشاه آباد پدید آمد این شهر در نزدیکی خرابه های شهر کرج ابودلف قرار دارد

  • نام فرمهین بر ګرفته از دو واژه فر ومهین است فر به چم شکوه و مهین به چم بزرګ برخی نیز آن را برګرفته از نام سرداری تازی می دانند که فراهان را تسخیر کرد فرمهین
  • با جاده ای دو بانده به اراک متصل است و در آینده در مسیر راهی دو بانده به همدان وراه آهن است روند رشد این شهر در دوران اخیر به شدت سریع بوده است ګمان می رود در آینده تبدیل به یکی از مراکز مهم سکونتی استان شود فرمهین دارا 4 مسجد اصلی است که از برزګ به کوچک عبارتند از1قمر بنی هاشم 2 شاه آباد 3 جامع 4 ابوالفضل فرمهین امروزه در شرف در بر ګرفتن روستا هایی چند است که ګمان میرود تا چند سال دیګر تبدیل به محلاتی از این شهر شوند که عبارتند از برز آباد مجد آباد کهنه مجد آباد نو ومشهد ذلف آباد

قورچی‌باشی

شهری است در بخش کمرهاستان مرکزی ایران

شهرستان خمین. این شهر تا شهرستان خمین ۱۸ کیلومتر فاصله دارد.

نام قورچی‌باشی از زمان مغول‌ها بر روی این شهر مانده‌است.[نیازمند منبع]در قدیم گروهی از ساکنان قورچی‌باشی را ارمنیانتشکیل می‌دادند.[۱]

این شهردرسال 1382ازتجمیع دوروستای قورچی باشی وسیبک تبدیل به شهر شد .در سال ۱۳۸۶ گازکشی شده.ساخت میدان بزرگ امام، بلوار امام وبیش 30خیابان جدید، اسفالت کوچه ها، ساخت دوپارک از اقدامات مهم این شهر است. پمپ بنزین، سالن ورزشی، کتابخانه ای عمومی، کانون پرورش فکری، مرکز قرآنی، ساختمان جدید شهرداری وبخشداری، اینترنت پرسرعت وشبکه ایرانسل در دو سال اخیر افتتاح شده وخانه عالم، پایگاه مقاومت، باز سازی گلزار شهدا، دوبانده شدن محور خمین قورچی باشی، طرح آبرسانی جدید، زمینی شدن شبکه مخابرات در حال اجرا می باشد.همچنین کانون بانوان،

 

زمین چمن، دانشگاه آزاد، نمایندگی ادارات، مسکن مهر، شبانه روزی شدن درمانگاه، گورستان جدید، نوسازی مدارس راهنمایی ومتوسطه دخترانه، ایستگاه امداد جاده ای، نیروگاه برق، طرح فاضلاب شهری در حال پیگیری می باشد .منبع علی معینی سخنگوی شورا اسلامی شهر .ف کتاب

بازنه

بازنهشهری است در شهرستان شازنداستان مرکزیایران. بازنهدر بخش قره کهریزاین شهرستان و در مسیر جاده ازنابه اراکقرار دارد.

بازنهدر فاصله ۱۵ کیلومتری شازندبه خمینواقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع

است.این شهر در سال ۱۳۸۹ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزیبه سمت جنوب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. بازنهبا توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده های ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود ناحیه صنعتی شهید بابائی بازنهو وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

کَرَهْرود

 شهری است در بخش مرکزی شهرستان اراکاستان مرکزی ایران.[۱]

این ده با دو ده دیگر به‌نام سنجانو فیجانمتصل به یکدیگر و هر سه به نام سه ده پیوسته به شهر فعلی اراک و در طرف جنوب آن واقع است - قریه کرهرود از قرای قدیمی و گاهی هم جنبه شهری داشته‌است . فضلا و دانشمندان زیادی به این شهرک منتسب بوده‌اند (۳) و در این اواخر هم مردانی فاضل در مهد تربیت‌خود پرورانده و آنان هم بر حسب موقعیت زمان، خدمتی به این آب و خاک کرده‌اند.

وجه تسمیه

کرهرود اسم بوده از برای رودی که از کرج سابق می‌گذشته و اکنون هم آن رود به نام رودخانه آستانه که لغت دوم کرج است معروف می‌باشد و رودخانه کرهرود هم از ناحیه قره کهریز یعنی سرزمین کرج سابق منشا می‌گیرد [لذا] آن را کرهرود یعنی رود کرج خوانده‌اند و ده واقع در کنار آن رود را هم کرهرود نامیده‌اند.[۲]
در لغت نامه دهخدا در باره این شهر آمده قصبه‌ای است میان اصفهان و همدان و ظاهراًکرج ابودلف همین قصبه‌است. (یادداشت مولف ). مغولان آن را ترکان موران گویند.[۳]

در نواحی کره رود آن دو لشکر (لشکر ملک ارسلان عزالدین قیماز والی اصفهان و حسام الدین اینانج حاکم ری ) به یکدیگر رسیدند و مانند بحر اخضر در جوش و خروش آمدند.[۴]چون از قنقر اولانک بگذشت و به کره رود رسید که مغول ترکان موران گویند...[۵]

این شهر که در گذشته کرج نام داشته مرکز حکومت آل ابی دلفبوده و ساخت آن را به ابودلف نسبت می‌دهند.به نظر میرسد که ابودلف در واقع مترادف خود نام کرج به معنی مساکن واقع در دامنه بالایی کوه بوده است که به غلط سازنده اساطیری آن محسوب شده است.

کُمِیجان

شهرستان کمیجان.

کمیجان شهری در 95 کیلومتری شهر اراک است. این شهرستان دارای دانشگاه آزاد و پیام نور می باشد.اکثر مردم این شهر کشاورز می باشند این شهر جاذبه هایی مانند بازار، قلعه خاندان بهادری، و خانه شاعر معروف فخرالدین عراقی می باشد.از جاذبه تاریخی مانند تپه چرگزی باغ

های حسن آباد و شیخ دیل، محمود بلاغی، قوش دره و ... می باشد

مأمونیه

شهری است در بخش مرکزیاستان مرکزی ایر نشهرستان زرندیها

 

محلات

یکی از خوش آب و هواترین شهرهای ایران است. این شهر در جنوب باختری تهران و در فاصله ۲۶۲ کیلومتری آن قرار داشته و یکی از شهرستان‌های استان مرکزیمحسوب می‌شود که در جنوب شرقی آن واقع گردیده‌ است. شهر محلات که به «شهر گل‌ها» نیز شهرت یافته از طرف شمال به قمو آشتیان، از طرف جنوب به اصفهانو گلپایگان، از طرف غرب به خمینو اراکو از طرف شرق به دلیجانمحدود می‌باشد

شهرمحلاتیکرصدخانهدارایتلسکوپدرمجموعهدانشگاهآزاداسلامیدارد

شهر محلات دارای یکی از بزرگترین پیست‌های اسبسواری استان مرکزی است.

آثار باستانی و گردشگری

۱-پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات

۲- چنار۱۱۵۰ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات

۳- یخچال طبیعینیم‌ور واقع در شهر نیم‌ور

۴-انواع باغ‌های پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات

۵-مجتمع آب درمانی و آبگرمطبیعی محلات واقع در روستای آبگرم محلات

۶- آتشکدهآتشکوهمیل میلونه متعلق به زمان ساسانیاندر نیم‌ور.

۷ - ستون‌های سنگی شهر باستانی خورههاز دوران اشکانیان.

۸-امامزاده یحیی و فضل‌الله محلات واقع در خیابان قندی محلات

۹-کوچه‌باغ‌های پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقهٔ پولگان)

۱۰-سد ساسانی نیم‌ور واقع در رودخانه قمرود

۱۱-پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات

۱۲-غار آزاد خان واقع در روستای سنجی‌باشی محلات

۱۳-غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات

۱۴-غار چال‌شغال در روستای آتش کوه نیم‌ور

۱۵-غار یکه‌چاه واقع در روستای یکه‌چاه محلات

۱۶-غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات

۱۷-غار شاه‌بلبل واقع در خورهه محلات

۱۸-حمام قدیمی عرش محلات (مکان فعلی اداره گردشگری و میراث فرهنگی)واقع در خیابان سرچشمه

۱۹-منطقهٔ حفاظت شدهٔ هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات

۲۰- منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گل‌چشمه محلات

میلاجرد

شهریاستدربخشمیلاجردشهرستانکمیجاناستانمرکزیایران

تاریخچه

طبق مطالعات انجام شده بر روی تپه‌های باستانی قلعه تپه تاریخچه میلاجرد به ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یعنی دوره حکومت مادهادر محدوده هگمتانهبر می‌گردد.

قلعه تپه میلاجرد در مجاورت شهر میلاجرد و در ۱۱۰ کیلومتری شمال غربی اراک بر روی تلی

بزرگ قرار گرفته که از سوی اهالی به «قلعه تپه میله گرد»که نام محلی شهر میلاجرد است، معروف است. حسن بن محمد قمی در کتاب تاریخ قم بانی این شهر را میلاد گرگینمی‌داند که به امر شاه کیخسرو آن را بنا نهاده‌است. این آبادی یک بار در حمله مغول و بار دیگر در فتنه افغانویران شده‌است. خرابه‌های آبادی قدیم و آثار برج و بارو و علایم خندق اطراف کاملاً نمایان است. ضمن حفریات اشیاء قدیمی در آن مشاهده می‌شود.[۲]

زبان مردم میلاجرد

زبان مردم میلاجرد ترکی می‌باشد ولی قبل از حکومت اقوام ترک زبان سلجوقیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، و حمله مغولها و گسیل شدن ترکهای ماورءالنهر و آسیای میانه به ایران به زبان تاتی که فارسی اصیل می‌باشد تکلم می‌کردند، که هنوز هم تعدادی از روستاهای منطقه مانند وفس، چهرقان، گورچان، به دلیل واقع شدن در منطقه کوهستانی و دور از دسترس بودن این زبان را حفظ کرده‌اند و با این زبان صحبت می‌کنند.(زبان مردم تاکستان در قزوین)

داستان بنای شهر میلاجرد

حکیم ابوالقاسم فردوسیدر داستان بیژن و منیژهدرشاهنامهچنین آورده‌است که در زمان عدالت دارنده فره ایزدی کیخسروفرزند گرانمایه سیاوشاز ولایت آذربایجان خبر رسید که گرازهایوحشی امان از دل مردم آن دیار گرفته و جان مردم را به خطر انداخته‌اند.

کیخسرو شاهزاده پهلوان بیژن را ماموربازگردانیدن امنیت به آذربایجانکرد تا گرازهای وحشی را از بین مردم دفع کند، اما چون بیژن جوانی بی تجربه بوده و راه آذربایجان را بلد نبوده پهلوانی پیر و جهان دیده به نام میلادگرگینیا گرگین میلادراراهنمای بیژن کردو به آن دیار فرستاد، گرگین میلاد و بیژن پس از سرکوبی گرازهاو امن نمودن شهر به گشت و گذار در سرزمین ایران پرداختند و به اشتباه وارد سرزمین توران که پادشاهش دشمن ایرانیان بود شدند و بعد از شکارهای فراوان بیژن را به دلیل خستگی خواب ربود و میلاد گرگین در آن احوال به گشت و گذار پرداخت.

در این احوال میلاد گرگین متوجه حضور گروه بزرگی شد که در میان او و محلی که بیژن در خواب بود در حرکتند، دختران را مشکر از پیش و پس به نوازندگی و خوانندگی مشغول و سربازان به حراست ماه پاره‌ای در بالای تخت مشغول می‌باشند.

میلاد گرگین بلا فاصله رهبر گروه را شناخت او منیژه دختر افراسیابپادشاه توراندشمن خونی ایرانوایرانی بود.

دیگر فرصتی برای بیدار کردن بیژن نبود، به ناچار به امید این که خوابگاه بیژن از گشت و گذار منیژه دور بماند و او بعداً خود را نجات دهد پا به فرار گذاشت، اما سربازان او را تا مرز ایران تعقیب کردند ولی او وارد خاک ایران شد.

اما منیژه از بالای تخت متوجه بیژن شده و از اطرافیان نام و نشان او را پرسید، و آنها نخست او را چوپانی بیابان گرد معرفی کردند، اما لباسهای فاخر و چهره زیبای بیژن نشان از شاهزاده بودن او داشت.

پس منیژه دستور داد تا او را بیدار کنند تا این که علت حضورش در تنهایی صحرا را جویا شود از قیافه او فهمیده بود که او تورانی نیست.

از سخنان و حرکات منیژه می‌شد فهمید که او در همان نگاه اول دلباخته جوان رشید و شاهزاده ایرانی شده، پس حسودان در گوش او زمزمه کردند که این شخص دشمن شماست که اگر اجازه بدهید او را در خواب بکشیم، چون اگر بیدار شود کسی حریف او نیست، اما عشق منیژه جان بیژن را نجات داد، به دستور منیژه بیژن در خواب طناب پیچ کردند و بی سر و صدا به قصر منیژه بردند.

بیژن هنگامی که بیدار شد میلاد گرگین را صدا کرد، اما به جای او زیبا رخی را در کنار خود یافت و خود را در قصری نا شناس.

منیژه تمام ماجرا را برای بیژن تعریف کرد و بخصوص از عشق و علاقه خود سخن به میان آورد و بیژن هم به این عشق الهی جواب مثبت داد و دو دلداده در قصر منیژه همنیشین هم گردیدند.

خبر به افراسیاب پدر منیژه رسید گه چه نشسته‌ای که دخترت دشمنت را به قصر خویش آورده و در نهایت عشق و احترام پذیرای اوست.

افراسیاب منیزه را خواست و مورد عتاب قرار داد و سرزنشها نمود اما دل منیژه چیز دیگری می‌گفت، اطرافیان افراسیاب به این حیله دست زدند که بیژن را چندی از چشم منیژه دور کنیم، شاید فراموش کند به همین جهت بیژن را در چاهی انداختند و سنگ بزرگی که منیژه نتواند تکان دهد بر سر چاه گذاشتند.

اما منیژه به قدرت عشق با پنجه‌های لطیف تر از گل آنقدر زیر سنگ را کند تا محل عبور هوایی را برای بیژن را باز کرد و از همان جا آب و غذا برای او می‌فرستاد، تا در نهایت افراسیاب نتوانست این ننگ را تحمل کند و دستور داد که منیژه را نیز به همان چاه کنار بیژن انداختند.

اما خبر از این طرف که میلاد گرگرگین بدون بیژن بازگشت و به دیدار کیخسرو آمد وقتی از او درباره بیژن پرسیدند به حالت غمگین و گرفته به دروغ گفت هنگام جنگیدن با گرازها، گرازهای خشمگین زره بیژن را دریدند و تکه پاره اش کردند.

با این خبر شوم دربار شاه پر از غم و اندوه و عزا شد و چندین روز به سر و سینه کوبیدند، اما کیخسرو دلش به زنده بودن بیژن گواهی داده بود و به همین خاطر جام جم را طلب کردوقتی جام را نگریست بیژن را داخل چاهی در توران زمین دید که دختری پرستاریش می‌کند پس مرد مردان رستمدستان را ماموریت داد که بیژن و پرستارش را بدون جنگ خونریزی به ایران بیاورند.

تهمتن نیز با تنی چند از بازرگانان به توران رفته و هر دو را شبانه از چاه به در آورده و به ایران باز گشتند و برنامه به ازدواج دو شاهزاده ختم شد.

اما در ایران باستان دروغ بزرگترین گناه محسوب می‌شد که سزای گوینده آن فقط مرگ بود و حکم مرگ میلاد گرگین صادر شد، ولی با پا در میانی پهلوان رستم دستان که این دروغ باعث پیوند دو شاهزاده گردید و همین مسئله موجب آن خواهد شد که افراسیاب به خاطر دخترش منیژه شاید دست از کینه بردارد؛ پس به پاس خدمات چندیم ساله میلاد گرگین از گشتن او صرف نظر کنیم و اگر شاه عدالت پرور تحمل دیدن او را ندارند او را به جایی دور از پایتخت تبعید کنیم و چنین گردید که میلاد گرد از پایتخت که نزدیک دماوندبود به طرف جنوب تبعید شد و

در بین راه از کنار دریاچه ساوهراهش را به طرف جنوب غربی ادامه داد و از طرف تفرشکنونی گذشت و کوههای وفسرا پشت سر گذاشت و در کنار رود خانه قره چای سرزمینی آباد یافت و خیمه‌هایش را آنجا بر پا کرد و رحل اقامت افکند. محل اقامت او و فرزندانش کم کم به روستایی تبدیل شد که کاروانیان آن را میلاد گرد نام نهادند.

این روستا هر ساله به علت طغیان رودخانه قره چای مقداری به طرف سراشیبی شرقی کشیده می‌شد و هر ساختمانی که از غرب روستا تخریب می‌شد به جای آن ساختمانی در طرف شرق که کمی بالاتر از سطح غربی بود بنا می‌گردید. واین عمل هنوز هم ادامه دارد اما میلاد گرد به میلاگرد(نام ترکی هم اکنون) تغییر نام داد و بعد از ظهور اسلام و غلبه اعراب به ایران میلاگرد به میلاجرد تبدیل شد. مشتاقان کامل را به خواندن داستان بیژن و منیژه و سرنوشت میلاد گرگین از شاهنامه فردوسی دعوت می‌نماییم و در این چکیده چون هدفمان بدست آوردن تاریخ بنای شهر

میلاجرد بود داستان را کاملاً خلاصه نمودیم، امیدوارم که اهل فن بر ما ببخشایند. [۳]

نَراق

 شهری است در استان مرکزیایران.

شهر کوچک نراق از نظر تقسیمات کشوری بخشی از شهرستان دلیجانو در محدوده استان مرکزی است. این شهر، حد فاصل شهرستانهای قم، کاشان و دلیجان قرار دارد و از مناطق کوهستانی و سردسیر می‌باشد.[۱]
شهر نراق در ۱۵ کیلومتری مسیر دلیجانبه کاشانواقع شده دارای طول جغرافیایی ۵۰ درجه و ۴۰ ثانیه و عرض ۳۳ درجه و ۵۹ ثانیه و ارتفاع یکهزار وششصدو پنجاه متری ۱۶۵۰ از سطح دریا می‌باشد از سال ۱۳۳۹به بعد با تأسیس شهرداری از نظر تقسیمات کشوری شهر محسوب گردید. شهر به علت محاصره از سه طرف توسط کوهها دارای آب و هوای کوهستانی است از طرف شمال ب

ه کوه ال و از سوی باختر در ۱۸ کیلومتری به شهر دلیجان و از طرف جنوب به روستای سینقانو از سوی خاور در ۲۲ کیلومتری به مشهد اردهال، ۴۰ کیلومتری به نیاسر و در ۷۰کیلومتری به کاشان منتهی می‌گردد وسعت شهر حدود هفتاد کیلومتر مربع و میزان بارندگی در سال تقریباً ۲۰۰ میلی‌لیتر می‌باشد.
آب انبارهای شهر نراق یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجار هستند. این آب‌انبارها در هر سه محله نراق یعنی محله بالا، محله پائین و محله بازار دیده می‌شوند.[۲] [[غار چالنخجیر]] در ۵

کیلومتری باختر نراق از نقاط دیدنی آن است.[۱]

در سال ۱۹۷۴ یک شهاب‌سنگ۲٫۷کیلوگرمی در نراق به زمین افتاد. این شهاب‌سنگ از سقف آزمایشگاه مدرسه‌ای در نراق گذشت.[۳]

در مورد نام نراق گروهی بر این باورند که نام نراق از ستاره‌ای گرفته شده‌است و گروهی دیگر معتقدند که: نراق به معنای «نر» یا «نره» که به معنای برآمدگی و بلندی زمین است. شاید به لحاظ اینکه سلطان‌آباد (اراک) را به نام عراق می‌شناختند و شهر نراق در بلندترین نقطه عراق (اراک) قرار داشت آن را «نر عراق» یا نره عراق» نام نهادند و به مرور زمان، «نر عراق» به «نراق» تغییر نام یافت

پیشینه

این شهر کوچک در گذشته از موقعیتی خاص برخوردار بود، زیرا در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و دارای موقعیت راهبردی اقتصادی و تجاری بود و از دیرباز مورد توجه مردم شهرهای اطراف قرار گرفته بود.

نراق از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور ایران به شمار می‌رود. ابن بطوطه قدمت این شهر را به ۷۰۰ سال گفته‌است. صاحب «بستان السیاحه» یکصد و ده سال پیش درباره این شهر گفت: نراق بر وزن عراق قریه‌ای است قصبه مانند و محلی است خاطرپسند از توابع کاشان، آبش کم و باغاتش فراوان. آن قریه در دامن کوه اتفاق افتاد و سه طرفش فی الجمله گرفته و سمت مغربش به غایت گشتاده‌است. قرب هزار باب خانه در اوست و چند مزرعه مضافات اوست و مردمش شیعی مذهب و... مولانا مهدی صاحب تصانیف مفیده از آنجا بوده‌است.[۲]

نراق امروزی پس از اسلام و توسط شخصی به نام «ریش‌بلند» بنا شده و بلندترین منطقه عراق عجمبوده‌است.[۳]

در فرهنگنامه ویکیپدیا در باب نراق مطالبی نوشته شده است که اندکی دقت در آنها ما را به پیدایی ریشه اوستایی و پارسی نام نراق رهنمون میگردد. این نام در اساس مرکب است از اجزاء اوستایی نی (پایین) و رَغ (پهن و آسان و سبک و دلشاد) چون تنها سمت پایینی و غربی این قریه است که به گشادگی و دلگشایی متصف شده است.

بناهای تاریخی

نراق بناهای تاریخی بسیاری دارد از جمله آن بنای مسجد جامع، بنای ساختمان و بقعه امامزاده یحیی و امامزاده سلیمان که از فرزندان امام علی به شمار می‌روند و ساختمان و بقعه امامزاده زبیده خاتون که دختر امام جواد می‌باشد و همچنین بنای ساختمان و بقعه امامزاده سلطان علی که فرزند امام محمدباقر می‌باشد.قنات وقفی حاج الله داد، موزه آب شهر نراقدر محل آب انبار حاج عبد الباقی، کاروانسرا و بازار شمس‌السلطنهو کاروانسرای حاج مهدیاز دیگر بناهای دیدنی نراق هستند.[۴]دره آبشتا و آبشار گیسواز نقاط دیدنی طبیعی نراق هستند.

نوبَران

شهری است در بخش نوبرانشهرستان ساوهاستان مرکزی ایران. جمعیت این شهر در سرشماری ۱۳۷۵ برابر با ۱۴۷۹ نفر بوده‌است.

شهرک صنعتی نوبران به فاصله حدوداً ۳ کیلومتری از شهر نوبران واقع شده و مساحت آن معادل ۱۰۰ هکتار و سطح کاربری اراضی صنعتی آن تقریباً ۵۶ هکتار می‌باشد. این شهرک در مجاورت جاده اصلی ساوه -همدان واقع و فاصله آن با ساوه۶۵کیلومتر، غرق‌آباد۱۳کیلومتر، همدان ۱۲۵ کیلومتر، اراک ۲۲۵ کیلومتر و تهران ۱۸۵ کیلومتر می‌باشد همچنین این شهرک در فاصله ۵۵ کیلومتری از خط راه‌آهن سراسری و ایستگاه راه‌آهن شهر صنعتی کاوه، ۱۳۵کیلومتری فرودگاه

همدان و ۶۵ کیلومتری گمرکساوه قرار گرفته‌است.[۱]

در قدیم

فرهنگ جغرافیایی ایران جلد یک می‌نویسد: نوبران قصبه مرکزی بخش مزلقانچای شهرستان ساوه، در ۶۰ هزار گزی غرب ساوه بر سر راه ساوه به همدان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و ۲۴۶۹ تن سکنه دارد. آب قصبه از ۱۰ رشته قنات کوچک و یک قنات بزرگ تامین می‌شود. محصول عمده آن غلات و بنشنو سیب زمینی و میوه‌های سردسیری و شغل مردم آن زراعت و قالیچه‌بافی و کارگری است. مزارع مادآباد، علی کوسج، مرسعلی‌بلاغی، دوقان، قره‌گل جزء این قصبه‌است.[۲]روستای جلکبر یکی از روستاهای تابعه این بخش می‌باشد.

گردو از محصولات این شهر است. روستای قلعتین یکی از روستاهای همجوار نوبران می باشد نوبران مردمانی بسیار مهمان نواز و خونگرم دارد و دارای مناظر طبیعی فوق العاده زیبا و تاریخی میباشد که نشان دهنده زحمات گذشتگان میباشد از قبیل : حفر کانال عظیم با دست از زیر روستای اراقلعه که آب مزارع قصبه و مزرعه های دوغان و ... از آن کانال استفاده میکند. مسیر رودخانه که در فصل بهار بسیار پر آب و تغیانگر بوده به طوری که برای عبور بعضی روستاها مانند دربند، طاهره خاتون مشکل آفرین بوده است . چون در وحله اول پل احداثی را سیل از بین میبرد.اکنون هم آن آبها تغیان گر کم شده و پلهای محکمتری هم احداث شده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:4 | نظر بدهید

استان مرکزی : نیم ور , هزاوه ...

نیم‌وَر

یا نیمه‌ورشهری است تاریخی [۱۰]، که در بخش مرکزی شهرستان محلاتاستان مرکزیایرانقرار دارد. نیم‌ور در ۲۵۰ کیلومتری جنوب تهرانو مابین راه مواصلاتی شهرهای دلیجانو محلاتقرار گرفته‌است. قدمت این شهر به دوران ساسانیان[۱۱]و اشکانیانباز می‌گردد. شواهد و مدارکی نیز با قدمتی که به ۲٬۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیحباز می‌گردد نیز در این منطقه کشف

شده‌است.[۱۲]این شهر دارای آثار تاریخی متعدد و کوه‌هایسنگی دارای معادنسنگغنی

تراورتن، فلوئورینو سنگ‌های تزیینی است[۱۳]. از این رو صنعت غالب در این شهر مربوط به سنگاست.[۹]بر پایه اطلاعات مرکز آمار ایران، این شهر با داشتن جمعیتی بالغ بر ۵٬۷۳۱ نفر[۳]هجدهمین شهر استان مرکزی است.[۱۴]

نیم‌ور در جنوبشرقی استان مرکزیقرار دارد. در شمال آن قم‌رودو در جنوب آن کوه‌های آتشکوهقرار دارند.

نام نیم‌ور در کتاب‌ها و اسناد تاریخی تحت نام‌های مختلفی نظیر آوَرد، نیم‌آوَرد، مَمنور، نَیسور و تَیمور[۱]به ثبت رسیده‌است. اوج شکوفایی نیم‌ور در دوران ساسانیانو بعد از احداث سدیبر روی رودخانه قمرودبوده است[۱۵]که امروز بقایای این سد قدیمی با نام بند نیم‌وردر کنار شهر قرار دارد[۱۶].

در دوران معاصر، این شهر با رکود مواجه شده اما با پیوستن دهستان باقرآبادبه این شهر و احداث شهرک صنعتی[۱۷]، دانشگاه علمی کاربردی نیم‌ور[۱۸]و نمایشگاه بین الملی سنگ ایران در این شهر[۱۹]، از رونق اقتصادی برخوردار شده‌ا

مناطق باستانی

 

درب چوبی خانه‌ای قدیمی در قسمت قدیمی شهر

علیرغم تبدیل روستای نیم‌ور به شهر نیم‌ور، هنوز قسمت‌های شمالی این شهر بافت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند. خانه‌ها، مسجد جامع قدیمی، حمام عمومی و... نمونه‌هایی هستند که از خشت و گل ساخته شده‌اند و هنوز پابرجا هستند. در کتاب مختصرالبلدان[۶۴]مربوط به حدود ۲۹۰ هجری قمری در باره زیبایی بناهای خشت و گلی نیم‌ور آمده‌است[۶۵]:

«

هیچ بنایی از خشت و گل، خوش منظرتر از بنای نیم‌ور روستایی از اصفهان نیست و در این بنا تصویرها و اخبار و پندهای شگفت انگیزی است.

 »

وجود سنگ نگاره‌هایی بر روی صخره‌ها و سنگ‌ها در منطقه تیمرهکه[۶۶][۶۷][۶۸]قدمت بعضی به ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نیز می‌رسد،[۶۹][۱۲]گواه قدمت بسیار زیاد این منطقه‌است. مجموعه شگفت انگیر سنگ نگاره‌های تیمره، شامل هزاران تک نگاره، چند نگاره، تابلوهای پر

نگاره، یک کتیبه پهلوی، چند کتیبه عربی و فارسی و بسیاری علایم و نشانه‌های نمادین است.[۷۰]همچنین وجود بناهای تاریخی مربوط به دوره‌های ساسانیانبیانگر قدمت و عظمت تاریخی این منطقه‌است.[۷۱]
از مهم‌ترین بناهای داخل شهر می‌توان به قلعهٔ جمشیدیمنتصب به جمشیدپیشدادی، قلعهٔ نایبی، مسجد جامعشهر منتصب به دوران صفویه[۶۳]، پل تاریخی باقرآبادو ستون‌های تاریخی میل میلونهاشاره کرد.

همچنین از مهم‌ترین بناهای خارج شهر نیز می‌توان به سنگ‌نبشته خورهه[۷۲]و آتشکده آتشکوه[۷۳][۱۱]اشاره کرد که در ۱۰ کیلومتری شهر و در دامنهٔ کوهآتشکوهقرار دارد [۷۴]. آندره گداردر کتاب آثار ایران دربارهٔ بنای آتشکده آتشکوه گفته‌است:[۷۵][۷۶]

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده‌است.

 »

در گذشته قبرستانی در کنار شهر وجود داشته که معروف به قبرستان بیت‌المقدس بوده‌است.

باستان‌شناسان در این قبرستان اکتشافاتی انجام داده‌اند و ظروف سفالیمتعلق به قرون گذشته در

آن کشف گردیده‌است.[۷۷]

قلعه جمشیدی

 

قلعه جمشیدییا قلعه گبری

تاریخ‌نگاران قدمت این بنای باستانی را به زمان پادشاهی جمشیدنسبت داده‌اند. مردم این شهر در زمان حمله آزادخان افغانبه این منطقه در این قلعه پناه گرفته بودند و نیروهای آزادخان افغانی بعد از مدت‌ها محاصره نتوانستند وارد این قلعه شوند.[۷۸]

میل میلونه

 

 

بازمانده‌های بنای میل میلونه

باقیماندهٔ بنایی عجیب در شهرنیم‌وراست، که باقیماندهٔ یک بنای سنگی بسیار عظیم و باستانی است که ازسنگو ساروجساخته شده‌است.[۱]به احتما قوی، این بنا باقیمانده‌ای از آتشکده‌ای به نام ورنه (سرزمین محروسه پایینی) است[۷۹]که در تاریخ به آن اشاره شده‌است.

مسجد جامع

مسجد جامع نیم‌ور که نام اصلی آن مسجد حاج عبدالمحمد نیموریاست، از بناهای ثبت شده این شهر است. این مسجد دارای ستون‌هایی به شکل مربعی است. کتیبه‌هایگچ بری شده در کناره سقف، بر روی ستون‌ها قرار دارد. ساخت این بنا منسوب به دوره صفویهو قاجاریهاست.[۶۳][۸۰]

به دلیل تعمیرات فراوان انجام گرفته بر روی بنا، مسجد کمی از حالت اولیه و سنتی خود خارج شده‌است.[۸۱]

یخچال نیم‌ور

 

یخچال نیم‌ور

بنایی است که در قدیم از آن برای ساختن یخ در فصل زمستانو استفاده از آن در فصل فصل تابستاناستفاده می‌شده‌است.[۱]ساخت این بنا به دورهٔقاجاریهنسبت داده شده‌است.[۶۳]مردم شهر از این یخچال باری تهیه یخ در فصل تابستان استفاده می‌کرده‌اند. میراب‌هاکه مسئول و

مباشر و ناظر بر تقسیم آب‌ها هستند،[۸۲]در فصل زمستان، برای تهیه یخ آب قناتو یا نهرها را

به حفره‌ها و گودال‌هایی که در نزدیک بنای یخچال بوده هدایت می‌کردند. بعد از آماده‌شدن یخ، با کمک مردم یخ‌ها را خرد می‌کردند و روی بستری از کاهدر چالهٔ یخچال می‌ریختند. پس از پر شدن چاهٔ یخچال، در آن را باگِلمی‌بستند و عایق‌کاری می‌کردند. مردم شهر، در فصل تابستاندرب یخچال را گشوده و از یخموجود در آن استفاده می‌کردند.[۸۳]

در حال حاضر فضای داخلی این مکان تبدیل به گالری شده و در آن نمایشگاه‌های مختلف از قبیل نمایشگاه عکس نیم‌ور برگزار می‌شود.[۸۴]

جاذبه‌های طبیعی

 

طبیعت نیم‌ور در بهار

کوه‌های بلند اسور، زرد قلعه، دز، شیری چال، عباس آباد در نواحی شمالی شهر، رودخانه لعل‌بارو حاشیه دیدنی آن، و همچنین مزارع مختلف در قسمت جنوبی و در ارتفاعات و دامنه کوه زرده قلعه که تفرجگاه‌های طبیعی و تفریحی است، از دیدنی‌های شهر نیم‌ور می‌باشد.

بند نیم‌ور

بر روی رودخانه لعل‌بارکه در شمال منطقه نیم‌ور جاری است، سدیزده[۸۵]شده که مربوط به دوران ساسانیاناست.[۸۶][۸۷][۸۸]در قسمتی از بند، دهانه‌ای به نام چاگوروجود دارد که آبدر آن به سرعت می‌چرخد و پایین می‌رود. بنا بر افسانه‌های این شهر، در داخل چاگور چرخی به نام

چرخ الماسکار گذاشته‌است که هرچه از دهانه چاگور پایین برود، از آن طرف خرد و متلاشی بیرون می‌آید. مردم این منطقه دلیل ساخت چاگور را تضمینی برای این می‌دانند که هیچ‌چیز نتواند جلوی جریان آب را در کانال سد کند.[۱]

رودخانه لعل‌بار

این رودخانه یکی از زیرشاخه‌های اصلی قم‌روداست و از دشت‌های شمال شهر می‌گذرد.[۸۹]این رود به عنوان یکی از منابع اصلی آبیاری اراضی کشاورزی در منطقه‌است. این رود بعد از پیوستن به قم‌رودبه رود قره چایمی‌ریزد.[۹۰]

غار گدار چشمه

نوشتار اصلی: غار گدار چشمه

این غار در کوه اردهو در جنوب نیم‌ور قرار دارد.

هندودَریکی از شهرهای استان مرکزیایران است.

اماکن گردشی

در نزدیکی این شهر پیست اسکی پاکلو در شمال هندودر سدی به نام سد هندودرقرار دارد. این سد در جنوب باختری کوه سیب تلخساخته شده‌است.[۱]سد هندودر از مناطق مهم پرورش ماهی و ماهی‌گیری در استان مرکزی است[۲]ولی در دوره‌ای تمام ماهیان این سد به بیماری مبتلا شدند.[۳]هندودر دارای آب وهوایی نسبتا گرم در فصل تابستان و در زمستان دارای آب وهوایی نسبتا سرد وخشک و در فصل پاییز دارای آب و هوایی ملایم و کمی سرد همراه با وزش باد و گرد و غبار است. به همت نماینده زحمتکش شهرستان شازند حاج محمود احمدی بیغش، تمام مدیریت های اجرائی منطقه به افراد بومی منطقه هندودر واگذار شده که این مهم زمینه را برای خدمت صادقانه تر و دلسوزانه تر افراد منتخب فراهم می آورد (4)http://fa.wikipedia.org

هزاوه

 یکی از روستاهای شهرستان اراکدر استان مرکزیایران است. این روستا در ۱۸ کیلومتری غرب اراکجای دارد. هزاوه دارای بافت روستایی کوهستانی و آب و هوای مناسب برای باغداری و دارای مزارع وسیع انگور است.

روستای هزاوه زادگاه امیرکبیر، میرزا بزرگ قائم مقامو میرزا ابوالقاسم قائم مقاماست.

هزاوه علاوه بر ویژگی‌های تاریخی دارای ذخایر آب فراوان، آب و هوای کوهستانی و چشم‌اندازهای طبیعی و معماری است.

تاریخ

قدمت هزاوه با توجه به سفال‌های پیدا شده و مطالعات باستان‌شناسی برروی تپه تاریخی هزش قرن پنجم هجری را به ما نشان می‌دهد. مقبره شاهزاده احمد برروی بلندترین قسمت روستا واقع در محله بالا ازدیگر آثار تاریخی هزاوه می‌باشد. بنیان این مقبره به دوره ایلخانان می‌رسد اما دردوره صفویه تغییر وتحول بنیادین درآن ایجاد شده تا به شکل کنونی در آمده است.

اقتصاد

هزاوه یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان انگور و دیگر فراورده‌های کشاورزی نظیر باسلوق و شیره انگوردر استان مرکزی می‌باشد.

معماری هزاوه

این روستا دارای بافت پیچیده‌ای است که ازخانه‌های سنگی، گلی به صورت پلکانی، بردامنه شیب کوه‌ها قرار گرفته، این خانه‌ها اکثراًاز گل، سنگ و چوب ساخته شده ودارای سقف‌های مسطح هستند. معماری ساخت روستا تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، وجود آب درمناطق محله درچهارقسمت عمده متمرکز شده اند. نام محله‌ها به ترتیب ده به سمت بالا عبارت‌اند از

  • کیورمیان دهمحله پایینمحله چالهسرآسیابتره زارده بالا

دیدنی‌ها

علاوه بر معماری زیبای روستای هزاوه آثار دیگری دراین روستا یافت می‌شود که ارزش تاریخی و فر هنگی دارد. این آثار عبارت‌اند ازمسجد شبستان دار، درخت سرو کهنسال و حمام قدیمی روستای هزاوه

سد پانزده خرداد

دپانزدهخرداددرشمالشرقیشهرستاندلیجانودرفاصله ۵ کیلومتریآنقراردارد.

محتویات

مشخصاتسد

سدازنوعخاکیغیرهمگنباهستهرسیباحداکثرارتفاعازکفرودخانه ۳۰/۵۴ مترمی‌باشد. ارتفاعازرویپی ۹۶ متر،طولتاج ۳۲۰ متروعرضآندرتاج ۱۰ متراست. حجمآبمفیدآن ۱۶۵ میلیونمترمکعبمی‌باشد. اینسدبهوسیلهرودخانهٔقم‌رودوهمچنینبارندگی‌هایفصلی

کوهستان‌هایاطرافشهرستان‌هایدلیجان،نراقوجاسبتغذیهمی‌گردد.

اینسدآبموردنیازشهرستاندلیجان،نیموروتوابعآنهاوهمچنینبخشیازآبشهرقمراتامینمی‌کند. همچنینمقداریازآبسدنیزبهکشاورزاناینمنطقهاختصاصپیدامی‌کند.

گونه‌هایجانوریمنطقه

گونه‌هایجانوریمنطقهشاملپستانداران،پرندگان،خزندگان،دوزیستانوماهی‌هامی‌باشندکهبهمعرفیآنهابهاختصارمی‌پردازیم:

 پستانداران:

 پستاندارانیکهدراینمنطقهشناساییشده‌اندعبارتنداز: روباه،شغال،کفتار،گرگ،موشصحرایی،خرگوشوجوجه‌تیغی.

پرندگان:

 اینمنطقهمکانمناسبیبرایگذرانزمستانیبرخیازپرندگانمهاجرمی‌باشد. کهازآنجملهمی‌توانبه : اردکسبز،اردکزیره‌ای،چنگر،حواصیل،انواعمرغابی،انواعغاز،مرغکرمخواروغیرهاشارهکرد.

همچنینپرندگانیدرحواشیسدزندگیمی‌کنندکهعبارتنداز: کبک،تیهو،قرقی،کبوتر،انواعگنجشک،زاغ،کلاغوهدهد.

خزندگان:

 گونه‌هایخزنده‌ایکهدرمنطقهمشاهدهشده‌استعبارتنداز: انواعمارمولک،مارآبی،بزمجهومار.

آبزیان:

 عمده‌ترینساکنانایندریاچهماهی‌هامی‌باشند. کپورمعمولیوحشی،کاراس،سوفوماهیسفیدرودخانهازعمده‌ترینگونه‌هایماهیایندریاچههستند.

نقاطدیدنی

درکنارایندریاچهغارچال‌نخجیرقرارداردکهازمناطقبکراینمنطقهمحسوبمی‌گردد.

دریاچهٔسدازنقاطتفریحیودیدنیاینشهرستاناست. ازویژگی‌هایاینسدنزدیکآنبه

آبگرممحلاتاستکهچشم‌اندازیزیباازسدازآنمکاننمایاناست

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:3 | یک نظر

استان مرکزی : جاذبه های توریستی , چشمه ها , غارها ,ذلف آباد , موزه ...

جاذبه های توریستی

چشمه‌ها

  • چشمه چپقلی
  • چشمه کیخسرو (سراب حک)
  • چشمه دوروزن آب روستای چناس (چشمه‌ای فصلی بوده وتا اواخر بهار آب دارد وشدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است. این چشمه و چشمه‌های دیگر این روستا سرچشمه اصلی رودخانه اراک می‌باشند.)
  • چشمه سراب چناس (چشمه‌ای دایمی بوده و فقط در خشکسالی‌های شدید بی آب می‌شود)
  • چشمه سیلی چناس (چشمه‌ای فصلی بوده و تا اواسط بهار آب دارد و شدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است)
  • چشمه دره چناس (این چشمه در میانهٔ کوه غربی دشت دربند چناس قرار دارد که در تمامی فصول سال آب دارد. عجیب است که در بالای کوه همیشه آب دارد.)
  •  
  • چشمه آب رضا آباد در امامزاده سهل ابن علی
  • چشمه آب عمارت واقع در ۴۰ کیلومتری اراک بعد ازروستای هفته که در تمام فصول سال آب دارد
  • امامزاده شاهزاده محمد حصار بعد از روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک
  • باغ اربابی واقع در روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک

چشمه کیخسرو واقع در روستای حک بالا

غارها

شهرستان اراک به خاطر گسترش سازنده‌های آهکی و دولومیتی، محل تشکیل غارهای بسیاری بوده‌است:

  • غارقلعهجوقو مقبره اسرارآمیز آن
  • غار سفید خانی
  • غار انجدان
  • غار آسیلی
  • غار کلچناس (این غار ورودی کوچکی دارد که ده متر نشسته باید رفت سپس به تونل بزرگ شیبداری می‌رسد در انتهای سمت چپ راه باریکی دارد که به قسمت اصلی غار می‌رسد.این غار تا اوایل بهار آب دارد. ازحیوانات این غار خفاش را می‌توان نام برد)
  • ایوان غارکل چناس (این یک غار کوچک است که به علت ارتباط با غار کل به ایوان غار کل معروف است. شکارچیان در زمستان در این ایوان استراحت می‌کنند.)
  • غار برآفتابروستای چناس (این غار در بالای کوه برآفتاب قرار دارد.این کوه سه غار دارد که یکی از اینها درون صخره‌های نوک کوه‌است)

ذلف‌آباد

 

 

در۲۲ کیلومتری شمال اراکاز توابع فراهانآثاری دیده می‌شود که به آن شهر قدیمی ذلف‌آباد می‌گویند، خرابه موجود نشان می‌دهد که در گذشته این شهر، آباد و بزرگ بوده است؛ ولی در حال حاضر به جزء چند اثر تخریب شده این منطقه چیزی ملاحظه نمی‌گردد. برخی از اشیای بدست آمده از کاوشهای این منطقه در گنجینه حمام چهارفصلاراکنگهداری شده که برای بازدید همگان به نمایش در آمده‌است.

پیر مرادآباد

در روستای مرادآباددر ۱۴ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک، بقعه‌ایبه نام پیر مرادآباد وجود دارد. بنابر اعتقاد عامه مردم دستور ساخت این بقعه را شاهپور ذوالکتافداده‌است که بعدها این بنا از بین می‌رود لیکن در دوره سلجوقیبقعه‌ای مجدد بنا می‌گردد.

کاروانسرای اراک

اروانسرای اراکبنایی مربوط به دوران صفویهاست که در مشک آبادو در فاصله ۴۰ کیلومتری شرق اراک، نزدیک روستای انجدانو امان آبادقرار دارد این کاروانسرا مربع شکل در مسیر اصفهانبه غرب ایران ساخته شده است.

قلعه حاج وکیل

قلعه حاج وکیلمربوط به اواخر دوره قاجاراست و در اراک، خیابان شهید دکتر چمران ـ کوچه وکیل واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۷۵ با شمارهٔ ثبت۱۷۷۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]

پل دوآب

پل دوآبدر منطقه سوق الجیشیدوآببنا شده و رابط مکان‌های باستانی بین دشت کزازدر جنوب، دره شرادر شمال، منطقه لرستاندر غرب و هم چنین ناحیه اراکدر شرق است .

در مجموع طول پل ۱۳۰ متر و عرض آن بین ۵/۵ تا ۷/۵ متر نوسان دارد و بلندترین نقطه پل از کف رودخانه ۵/۷ متر ارتفاع دارد .

این پل دارای هشت چشمه بزرگ و کوچک با طاق‌های تیزه دار است . هر پایه از جلو دارای موج شکن تیز و از پشت دارای پشتیان است . مصالح ساختمانی به کار رفته در پل عبارتنداز : سنگ، آجر و گل آهک . بنای پل از پایین به بالا به ارتفاع حدود ۲/۱ متر سنگ کاری شده و فاقد عناصر تزیینی است . امروزه از این پل جهت عبور احشام و عبور و مرور مردم استفاده می‌شود.

آتشکده آتشکوهیکی از مهم‌ترین آثار بجا مانده از دوران باستان در سرزمین کهن ایران

است که در نزدیکی نیم‌ورقرار دارد.[۱]مورخان قدمت این بنا را به دوره ساسانیانمربوط می‌دانند.[۲]بنای چهار طاقی آن شامل ستون‌های سنگی استوانه‌ای شکل است که بر روی هم استوار شده‌اند. این بنا دارای اتاق‌های سرپوشیده و محلی برای برافروختی آتش بوده‌است. محلی که این آتشکده قرار دارد دارای طبیعت سبزی است، اما اکنون این بنا در حال تخریب است.

تاریخچه

به گفته ابن‌فقیه همدانیاین بنا تا قرن چهارم هجری برپا و سالم بوده‌است. همچنین او این بنا را هم‌طراز ایوان کسریو معبد آناهیتادر کنگاوردانسته‌است.

حکیم محمدتقی خاندر کتاب گنج دانشدرباره بنای آتشکده آورده‌است:[۳]

«

گویند جاسب، از بناهای یکی از امرای عسکریه، همایدختر بهمنبن اسفندیار مشهور به نیمور است و این امیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار، حکومت داشته و امیر مزبور آتشکده‌ای در دوفرسخی نیمور در کوه آتشکوه ساخته و به وضع چهار صفحه بنا شده‌است. هنوز پایه‌هایش برقرار است و در آن سنگ‌های عریض و طویل به کار برده‌اند که هر قطعه سنگی از آن، یک زرع و نیم عرض و سهزرع طول دارد و ۱۲گره، کلفتی هر پارچه سنگ می‌شود.

 »

هوتوم شیندلرو آندره گداردر دهه ۱۳۱۰ خورشیدی نیز به ببرسی این بنا پرداخته اند. گدار ابتدا از بنا با عنوان آتشگاه یاد می‌کند و نقشه‌ای از دیوار محاطی و دهلیزهای احتمالی آن بر اساس تصوراتی که می‌کرده است، رسم می‌کند؛ اما سپس با توجه به قرائن موجود، نقشهٔ مفروض خود را رد می‌کند و از بنا به عنوان یک علامت راه‌یابی یاد می‌کند[۴]. آندره گدارهمچنین در توصیه بنا می گوید:[۵]:

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده است

 »

اما به اعتقاد رضا مرادی غیاث‌آبادی، اینجا نه آتشکده که "چارتاقی" بوده‌است، مانند چارتاقیِ نیاسر کاشان.[۶]

موقعیت جغرافیایی

این آتشکدهٔ خاموش در ۵ کیلومتری راه نیم‌ور به دلیجان و در نزدیکی روستای آتشکوه‌است. با شهر محلات نزدیک به ۱۳ کیلومتر فاصله دارد.

آتشکده در دامنهٔ کوه آتشکوه و در کنار رودخانه‌ای به همین نام در گستره‌ای نزدیک به ۶۰۰ مترمربع ساخته شده‌است. در ازای آن ۴۰ متر و ۲۸ سانتی‌متر و پهنایش در بخش خاوری(:شرقی)۶۰ متر و ۱۲ سانتی‌متر و در بخش باختری(:غربی) ۲۵متر است. روستای آتشکوه با کمتر از ۱۰ خانوار ده ضلع شمالی این بنا قرار گرفته است.

درخت چنار

در کنار این آتشکده درخت چناری وج.د دارد که قدمت بسیاری دارد و ارتفاع بسیاری دارد[۷].

معادن سنگ

کوه‌های سنگی این منطقه منبع بزرگ درآمد برای اهالی بومی و یکی از بزرگترین معادن سنگ تراورتندر جهان است[۸].

ویژگی‌های ساختاری

ریزه‌کاری‌های به‌کار رفته در بهره‌گیری از سنگ‌های پاستون‌ها و ستون‌ها به اندازه‌ای است که هیچ‌گاه دوبند سنگ روی هم قرار نگرفته‌است. در ساخت بنا از آجرهای چهارگوش با نمای سنگ

استفاده شده و برای استواری بیشتر بنا در درون دیوارها، تیرچه چوبی به کار رفته‌است.

آتشکده خورهه

خرابه‌های یک معبد (خورهه)مربوط به دوره اشکانیاناست و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت۱۳۱به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[

تپه تاریخی آوه

تپه تاریخی آوهدر کنار روستای آوهاز توابع شهرستان ساوهقرار دارد.

تاکنون از این مکان سفالینه‌هایبسیاری استخراج شده است که عمدتاً به دوره‌های پیش از اسلام و نیز برخی هم به دورهٔ بعد از اسلام تعلق دارند.

روستای آوه در 10 کیلومتری شهر ساوهقرار گرفته است.

حمام چهارفصل

حمام چهار فصلاز آثار باستانی شهر اراکو مربوط به اواخر دوره قاجاراست. این بنا توسط "حاج محمدابراهیم خوانساری" در زمان احمد شاه قاجاربنا نهاده شده است. این حمام در خیابان شهید دکتر بهشتی واقع شده و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت۱۳۳۹به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]وجود نقاشی ها و نگاره هایی از چهار فصل سال که در چهار گوشه این حمام وجود دارد علت نامگذاری این حمام بوده است. [۲]

معماری

ساختمان این حمامبه لحاظ معماری بسیار منحصر بوده و بیشتر از هزار و ششصد متر مربع مساحت داشته و به عنوان بزرگترین حمام ایران شناخته می شود. این بنا از بخشهای راهروی ورودی، سر بینه مردانه و زنانه، گرمخانه خصوصی و عمومی، هشتی بین گرمخانه، خزینه و آب انبارتشکیل شده است. سطح کف معماریاین بنا نزدیک به سه متر پایین تر از کف خیابان بوده، از این رو آب کهریز براحتی و با اتلاف کمتری از حرارت به خزینه انتقال می یافته است.[۳]

سربینه زنانه از زیباترین قسمتهای این بنا می باشد که دارای گنبدی یکپارچه و بدون ستون است. [۴]بخش حمام زنانه و بخش اقلیت های مذهبی دارای یک سربینه زنانه بوده که گرمخانه آن دارای دو بخش خصوصی و عمومی است. سقف تمامی بخش‌های حمامدارای سقف به طرح «گنبد طاقی» است که توسط آجر، ملات گچوآهک ساخته شده است.

کف حمام نیز با سنگ‌های سیاه، ملات آهکو ساروجکف سازی شده است. حوضی صلیبی شکل در کف سربینه قرار گرفته که با سنگ سیاه ساخته شده و به منظور پاشویی افرادی که از حمام گرم بیرون می‌آیند مورد استفاده قرار می گرفته است. سربینه دارای چهار سکو است که هر کدام از آنها از یک طرف به گرمخانه و از طرف دیگر و با پله هایی قوس‌دار به خیابان می رسند. یک ورقه مسی بصورت یکپارچه کف خزینهاصلی آب گرم را فرا گرفته و در زیر آن نیز گلخن حمام واقع شده است. گلخن با هیزم و بوته‌های "وَرَک" سوزانده می شده و آب گرم و سرد با توجه به قانون ظروف مرتبطه به وسیله تنبوشه‌های سفالی به تمام نقاط حمام می‌رسید. قرار گرفتن مخزن‌های بزرگ ذخیره ی آب، گلخن و انبارهای سوخت در وسط این بنا باعث شده که همه

گرمابه ها براحتی امکان استفاده را داشته باشند.

طراحی داخلی

کاشی هفت رنگی، کاشی معرق و کاشی معقلی از مهمترین تزیینهای بکار گرفته شده در حمام است. این طرحها که بسیار هنرمندانه کاشی کاریو اجرا شده اند دارای نقشهای بسیار زیبای انسان، حیوان و گیاه هان مختلف است.[۵]موضوعها و طرحهای به کار گرفته شده در کاشی های حمامشامل انواع گل و بوته، پیچک ها، درختان انگور، سروو صنوبربه همراه مناظری از رودخانه ها، چشمه ها، گیاهان وحشی و پرندگانی بر روی شاخه های آن، مبارزه شیربا اژدهای چند سر، مبارزه شیرو گاوو همچنین طرحهایی از افراد نظامی با پوشش دوره قاجاراست.[۶]رنگهای به کار رفته در کاشی ها بیشتر زرد، لاجوردی، فیروزه ای، سفید، سبز، خاکستری، قرمزو نارنجیاست.[۷]

گنجینه

در حال حاضر اشیایی باستانی متفاوتی از دوران پیش از اسلام و پس از اسلام همانند: سکه‌های دوره‌های مختلف تاریخی، عقدنامه‌های دوره قاجار، کتاب‌ها و نسخه‌های خطی، ظروف مسی و قلمزنی، خمره‌های سفالی، لوازم ریسندگی، اسباب قدیمی حمام، دهها پیکره مربوط به مردم شناسیدر این حمام نگهداری می شود.[۸]اشیای بدست آمده کاوشهای منطقه باستانی ذلف آبادفراهاناز آن جمله است. بازدید از این حمامکه در سالهای اخیر به گنجینه تبدیل شده است برای همگان آزاد می باشد.

سد الغدیر

بر روی رود قره‌چایدر ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان ساوه در سال ۱۳۷۲ ساخته شده‌است.[۱][۲]سد الغدیر از نوع بتونی دو قوسی با طول تاج ۲۶۵ متر[۳][۴]و ارتفاع ۱۲۸ متر[۵]برروی بند شاه عباسی سابق به مساحت 850 هکتار احداث شده‌است.[۶]

این سد با هدف تامین برق و آب کشاورزی ۲۳هزار هکتار از اراضی این شهرستان احداث شده.[۷]

همچنین این سد به دلیل خشک‌سالی‌های متوالی دچار افت سطح آب ذخیره شده گردیده به طوری که حجم آب ذخیره شده در آن از 63 میلیون متر مکعب در اردیبهشت سال ۱۳۸۹[۸]به 96/48 در فرودین ۱۳۹۰ رسیده‌است.

موزه سلطان‌آباد

موزه سلطان آبادچهارمین موزه شهر اراکمی باشد. این موزه به مناسب بیستم خرداد ماه سال ۱۳۸۵ که روز صنایع دستینامیده شده گشایش یافت. سلطان آباد نام قدیمی اراکبوده که بر آن نامگذاری شده و این موزه در سرای کاشانی بازار اراکواقع شده است.[۱]این سرا دارای معماریسقف و رسمی بندیهای هفت چشمه ای زیبایی است. ساختمان موزه نیز در بنایی که قدمت و معماری زیبایی داشته ایجاد شده که به جاذبه های دیدنی موزه افزوده است. موزه سلطان آباد توسط «محمد مهدی باباخانی» و با همکاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی بنیانگذاری شده و به صورت خصوصی اداره می شود

گنجینه

این موزه دارای مساحت ۱۳۰ متر مربع و تشکیل شده از ۳ تالار است. گنجینه این موزه دارای یکصد اثر صنایع دستی ایران است که از استانهای مختلف گردآوری شده اند. فعالیت موزه به صورت تخصصی در زمینه خشنویسی و صنایع فلزی محسوب می شود. در این موزه آثار برجسته خوشنویسی، سوزن دوزی، لباس های قاجاری، خاتم کاری، قلمزنی، فلزکاریو کتیبه های مختلف به همراه تابلوهای هنری و اشیا قدیمی جای گرفته اند.[۳]

بخش خوشنویسی موزه بسیار غنی است بطوریکه آثاری از خوشنویسان دوره های مختلف را در خود جای داده است. قدیمی ترین اثر خوشنویسی موزه مربوط به سده هفتم هجری است. در این موزه آثار ارزشمندی از خوشنویسان مشهور ایرانی همانند: درویش عبدالمجید طالقانی، میرعماد حسنی، میر علی هروی، میرزا فتحعلی حجابشیرازی، میرزا غلامرضا اصفهانی، یاقوت مستعصمی، محمد هاشم لولو اصفهانی، میرزا کاظم، میر علی هروی، ظل السلطان محمد باقر خان، محمد جعفر تبریزی، میرزا رضا خان فراهانی، فتحعلی تنکابنی، میرزا اسدالله شیرازی، کیخسرو خروش و فتحعلی واشقانیفراهانی وجود دارد.[۴][۵]

همچنین در بخش نقاشی نیز اثری از کمال الملکوجود دارد. در این بخش آثاری از سبک نقاشی قهوه خانهبه ویژه آثاری از محمد مدبرو عباس بلوکی فربه نمایش در آمده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:1 | نظر بدهید

استان مرکزی : بازارها , هتل ها ...

بازارهای استان مرکزی؛ از راه ابریشم تا آخرین اثر معماری ایرانی

اراک - خبرگزاری مهر: بازار شهرهای استان مرکزی شامل قدیمی ترین و نوسازترین بازارها با معماری ایرانی و اسلامی است. به گزارش خبرنگار مهر در اراک، تاریخ استان مرکزی و آثار تاریخی آن جلوه های متضادی دارد و همین جلوه هاست که آدمی را وا می دارد نگاه ژرفتر به استان داشته باشد و بازارهای استان مرکزی یکی از این جلوه هاست.
در حالیکه بازار شهر هزارساله نراق متعلق به دوره راه ابریشم و رونق اقتصادی آن زمان است. بازار اراک آخرین اثر معماری ایرانی اسلامی است که در 200 سال پیش به دستور یوسف خان گرجی ساخته شد و اکنون اثری زیبا و جزو بازاهای دینی کشور است که سالم ترین معماری ایرانی و اسلامی نیز به شمار می رود.
اکثر شهرهای استان شامل ساوه، تفرش، آشتیان دارای بازار هستند و انواع سوغاتها و خوراکی های خوشمزه استان در این بازارها به فروش می رسد و همین عامل منجر به استقبال گردشگران از این بازارهاست.

بازارها در دوره های اسلامی و قبل از آن و اکنون مهمترین محل خرید، تولید، مبادلات تجاری و

فرهنگی و بافت مرکزی هر شهر و منطقه محسوب می شدند اما اکنون تنها مکانی برای عبور و بازدید علاقه مندان محسوب می شوند.

گرچه بازارها اکنون بخشی ازرونق گذشته خود را از دست داده اند و اقبال مردم برای خرید به سمت پاساژها و مراکز خرید جدید سوق داده شده است. با این حال بازارهایی که دارای معماری و زیبایی در ساخت هستند دارای جاذبه هستند و هنوز مورد نظر مردم بوده و از این اماکن برای دیدن، خرید سوغاتی و رفع برخی نیازها استفاده می شود.
رونق بازارها در اعیاد بیشتر از زمان های گذشته به چشم می خورد و مردم مهمترین خریدهای خود را از بازار تامین می کنند.
بازارها دو گونه سرپوشیده و سرباز هستند و اهمیت معماری بیشتر مربوط به بازارهای سرپوشیده است.
بازار اراک، بازار ساوه و بازار نراق از جمله بازارهای دیدنی و زنده استان مرکزی است.
بازار اراک با ستون های برافراشته واقع در قلب اراک

بازار اراک به عنوان آخرین اثر معماری ایرانی و اسلامی در مرکز شهر اراک قد برافراشته و همچنان از محل های تجاری پررونق شهر است.
این بازار که به بازار سرپوشیده نیز معروف است کمتر از یک کیلومتر طول دارد و دارای طاق هایی بلند و دیوارهای مرتفع است. طول دیوارهای بازار اراک به حدود هفت متر می رسد و شامل انواع

واحدهای تجاری متعدد است و با ورود به بازار می توان انواع مایحتاج از اجناس لوکس و زیورآلات گرفته تا سوغاتی های استان و لباس را تهیه کرد.

بازارها در گذشته نه تنها دارای امکانات تجاری بودند بلکه، مجموعه بوده اند و دارای امکاناتی چون مسجد، بارانداز، کاروانسرا، آب انبار، سقاخانه، حمام و ... بودند که بازار اراک نیز از این امر مستثنی نبوده با این حال بسیاری از امکانات جانبی بازار اراک در گذشته، ویران و تخریب شده است و اکنون تنها مسجد، سقاخانه و بارانداز در بازار به چشم می خورد
بازار اراک، مجموعه دیدنی است که در 200 سال گذشته و در سال 1228 هجری قمری در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار در بافت مرکزی سلطان آباد عراق عجم (اراک) توسط یوسف خان گرجی بنا شد.

ای بنای با ارزش تاریخی، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی ایران لست که در چهار جهت شمال

به جنوب و شرق به غرب احداث شده است. از شمال به جنوب 750 متر و از شرق به غرب 200 متر است این جهت ها در محلی به نام چهار سوق در هم تلاقی می شود.
بازار اراک گذرها و سراهای متعددی دارد که به با سقف های گنبدی شکل ساخته شده و در دادن نقش و نگار به داخل گنبدها چنان مهارت و زیبایی به کار گرفته شده که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند.
هوای بازار اراک در تابستان خنک و در زمستان گرم است و در ساخت آن از ملات گچ، آهک، خاک رس، تیرچه های چوبی و ورق ها و صفحات فلزی منجمد مسی و سربی و کاهگل استفاده شده است و با وجود تغییر در پایه های برخی از حجره ها تا به امروز استواری خود را حفظ کرده است.
گنبد چهارسوق بازار بلندترین بخش بازار است که در مرکز آن قرار دارد در مرکز این گنبد آبخوری و در اطراف آن حجره های مختلف صنایع دستی به چشم می خورد که می تواند سوغاتی برای مسافران باشد.

سراهای بازار به فاصله 50 متری از هم ساخته شده است. سرای کاشانی، گلشن و نوزری از جمله سراهای زیبای این بازار است که همچنان ساختار اولیه خود را حفظ کرده است.

در جنب بازار اراک، مسجد و مدرسه سپهداری قرار دارد که اکنون با نام حوزه علمیه امام خمینی فعال است و دارای زیبایی های معماری منحصر به فرد است.

بازار اراک در سال 1355 به شماره 1285 به ثبت آثار ملی کشور رسیده و از آثار تاریخی و گردشگری استان مرکزی است و کمتر مسافری است که به اراک بیاید و ساعاتی متمادی را در بازار اراک سپری نکند.

بازار ساوه از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که شامل مسجد سرخ، موزه چهارسوق،

مسجد حضرت معصومه، آب انبار، تکیه، آرامگاه سید یحیی و امامزاده سید ابورضا است و در خیابان انقلاب ساوه قرار دارد.
این بازار دارای 12 گذر یا راسته است و معماری آن به شیوه آجری است و در بنای آن از چوب، گچ و آهک استفاده شده است.

این بازار در سال 1378 به شماره 2526 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

بازار نراق، خاطره رونق راه ابریشم

بازار نراق از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که همچنان زیبایی خود را حفظ کرده است و حضور در آن حس دلنشینی را به انسان منتقل می کند.
این بازار که در روزگاران گذشته یکی از مسیرهای اصلی راه ابریشم بوده است اکنون در مرکز شهر تاریخی نراق جنب خیابان امام خمینی این شهر و در شهرستان دلیجان قرار دارد.
بازار نراق در گذشته به بازار شمس السلطنه معروف بوده و طول آن به 200 متر می رسد. این بازار با توجه به مرکزیت خود در مسیر شهرهای، اصفهان، کاشان، نطنز، دلیجان و اراک قرار داشته و دارای رونق تجاری بوده است.

درهای چوبی این بازار نشان از تاریخ گذشته است و در ساخت آن از آجر، گچ، آهک و سنگ استفاده شده و بخش قابل توجهی از تزئینات آن دست نخورده باقی مانده است.


بازار نراق دارای سقف گنبدی و اشکال هندسی است که با مهارت معماران و مهندسان گذشته این سرزمین طراحی و ساخته شده است.
این اثر تاریخی و دیدنی استان مرکزی در سال 1362 به شماره 1645 به ثبت ملی رسیده ا

http://forum.iranvij.

هتل‌ها و مراکز اقامتی

  • هتل امیر کبیر (پنج ستاره) جنب شهر بازی لاله
  • هتل زاگرس (۴ ستاره) واقع در خیابان شهید قدوسی
  • هتل شهرداری واقع در شهر صنعتی
  • مجتمع اقامتی آفتاب جنب پارک کلاله (در حال ساخت)
  • هتل پیام واقع در شهرک شهید بهشت

g/http://fa.wikipedia.org/

استان مرکزی

/086122498813

اراک میدان ولی عصر

رستوران ولی عصر

08612222266

اراک دروازه تهران مجتمع پارس

رستوران پارس

02552200010

ساوه خیابان امام خمینی روبروی درب دارایی

فست فود و کافی شاپ گل سرخ

08613123338

اراک خیابان شهید شیرودی روبروی بانک صادرات

فست فود برگر تین

2294320409

جاده ساوه بعد از میدان قائم نرسیده به سبزدشت بین کوچه انقلاب و پیروزی روبروی انبار شاهدی

رستوران ستنی هزاردستان

2552251245

ساوه روبروی دانشگاه آزاد اسلامی بالاتر از اداره بازرگانی

فست فود قبیله

 

پانویس

1.     ↑ ۲٫۰۲٫۱وزارت امور خارجه، بازدید: ژانویه ۲۰۱۰.

2.     [http://markazi.farhang.gov.ir/introduction-offices-officekomejan-fa.htmlاداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان کمیجان | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

3.     ↑ ۴٫۰۴٫۱اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، ص ۱۸۰ (=صفحات کتاب)

4.«جدول تعداد عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری اردیبهشت ۱۳۹۰». وبگاه وزارت کشور. بازبینی‌شده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ خورشیدی.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 22:57 | یک نظر

 


(بدون عنوان)

$
0
0

استان مرکزی : تاریخچه , گویش ,آداب رسوم , بازی های محلی ...

مرکز

اراک

 

 

 

 

 

 

شهرستان‌ها

آشتیان • اراک • تفرش • خمین • خنداب • دلیجان • زرندیه • ساوه • شازند • کمیجان • محلات

 

 

شهرها

اراک • آستانه • آشتیان • پرندک • تفرش • توره • خمین • خنداب • داودآباد • دلیجان • رازقان • زاویه • ساوه • سنجان • شازند • غرق‌آباد • فرمهین • قورچی‌باشی • بازنه • کرهرود • کمیجان • مأمونیه • محلات • میلاجرد • نراق • نوبران • نیم‌ور • هندودر

 

 

جای‌های دیدنی

آتشکده آتشکوه • آتشکده خورهه • آرامگاه محمود حسابی • بازار اراک • گلستان‌های محلات • تپه تاریخی آوه • حمام چهارفصل • خانه روح‌الله خمینی • روستای هزاوه • سد پانزده خرداد • سد الغدیر • سراب عمارت • غار آزادخان • غار چال‌نخجیر • قلعه مستوفی‌الممالک • قلعه دختر ساوه • کاروانسرای دودهک • مسجد جامع نراق • مدرسه سپهدار • مسجد شش‌ناو • عمارت حسن‌پور • مسجد جامع ساوه

 

برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/w/index.»

موقعیت جغرافیایی

تقریباً در مرکز ایران قرار دارد.در روزگار کهن این استان عراق نام داشت که در زمان تسلط اعراب بر ایران عراق عجمنامیده می شد که شامل بسیاری از استانهای همجوار امروزی می شد. این استان از شمال به استان‌های تهران، البرزو قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استان‌های لرستانو اصفهانو از شرق به استان‌های تهران، قمو اصفهانمحدود است. این استان با مساحتی معادل ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع حدود ۱،۸۲ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص داده‌است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان مرکزی دارای ۱۲ شهرستان، ۲۳ بخش، ۳۲ شهر، ۶۶ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنه‌است۲۹[۱][۲]

 گویش

در دلیجانمردم به زبان راجیحرف می‌زنند

که ریشه در زبان مادیدارد.[۲]

در کنار فارسیگویش‌هایی مانند لری و لکی و وفسی و همچنین در بسیاری از روستاهای اطراف مناطقی مانند اراک، سربند و ساوه و شهرهایی مثل شازند و خنداب، ترکی آذربایجانیو ترکی خلجینیز رواج دارد. زبان کردی در این استان در میان ایل کلهردیده می‌شود و زبان راجینیز در مناطقی از دلیجان و محلات و نراق استفاده می‌شود. زبان تاتینیز در برخی قسمتها مانند شرا، کزازو سربندصحبت می‌شود.همچنین اقلیت‌های مذهبی مانند ارامنه و زرتشتیان و تعداد کمی از یهودیان نیز در استان موجود هستند که اکثرا در شهرستان زرندیه اقامت دارند و به زبان خویش سخن می‌گویند. [۳]شمار روستاهای فارسی‌نشین در استان بیشتر از روستاهای ترک‌نشین است و در زبان ایشان ته لهجه‌ای دیده می‌شود.[۲

تاریخچه

قبل از ورود اسلام به ایران اهالی این منطقه پیرو دین زرتشتیبودند و وجود آتشکده‌های گوناگون مانند آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده خورهه در محلات و آتشکده برزو در راهجرد شاهد این مدعاست.هم اکنون اهالی استان مرکزی اکثرا مسلمانو شیعههستند و مسیحیان ارمنیو زرتشتیانو عده‌ای کم از کلیمیاناز اقلیتهای مذهبی این استان هستند.[۳]

فرهنگ

مشاهیر

 

امیر کبیر

از مشاهیر و علمای دینی که در اراک تحصیل کرده‏ اند یا در استان مرکزی متولد شده‌اند می‌توان به آیت الله روح‌الله خمینیبنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران، آیت الله اراکی، آیت الله آقا نورالدین حسینی عراقی، ملا احمد نراقی، ملا مهدی نراقیاشاره کرد، همچنین اسامی تعدادی از مورخین، سیاستمداران، فرهنگیان، هنرمندان و اندیشمندان اراک و استان مرکزی به شرح زیر می‌باشد:

 

http://fa.wikipedia.org

 

شهرهای خواهرخوانده

آداب ورسوم

مراسم کوسه ناقالی

(جشن چوپانان برای شکر گزاری) یکی از رسومات مردم استان مرکزی - به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران؛گویند حضرت موسی (ع) در چهلمین روز از زمستان به گله گوسفندان خود سر می زند و با حیرت مشاهده می کند که تمامی آن ها دو قلو زاییده اند. آن گاه به آغل خود می رود و به رقص و پایکوبی می پردازد و شکر خدای را به جای می آورد. از آن پس هر سال حضرت موسی (ع) و مردم این روز میمون را جشن می گیرند و به رقص و پایکوبی مشغول می شوند. - این جشن سال ها بعد به جشن «چوپانان» معروف شد. - چهل روز از زمستان گذشته و پنجاه روز مانده به فصل بهار و نوروز.

ttp://khabarfarsi.co/

آیین دو هزار ساله بیل گردانی، جشن کار و تلاش

جشن بیل گردانی به عنوان نمادی از تلاش و همدلی همه ساله در بهار و در آستانه فصل آبیاری مزارع با حضور خود جوش گروههای مختلف مردم در شهر نیم ور محلات استان مرکزی برگزار می شود.

این جشن با قدمت حدود دوهزار ساله به عنوان نمادی برای تشکر الهه آب بوده و ریشه در فرهنگ آب و آبیاری و نمادی برای نشان‌دادن زور و پهلوانی به دشمنان بوده‌ و به اعتقاد مردم منطقه نیم‌ور این بازی آیینی، به برکت و زیادی آب کمک می‌کند.

مردم منطقه برای حفظ این رسم معنوی هر سال در مواقعی که مسیر جوی های آب توسط گل و لای و یا رشد گیاهان و علفهای هرز در ماه اسفند و اوایل فصل بهار مسدود می شده و آبرسانی به مزارع این شهر به کندی انجام می گرفته، با اعلام بزرگان شهر، مردم با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. 

 حضور پهلوانان در جشن بیل گردانی

پس ازلایروبی جویهای آب، بیل گردانان شامل ورزشکاران منطقه به نوبت، هفت بیل مخصوص اسبار باغ را در دو دسته چهار و سه تایی به یکدیگر بسته و بیل گردانان این بیلها را با مهارت و قدرت در دو جهت مخالف به صورت ضربدری بالای می چرخانند.

ورزشکاران یا بیل گردانان باید دو دسته بیل به وزن 32 کیلو گرم را بین پنج تا 30 بار بالای سر خود بچرخانند و در این هنگام با دعا و نیت به حرکت در آمدن هفت آسمان و نزول رحمت الهی قدرتمندی خود را برای مردم این منطقه به نمایش می گذارند
این جشن چندین روز طول می‌کشد، و قبل از شروع مراسم بیل گردانی، لایروبان همراه با بیل‌های خود رژه رفتن تا محل برگزاری جشن که بر روی سکویی مخصوصی در مرکز نیمور است، انجام میدادند.

ثبت بیل گردانی به عنوان اثر ملی

جشن بیل گردانی هم اکنون از جمله ورزشهای بومی محلی استان مرکزی و امسال به عنوان اثر معنوی استان در میراث معنوی کشور ثبت شده است.

این مراسم سنتی که نوعی ورزش باستانی و پهلوانی نیز محسوب می شود در شهر نیمور برگزار می شود . این مراسم در میدان اصلی نیمور برگزار می شود

جشن ازدواج در استان
این قبیل جشن ها اغلب به صورت جشن عروسی و خواستگاری در مراحل مختلف برگزار می شود. شیوه برگزاری این نوع مراسم در قیاس با سایر نقاط کشور تفاوتهایی دارد، به ویژه در مناطق روستایی که شامل خواستگاری، شیرینی خوران، عقدکنان، حنابندان و شب عروسی است.

در گذشته در کنار برگزاری عروسی برخی بازیهای محلی اجرا می شده که اکنون به مرور زمان این نوع شادی جای خود را به سرگرمی های نادرست و شادی های زودگذر داده است

http://www.mehrnews.com/fa

با توجه به قدمت بسیار زیاد این شهر، مردم این منطقه دارای آداب و رسوم ویژه به خود هستند. مرتضی فرهادیدر این باره می‌گوید:[۱۳]

«

نیم‌ور امروز برای خود شهری است، اما از آنجا که همه شهرهای امروز ما در حال تبدیل به قالبی یک شکل یک قواره‌اند... و همیشه نیز از هویت غنی فرهنگی بدور می‌افتند... دوست تر دارم نیم‌ور را به سیاق سنتی، قصبه‌ای بزرگ بنامم، چرا که هنوز چه در ساخت و مورفولوژیآن، چه ارزش‌ها و هنجارهای مردمان‌اش، چه در تولید کشاورزیو باغداری پر رونقش و چه در تأسیسات کهن آبیاری، جوی روبی شگفت آور، جشن آب (جشن پایان لایروبی) و بیل گردانیپهلوانانه و باستانی‌اش، رگه‌ها و رنگ و بویی از هویت فرهنگ بومی می‌توان یافت.

 »

 

آبرسانی و لایروبی

 

تصویری قدیمی از مراسم لایروبی مردم نیم‌ور

برخی از مورخان براین باورند که این رسوم نیم‏وری‏ها، نشات گرفته از اعتقادان زرتشتیان به اهورامزدا و تقدس آب است و این آیین را نوعی از آیین‌های ایزد آب‌ها می‌دانند.[۴۶]

از آنجا که این منطقه آب و هوایی گرم و نیمه کویری دارد، آب به عنوان عنصر اساسی برای کشاورزی در این منطقه مطرح است. فردی که به او میرنهریا میراب گفته می‌شود، مسئول تقسیم آب نهرهای منشعب از رودخانه لعل بارمیان اراضی کشاورزی است.[۴۷]

روش تقسیم آب، طبق اسناد بسیار قدیمی روستا که به سند مادرمعروف است تعیین می‌گردد. از اسناد آب همیشه سه نسخه در سه مکان مختلف، تهیه و نگهداری می‌شود تا امکان هیچ نوع دخل و تصرف در آن نباشد و مفقود نشود.[۴۷]طبق این سند، هر روز به ۲۴ قسمت تقسیم شده و به هر کدام از کشاورزان به اندازه وسعت زمین زراعی و میزان نیاز به آب، به صورت تصادفی یک ساعت خاص در روز و در هفته تعلق می‌گیرد که به صورت چرخشی تغییر می‌کند.

هر سال در مواقعی که گل و لای مسیر رودخانهٔلعل‌باررا مسدود می‌کند و یا در اواخر اسفند ماهو اوایل فصل بهارکه رشد گیاهان و علف‌های هرز باعث سختی آبرسانی به مزارع این شهر می‌شود، با تصمیم بزرگان شهر و اعلام همگانی دستیار میرآّب، مردم در مسجد جامعجمع شده و از آنجا به دشت‌ها و زمین‌های کشاورزی می‌روند و با کمک یکدیگر به پاکسازی حریم جوی می‌پردازند. کشاورزانی که در مراسم لایروبی شرکت نمی‌کردند، برایشان جریمه در نظر گرفته می‌شده تا این انسجام و نظم دقیق حفظ شود.[۴۷]

سپس بعد از اتمام کار، همگی به برپایی جشن آبدر میدان روستا[۴۸]می‌پردازند.[۴۹][۵۰]در این مراسم، کشاورزان روستا به صورت ارتشیمجهز به بیلو الاغبه رژهٔ نمایشی می‌پردازد.[۵۱]این جشن مخصوص اهالی که به صورت طنز و هجو برگزار می‌شود،[۵۱]همراه با نوای سرناو سنجدر برابر زنان روستا و ارباب روستا اجرا می‌شده‌است.[۴۷][۵۱]

امروزه در نیم‌ور دیگر این مراسم با این کیفیت برگزار نمی‌شود، زیرا کف نهر در سال‌های اخیر بتون شده‌است و دیگر لایروبی سالانه‌ای در کار نیست.[۴۷]امروزه این مراسم فقط در مواقعی که رشد گیاهان مانع آبرسانی شود انجام می‌شود.

عزاداری محرم و نخل برداری

عزاداری سنتی در نیم‌ور؛ مردی در لباس یک شیرپارچه‌ای رفته و به عنوان نمادی از همدردی همه موجودات زنده با کاروان اسیران و خاندان حسین ابن علیبعد از کشته شدن در کربلاهمراه با کاروان نمادین حرکت می‌کند و بچه‌ها را نوازش می‌کند.

در ماه محرممردم این شهر که عمدتا شیعههستند اقدام به برپایی عزاداری می‌کنند. ظهر عاشورا با تجمع در امامزاده صالح بر سر آرامگاه شهدای جنگ تحمیلی حاضر می‌شوند.[۶۲]در عصر روز عاشوراو با حضور عزاداران، مراسم نخل برداریو تعزیه خوانیبرگزار می‌شود. این نخل نشانه تابوت حسین پسر علیاست و قدمت آن به دوران صفویهباز می‌گردد.[۶۳]

جیغون

از دیرباز در این شهر کسانی بودند که اخبار هر روزه را از روی پشت بام و با صدای بلند به اطلاع

مردم می‌رسانند. این اخبار شامل، مرگ اهالی شهر، برگزاری مراسم و نظیر اینها بوده‌است. به این افراد، «جیغون» می‌گویند. یعنی کسی که با جیغ و با صدای بلند اخبار را به اطلاع مردم می‌رساند.[۴۷]

بازی های محلی

رئیس هیات ورزشهای بومی و محلی و روستایی استان مرکزی از شناسایی ۱۶۰بازی بومی و محلی در این استان خبر داد.

" محمد رسول کلهر " روز یکشنبه در گفتگو با ایرنا افزود: این بازیها در انجام یک تحقیقات شش ماهه این هیات شناسایی شدند.

وی، "الک دولک"، "حمام کمرمک"، " کمربندبازی"، " قیش بازی"، "زو(کبدی)" ، " لنگی (الختر) "، " کلاه پران"، " کوشک"، " کوشک ملاقی"، " دوغ دوغ "، " چوب گل "، " گورو خوشو"، " خورس پران " و " خروس گیران" را از بازیهای بومی و محلی استان مرکزی نام برد.

وی، "توماقه " شال بازی"، " بیل گردانی"، " دست به چاله"، " بدو"، "هفت سنگ"، " جو در

غوبیل"، " سوار سوار پیاده سوار"، " کشتی محلی"، "دستمال بازی" و " چوب بازی" را از دیگر بازیهای بومی این استان عنوان کرد.

کلهر افزود: این بازیها در فصلهای مختلف سال توسط روستائیان برای پرورش روح و جسم انجام شده و استقبال از آنان نیز رضایت بودده است.

وی گفت: این هیات در نظر دارد با مشارکت روستائیان این بازیها را احیاء کند و ویژگیهای آنان به صورت علمی بیان شودکه که درتحقق آن حمایت مسوولان به ویژه رسانه‌های جمعی ضروری است.

http://hajirezvan.blogfa.com

ازى‌هاى استان مرکزى عبارتند از:
اره تیشه، اَقبول‌بازی، بازى مخصوص ماه رمضان، تندور گرمه (تنور گرم)، تو (توپ‌بازی)، تیل وازی، چارتقی، خاله رورو، داد دارک وازی، دوز وازی، قایم قایمک، کلاوَردارَک، کمربندبازی، گام وردار، گوى چفته، گوى چفته، لوس‌بازی، وینه‌کبودو ...

چارتقیان( آشتیان)

بازیکنان به دو گروه پنج نفرى تقسیم مى‌شوند. چهار نفر از بازیکنان یک گروه خم شده و هریک از آنها با دست‌هاى خود کمر دو بازیکن پهلوئى خود را مى‌گیرد. نفر پنجم هم محافظ آنها مى‌شود. افراد گروه دیگر مى‌کوشند که بر پشت آنها سوار شوند ولى محافظ آنها (گروه خم‌شده) سعى مى‌کند با پا آنها را زده و مانع شود و اگر بتواند یکى از افراد گروه مهاجم را با پا بزند، جاى دو گروه عوض مى‌شود. اگر آن پنج نفر بتوانند بدون ضربه خوردن سوار خم‌شدگان بشوند، استاد مراقب است که اگر پاى یکى از آنها به زمین برسد، او را با پا بزند . در چنین صورتى نیز جاى دو گروه عوض مى‌شود .

خاله رورو (اراک)

داستان معروف زنى است که باردار است و در مورد دوران باردارى او با خاله که محرم اسرار او است دردل مى‌کند و در این درد‌دل‌ها ماه‌هاى باردارى خود را مى‌شمارد تا زمان وضع حمل مى‌رسد و ماما مى‌آید و بچه را به‌دنیا مى‌آورد. در اغلب روایت‌ها از اینجا به‌بعد شعرها جنبه ٔ سرگرم‌کننده پیدا مى‌کند و نشان مى‌دهد که اصلاً بچه‌اى در کار نبوده است. ولى در روایت اراک بچه قنداق مى‌شود و دور گردانده مى‌شود و از شباهت او به پدر وى سئوال مى‌شود . '

غضنفر بگونه، برنج دونه دونه، تو بگى به کى مى‌مونه؟ به عمه ٔ کورش مى‌مونه '

گندم گل گندم  اراک

بازیگر، نقش کشاورزى را ایفاء مى‌کند که از ابتداى کاشت تا مراحل داشت و برداشت محصول گندم را همراه با شعر، ضرب و رقص مجسم مى‌نماید. سپس گندم‌ها را کیسه کرده، به آسیاب برده و آنها را آراد مى‌کند. جمعیت حاضر در مجلس در مراحل خاصى که بازیگر اصلى همکارى آنها را طلب مى‌کند با او همراهى مى‌کنند به‌خصوص در تکرار بند: 'گندم گل گندم گل گندم ' .

http://www.rasekhoon.net/forum

ش‌های محلی استان مرکزی        

آش جو (ترخینه جو):

از آش‌های مرسوم، یکی آش جو است که با کمی ‌تغییر در بیشتر شهرستان‌های استان تهیه می‌ شود. مواد اصلی آن جو به صورت پوست کنده یا نیم کوب یا بلغور آن است و حبوباتکه شامل نخود ، لوبیا وعدساست. در بعضی مناطق سبزی هم دارد که شامل تره، جعفری، اسفناج،گشنیزو شوید است و به دلخواه، چغندرنیز اضافه می ‌کنند.

روش پخت این آش به این صورت است که یک روز قبل، حبوبات و جو را در آب خیس می کنند. سپس صبح روز بعد حبوبات و جو را بار می‌ گذارند و در صورتی که از سیرابی استفاده کنند، سیرابی را هم به آنها اضافه می‌ کنند. بعد از مدتیسبزی و چغندر را اضافه ‌کرده و در آخر کشک و پیاز داغ و گاه پونه یا نعناع داغ را اضافه می ‌کنند. نمک و زردچوبه را در هنگام پخت داخل آش می ‌ریزند.

آش شیر (ترخینه شیر): 

این آش از ترخینه شیر (گندم نیم‌کوب که در شیر پخته شده و بعد خشک شده است) تهیه می ‌شود. مواد دیگر آن، سیب زمینی ، پیاز داغ، نمک و زردچوبه است. این خوراک بیشتر به عنوان صبحانه مصرف می ‌شود و با نان خورده می‌ شود.

آش حلیم:

این غذا با حلیم متفاوت است و خاص شهرستان دلیجان است. حلیم شامل بلغور و گوشت است، در حالی ‌که آش حلیم، حبوبات نیز دارد، یعنی از بلغور، حبوبات (نخود، لوبیا و عدس) و گوشت

تهیه می ‌شود که خوب می ‌پزند و بعد آن را می‌ کوبند. وقتی آش، حالتی به هم آمیخته و سفت به‌ خود گرفت، آن را روی نان می ‌ریزند و می ‌خورند.

آش انار:

این آش از بلغوری تهیه می ‌شود که یک روز در آب انار خیسانده شده و بعد در آن جوشانده می‌ شود. حبوبات را جدا می ‌پزند و بعد سبزی آش را به آن اضافه ‌کرده و در آخر بلغور با آب انار پخته شده را داخل آش می‌ ریزند.

نوع دیگر آش انار که در تفت پخته می‌ شود، همان آش رشته یا آش جو است که قاتق آن به ‌جای کشک ساییده شده، انار به ‌صورت دانه انار خشک شده یا رب انار است.

آش بی‌بی‌ سه‌شنبه:

این آش بیشتر جنبه نذری دارد. به ‌طوری‌ که یک داستان نیز پشتوانه آن است و طبق این داستان زنان این آش را نذر می‌ کنند و حاجت می ‌گیرند.

مواد آش عبارتند از: نخود، لوبیا، عدس، بلغور و گوشت که البته بیشتر در اراک رایج است و در مناطق دیگر آشی به این نام نیست، بلکه برای نذر سفره بی‌بی‌سه شنبه، کاچی می‌ پزند و حداکثر آش رشته هم سر سفره می ‌گذارند.

آش خیار:

این آش در شهریور ماه که فصل خیار چمبر است، تهیه می‌ شود. مواد آن شامل بلغور، نخود، لوبیا و خیار چمبر است که آن را خرد می‌ کنند و داخل حبوبات پخته شده می ‌ریزند. این آش را با

کشک، نعناع، سیر و پیاز داغ می‌ خورن http://www.tebyan.net/indeپاسخ تبیان :

پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : پاسخ تبیان : Bottom of Form

غذا

تتالی٬ (ته تالی)٬ غذای بسیارخوشمزه اراکی
موادلازم: گوشت چرخ کرده 250 گرم٬ پیازمتوسط رنده شده 2عدد٬ گل پونه یک قاشق غذاخوری٬گوجه فرنگی 3عدد٬ نمک وفلفل وزردچوبه به اندازه کافی
طرزتهیه: موادفوق راباستثنای گوجه فرنگی باهم مخلوط کرده خوب ورزمیدهیم . بعدتاوه مناسبی راکه گنجایش این مقدارگوشت راداشته باشدفقط کمی چرب میکنیم ومخلوط فوق رامثل کوکو کف تاوه ریخته وآنرابادقت صاف ومرتب میکنیم ٬ حالا آنراروی شعله ملایم گازگذاشته ودرتاوه رانیزمی بندیم .چنددقیقه صبرمیکنیم تایکطرف آن خوب خودش رابگیردوآب بیاندازد سپس دررابرداشته واگردوست داشتیم آنرامثل کوکوبرش میدهیم وبرمیگردانیم تاطرف دیگرنیز خودش رابگیرد (یاهمانطوریک تکه آنرابرمیگردانیم ) .بعدگوجه ها رانصف کرده وروی گوشت می چینیم ودولیوان آب اضافه میکنیم ودرآنرامیگذاریم تاخوب بپزدوجابیفتد درحدودنیمساعت .درانتها باسلیقه خودتان میتوانیدآب آنرازیاد وکم ویاحتی بدون آب تهیه کنید.
نکات:
- میتوانیدازهمان ابتداگوشت رامثل کتلت تهیه کرده وته تاوه بچینید.
- ازسبزی های معطردیگری مثل آویشن ٬ سوسنبر٬کاکوتی ویاجعفری خردشده نیزمیتوانیداستفاده کنید.
- اگرازگوجه استفاده نکردید بجای آن از2قاشق رب وزعفران هم میتوانیداستفاده کنید.
- این غذادرواقع نوعی کباب تاوه ای فعلی است که میتواندباکته نیزمصرف شود.

** این نام ازآن جهت برای این غذاانتخاب گردیده که درگذشته به ماهی تابه ( تالی )می گفته اندوچون

http://www.ashpazonline.comگوشت راته تالی می خوابانده اندبه آن تتالی میگویند

آبـگوشــت کشـک (غذای محـلی شـهر اراک)

مواد اولیه :

 

  • گوشت گوسفند – نیم کیلو
  • نخود – نصف لیوان
  • پیاز بزرگ – دو عدد
  • سیب‌زمینی متوسط – سه عدد
  • کشک ساییده – ۲۵۰گرم
  • آب – ۵/۱لیتر
  • نعنا داغ – به میزان لازم
  • زردچوبه – به میزان لازم
  • گل زرد – جهت تزئین
  • نمک و فلفل – به میزان لازم

طرز تهیه :

گوشت را به همراه نخود، پیاز ، زردچوبه و نمک و فلفل در آب می‌پزیم. سپس سیب‌زمینی‌ها را اضافه کرده و نیم ساعت دیگر پخت را ادامه می‌دهیم. در ظرف دیگری روغن را داغ کرده، نعنا را به آن اضافه می‌کنیم (مقداری از این نعناداغ را برای تزئین کنار می‌گذاریم کشک را که قبلا آب کرده‌ایم درون ظرف نعنا داغ می‌ریزیم.

وقتی یک جوش زد آن را از روی حرارت برمی‌داریم و به ظرف آبگوشت اضافه می‌کنیم. آنگاه با باقی‌مانده نعنا داغ و گل زرد تزئین می‌نماییم.

برای تهیه کوبیده می‌توان گوشت را همراه سیب‌زمینی کوبید یا آنها را جدا میل کرد.

http://www.noorsabet.com

موقعیت اقتصادی

بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی به ترتیب اهمیت اساس اقتصاد استان را تشکیل می‌دهد. از جمله صنایع مهم این استان می‌توان به صنعت ماشین‌سازی، هپکو، کابل‌سازی، آلومینیم سازی، واگن‌سازی، قند، صنایع دستی و شهرک صنعتی کاوهاشاره کرد

صنایع دستی

در اکثر شهرستان‌های استان مرکزی صنایع مختلف دستی وجود دارند که عمدتاً خاص عشایر منطقه‌اند. عشایری که در محدوده استان زندگی می‌کنند، بومی منطقه نیستند و اکثر آنها از نواحی دیگر به این منطقه مهاجرت کرده و سکنی گزیده‌اند. مهم‌ترین گروه‌های ایلی استان شامل شاهسون‌ها، ایل کله‌کویی، ایل میش مس (مست)، ایل خلج، ایل راوه و ایل کرد (کلهر) هستند که به ویژه زنان و دختران انواع صنایع دستی را در آن‌ها تولید می‌کنند. مهم‌ترین صنعت دستی استان فرش است که فرش ساروق از شهرتی جهانی برخوردار است.

علاوه بر آن گیوهکه نوعی پاپوش دست‌دوز تولید شده از نخ‌های قالی‌ست، از جمله صنایع

دستی در خور توجه این استان است که در سنجانو وفستولید می‌شود

سوغات

.فتیر -ترخینه   -باسلوق  -کشمش سبز  -صابون محلی  -شیره انگور  -گوش فیل

محصولات کشاورزی

 

·         غلات شامل گندم، جو، ذرت دانه‌ایو...

·         حبوبات

·         پنبه

·         چغندرقند

·         محصولات جالیزی مانند خربزه، هندوانه، خیارو...

·         نباتات علوفه‌ای

·         میوه مانند انار٬ سیب، به، هلو، شلیل، آلو، توتدرختی و فرنگی و...

·         گیاهان دارویی [۴]

نقات دیدنی

 

بازار اراک

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

شهرستان آشتیان: قلعه تاریخی مستوفی الممالک، دفترخانه تاریخی معتمدالایاله

شهر اراک: مدرسه و مسجد سپهدار، روستای تاریخی هزاوه (زادگاه امیرکبیر)، حمام تیخی و موزه چهارفصل، بازار اراک، چشمه چپقلی، مقبره شاه قلندر انجدان و...

شهرستان تفرش:آرامگاه پروفسور حسابی، امامزاده در بی بی، مقبره ابوالعلی، مسجد شش ناوه، چشمه‌های آب معدنی گراب، آب انبار بلور، تکیه زاغرم تفرش و..

·         شهرستان خمین: منزل امام خمینی، قلعه سالار محتشم، امامزاده ابوطالب، مسجد جامع خمین و...

·         شهرستان ساوه: مناره و مسجد جامع ساوه٫ قلعه دختر (ساوه)، پل سرخده، کاروانسرای باغ شیخ، تپه تاریخی آوه، قاعه الویر، امامزاده سید اسحاق

·         شهرستان محلات:سرستون‌های آتشکده خورهه، غار آزادخان، چشمه وزوان، مسجد جامع محلات، امامزاده ابوالفضل، مجتمع آب گرم محلات و مراکز تهیه گل و گیاه.    

·         شهرستان کمیجان: غار قلعه جوق (وف

·         شهرستان دلیجان: غار چال نخجیر، کاروانسرا و پل شاه عباسی (دوهک)، سد پانزده خرداد، مجموعه تاریخی نراق، امامزاده یحیی نراق و...   

·         شهرستان زرندیه (مامونیه): یخچال مهدی آباد، مسجد اعظم چلسبان، آبشار چناقچی علیا، امامزاده منصور ابن موسی بن جعفر، مقبره اشموعیل نبی، امامزادگان اهلعلی و سهلعلی(سید باوقار)،کلیسای حضرت مریم چناقچی و ...  

·         شهرستان شازند: چشمه بلاغ حک، سراب عمارت [۴]

شهرستان فراهان دارای تکیه تاریخی و امزادهاحمد ابن علی

http://fa.wikipedia.org/wiki

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:24 | نظر بدهید

استان مرکزی : شهرستان ها , اراک , تاریخچه , جاذبه ها , صنایع ...

شهرستان ها

اراک

اَراکبه عنوان پایتخت صنعتی ایران یکی از کلان‌شهرهای ایرانو مرکز استان مرکزیاست. سرزمین های اطراف اراک در روزگار کهن عراق نام داشت که در بعد از تسلط اعراب بر ایران در ۶۵۱ میلادی عراق عجمنامیده شد. این منقطه بخش پهناوری از نواحی مرکزی فلات ایران را در بر می گرفت. اراک با جمعیتی برابر با ۴۳۸٬۳۳۸ نفر[۱]قطب جمعیتی استان و پانزدهمین شهر پرجمعیت ایران به حساب می‌آید.[۲]شهرستان اراکدر جنوب غربی تهرانو در فاصله ۲۸۸ کیلومتری آن قرار دارد. این شهر از شمال به شهرستان فرمهین، از شمال غربی به همدانو از مغرب به شهرستان ملایر، بروجرد، و الیگودرز، از شرق به محلاتو از شمال شرقی به تفرشو آشتیانمحدود می‌باشد.[۳]اراک زادگاه مشاهیر بزرگی

همچون امیرکبیراست. این شهر که در گذشته سلطان آباد نام داشته نسبت به بسیاری از شهرهای ایران شهر جوانی محسوب می شود، بطوریکه تاریخ بنیانش به دوران قاجارباز می‌گردد.

نام گذاری

اراک در گذشته سلطان‌آباد نام داشت.[۴][۵]یکی از اهداف بنای شهر، ایجاد مرکزی نظامی و

قلعه‌ای جنگی در بین بخشهای، فراهان، دولاخور، کزاز، سربند، چرا و کاپله با چاپلق بوده‌است؛ از اینرو نخست نام شهر یا قلعه نو بنیاد «

قلعه سلطان آبادٍ» گذاشتند و پس از چندی واژه «قلعه» حذف گردیده و این شهر فقط با نام

سلطان آباد نامیده می‌شد. در قرون اولیه اسلامی پس از تسلط بر حکومت ساسانیان، تیسفونو دیگر بخشهایی از ایران که اطراف پایتخت ساسانی بودند یعنی نواحی بین دو رود دجلهو فراترا عراقنام نهادند و در قرن دوم اسلامی هم ناحیه بین همدان، ریو اصفهانرا عراق عجم می‌نامیدند. بمرور زمان «سلطان آباد عراق» به شهر عراق تبدیل گردیده تمام اسناد موجود تا سال ۱۳۱۷ خورشیدی که در دست است نام این شهر عراق بوده‌است. این شهر در دوره رضاشاهاراک نام گرفت. درسال ۱۳۱۷ هنگام بهره برداری راه آهن سراسری ایرانو اتصال راه آهن شمال و جنوب بود که کلیه ایستگاههای راه آهن شمال تا جنوب را با نام شهرها و روستاهای کنار آنها نامگذاری نمودند، که از آن سال نام این شهر از عراق به اراک تبدیل شده‌است.

برای واژه «اراک» معانی گوناگونی ذکر گردیده ‌است که تعدادی از آن‌ها عبارت‌اند از: پایتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. بعضی کلمه «اراک» را برگرفته از ایراک که معرب آن کلمه عراق است، دانسته‌اند. زیرا در دوره‌های باستان به مرکز فلات ایران، ایرانستان و ایرانک گفته می‌شده و در دوره اسلامی و بخصوص از قرن یازدهم میلادی مسالک و ممالک نویسان و جغرافی نویسان مسلمان منطقه یا سرزمین اراک را بصورت معرب و عربی شده آن عراقتبدیل کردند.ولایت اراک منطقه وسیعی را شامل می‌شد جفرافیا نویسان عرب بخش غربی را که منطبق با مناطق صحرایی (فلات)عراق امروزی بغیر از کردستان بود را اراک عرب(عراق عرب)نامیده و بخش شرقی را اراک عجم (عراق عجم)نام گذاری نمودند که شامل استانهای فعلی اصفهان - اراک- همدان و مناطق شرق سلسله جبال زاگرس می شود. در دوره رضا شاه نام قدیمی را برگرداندند اما این نام صرفا به بخش سلطان آباد اطلاق می شد. حدود ۷۰۰ سال ادبیات فارسی تحت تاثیر تلفظ عربی بود و حروف پ. ژ. گ. ک چ و.. حذف و دگرگون می‌کردند.[۶]

تاریخچه

بنیان شهر اراک به دوره قاجارو پادشاهی فتحعلی شاهمی‌رسد. در اوایل سلطنت قاجار وسعت و جمعیت منطقه عراق عجم همواره باعث بروز ناامنی و اختلافات محلی می‌شد و این امر از لحاظ سیاسی و اقتصادی برای حکومت مرکزی مشکل ایجاد می‌کرد. در زمان فتحعلی شاه قشونی به نام عراق و سپهداری یوسف خان گرجیتشکیل گردید و فتحعلی شاه به فکر سربازگیری از مردم این سامان افتاد. یوسف خان گرجی از شاه تقاضا نمود که برای مرکز قشون قلعه‌ای نظامی احداث کند. به همین جهت تأسیس ساختمان اولیه شهر به‌صورت قلعه‌ای به نام سلطان آباد، شروع و در سال ۱۲۲۳ خورشیدی (۱۸۰۸ میلادی) به پایان رسید. اراک از معدود شهرهای ایران است که طبق نقشه ساخته شده است. تریزر، مهندس فرانسوی که به همراه ژنرال گاردان از سوی ناپلئونبه ایران آمده بود، اراک را مطابق شهر نیسفرانسهطراحی کرد.

اهمیت شهر با تکمیل راه آهن سراسری جنوب به شمال ایران در سال ۱۹۳۸ افزایش می‌یابد که در طول دوره جنگ جهانی آب و سوخت در اینجا انبار می‌شده است.[۷]شهر قدیم اراک دارای چهار دروازه بوده بازار کنونی اراک شبکه ارتباطی داخلی این دروازه‌ها بود و راه‌های اصلی و خارجی از این دروازه‌ها آغاز می‌شد. این دروازه‌ها عبارتند از:

 

باغ ملی اراک، سال ۱۳۴۸

  • دروازه شهرجرد در مشرق  -دروازه رازان در شما ل -دروازه حاج علینقی در غرب -دروازه قبله در جنوب

با عبور راه آهن از اراک و احداث خیابان و گذرگاه‌های جدید توسعه شهر در قسمت جنوب و جنوب غربی آغاز شد. براساس آمار کتاب ایرانشهر در سال ۱۳۲۰ ش، جمعیت اراک ۵۱۰۰۰ نفر بود. از این تاریخ اراک نیز مانند سایر شهرهای کشور توسعه یافت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای حفاظتی شهر برداشته شد و شهر اراک و نقشه منظم اولیه آن بی رویه رو به توسعه نهاد. موقعیت ترابری اراک از مهمترین عوامل توسعه شهر در سال‌های اخیر بوده ‌است.

آب و هوا

 

 

کوه سرخه، اراک

آب و هوای اراک خصوصیات اقلیمی فلات مرکزی ایرانرا داراست با زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک کوههای اطراف اراک و دریاچه میقانو دشت فراهاندر آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگیهای به آن بخشیده‌است. ابرها و جریانات غربی در پاییز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در ارتفاعات مغرب منطقه به خصوص رشته زاگرس از دست می‌دهد یک جبهه هوای سرد که در زمستان هوای اراک را اشغال می‌کند و بر اثر ارتفاعات اطراف وشاید فشار زیادی که دریاچه میقان ایجاد می‌کند مدت زیادی میهمان این منطقه خواهد بود.

آب و هوای اراک متغیر است زمستان‌ها، اکثراً طولانی و از ۴ تا ۶ ماه به درازا می‌کشد وبهار و پاییز فصول کوتاهی هستند تابستان در تیر و مرداد ظاهر می‌شود مدت روزهای یخبندان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز در سال‌های مختلف متغیر است میزان بارندگی در سال‌های مختلف متفاوت است و بین ۲۳۰تا ۶۳۸ میلی متر در سال می‌باشد متوسط بارندگی حدود ۳۰۰ میلی متر بوده‌است

گویش

اهالی اراک به فارسیو برخی به لهجه اراکیصحبت می‌کنند

سایر جاذبه‌های تاریخی

جاذبه‌های مذهبی

اقتصاد و صنعت

بخشی از خط تولید در کارخانه واگن پارساراک

استان مرکزی از جمله استانهای صنعتی کشور محسوب می‌شود، وجود صنایع مادر در اراک این شهر را به یکی از قطبهای صنعتی کشور مبدل کرده‌است. تاریخچه ایجاد صنعت با فناوری ماشینی دراستان مرکزی به‌اوایل دهه ۴۰ باز می‌گردد، نخستین کارخانه صنعتی استان، کارخانه قند شازنداست که بیش از نیم قرن سابقه دارد.[۱۷]شهر اراک دارای صنایع گوناگون فلزی، شیمیایی، نساجی، ساختمانی و غذایی است که برخی از این واحدها( مانند نورد آلومینیم، ماشین سازی، کمباین سازی و کارخانه واگن پارس ) از صنایع اساسی کشور به شمار می روند[۱۲]برخی از مهمترین مناطق و کارخانه‌های صنعتی استان عبارتند از:

 

:// www.psnco.com

معادن

در استان مرکزی ۱۱۲ معدن محتلف وجود دارد که بیشترین آن مربوط به مصالح ساختمانی است، از مهمترین معادن استان مرکزی می‌توان از: سنگ آهن در شمس آباد اراک، معادن سرب، روی، منگنز، بارتیتین، سنگ تراورتن، گچو سنگ نمکرا می‌توان یاد کرد. در اطراف شهر نیمورمحلات معادن تراورتنبسیار زیاد است

میدان باغ ملی در شب

اراک دارای یک فرودگاه بین المللی می‌باشد اما تاکنون این فرودگاه تنها ویژه پروازهای داخلی و هواپیماهای متوسط و ترابری و نظامی بوده‌است و امکان نشستن هواپیماهای پهن پیکر را ندارد.[۱۸][۱۹]

راه آهن

اراک از دیرباز در مسیر راه آهن سراسری شمال به جنوب ایران قرار گرفته ‌است و راه آهن نقش مهمی را در ایجاد شهر اراک داشته‌است.این اداره سرپرستی بیست ایستگاه و خط راه آهن را که از ایستگاه محمدیه تا دورود به طول ۳۶۰ کیلومتر در سه استان مرکزی، قمو لرستانقرار گرفته است را بر عهده دارد.

راه آهن اراک-ملایر به طول 90 کیلومتر و هزینه اعتباری بالغ بر یک هزار و 250 میلیارد ریال در مهر سال 1390 افتتاح شده است که بخشی از پروژه راه آهن غرب کشور به شمار می رود.

پروژه راه آهن غرب کشور از اراک شروع شده است و شهرهای نهاوندو ملایراز استان همدانرا به شبکه ریلی متصل می‌کند. ادامه این مسیر ریلی در استان کرمانشاهاز شهرهای صحنه، کرمانشاهو اسلام آباد غربعبور کرده و در مرز خسروی به کشور عراقوصل می شود.[۲۰][۲۱][۲۲]

پایانه مسافربری

اراک دارای سه پایانه به سراسر کشور و استان مرکزی می‌باشد. مرکزی:که در مجاورت هتل 5 ستاره امیرکبیر است. شمال(فراهان):که واقع در شمال شهر اراک و در مجاورت میدان فراهان است. جنوب(غدیر):که واقع در جنوب شهر اراک و در مجاورت میدان انقلاب است.[۲۳]

جاذبه‌های تفریحی

شهربازی لاله

شهربازی و پارک لاله یکی از جاذبه‌های اراک است. این شهربازی که در سال ۶۹با سرمایه بخش خصوصی افتتاح گردید دارای سه لونا پارک، رستوران و سایر خدمات تفریحی و رفاهی است. این مکان در ساعت‌های اوج شلوغی پذیرای تا ۲۰ هزار نفر بازدید کننده‌است.[۲۷]

مجموعه طوفان

این مجموعه بزرگترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه در کیلومتر هفت بزرگراه امام خمینی اراک است که در حال ساخت و تکمیل شدن است. این شهربازی در زمینی به مساحت ۱۱۰ هزار متر مربع و زیر بنای ۲۲۰۰۰ متر و در دو فاز دارای بخشهایی مانند پیست کارتینگ، رستوران، سوئیت اقامتی، استخر، هتل، سینما و غیره خواهد بود.[۲۸][۲۹]

پارک‌ها

 

منطقه گردو در زمستان

  • پارک امیر کیبر - پارک لاله-پارک الغدیر-پارک شقایق-پارک کلاله-پارک آزادی-پارک جنگلی شهید باهنر-پارک دانشجو-بوستان بهاران-پارک پائیزان-بوستان دانش آموز-پارک ماشین سازی-پارک پونه-بوستان رنگین کمان-بوستان سوم خردادبوستان بارا-بوستان ولایت-پارک شهدای گمنام-ارک ایرالکو-پارک شهر-پارک ملت-پارک جنگلی شهید رجایی-پارک جنت-پارک گلبرگ

جای‌های فرهنگی

سینما

بزرگترین سینمای کشور با نام سینما استقلال در شهر اراک قرار دارد. این سینما که ظرفیت مناسب آن به بیش از 900 صندلی می رسد، پس از هشت سال تعطیلی، به مرکز فرهنگی، هنری و سینمایی تبدیل شده است.[۳۰][۳۱]علاوه بر سینما استقلال، این شهر دارای 3 سینمای دیگر است که از بین آنها 2 سینمای «فرهنگ» و «عصرجدید» فعال هستند و سینمای شهرصنعتی تعطیل شده است. سینما فرهنگ یکی از سه سینمای فعال اراک قدمتی بیش از ۵۰ سال دارد.[۳۲]

صدا و سیما

صدا و سیمای مرکز اراک در سال ۱۳۶۲ به عنوان یک دفتر خبری آغاز کرد. در آبان ماه سال ۱۳۶۵ فعالیت رسمی مرکز با نصب و بهره برداری از یک فرستنده یک کیلو وات رادیویی با پخش برنامه‌های خبری توسط واحد اطلاعات و اخبار آغاز شد. در سال ۱۳۷۹ با بهره برداری از شبکه صدای استان مرکزی با سه استودیوی تولید و پخش روزانه ۱۸ ساعت برنامه تهیه و پخش می‌شود که این برنامه‌ها با یک فرستنده یکصد کیلو وات در تمام مناطق استان مرکزی و قسمتی از استانها هم جوار قابل دریافت است. در سال ۱۳۸۲ شبکه استانی سیما (شبکه آفتاب) به عنوان بیستمین شبکه استانی ایران شروع به کار کرد. این شبکه هم اکنون روزانه 15ساعت برنامه پخش می‌کند.[۳۳]

نشریه‌ها

در اراک و استان مرکزی دو روزنامه، ۱۱ هفته نامه و ۷ ماه‌نامه منتشر می‌شود. روزنامه‌های مانند روزنامه سرچشمه، روزنامه نوید، هفته‌نامه‌های عطر یاس [۳۴]شهاب، لاله سرخ، آوای خمین، راوی،

شمس استان مرکزی، صبح خمین، نامه امیر، مجنون، آرمان جوان، چشم براه، گل یاس، مدینه گفتگو، دو هفته نامه یاقوت سرخ ساوه و ماهنامه‌هایی چون گلهای ساوه، عهد جاوید، وهم سبز، آشتیان، بصیرت، راه دانش و صحیفه پاکدلان در استان مرکزی یا اراک منتشر می‌شوند

پیست اسکی شازند

در ۵۵ کیلومتری جنوب غربی اراک و ۱۲۰۰ متر بالاتر از سطح دریا، دامنه های شرقی زاگرس این پیست را در دامن خود جای داده است. این پیست دارای مسیر اسکی به طول ۶۰۰ متر و طول کلی ۵ کیلومتر و دارای سه دستگاه تله سیژ، رستوران، تجهیزات برفروبی و ساختمان اداری است.[۴۴]

صنایع دستی

قالیدر اراک به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی کرمان بود از انواع قالی مشهور اراک می توان به قالی ساروق اراک اشاره نمود که از لحاظ استحکام و نقشه های منحصر به فرد و نوع خامه(پشم) استفاده شده، شهرت جهانی دارد. از دیگر صنایع دستی اراک می‌توان به گیوهدوز اشاره کرد

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:21 | نظر بدهید

استان مرکزی : آشتیان ...


آشتیان

 آشتیان یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران است آشتیان از شهرهای تاریخی ایران است چنان که نام این شهر که در واقع تغییر یافته آتشدان است در زمان زرتشتیان و ایران باستان نامگذاری شده‌است. این شهر در موقعیت جفرافیایی به طول ۳۴ و عرض ۳۳ قرار دارد. جمعیت‌شناسی جمعیت این شهر در سال ۱۳۷۵، ۸۰۰۰ نفر گزارش شد. اما اکنون جمعیت آن گسترش یافته‌است. عمده دلیل این افزایش جمعیت سیر جمعیت دانشجویان از سرتاسر کشور به دانشگاه آزاد این شهر است. آب وهوای آشتیان در زمستان‌ها سرد وخشک ودر تابسان‌ها معتدل و مطبوع است. از محصولات کشاورزی این منطقه میتوان به گردو، بادام، انگور، توت، سیب، گندم و.... اشاره کرد.محصولی که به سبب آن آشتیان معروف شده‌است صابون سنتی این شهر است که کماکان به همان نحو تولید میگردد. محلات معروف این شهر عبارتند از: صادق بیک، مازری، باغچه حلاری، اقازیارت، محنت آباد، بازار، دشت، گلشن، حسن آباد، شهرک سجادیه، شهرک جوادیه، لاقه وکله پشته میباشد. این شهر جزو قدیمی‌ترین شهرهای ایران می‌باشد که از تاریخ کهنی بهره می‌برد و در زمان پیش از اسلام نیز منطقه معمور وآبادی بوده‌است. ولی متاسفانه به دلیل بی توجهی مردم ومسئولین وقت بسیاری از بناهای قدیمی این شهر شامل ۱۵ آتشکده و۷ قلعه آب‌انبارهای قدیمی سردرهای منقش و زیبا حمامی معروف به حمام آقا در طول سالیان مختلف ویران شدند تا تنها از آن همه تاریخ فقط نامی در کتابها موجود باشد. اهالی شهر آشتیان فارسی‌زبان می باشند اما گویش آشتیانی که از گروه زبان‌های ایران مرکزی است تا چند دهه پیش متداول بوده و امروزه به ندرت توسط کهنسالان به‌کار می‌رود.[۲] نام شهر آشتیان در آغاز ابرشتگان و بعد ابرشتجان نام داشته. همین نام بعدها به صورت آشتیان درآمده‌است.[۳] نام ناحیه‌ای که آشتیان در آن قرار دارد در قدیم وَرَه (وَرَّه) بوده‌است.[۴] جغرافیا شهر آشتیان در منطقه‌ای سردسیر در حاشیه کوههای تفرش و مشرف به ارتفاعات زاگرس از طرف غرب واقع گشته و به همین خاطر دارای آب و هوای نسبتاً سرد و کوهستانی در زمستان است و در تابستان ییلاق خوبی برای گردشگران است. یکی از روستاهای آن به نام آهو بوده که ییلاق آشتیان می‌باشد. آب آشامیدنی شهرستان آشتیان سالهای زیادی از مسائل مهم و بغرنج شهرستان آشتیان به حساب می‌آمد که در سالهای اخیر برطرف شد. علت عمده این مشکل ارتفاع زیاد آشتیان از سطح دریا(۲۱۲۰ متر) وپایین بودن سفره‌های آب زیر زمینی می‌باشد کهباعث دسترسی مشکل به این منابع آب میباشد سرشناسان میرزا محسن آشتیانی محمدحسن آشتیانی، از روحانیون بزرگ شیعه میرزا حسن آشتیانی، از علمای موثر در تحریم تنباکو عباس اقبال آشتیانی، مورخ، ادیب و نویسندهٔ معاصر ایرانی عبدالعظیم قریب گرکانی، ادیب معاصر ایرانی و بنیان‌گذار دستور زبان فارسی نوین محمد قریب، از اولین پزشکان متخصص طب اطفال در ایران و بنیان‏گذار طب نوین اطفال در ایران عبدالکریم قریب گرکانی، پدر علم زمین‌شناسیایران سعید کاظمی آشتیانی، رئیس پژوهشکده رویان میرزا مهدی آشتیانی، عارف و روحانی شیعه(فیلسوف شرق) پروین اعتصامی، شاعر معاصر ایرانی فرزند یوسف اعتصام الملک محمد مصدق نخست وزیر نامدار ایران فرزند میرزا هدایت‌الله آشتیانی وزیر دفتر ابوالحسن اعتصامی، نقاش، معمار، خطاط، و نویسنده یوسف اعتصامی، نویسنده، ناشر، و مترجم میرزا احمد آشتیانی، فقیه و فیلسوف سید جلال‌الدین آشتیانی، فیلسوف، عارف و نوازندهٔ صاحب‏سبک دوتار احمد قوام نخست وزیر دوره پهلوی مکانهای گردشگری آشتیان دارای دانشگاهی بزرگ و تازه تأسیس(۱۳۶۸) است که آرامگاه پدر علم زمین‌شناسی ایران دکتر عبدالکریم قریب گرکانیدر ورودی دانشگاه جای گرفته‌است. چنانچه در سالگرد فوت دکتر قریب، تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید زمین شناسی کشور جهت مراسم یاد بود به آشتیان سفر می کنند همچنین از جمله مکانهای گردشگری که افراد زیادی از شهرهای اطراف نظیر قم، تفرش، فراهان...جهت زیارت و گردش می آیند زیازتگاه و مرقد مطهر امام زاده بی بی فاطمه صغری است که در روستای سیاوشان در نزدیکی آشتیان قرار دارد. موزه و خانه پدری دکتر مصدق نخست وزیر نامدار دوره پهلوی بازار سنتی و قدیمی آشتیان آستانه   عکسی از امامزاده سهل بن علی آستانه توسط عکاس ناصرالدین شاه گرفته شده‌است، در سفر شاه به آستانه در سال ۱۳۰۹ (قمری) (۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸ خورشیدی). این به احتمال زیاد قدیمی‌ترین عکس از آستانه‌است و در حال حاضر در «میراث فرهنگی استان مرکزی» نگهداری می‌شود. آستانه شهری است در بخش مرکزیشهرستان شازند در استان مرکزی ایران.[۱] در ۷ کیلومتری این شهر یک پیست اسکی واقع شده‌است.[۱] تاریخچه این شهر در قدیم کرج نام داشت. از مهم‌ترین اماکن مذهبی این شهر از قدیم امامزاده سهل بن علی بوده‌است. شاه اسماعیل صفوی بیش از ۵۰۰ سال پیش دستور داد تا این آرامگاه (آستانه) را تعمیر کنند و پس از آن کرج را آستانه نامیدند.[۲] پرندک پَرَندَک از شهرهای استان مرکزی ایران است. این شهر در بخش مرکزی شهرستان زرندیه در مسیر آزادراه تهران-ساوهو راه‌آهن تهران-جنوبقرار گرفته است.[۱] جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۶٫۱۸۸ نفر بوده است [۲]. رودخانه شوراز نزدیکی جنوب این شهر می‌گذرد و در اطراف آن ناحیه صنعتی پرندک قرار دارد.[۱]شهرک صنعتی پرندک بیش از ۱۲۰ واحد صنعتی دارد.[۳] نام ایستگاه راه‌آهن پرندک، در قدیم رحیم‌آباد بود که این نام به تصویب فرهنگستان به خاطر نزدیکی به روستای پرندک، به نام ایستگاه پرندک نامیده شد.[۴]لغتنامه دهخدا واژه پرندک را «پشته و کوه کوچک در میان دشت» معنی می‌کند. تفرش تَفرِش یکی از شهرهای استان مرکزی در ایران و مرکز شهرستان تفرش است. در دوران کهن استان مرکزی عراق نام داشت در زمان حمله اعراب و تسلط آنان بر ایران این استان پهناور را عراق عجم می‌خواندند نظامی شاعر نامدار ایران در وصف استان عراق ابیات زیادی سروده‌است. در دوران بعد از قاجار عراق به اراک تغییر نام پیدا کرده‌است. تفرش در شمال شرقی اراک واقع و در بین رشته کوههایی محصور است و اب و هوایی بسیار مطبوع دارد. شهر تفرش، مرکز شهرستان. در ارتفاع حدود ۸۷۸، ۱ متری، در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک و در مسیر جادة اراک ـ آشتیان قرار دارد. کوه‏های قشلاق و گندم کوه از شمال و منار و نقره کمر از جنوب شرقی شهر را محصور می‏کنند؛ به این دلیل گاهی از تفرش با نام «چال تفرش» نیز یاد می‏شود. این شهر حدوداً در ۲۲۰ کیلومتری تهران و ۸۵ کیلومتری شمال شرقیاراک و در مسیر جادهٔاراک-آشتیان قرار دارد[۲]. دیرینگی این شهر به پیش از اسلام می‌رسد و اغلب نام نخستین آن را «گبرش» می‏دانند که از «گبر» به معنی زرتشتی می‌آید. در دوران بعد از ورود اسلام و حاکمیت اعراب و زبان عربی بر ایران تفرش، طبرس نیز گفته شده‌است. روستاهای پیشین فَم و تَرخوران محله‌های اصلی شهر تفرش را تشکیل می‌دهند. دیگر روستاها که اکنون محله‌های این شهر هستند عبارت‌اند از: دادمرز، کهک، کوکان، دینجرد، طاد، آلویجان، قلعه محی الدین، طراران (بالا و پایین)، معین‌آباد، زاغَر و کوهین[۳]. میدان‌های اصلی شهر عبارتند از میدان فم (باغ ملی)، میدان آزادی، میدان مطهری و میدان شهرک. آرامگاه پرفسور محمود حسابی، بقعهٔ شاهزاده احمد (روستای کوهین)، و دانشگاه آزاد تفرش (در راه معین‌آباد) و دانشگاه صنعتی امیر کبیر، مسجد شش ناو از نقاط مهم شهر هستند. پیشینه محدوده فعلی تفرش جز متصرفات مادها، هخامنشیانو اشکانیانبوده از دوره ساسانیانقبور حوض گونه زرتشتیانو بعض قلاع به یادمانده‌است و بعد از آن در زمان طاهریانو صفاریانو سامانیانو آل بویهو غزنویاننیز با وجود عدم وجود آثار، جزو متصرفات آن به شمار می‌رفته در دورهٔساسانیانجزئی از حصهٔقبادبوده‏است. در دورهٔ خلافتعمرو همزمان با فتح اصفهان، کاشانو قمشهر تفرش نیز گشوده می‏شود. اما تا سالیان بعد، عدهٔزرتشتیاندر تفرش بسیار بوده‏اند. در دوره سلجوقیاننام تفرش به صورت طبرس رواج پیدا کرده وبرخی از بزرگان و علما خود رابه آن منسوب و مقلب نموده‌اند به طور مثال کنیه طبرسی ویژه رجال شیعه بوده و مورد اصلی آن نیز کتب امامیهاست و این انتساب با این که از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کند، مشخص کننده نفوذ امامیهدر تفرش و رواج آن از دیرباز است. پس از رحلت حضرت معصومهدر قمو تبدیل شدن قمبه یکی از مراکز مهم شیعه، تشیعبه تفرش راه می‏یابد. چنان‏که حمدالله مستوفیدر سدهٔ هشتم، آن را شهری شیعه‏نشین معرفی می‏کند[۲]. در دوره خوارزمشاهتفرش دهستان در محدوده اقلیم عراق عجم (اراک)بوده‌است و در فاصله سال‌های ۷۴۰-۸۳۸ در حدود متصرفات آل جلایرمحسوب می‌شده‌است. از مغولانو تیموریانهیچ اثری در تفرش دیده نمی‌شود در اوایل دورهٔصفویهتفرش از شکارگاه‏های سلطنتی شاهان صفویشمرده می‏شده‏است. در زمان حکومت شاه عباس اولعده‏ای از سادات تفرشبه دربار صفویراه‏یافتند. این شاخه از سادات که به سبب در دست داشتن مهر حضرت سجادمعروف به میر مُهرداربودند، تا اواخر دورهٔصفویو تا زمان شاه سلطان حسینمنصب مُهرداری شاهان صفویرا حفظ کردند. تفرش در روزگار صفویهبویژه پادشاهی شاه عباس بزرگرو به آبادانی نهاده‌است ومردم تفرش با انجام خدمات برجسته در دستگاههای حکومت صفوی نفوذ نمود تفرش در ایام سلطنت افشاریانتا سال ۱۲۱۸ جزو متصرفات ایشان بوده‌است تختگاه زندیانشیرازو خاک تفرش در آن روزگار جزء متصرفات آنان بوده‌است. و در این زمان مکتب خانه‌های متعددی در تفرش تاسیس شده که نوجوانان در آن ه به فرا گرفتن مقدمات فارسی و تعلم قرا، می‌پرداخته‌اند در دوران قاجاریهاست که مردانی از تفرش در کار سیاست مملکت وارد می‌شوند و در راه خدمت به ایران حتی از بذل جان خود نیز دریغ نمی‌ورزند باز در همین دوره‌است کهبه سبب توجه پادشاهان قاجاربه منطقه روحانیان و علمای مذهب عده‌ای از ساداتبنی فاطمهتفرش در دستگاه حکومت رشد کرده تا جایی که به مناصب بزرگ گمارده می‌شوند و یکی از ویژگی‌های دوره قاجاریه گسترش مکتب خانه‌ها و تکثیر و فراوانی میرزاها در تفرش آشتیانو فراهاناست ولی روی هم رفته جامعه تفرش در دوره قاجاریه دهقانی ولی غیر متحجر بوده‌است. در دورهٔ قاجاریه تعداد زیادی از اهالی تفرش به سبب سواد و خوش‏خطی به مشاغل دیوانی و منشی‏گری گمارده شدند. ابن مقفعبنای آن را به «طبرش بن همدان» نسبت داده‌است (قمی، ص ۷۸ـ ۷۹). ظاهراً در دورة ساسانیانجزو حصة قباد، که آن را «خورة قباد» می‌گفتند، بوده است؛ چنانکه حسن بن محمد قمیدر تاریخ قم (ص ۹۱) به تپه‌ای در قممشرف بر تفرش به نام «تلّمآستر»، که یکی از سیزده تفریحگاه «مملکت قباد» بوده، اشاره کرده‌است. ظاهراً در دورة خلافتعمربن خطاب (۱۳ـ۲۳) هم زمان با فتح قمو اصفهانو کاشان، تفرش نیز فتح شد (رجوع کنید به بلاذری، ص ۳۰۵ـ۳۰۶). در قرن دوم تفرش یکی از رستاقهایقمبود (رجوع کنید به قمی، ص ۲۶۳). در زمان هارون الرشید (۱۷۰ـ۱۹۳) سلمة بن سلمه همدانیرستاقتفرش و مزارع آن را به مهاجران عرب اشعریواگذار کرد (همان، ص ۲۶۳). در قرن سوم، یعقوبی (همانجا) نیز تفرش را یکی از رستاقهای قمضبط کرده‌است. پس از رحلت حضرت معصومهدر ۲۰۱، قمبه یکی از مراکز مهم شیعهتبدیل شد و مذهب شیعهاز آنجا به ناحیة تفرش راه یافت. به نوشتة راوندی (ص ۳۹۵)، تفرش و آوه (آبه) و قمو کاشاندر دوران وی، قرن ششم، از مکانهای رافضیانبوده‌است. در قرن هشتم، حمداللّه مستوفی (ص ۶۸) آن را ولایتی با سیزده دیه، هوای معتدل، غله، میوه و شش هزار دینار حقوق دیوانی خوانده و اهالی تفرش را شیعه و فم و طرخوران را از روستاهای بزرگ آن ذکر کرده‌است. از این دوره دستِکم تا قرن دهم مطلب چندانی در بارة تفرش دیده نشده‌است. ظاهراً تفرش در دورة صفوی (ح ۹۰۶ـ ۱۱۳۵) و حتی پس از آن برای شکار موقعیت مطلوبی داشته و از شکارگاههای شاه اسماعیل اول (حک:۹۰۵ـ۹۳۰) محسوب می‌شده‌است (جهانگشای خاقان، ص ۴۱۲). در دورة صفوی، بویژه در زمان حکومت شاه عباس اول (۹۹۶ـ ۱۰۳۸)، تفرش آباد شد و بزرگان آن توانستند به دربار راه یابند (سیفی فمی تفرشی، ص ۱۲۱؛ نیز رجوع کنید به اسکندر منشی، ج ۲، ص ۷۵۶). در اوایل قرن یازدهم، امین احمد رازی(ج ۲، ص ۴۹۰) تفرش را ولایتی در اقلیم چهارم، با آب و هوای معتدل و میوه‌های خوب وصف کرده و نوشته که آب آنجا از چشمه و کاریز تأمین می‌شود (همان، ج ۲، ص ۴۹۱). وی در بارة غار گاوخور نیز سخن گفته‌است. میرزا یحیی سرخوش (ص ۱۰ـ۱۱)در دورة ناصرالدین شاه قاجار (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تفرش را ییلاق ممتاز عراق (اراک) خوانده و گفته‌است که خشکبار آن به خارج از کشور صادر می‌شود. وی (ص ۱۲) اهالی آنجارا خوش سیما و صاحب ذوق و هنر و دانش وصف کرده‌است. اعتمادالسلطنه (ج ۱، ص ۷۵۶) نیز در همین دوره، به شکارگاه خوبی در حوالی تفرش که در آن ارغالی (قوچ کوهی) و کبک بسیار بوده و نیز به قلعه‌ای در آبادی خرازانو قناتی قدیمی در طرخورانبه نام خرزنویهو امامزاده‌ای به نام احمدبن موسی علیه السلام اشاره کرده‌است. وجه تسمیه برخی نام شهر تفرش را، به سبب آنکه در سده‌های قبل از اسلام و حتی پس از آن زردشتیان گبردر آن سکونت داشتند، «گَبْرِش» به معنای «جایگاه آتش» می‌دانند [۲]. و برخی نیز گفته‌اند که نام آن از نام بانی تفرش، طبرش بن همدانیا به گفتة بعضی آرش کمانگیرگرفته شده‌است [۲].(نوبان، ص ۱۴۷؛ قمی، ص ۷۸ـ۷۹). نام تفرش در منابع به صورتهای طیرس، طَبْرَش، طبرس، تبرس، طبرتو، تپرش، تبرش و طفرش آمده‌است (یعقوبی، ص ۲۷۴؛ قمی، ص ۷۸؛ جوینی، ج ۲، ص ۱۹۱؛ دهگان و هدائی، ج ۱، ص ۱۴۵؛ وصاف الحضره، ص ۱۰۶؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۳). نام تفرش در منابع به شکل‏های تپرش، تبرش، تبرس، طبرس و طفرش آمده‏است[۲]. نام‏داران تفرش در گذشته شامل سرزمینی وسیعی که شامل فمو طرخوران، آشتیانو فراهانوحدود ۸۰۰ روستای کوچک و بزرگ می‌شد. با افزایش جمعیت و بزرگ شدن شهرها و تقسیمات جدید کشوری این شهرستان تجزیه و شهرهای آشتیان و فراهان از تفرش جدا و مستقل شدند. ولی از جهت رفت و آمد در فاصله زمانی بسیار کمی نسبت به تفرش قرار دارند؛ بنابراین بسیاری از بزرگان و نامداران که تفرشی خوانده می‌شوند مربوط به این شهرستانها می‌باشند. به نقل از اسناد و مدارک موجود و دست‌نوشته‌ها و میراث به‌جامانده، تفرش خاستگاه اندیشمندان،   کاتبان و بزرگان بسیاری بوده‌است. تفرش به داشتن میرزاهاو افراد باسواد معروف بوده و هنر خوش‌نویسی و منشی‌گری در آن رواج زیادی داشته‌است. در دورهٔقاجارخط و سیاق‌نویسیرا منحصر مردم این ولایت دانسته‌اند که میرزاو منشیبه سراسر ایران به‌ویژه تهرانو تبریزگسیل می‌داشتند.[۴] نظامی گنجویرا به استناد اشعارش متولد روستای تادر تفرش می‏دانند. نظامی خود می‏سراید: زمانیست در خاک گنجه گمم / ولی از قهستان شهر قمم**** به تفرش دهی هست تانامِ او/ نـــظامــی از آنـــجا شــده نامجو شیخ بهایینیز در اشعار خود به‏این انتساب اشاره و شهادت می‌دهد: ز اهل تفرش است آن گوهر پاک|ولی در گنجه چون گنج است در خاک
لطفعلی آذر بیگدلینیز درمقدمه یوسف وزلیخای خود گفته‌است: دگرسرودیار قم نظامی کزو ملک سخن دارد تمامی ** زخاک تفرش است آن گوهر پاک ولی در گنجه مدفونست در خاک دیگر نامداران: ·         قادر عبدالله، حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی با نام نویسندگی قادر عبدالله یکی از نویسنگان ایرانی است که از سال ۱۹۸۸ میلادی به کشور هلند مهاجرت کرده و پس از آموختن زبان هلندی در مدتی کوتاه، یکی از نویسندگان سرشناس هلند شده‌است. او یکی از نواده‌های «میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی» است. ·         نبوی تفرشی ·         نظامیشاعرو داستان‌سرایپارسی‌گوی سدهٔ ششخورشیدی ·           ·         شیخ طبرسی، فقیهو مفسر قرآنسدهٔ پنج و ششخورشیدی ·         میرعلام تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرشرعیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         امیر فیض الله عبدالقاهر حسینی تفرشیعالم برجسته وجلیل القدرعقلیات مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه از شاگردان مقدس اردبیلی ·         اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیمعروف به دبیر، استاد بی نظیر تاریخ و صاحب کتاب نُخَبتُه التواریخ ·         سیدالوزراء میرزا عیسی، وزیر عباس میرزا ·         قائم‌مقام فراهانی، خطاط، نویسندهو صدراعظمایراندر دورهٔمحمد شاه ·         امیر کبیر، صدراعظمناصرالدین شاه قاجار ·         میرزا مهدی بدایع نگار، دولتمرد و ادیب دورة قاجار؛ ·         علی منصور، سیاست‌مدارو دو دوره نخست وزیرایران ·         عبدالحسین هژیر، سیاست‌مدارو نخست وزیرایراناز خرداد۱۳۲۷تا آبان۱۳۲۷ ·         آقاعلی‌اکبر خان فراهانی، معروف به جناب میرزا، از نوازندگان برجستهٔ دربارناصرالدین شاهو استاد نواختن تار ·         آقا غلامحسین، نوازندهٔتار ·         آقا حسینقلی، نوازندهٔتار ·         میرزا عبدالله فراهانی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         احمد عبادی، نوازندهٔتار ·         علی اکبر شهنازی، ردیفدانو نوازندهٔتار ·         عبدالله دوامی، موسیقی‏دانو استاد تصنیف ·         حسینعلی نکیسا، و ردیفدانخوانندهٔ عصرقاجارو پهلوی ·         مؤذن تفرشی ·         ابوالقاسم سحاب ·         محمود حسابی، فیزیکدانو بنیان‏گذار دانش فیزیک نوین در ایران ·         عباس سحاب، جغرافی‏دانو کارتوگراف، بنیان‏گذار دانش نقشه‌نگاری نوین در ایران ·         احمد پارسا، بنیان‏گذار دانش گیاه‌شناسیدر ایران ·         ابوالقاسم بهرامی، بنیان‏گذار دانش میکروب‌شناسیدر ایران ·         علیرضا افضلی‌پور، بنیان‏گذار دانشگاه شهید باهنر کرمان ·         فروغ فرخزاد، شاعرمعاصر ·         پوران فرخزاد، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامه‌نگارو پژوهشگر ·         غلامحسین ابتهاج، سیاست‏مدارو نمایندهٔمجلس شورای ملی ·         ابوالحسن ابتهاج، مدیر عامل سازمان برنامهو بانک ملی ایراندر دههٔ بیست و سیخورشیدی ·         ژاله قائم‌مقامی، شاعر، مادر حسین پژمان بختیاری ·         میرزا مهدی بدایع‌نگار، دولت‏مرد و ادیبدورهٔ قاجاریه ·         مظاهر مصفا، استاد دانشگاه، شاعرو مصحح نسخ خطی ·           ·         محمد قریب، پدر طب اطفال ایران ·         آیت الله سید محمود میرسپاسینماینده آیت الله سید محمد گلپایگانی مرجع تقلید، در تفرش. آثار تاریخی مقبره میرعلام تفرشیو اسماعیل خان لشکر نویس تفرشیدرقبرستان قدیمی بنام سماق بنه درمحله استادیوم مربوط به قرن یازدهم هجری واواخر دوران صفویه بقعهٔ ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ ایلخانی) بقعهٔ امام‏زاده محمد از نوادگان جعفر صادق (دورهٔ خوارزمشاهیان) مسجدجامع ششناو (دورهٔ سلجوقی)که یکی از قدیمترین مساجد تفرش است و مقصوره و شبستان و ایوان و صحن دارد و به سبب داشتن کاریزی قدیمی در صحن مسجد، که آب آن از طریق شش ناودان توزیع می‌شده، ششناو خوانده شده‌است. مقصورة ششناو، گنبدی به شکل کلاهخود متعلق به دورة سلجوقی دارد. به روایتی این مقصوره بر روی قبر محمد محدّث، از صحابة امام حسن عسکری علیه السلام، ساخته شده‌است. در سمت شمالی مقصوره، ایوانی متعلق به دورة صفوی دیده می‌شود (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۹۲ـ ۹۵، ۱۰۰، تصاویر بین ص ۱۲۰ـ۱۲۱، ۲۰۰). بقعهٔ شاهزاده احمدو بقعهٔ امام‏زاده قاسم (دورهٔ صفویه)   مسجدجامع فَمدر مرکز شهر تفرش   بقعهٔ آقامؤمن تفرشی (داعی انجدانی)، حکیم و عارف و شاعر سدهٔ یازدهم و دوازدهم تکیهٔ زاغرم (دورهٔ قاجار) ویرانه‌های برج آقابیک در بازرجان قلعة مراد سلطان متعلق به دورة زندیه در بازرجان بقایای قبرهای قدیمی با سنگ قبرهای سفالی در آبادی کبوران (فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج ۴۸، ص ۴۲، ۱۳۹؛ سیفی فمی تفرشی، ص ۱۵) آب انبار بلور (دورهٔ قاجار) خانهٔ میرفخرایی (دورهٔ قاجار) خانهٔ ضیایی (دورهٔ قاجار) خانه و محل تولد محمود حسابی[۵] قلعه باغکه (دوره قاجار)   از دوران پیش از اسلام نیز یادگارهایی در منطقهٔ تفرش به جا مانده‌است، از جمله: از قلعه‌های گبری، سنگ‏نگاره‌هایی در مناطقی از نقاط بیابانی تفرش و گورهای نشسته بر فراز روستای کبوران (گبران). از دیگر بناهای باستانی تفرش، آتشکده‏ای است که بر فراز روستای کبوران جای گرفته و به چهار طاقی معروف است صنایع دستی محصولات تزیینی وهنری ساخته شده از مس، مهم‌ترین فعالیتهای صنایع دستی است که یکی از سوغات اصلی تفرش را تشکیل می‌دهد. فرآورده‌ها و فعالیتهای دیگر مردم، قالی‌بافی، گیوه‌دوزی، صنایع دستی مسی، خشکبار، زنبورداری، دامداری و مرغداری است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:19 | نظر بدهید

استان مرکزی : توره , خمین , خنداب , داود آباد , دلیجان ...

توره

 شهری است در بخش زالیانشهرستان شازنداستان مرکزی ایران.

این شهر در بزرگ‌راه اراک به کرمانشاه پس از رودخانهٔ شراء قرار گرفته‌است

. کوه آلاداغ (۳۲۱۰متر) نیز در باختر این شهر قرار گرفته‌است.[۱]

از آن‌جا که کاروانسرای قدیمی این شهر در مسیر کاروانرو قدیم، به «توی راه» شهرت داشته نام این شهر را برگفته از همین لقب می‌دانند.

شهرداران توره از آغاز تأسیس تا کنون احمد الیاسی، مرتضی میرزاجانی، علی حیدری و محرم قربانی هستند.

گردشگاه‌ها

تفرجگاه و پارک سراب پنجعلی از نقاط دیدنی این شهر است. غار صادق‌علینیز در رشته‌کوه غازکدر نزدیکی توره (پشت پلیس راه توره) و در جنوب غربی اراک واقع شده‌است.[۱]

از اماکن زیارتی این شهر میتوان به قدمگاه نوادگاه علی بن ابیطالب نام برد. در جوار مزار شهدای توره

خمین

خُمِیْنیکی از شهرهای استان مرکزیاست که در جنوبی‌ترین قسمت این استان و در همسایگی شهرهای اراک، محلات، گلپایگان، الیگودرزو ازناواقع شده‌است.

این شهر زادگاه روح‌الله موسوی خمینی، رهبر انقلاب سال ۱۳۵۷ایران است.

ریشهٔ نام

خُمین را برخی عربی‌شده هُمایونمی‌دانند. بر پایهٔاسطوره‌های ایرانیاین شهر به دست همای دختر بهمنساخته شد

خنداب

ُندابشهری است در شهرستان خنداباستان مرکزی ایران.[۱]

جمعیت شهر خنداب طبق آمار گیری جامع سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۶۹۸۲ نفر بوده‌است.[۲]

این بخش در سال ۱۳۸۶ به شهرستان ارتقا یافت وهم اکنون یازدهمین شهرستان استان مرکزی به حساب می‌آید.[نیازمند منبع]شغل اصلی ساکنان این منطقه کشاورزی وباغداری می‌باشد کارخانه

تولید آب سنگین خنداب در ۵ کیلومتری این شهرستان واقع شده‌است. در گذشته ای نچندان دور یک رود خانه به نام قره چای از میان این شهر عبور می کرده که به دلیل استفاده های بیش از حد روستاییان و آب سنگین، سطح آب زیر زمینی کاهش یافته و به یک رود خانه فصلی تبدیل شده است .

خنداب از سه محله تشکیل شده‌است خنداب، قلعه خنداب و حصار خنداب که اکثراً به زبان ترکی تکلم می‌کنند منطقه شراء که وجه تسمیه آن به معنی شاه راه وچراء به معنی چراگاه وچهار راه می باشد که در گذشته جاده‌ای از شرق به غرب این بخش وجود داشته که جاده عراق و کربلا

بوده‌است.[۳]

مهمترین محصول این منطقه انگور می باشد که به صورت کشمش فراوری شده و به کشور های دیگر صادر می شود.باغات سیب وهلواز دیگر محصولات این منطقه است . همچنین لوبیا، گندمو یونجه کشت می شود.

این ناحیه در منطقه کوهستانی قرار گرفته و دارای زمستان‌های سرد و تابستانهای معتدل است. نام‌های قبلی آن خندق، خندان، خون‌آب بوده‌است که بعداً تبدیل به خنداب شده‌است. علت نامگذاری خنداب را این دانسته‌اند که در روستا خندق می‌کندند که مانع نفوذ دشمنان شود و بعد به نام خندان معروف می‌شود.بر اساس روایت‌های عامیانه که در زمان های قدیم یک امام زاده ای در آنجا زندگی می کرده است که به دست یک شخص کشته شده و خون این امام زاده در آب رود خانه می ریزد به همین دلیل آن شهر را به نام خون در آب نام نهادن که بعد از گذشت زمان آن را خنداب نهادند. تنها ترمینال مسافربری این شهر به میریت احمدرضا قاسمی در خیابان امام خمینی این شهر واقع است

داودآباد

 در بخش مرکزی شهرستان اراکدر استان مرکزیایران شهری است.

داودآباد در ۳۲ کیلومتری شمال غربی اراکاین شهر دارای جمعیتی حدود 10۰۰۰ نفر است. این شهر در دوره ۸ساله دفاع مقدس مردم ایران با تقدیم ۱۰۰تن شهید و صدها مجروح و جانبازسهم قابل توجهی در دفاع از دین و میهن اسلامی داشته‌است. از جمله شهید غضنفر (ابوالفضل) داودآبادی و حاج حبیب داودآبادی فرماندهان شجاع جبهه‌ها یاد کرد. کنگره ۱۰۰ شهید که خرداد ۸۷ برگزار شد موید این مدعاست

دِلیجان

 دلیجان بر سر راه اصلی تهران به اصفهان قرار دارد و آب و هوای نیمه کویری دارد.

دلیجان یکی از شهرهای استان مرکزی واقع در جاده ارتباطی قم _ اصفهان می‌باشد. جمعیت دلیجان نزدیک به ۴۰ هزار نفر است. در این شهر کوچک تعداد قابل توجهی کارخانجات بزرگ و کوچک تولید عایق‌های رطوبتی حاصل از قیر (ایزوگام) مشغول فعالیت هستند . علاوه بر صنعت ایزوگام، صنایع دیگری نظیر کارخانجات فرش بافی و تولید پودرهای معدنی، کشتارگاههای صنعتی طیور و تعدادی صنایع سبک نیز در اطراف این شهر وجود دارند. به لحاظ وجود صنایع و کارخانجات متعدد، دلیجان یکی از مناطق مهاجر پذیر و کارگرنشین ایران می‌باشد . به علت فعالیت صنایع آلاینده ایزوگام و پودرسازی، دلیجان یکی از شهرهای آلوده استان مرکزی محسوب می‌گردد. مردم بومی دلیجان گویش محلی خاصی (راجی) دارند که ریشه در زبان پهلوی میانه دارد و در سالهای اخیر رو به فراموشی است. تعدادی از جاذبه‌های گردشگری اطراف دلیجان شهر تاریخی نراق و روستای ییلاقی و سرسبز جاسب(دره جاسب)و غار تازه کشف شده و توریستی نخجیر (واقع در جاده دلیجان- نراق) می‌باشد.

رازقان

شهری است در بخش خرقان

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. از جنوب طی جاده‌ای به غرق‌آبادمتصل می‌شود

زاویه

 شهری است در بخش مرکزی

شهرستان زرندیهاستان مرکزی ایران. شهر زاویه شهری کوچک اما با قدمت بسیار بالا که در مرکز ایران یعنی استان مرکزی واقع شده است.این شهر دارای مردمی متدین و مهمانواز است که در هشت سال دفاع مقدس نیز جوانان زیادی را در راه حفظ میهن فدا کرده است. شغل اکثر مردم این شهر در گذشته کشاورزی و دامداری بوده است اما امروزه با وجود شهرک‌های صنعتی در

حوالی این شهر دیگر کشاورزی مثل گذشته در این شهر رونق ندارد. از مشاهیر زاویه میتوان به ناطق المله زرندی اشاره کرد که از مبارزین مشروطه میباشد . از دیگر افراد سرشناس میتوان از آیت الله میرمحمدی نماینده استان مرکزی در مجلس خبرگان نام برد. شهر زاویه در استان مرکزی ، ۴۵ کیلومتری شهر زاویه و تقریبا ۷۰ کیلومتری تهران بزرگ واقع شده است از این رو شهرک صنعتی این شهر مکان مناسبی برای سرمایه گذاری و اشتغال زایی میباشد.شهرک صنعتی بزرگی که کارخانه هایی مثل اتوبوس سازی و آمبولانس سازی در آن فعالیت میکنند

ساوه

میدان سرداران ساوه

ساوهاز شهرهای استان مرکزیدر کشور ایراناست. جمعیت این شهر در سال ۲۰۱۰ برابر با ۱۹۴۵۴۵ نفر است.[۱]ساوه شهری کهن است که نام آن در پارسی میانهساوگ بوده‌است.[۲]زبان مردم ساوه فارسی است.[۳]

پیشینه تاریخی

ساوه یکی از شهرهای باستانی ایران به شمار می‌رود.[۴]این شهر در دوران گذشته در برخورد کلان‌ترین راههای کاروانی میان ریباستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان، قمو کاشانقرار داشته و در روزگار پارتیان یکی از خانمانهای مهم میان راهی بوده[۵]و در سدهٔ ۷ (پیش از میلاد) یکی از دژها و خانمان‌های سرزمین ماد به شمار می‌رفته و زیست همگانی در این بخش از ایران از پیشینه و دیرینگی بسیار برخوردار است و از دید زمین‌شناسی از آن دوران سوم و چهارم زمین‌شناسیمی‌باشد.[۵]ساوه نخست از توابع میدان بوده و بعد بخشی از ری بزرگ شده و به سبب نزدیکی با میانه‌های نیرومند برخی دودمان و پادشاهان بر ایران گذشته از این که همواره از ارزش ویژه‌ای برخوردار بوده دارائی و چمنزارهای آن نیز از دیرباز جای توجه دودمان‌ها بوده و روی همین پایه فرمانروایان آن اغلب از میان دولتمردان بنام برگزیده شده‌اند بعد از ساسانیانحکومت سامانیانو آل بویهو سپس سلجوقیبر این سرزمین دست داشتند.[۶]

ساوه در جریان حمله مغولدر قرن هفتم هجری صدمه و آسیب فراوان دید، مغولان شهر را ویران کردند و ساکنان آن را از دم تیغ گذراندند. کتابخانه‌های بزرگ و موزه‌های ساوه طعمه حریق شد وکتابها و ابزار دانشی کتابخانه و دانشوران نابود شدند.[۴]

حمدالله مستوفیدر مورد ساوه اینگونه نوشته :در اول در آن زمین بحریه (دریاچه) بوده و در شب ولادت رسول اکرم آب آن به زمین فرو شد و آن از مشروبات بوده‌است و بر آن زمین شهری

ساختند.بانی آن معلوم نیست و در حمله مغولها باروی آن دچار خرابی شد و خواجه ظهیر الدین علی بن ملک شرف الدین ساوجی آن را عمارت نمود. هوایش به گرمی مایل است و آبش از رودخانه مزدقان و قنوات مشروب می‌شود.[۶]

ساوه از دیر باز محل برخوردهای نظامی ایران بوده در دوره مغول نیز گذرگاه جهانگردان بیگانه شد مارکوپولوی و نیزی و بسیاری از پیامبران و مبلغان آئینی، بازرگانان، و ایلچیان در گزارشها و نوشته‌های خود از ساوه یاد کرده‌اند. پی آمد حمله مغولکاهش شدید مردم ساوه بوده که کاهش زیاد ماندگاران روستایی و ویران شدن دستگاه‌های آبیاری موجب افت شدید کشاورزی در سرزمین ساوه شد. در دوره صفویهکه آئین شیعهآئین رسمی کشور شد منطقه ساوه در دوره یاد شده جزو زمینگاه علی شکر بود در سال ۹۰۸با چیرگی صفویهبر پادشاه مراد عثمانیهمدانکه والی نشین زمینگاه یاد شده بود بدست قزلباشها افتاد. در روزگار صفویه مردم ساوه از تیره‌های گوناگون بودند و زبان و آداب و روسوم آنان نیز طبعا با هم فرق داشت. ولی بیشتر مردم از همان گذشته پارسی

زبان با گویش محلی بودند تا به امروز هم ادامه دارد.

نام ساوه

برای ساوه معانی چندی آورده‌اند:

·         ساوه بر وزن، کاوه نام پهلوانی است ایرانی که در جنگ رستم کشته شده او را ساوه شاههم می‌گفتند .

·          

·         ساوه تغییریافته واژه سه‌آبه به معنای مکانی با سه رودخانه خوانده شده‌است.

·         ساوه در زبان فارسی به معنای خرده‌طلا است، نام بخش‌هایی مانند زرند، گواه کاربرد این معنی برای منطقه ساوه‌است.

·         نام شهری است نامدار در عراق عجم، گویند دریاچه‌ای در آن جا بود که هر سال یک کسی را در آن غرق می‌کردند تا از سیلاب ایمن می‌بودند و در شب ولادت سرور کاینات آن دریاچه خشک شد.[۷]

·         در زمان ساسانیانزمین به هفت کشور تقسیم می‌شده از این قرار ارزه، ساوه، فردوفش، وروگرست و .. .

·         گروهی نام آن را ماخوذ از واژه اوستایی "سوا" Sava و یا واژه پهلوی "سوکا" Savaka دانسته‌اند.[۶]

آثار تاریخی

 

نمایی از مسجد جامع ساوه

 

نمایی از ضریح و کاشی‌کاری‌های داخلی امامزاده سید اسحاق

نظر به اینکه ساوه یکی از شهرستانهای باستانی ایرانزمین است لذا آثار باستانی آن نسبتا زیاد می‌بوده تا اینکه در حمله مغولو بعد به دست سپاهیان تیمور لنگاکثر آنها منهدم گردید.

  • مسجد جامع ساوه - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • مناره مسجد جامع - قدمت تاریخی ۵۰۴ ه.ق
  • مناره مسجد میدان - سدهٔ ۵ ه‍.ق
  • مسجد سرخیا انقلاب - قدمت تاریخی۴۵۳ ه.ق
  • قلعه دختریا قیزقلعه - قدمت تاریخی دوران ساسانیان
  • امامزاده سید اسحاق - (از نوادگان موسی کاظم- با سه واسطه) - قدمت تاریخی ۶۷۶ ه.ق
  • بقعه امام‌زاده سید حمزه - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده فضل بن سلیمان - قدمت تاریخی دوره سلجوقی
  • آرامگاه فاطمه بنت شجاع - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بند شاه عباس - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده سید هارون - قدمت تاریخی قرن هفتم ه.ق
  • امام‌زاده یونس - قدمت تاریخی اواخر قرن نهم
  • مسجد بازار شهر ساوه - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • بقعه امام‌زاده اسماییل - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده نوح بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • بقعه امام‌زاده سید منصور بن موسی بن جعفر - قدمت تاریخی دوره صفویه
  • حمام کلبعلی‌خان - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای عبدالغفار - قدمت تاریخی دوره زندیه
  • کاروانسرای خشک رود وهجب - قدمت تاریخی دوره صفویه[۱۱]

مشاهیر ساوه

مصطفی چمران

محسن محسنی‌نسب: کارگردانو فیلم‌نامه‌نویسسینما

  • سینِجان

 که در متون به صورت سنیجان و سینجان نیز مشاهده شده‌است شهریست در۵ کیلومتری جنوب غربی اراکواقع در استان مرکزی. معنای لفظی نام این شهر آشیانه عقاب عنوان شده‌است [۱]

جمعیت این شهر (با احتساب شهرک نبئی که یک شهرک جدیدالاحداث زیرمجموعه این شهر است) بالغ بر ده هزار نفر است و مردمان آن به زبان فارسی با لهجه خاص خود سخن می‌گویند (مشابه لهجه بومیان اراک). این منطقه در سالهای نه چندان دور یکی از مناطق عمدهٔ تجمع یهودیان ساکن استان مرکزی به حساب می‌آمده و بخش عمده‌ای از ساکنان آن را بومیان کلیمی مذهب تشکیل می‌داده‌اند که امروزه همگی به سرزمینهای اشغالی مهاجرت کرده‌اند [۲]. سنجان با این حال که فاصله کمی با اراک دارد ولی از لحاظ آب وهوایی اختلاف قابل ملاحظه‌ای با اراک دارد به طوری که دارای زمستان‌های سرد و برفی و تابستان‌های خنک است.این شهر قبل از تبدیل شدن به شهر مرکز دهستان قره کهریزبه حساب می‌آمد که شامل خود این منطقه و چندین روستای اطراف آن می‌شد. قدمت این شهر با توجه به کشف سکه‌های تاریخی (مربوط به دوره قراقویونلوها) در آن [۳]و وجود دو امامزاده قدیمی در آن بیش از هزار سال تخمین زده می‌شود. روستاها و شهرهای مجاور این شهر غیر از اراک عبارت‌اند از کرهرود (شمال شرقی)، ضامنجان (جنوب)، گوار و عقیل آباد (جنوب شرقی) و قانیارق (غرب). سنجان امروزی حاصل اتصال دو روستای مجاور سنجان و فیجان می‌باشد که پیش از این به همراه شهر امروزی کرهرود به «سه ده» معروف بوده‌اند. خط راه آهن کشوری نیز از مجاورت این شهر عبور می‌کند و این شهر در کناره جاده بین شهر اراک-شازند واقع شده‌است. در هر محله سنجان و فیجان حداقل یک مسجد و یک حمام عمومی وجود دارد. محلات سنجان عبارت‌اند از محل بالا، محل پایین، قلعه، سرچغا، باغ

شیب، سرجو، پاچمن، امامزاده و محلات فیجان عبارت‌اند از فیجان بالا، فیجان پایین (سر لرزنه)، سرکمر، کوچه ترقی هاواقع در فیجان بالا، درگوشه و قلعه. کوه قصبه واقع در شرق این شهر مشرف به مزارع و باغهای زیبایی است که نمای طبیعی این شهر را فوق العاده زیبا ساخته‌است. پارک کلاله واقع در غرب این شهر و محل تفریحی سلاله واقع در درختستانهای شرق این شهر از مراکز تفریحی و دیدنی این منطقه از استان مرکزی می‌باشد. مسجد شبستان این شهر دارای قدمت ۲۰۰ ساله‌است. صنایع دستی این شهر شامل گیوهاز نوع صادراتی و قالی است. محصولات زراعی عمده این شهر شامل سبزیجات، گردو و انواعی از میوه‌های درختی است

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:8 | نظر بدهید

استان مرکزی : شازند , غرق آباد ,فرمهین , کرهرود , بازنه , محلات ...

شازَند

یکی از شهرهای استان مرکزیدر کشور ایران است. در لغت‌نامهٔ دهخدا در شرح این شهر

آمده است: «همان ادریس آباد سابق است. نام ایستگاه راه‌آهن میان سمنگان و نورآباد است که در ۳۵۴هزارگزی ایستگاه راه‌آهن اراک واقع است. کارخانهٔ قند شاهی به سال۱۳۱۵ه.ش به علت مساعد بودن آن ناحیه برای کشت چغندر به این محل منتقل شد.» که این نشان می‌دهد در حال نوشته شدن این مطلب تنها از ایستگاه راه‌آهنی در کنار روستای ادریس آباد سخن رفته است. و نام شازند به شهر اطلاق نمی‌شده است اما بعدها هنگامی که این روستا به شهر تبدیل شد نام آن به شازند تغییر یافت. در اوایل انقلاب به دلیل حساسیت روی کلمه شاه که نام شازند از آن برگرفت شده بود نام آن به سربند که در حقیقت دهستانی از آن شهرستان است تغییر یافت که بعد از ۲۵ سال دوباره در صحن علنی مجلس و در اعتراض نمایندهٔ آن آقای «عزیزی» به شازند برگردانده شد. شازند شهری صنعتی است و در مسیر راه‌آهن سراسری ایران قرار دارد. این شهر در ۳۷ کیلومتری جنوب غربی اراک واقع شده‌است. تا ۱۳۱۶ ادریس‌آباد نام داشت.

علت نامگذاری این شهر به شازند به دلیل وجود کوهی بوده‌است که زرتشتیان عقیده داشته‌اند کیخسروبه‌همراه پهلوانان نامی آن در آن کوه مخفی شده‌اند. از این رو این کوه را شاه زنده یا شاه زند نامیده‌اند. و شهر شازند هم که در ابتدا ادریس‌آباد بوده‌است از روی این کوه نامگذاری کرده‌اند. سراب عباس آباد، سراب بلاغ، پارک تپه سنگی محلهٔ ازنا و پیست اسکیهندودراز گردشگاه‌های شازند هستند. سایر مناطق دیدنی این شهر را می‌توان مقبره ارمنیان و کلیسای آنان و همچنین ب

قعه سهل بن علی (ع) است که زیارتگاه این منطقه است نام برد.

شراب شازند که در گذشته توسط ارامنه درست می شد ( شخصی به نام آبنوس ارمنی در عباس آباد شازند) بسیار خوش مزه و معروف بود که به خاطر آن از اراک وشهرهای اطراف به شازند می آمدند ولی در اول انقلاب مردم به خانه آبنوس حمله بردند و خانه وی همراه با شرابهای چند ده ساله اش را خراب کردند .

شهر شازند دارای سه منطقهٔ اصلی است که شازند، ازنا و کلاوه نام دارند. با توسعه بیشتر شعر مناطق جدیدی نیز به آن افزوده شده اند. مردم شازند بیشتر به زبان فارسی گفتگو می‌کنند. ترکینیز در برخی روستاهای منطقه رایج است.

از مشاهیر این شهر که درگذشته می‌توان به شیخ عباس مدرس (مشیدی یا ادریس آبادی )اشاره کرد که از بنیان گزاران حوزه علمیه اراک بوده و امام خمینی هم از شاگردان ایشان در حوزه علمیه اراک بوده است .

غَرق‌آباد       

. غرق‌آباد در بخش نوبران

غرق‌آباد در فاصله ۵۵ کیلومتری جاده ساوه به همدان واقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع است.این شهر کوچک بعد از انقلاب ۵۷ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزی به سمت غرب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. غرق آباد با توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

فَرمَهین

 یکی از شهرهای استان مرکزیدر ایراناست. این شهر در سال ۱۳۸۹ ازجدا شد و مرکز شهرستان فراهان شد.این شهر از پیوند دو روستای کهن فرمهین که تاسیسش به زمان یورش تازیان بر میګردد وشاه آباد پدید آمد این شهر در نزدیکی خرابه های شهر کرج ابودلف قرار دارد

  • نام فرمهین بر ګرفته از دو واژه فر ومهین است فر به چم شکوه و مهین به چم بزرګ برخی نیز آن را برګرفته از نام سرداری تازی می دانند که فراهان را تسخیر کرد فرمهین
  • با جاده ای دو بانده به اراک متصل است و در آینده در مسیر راهی دو بانده به همدان وراه آهن است روند رشد این شهر در دوران اخیر به شدت سریع بوده است ګمان می رود در آینده تبدیل به یکی از مراکز مهم سکونتی استان شود فرمهین دارا 4 مسجد اصلی است که از برزګ به کوچک عبارتند از1قمر بنی هاشم 2 شاه آباد 3 جامع 4 ابوالفضل فرمهین امروزه در شرف در بر ګرفتن روستا هایی چند است که ګمان میرود تا چند سال دیګر تبدیل به محلاتی از این شهر شوند که عبارتند از برز آباد مجد آباد کهنه مجد آباد نو ومشهد ذلف آباد

قورچی‌باشی

شهری است در بخش کمرهاستان مرکزی ایران

شهرستان خمین. این شهر تا شهرستان خمین ۱۸ کیلومتر فاصله دارد.

نام قورچی‌باشی از زمان مغول‌ها بر روی این شهر مانده‌است.[نیازمند منبع]در قدیم گروهی از ساکنان قورچی‌باشی را ارمنیانتشکیل می‌دادند.[۱]

این شهردرسال 1382ازتجمیع دوروستای قورچی باشی وسیبک تبدیل به شهر شد .در سال ۱۳۸۶ گازکشی شده.ساخت میدان بزرگ امام، بلوار امام وبیش 30خیابان جدید، اسفالت کوچه ها، ساخت دوپارک از اقدامات مهم این شهر است. پمپ بنزین، سالن ورزشی، کتابخانه ای عمومی، کانون پرورش فکری، مرکز قرآنی، ساختمان جدید شهرداری وبخشداری، اینترنت پرسرعت وشبکه ایرانسل در دو سال اخیر افتتاح شده وخانه عالم، پایگاه مقاومت، باز سازی گلزار شهدا، دوبانده شدن محور خمین قورچی باشی، طرح آبرسانی جدید، زمینی شدن شبکه مخابرات در حال اجرا می باشد.همچنین کانون بانوان،

 

زمین چمن، دانشگاه آزاد، نمایندگی ادارات، مسکن مهر، شبانه روزی شدن درمانگاه، گورستان جدید، نوسازی مدارس راهنمایی ومتوسطه دخترانه، ایستگاه امداد جاده ای، نیروگاه برق، طرح فاضلاب شهری در حال پیگیری می باشد .منبع علی معینی سخنگوی شورا اسلامی شهر .ف کتاب

بازنه

بازنهشهری است در شهرستان شازنداستان مرکزیایران. بازنهدر بخش قره کهریزاین شهرستان و در مسیر جاده ازنابه اراکقرار دارد.

بازنهدر فاصله ۱۵ کیلومتری شازندبه خمینواقع شده و دارای آب وهوایی معتدل و مطبوع

است.این شهر در سال ۱۳۸۹ از نظر تقسیمات سیاسی از روستا به شهر تبدیل شدو به لحاظ اینکه در انتهای استان مرکزیبه سمت جنوب واقع شده همواره بدان کم‌توجهی شده‌است. بازنهبا توجه به شرایط مناسب اقلیمی وجغرافیایی خود مانند قابلیتهای خوب کشاورزی، داشتن زمینهای مناسب برای احداث کارگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی، واقع شدن در مسیر جاده های ترانزیتی و مرکزیت روستاهای مجاور و همچنین وجود ناحیه صنعتی شهید بابائی بازنهو وجود نیروی انسانی جوان از پتانسیل‌های بالای رشد و توسعه برخوردار است.

کَرَهْرود

 شهری است در بخش مرکزی شهرستان اراکاستان مرکزی ایران.[۱]

این ده با دو ده دیگر به‌نام سنجانو فیجانمتصل به یکدیگر و هر سه به نام سه ده پیوسته به شهر فعلی اراک و در طرف جنوب آن واقع است - قریه کرهرود از قرای قدیمی و گاهی هم جنبه شهری داشته‌است . فضلا و دانشمندان زیادی به این شهرک منتسب بوده‌اند (۳) و در این اواخر هم مردانی فاضل در مهد تربیت‌خود پرورانده و آنان هم بر حسب موقعیت زمان، خدمتی به این آب و خاک کرده‌اند.

وجه تسمیه

کرهرود اسم بوده از برای رودی که از کرج سابق می‌گذشته و اکنون هم آن رود به نام رودخانه آستانه که لغت دوم کرج است معروف می‌باشد و رودخانه کرهرود هم از ناحیه قره کهریز یعنی سرزمین کرج سابق منشا می‌گیرد [لذا] آن را کرهرود یعنی رود کرج خوانده‌اند و ده واقع در کنار آن رود را هم کرهرود نامیده‌اند.[۲]
در لغت نامه دهخدا در باره این شهر آمده قصبه‌ای است میان اصفهان و همدان و ظاهراًکرج ابودلف همین قصبه‌است. (یادداشت مولف ). مغولان آن را ترکان موران گویند.[۳]

در نواحی کره رود آن دو لشکر (لشکر ملک ارسلان عزالدین قیماز والی اصفهان و حسام الدین اینانج حاکم ری ) به یکدیگر رسیدند و مانند بحر اخضر در جوش و خروش آمدند.[۴]چون از قنقر اولانک بگذشت و به کره رود رسید که مغول ترکان موران گویند...[۵]

این شهر که در گذشته کرج نام داشته مرکز حکومت آل ابی دلفبوده و ساخت آن را به ابودلف نسبت می‌دهند.به نظر میرسد که ابودلف در واقع مترادف خود نام کرج به معنی مساکن واقع در دامنه بالایی کوه بوده است که به غلط سازنده اساطیری آن محسوب شده است.

کُمِیجان

شهرستان کمیجان.

کمیجان شهری در 95 کیلومتری شهر اراک است. این شهرستان دارای دانشگاه آزاد و پیام نور می باشد.اکثر مردم این شهر کشاورز می باشند این شهر جاذبه هایی مانند بازار، قلعه خاندان بهادری، و خانه شاعر معروف فخرالدین عراقی می باشد.از جاذبه تاریخی مانند تپه چرگزی باغ

های حسن آباد و شیخ دیل، محمود بلاغی، قوش دره و ... می باشد

مأمونیه

شهری است در بخش مرکزیاستان مرکزی ایر نشهرستان زرندیها

 

محلات

یکی از خوش آب و هواترین شهرهای ایران است. این شهر در جنوب باختری تهران و در فاصله ۲۶۲ کیلومتری آن قرار داشته و یکی از شهرستان‌های استان مرکزیمحسوب می‌شود که در جنوب شرقی آن واقع گردیده‌ است. شهر محلات که به «شهر گل‌ها» نیز شهرت یافته از طرف شمال به قمو آشتیان، از طرف جنوب به اصفهانو گلپایگان، از طرف غرب به خمینو اراکو از طرف شرق به دلیجانمحدود می‌باشد

شهرمحلاتیکرصدخانهدارایتلسکوپدرمجموعهدانشگاهآزاداسلامیدارد

شهر محلات دارای یکی از بزرگترین پیست‌های اسبسواری استان مرکزی است.

آثار باستانی و گردشگری

۱-پارک زیبای سرچشمه محلات واقع در شمال شهر محلات

۲- چنار۱۱۵۰ساله شهر محلات واقع در میدان چنار شهر محلات

۳- یخچال طبیعینیم‌ور واقع در شهر نیم‌ور

۴-انواع باغ‌های پرورش گل محلات واقع در مزارع گل جنوب محلات

۵-مجتمع آب درمانی و آبگرمطبیعی محلات واقع در روستای آبگرم محلات

۶- آتشکدهآتشکوهمیل میلونه متعلق به زمان ساسانیاندر نیم‌ور.

۷ - ستون‌های سنگی شهر باستانی خورههاز دوران اشکانیان.

۸-امامزاده یحیی و فضل‌الله محلات واقع در خیابان قندی محلات

۹-کوچه‌باغ‌های پولگان محلات واقع در میدان فرمانداری (منطقهٔ پولگان)

۱۰-سد ساسانی نیم‌ور واقع در رودخانه قمرود

۱۱-پل قدیمی باقرآباد واقع در روستای باقرآباد محلات

۱۲-غار آزاد خان واقع در روستای سنجی‌باشی محلات

۱۳-غار سوراخ گاو واقع در خورهه محلات

۱۴-غار چال‌شغال در روستای آتش کوه نیم‌ور

۱۵-غار یکه‌چاه واقع در روستای یکه‌چاه محلات

۱۶-غار باباجابر واقع در روستای جودان محلات

۱۷-غار شاه‌بلبل واقع در خورهه محلات

۱۸-حمام قدیمی عرش محلات (مکان فعلی اداره گردشگری و میراث فرهنگی)واقع در خیابان سرچشمه

۱۹-منطقهٔ حفاظت شدهٔ هفتادقله واقع در شمال شهرستان محلات

۲۰- منطقه حفاظت شده موته واقع در روستای گل‌چشمه محلات

میلاجرد

شهریاستدربخشمیلاجردشهرستانکمیجاناستانمرکزیایران

تاریخچه

طبق مطالعات انجام شده بر روی تپه‌های باستانی قلعه تپه تاریخچه میلاجرد به ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یعنی دوره حکومت مادهادر محدوده هگمتانهبر می‌گردد.

قلعه تپه میلاجرد در مجاورت شهر میلاجرد و در ۱۱۰ کیلومتری شمال غربی اراک بر روی تلی

بزرگ قرار گرفته که از سوی اهالی به «قلعه تپه میله گرد»که نام محلی شهر میلاجرد است، معروف است. حسن بن محمد قمی در کتاب تاریخ قم بانی این شهر را میلاد گرگینمی‌داند که به امر شاه کیخسرو آن را بنا نهاده‌است. این آبادی یک بار در حمله مغول و بار دیگر در فتنه افغانویران شده‌است. خرابه‌های آبادی قدیم و آثار برج و بارو و علایم خندق اطراف کاملاً نمایان است. ضمن حفریات اشیاء قدیمی در آن مشاهده می‌شود.[۲]

زبان مردم میلاجرد

زبان مردم میلاجرد ترکی می‌باشد ولی قبل از حکومت اقوام ترک زبان سلجوقیان، غزنویان، خوارزمشاهیان، و حمله مغولها و گسیل شدن ترکهای ماورءالنهر و آسیای میانه به ایران به زبان تاتی که فارسی اصیل می‌باشد تکلم می‌کردند، که هنوز هم تعدادی از روستاهای منطقه مانند وفس، چهرقان، گورچان، به دلیل واقع شدن در منطقه کوهستانی و دور از دسترس بودن این زبان را حفظ کرده‌اند و با این زبان صحبت می‌کنند.(زبان مردم تاکستان در قزوین)

داستان بنای شهر میلاجرد

حکیم ابوالقاسم فردوسیدر داستان بیژن و منیژهدرشاهنامهچنین آورده‌است که در زمان عدالت دارنده فره ایزدی کیخسروفرزند گرانمایه سیاوشاز ولایت آذربایجان خبر رسید که گرازهایوحشی امان از دل مردم آن دیار گرفته و جان مردم را به خطر انداخته‌اند.

کیخسرو شاهزاده پهلوان بیژن را ماموربازگردانیدن امنیت به آذربایجانکرد تا گرازهای وحشی را از بین مردم دفع کند، اما چون بیژن جوانی بی تجربه بوده و راه آذربایجان را بلد نبوده پهلوانی پیر و جهان دیده به نام میلادگرگینیا گرگین میلادراراهنمای بیژن کردو به آن دیار فرستاد، گرگین میلاد و بیژن پس از سرکوبی گرازهاو امن نمودن شهر به گشت و گذار در سرزمین ایران پرداختند و به اشتباه وارد سرزمین توران که پادشاهش دشمن ایرانیان بود شدند و بعد از شکارهای فراوان بیژن را به دلیل خستگی خواب ربود و میلاد گرگین در آن احوال به گشت و گذار پرداخت.

در این احوال میلاد گرگین متوجه حضور گروه بزرگی شد که در میان او و محلی که بیژن در خواب بود در حرکتند، دختران را مشکر از پیش و پس به نوازندگی و خوانندگی مشغول و سربازان به حراست ماه پاره‌ای در بالای تخت مشغول می‌باشند.

میلاد گرگین بلا فاصله رهبر گروه را شناخت او منیژه دختر افراسیابپادشاه توراندشمن خونی ایرانوایرانی بود.

دیگر فرصتی برای بیدار کردن بیژن نبود، به ناچار به امید این که خوابگاه بیژن از گشت و گذار منیژه دور بماند و او بعداً خود را نجات دهد پا به فرار گذاشت، اما سربازان او را تا مرز ایران تعقیب کردند ولی او وارد خاک ایران شد.

اما منیژه از بالای تخت متوجه بیژن شده و از اطرافیان نام و نشان او را پرسید، و آنها نخست او را چوپانی بیابان گرد معرفی کردند، اما لباسهای فاخر و چهره زیبای بیژن نشان از شاهزاده بودن او داشت.

پس منیژه دستور داد تا او را بیدار کنند تا این که علت حضورش در تنهایی صحرا را جویا شود از قیافه او فهمیده بود که او تورانی نیست.

از سخنان و حرکات منیژه می‌شد فهمید که او در همان نگاه اول دلباخته جوان رشید و شاهزاده ایرانی شده، پس حسودان در گوش او زمزمه کردند که این شخص دشمن شماست که اگر اجازه بدهید او را در خواب بکشیم، چون اگر بیدار شود کسی حریف او نیست، اما عشق منیژه جان بیژن را نجات داد، به دستور منیژه بیژن در خواب طناب پیچ کردند و بی سر و صدا به قصر منیژه بردند.

بیژن هنگامی که بیدار شد میلاد گرگین را صدا کرد، اما به جای او زیبا رخی را در کنار خود یافت و خود را در قصری نا شناس.

منیژه تمام ماجرا را برای بیژن تعریف کرد و بخصوص از عشق و علاقه خود سخن به میان آورد و بیژن هم به این عشق الهی جواب مثبت داد و دو دلداده در قصر منیژه همنیشین هم گردیدند.

خبر به افراسیاب پدر منیژه رسید گه چه نشسته‌ای که دخترت دشمنت را به قصر خویش آورده و در نهایت عشق و احترام پذیرای اوست.

افراسیاب منیزه را خواست و مورد عتاب قرار داد و سرزنشها نمود اما دل منیژه چیز دیگری می‌گفت، اطرافیان افراسیاب به این حیله دست زدند که بیژن را چندی از چشم منیژه دور کنیم، شاید فراموش کند به همین جهت بیژن را در چاهی انداختند و سنگ بزرگی که منیژه نتواند تکان دهد بر سر چاه گذاشتند.

اما منیژه به قدرت عشق با پنجه‌های لطیف تر از گل آنقدر زیر سنگ را کند تا محل عبور هوایی را برای بیژن را باز کرد و از همان جا آب و غذا برای او می‌فرستاد، تا در نهایت افراسیاب نتوانست این ننگ را تحمل کند و دستور داد که منیژه را نیز به همان چاه کنار بیژن انداختند.

اما خبر از این طرف که میلاد گرگرگین بدون بیژن بازگشت و به دیدار کیخسرو آمد وقتی از او درباره بیژن پرسیدند به حالت غمگین و گرفته به دروغ گفت هنگام جنگیدن با گرازها، گرازهای خشمگین زره بیژن را دریدند و تکه پاره اش کردند.

با این خبر شوم دربار شاه پر از غم و اندوه و عزا شد و چندین روز به سر و سینه کوبیدند، اما کیخسرو دلش به زنده بودن بیژن گواهی داده بود و به همین خاطر جام جم را طلب کردوقتی جام را نگریست بیژن را داخل چاهی در توران زمین دید که دختری پرستاریش می‌کند پس مرد مردان رستمدستان را ماموریت داد که بیژن و پرستارش را بدون جنگ خونریزی به ایران بیاورند.

تهمتن نیز با تنی چند از بازرگانان به توران رفته و هر دو را شبانه از چاه به در آورده و به ایران باز گشتند و برنامه به ازدواج دو شاهزاده ختم شد.

اما در ایران باستان دروغ بزرگترین گناه محسوب می‌شد که سزای گوینده آن فقط مرگ بود و حکم مرگ میلاد گرگین صادر شد، ولی با پا در میانی پهلوان رستم دستان که این دروغ باعث پیوند دو شاهزاده گردید و همین مسئله موجب آن خواهد شد که افراسیاب به خاطر دخترش منیژه شاید دست از کینه بردارد؛ پس به پاس خدمات چندیم ساله میلاد گرگین از گشتن او صرف نظر کنیم و اگر شاه عدالت پرور تحمل دیدن او را ندارند او را به جایی دور از پایتخت تبعید کنیم و چنین گردید که میلاد گرد از پایتخت که نزدیک دماوندبود به طرف جنوب تبعید شد و

در بین راه از کنار دریاچه ساوهراهش را به طرف جنوب غربی ادامه داد و از طرف تفرشکنونی گذشت و کوههای وفسرا پشت سر گذاشت و در کنار رود خانه قره چای سرزمینی آباد یافت و خیمه‌هایش را آنجا بر پا کرد و رحل اقامت افکند. محل اقامت او و فرزندانش کم کم به روستایی تبدیل شد که کاروانیان آن را میلاد گرد نام نهادند.

این روستا هر ساله به علت طغیان رودخانه قره چای مقداری به طرف سراشیبی شرقی کشیده می‌شد و هر ساختمانی که از غرب روستا تخریب می‌شد به جای آن ساختمانی در طرف شرق که کمی بالاتر از سطح غربی بود بنا می‌گردید. واین عمل هنوز هم ادامه دارد اما میلاد گرد به میلاگرد(نام ترکی هم اکنون) تغییر نام داد و بعد از ظهور اسلام و غلبه اعراب به ایران میلاگرد به میلاجرد تبدیل شد. مشتاقان کامل را به خواندن داستان بیژن و منیژه و سرنوشت میلاد گرگین از شاهنامه فردوسی دعوت می‌نماییم و در این چکیده چون هدفمان بدست آوردن تاریخ بنای شهر

میلاجرد بود داستان را کاملاً خلاصه نمودیم، امیدوارم که اهل فن بر ما ببخشایند. [۳]

نَراق

 شهری است در استان مرکزیایران.

شهر کوچک نراق از نظر تقسیمات کشوری بخشی از شهرستان دلیجانو در محدوده استان مرکزی است. این شهر، حد فاصل شهرستانهای قم، کاشان و دلیجان قرار دارد و از مناطق کوهستانی و سردسیر می‌باشد.[۱]
شهر نراق در ۱۵ کیلومتری مسیر دلیجانبه کاشانواقع شده دارای طول جغرافیایی ۵۰ درجه و ۴۰ ثانیه و عرض ۳۳ درجه و ۵۹ ثانیه و ارتفاع یکهزار وششصدو پنجاه متری ۱۶۵۰ از سطح دریا می‌باشد از سال ۱۳۳۹به بعد با تأسیس شهرداری از نظر تقسیمات کشوری شهر محسوب گردید. شهر به علت محاصره از سه طرف توسط کوهها دارای آب و هوای کوهستانی است از طرف شمال ب

ه کوه ال و از سوی باختر در ۱۸ کیلومتری به شهر دلیجان و از طرف جنوب به روستای سینقانو از سوی خاور در ۲۲ کیلومتری به مشهد اردهال، ۴۰ کیلومتری به نیاسر و در ۷۰کیلومتری به کاشان منتهی می‌گردد وسعت شهر حدود هفتاد کیلومتر مربع و میزان بارندگی در سال تقریباً ۲۰۰ میلی‌لیتر می‌باشد.
آب انبارهای شهر نراق یکی از شاهکارهای معماری دوره قاجار هستند. این آب‌انبارها در هر سه محله نراق یعنی محله بالا، محله پائین و محله بازار دیده می‌شوند.[۲] [[غار چالنخجیر]] در ۵

کیلومتری باختر نراق از نقاط دیدنی آن است.[۱]

در سال ۱۹۷۴ یک شهاب‌سنگ۲٫۷کیلوگرمی در نراق به زمین افتاد. این شهاب‌سنگ از سقف آزمایشگاه مدرسه‌ای در نراق گذشت.[۳]

در مورد نام نراق گروهی بر این باورند که نام نراق از ستاره‌ای گرفته شده‌است و گروهی دیگر معتقدند که: نراق به معنای «نر» یا «نره» که به معنای برآمدگی و بلندی زمین است. شاید به لحاظ اینکه سلطان‌آباد (اراک) را به نام عراق می‌شناختند و شهر نراق در بلندترین نقطه عراق (اراک) قرار داشت آن را «نر عراق» یا نره عراق» نام نهادند و به مرور زمان، «نر عراق» به «نراق» تغییر نام یافت

پیشینه

این شهر کوچک در گذشته از موقعیتی خاص برخوردار بود، زیرا در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و دارای موقعیت راهبردی اقتصادی و تجاری بود و از دیرباز مورد توجه مردم شهرهای اطراف قرار گرفته بود.

نراق از شهرهای قدیمی و تاریخی کشور ایران به شمار می‌رود. ابن بطوطه قدمت این شهر را به ۷۰۰ سال گفته‌است. صاحب «بستان السیاحه» یکصد و ده سال پیش درباره این شهر گفت: نراق بر وزن عراق قریه‌ای است قصبه مانند و محلی است خاطرپسند از توابع کاشان، آبش کم و باغاتش فراوان. آن قریه در دامن کوه اتفاق افتاد و سه طرفش فی الجمله گرفته و سمت مغربش به غایت گشتاده‌است. قرب هزار باب خانه در اوست و چند مزرعه مضافات اوست و مردمش شیعی مذهب و... مولانا مهدی صاحب تصانیف مفیده از آنجا بوده‌است.[۲]

نراق امروزی پس از اسلام و توسط شخصی به نام «ریش‌بلند» بنا شده و بلندترین منطقه عراق عجمبوده‌است.[۳]

در فرهنگنامه ویکیپدیا در باب نراق مطالبی نوشته شده است که اندکی دقت در آنها ما را به پیدایی ریشه اوستایی و پارسی نام نراق رهنمون میگردد. این نام در اساس مرکب است از اجزاء اوستایی نی (پایین) و رَغ (پهن و آسان و سبک و دلشاد) چون تنها سمت پایینی و غربی این قریه است که به گشادگی و دلگشایی متصف شده است.

بناهای تاریخی

نراق بناهای تاریخی بسیاری دارد از جمله آن بنای مسجد جامع، بنای ساختمان و بقعه امامزاده یحیی و امامزاده سلیمان که از فرزندان امام علی به شمار می‌روند و ساختمان و بقعه امامزاده زبیده خاتون که دختر امام جواد می‌باشد و همچنین بنای ساختمان و بقعه امامزاده سلطان علی که فرزند امام محمدباقر می‌باشد.قنات وقفی حاج الله داد، موزه آب شهر نراقدر محل آب انبار حاج عبد الباقی، کاروانسرا و بازار شمس‌السلطنهو کاروانسرای حاج مهدیاز دیگر بناهای دیدنی نراق هستند.[۴]دره آبشتا و آبشار گیسواز نقاط دیدنی طبیعی نراق هستند.

نوبَران

شهری است در بخش نوبرانشهرستان ساوهاستان مرکزی ایران. جمعیت این شهر در سرشماری ۱۳۷۵ برابر با ۱۴۷۹ نفر بوده‌است.

شهرک صنعتی نوبران به فاصله حدوداً ۳ کیلومتری از شهر نوبران واقع شده و مساحت آن معادل ۱۰۰ هکتار و سطح کاربری اراضی صنعتی آن تقریباً ۵۶ هکتار می‌باشد. این شهرک در مجاورت جاده اصلی ساوه -همدان واقع و فاصله آن با ساوه۶۵کیلومتر، غرق‌آباد۱۳کیلومتر، همدان ۱۲۵ کیلومتر، اراک ۲۲۵ کیلومتر و تهران ۱۸۵ کیلومتر می‌باشد همچنین این شهرک در فاصله ۵۵ کیلومتری از خط راه‌آهن سراسری و ایستگاه راه‌آهن شهر صنعتی کاوه، ۱۳۵کیلومتری فرودگاه

همدان و ۶۵ کیلومتری گمرکساوه قرار گرفته‌است.[۱]

در قدیم

فرهنگ جغرافیایی ایران جلد یک می‌نویسد: نوبران قصبه مرکزی بخش مزلقانچای شهرستان ساوه، در ۶۰ هزار گزی غرب ساوه بر سر راه ساوه به همدان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و ۲۴۶۹ تن سکنه دارد. آب قصبه از ۱۰ رشته قنات کوچک و یک قنات بزرگ تامین می‌شود. محصول عمده آن غلات و بنشنو سیب زمینی و میوه‌های سردسیری و شغل مردم آن زراعت و قالیچه‌بافی و کارگری است. مزارع مادآباد، علی کوسج، مرسعلی‌بلاغی، دوقان، قره‌گل جزء این قصبه‌است.[۲]روستای جلکبر یکی از روستاهای تابعه این بخش می‌باشد.

گردو از محصولات این شهر است. روستای قلعتین یکی از روستاهای همجوار نوبران می باشد نوبران مردمانی بسیار مهمان نواز و خونگرم دارد و دارای مناظر طبیعی فوق العاده زیبا و تاریخی میباشد که نشان دهنده زحمات گذشتگان میباشد از قبیل : حفر کانال عظیم با دست از زیر روستای اراقلعه که آب مزارع قصبه و مزرعه های دوغان و ... از آن کانال استفاده میکند. مسیر رودخانه که در فصل بهار بسیار پر آب و تغیانگر بوده به طوری که برای عبور بعضی روستاها مانند دربند، طاهره خاتون مشکل آفرین بوده است . چون در وحله اول پل احداثی را سیل از بین میبرد.اکنون هم آن آبها تغیان گر کم شده و پلهای محکمتری هم احداث شده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:4 | نظر بدهید

استان مرکزی : نیم ور , هزاوه ...

نیم‌وَر

یا نیمه‌ورشهری است تاریخی [۱۰]، که در بخش مرکزی شهرستان محلاتاستان مرکزیایرانقرار دارد. نیم‌ور در ۲۵۰ کیلومتری جنوب تهرانو مابین راه مواصلاتی شهرهای دلیجانو محلاتقرار گرفته‌است. قدمت این شهر به دوران ساسانیان[۱۱]و اشکانیانباز می‌گردد. شواهد و مدارکی نیز با قدمتی که به ۲٬۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیحباز می‌گردد نیز در این منطقه کشف

شده‌است.[۱۲]این شهر دارای آثار تاریخی متعدد و کوه‌هایسنگی دارای معادنسنگغنی

تراورتن، فلوئورینو سنگ‌های تزیینی است[۱۳]. از این رو صنعت غالب در این شهر مربوط به سنگاست.[۹]بر پایه اطلاعات مرکز آمار ایران، این شهر با داشتن جمعیتی بالغ بر ۵٬۷۳۱ نفر[۳]هجدهمین شهر استان مرکزی است.[۱۴]

نیم‌ور در جنوبشرقی استان مرکزیقرار دارد. در شمال آن قم‌رودو در جنوب آن کوه‌های آتشکوهقرار دارند.

نام نیم‌ور در کتاب‌ها و اسناد تاریخی تحت نام‌های مختلفی نظیر آوَرد، نیم‌آوَرد، مَمنور، نَیسور و تَیمور[۱]به ثبت رسیده‌است. اوج شکوفایی نیم‌ور در دوران ساسانیانو بعد از احداث سدیبر روی رودخانه قمرودبوده است[۱۵]که امروز بقایای این سد قدیمی با نام بند نیم‌وردر کنار شهر قرار دارد[۱۶].

در دوران معاصر، این شهر با رکود مواجه شده اما با پیوستن دهستان باقرآبادبه این شهر و احداث شهرک صنعتی[۱۷]، دانشگاه علمی کاربردی نیم‌ور[۱۸]و نمایشگاه بین الملی سنگ ایران در این شهر[۱۹]، از رونق اقتصادی برخوردار شده‌ا

مناطق باستانی

 

درب چوبی خانه‌ای قدیمی در قسمت قدیمی شهر

علیرغم تبدیل روستای نیم‌ور به شهر نیم‌ور، هنوز قسمت‌های شمالی این شهر بافت قدیمی خود را حفظ کرده‌اند. خانه‌ها، مسجد جامع قدیمی، حمام عمومی و... نمونه‌هایی هستند که از خشت و گل ساخته شده‌اند و هنوز پابرجا هستند. در کتاب مختصرالبلدان[۶۴]مربوط به حدود ۲۹۰ هجری قمری در باره زیبایی بناهای خشت و گلی نیم‌ور آمده‌است[۶۵]:

«

هیچ بنایی از خشت و گل، خوش منظرتر از بنای نیم‌ور روستایی از اصفهان نیست و در این بنا تصویرها و اخبار و پندهای شگفت انگیزی است.

 »

وجود سنگ نگاره‌هایی بر روی صخره‌ها و سنگ‌ها در منطقه تیمرهکه[۶۶][۶۷][۶۸]قدمت بعضی به ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نیز می‌رسد،[۶۹][۱۲]گواه قدمت بسیار زیاد این منطقه‌است. مجموعه شگفت انگیر سنگ نگاره‌های تیمره، شامل هزاران تک نگاره، چند نگاره، تابلوهای پر

نگاره، یک کتیبه پهلوی، چند کتیبه عربی و فارسی و بسیاری علایم و نشانه‌های نمادین است.[۷۰]همچنین وجود بناهای تاریخی مربوط به دوره‌های ساسانیانبیانگر قدمت و عظمت تاریخی این منطقه‌است.[۷۱]
از مهم‌ترین بناهای داخل شهر می‌توان به قلعهٔ جمشیدیمنتصب به جمشیدپیشدادی، قلعهٔ نایبی، مسجد جامعشهر منتصب به دوران صفویه[۶۳]، پل تاریخی باقرآبادو ستون‌های تاریخی میل میلونهاشاره کرد.

همچنین از مهم‌ترین بناهای خارج شهر نیز می‌توان به سنگ‌نبشته خورهه[۷۲]و آتشکده آتشکوه[۷۳][۱۱]اشاره کرد که در ۱۰ کیلومتری شهر و در دامنهٔ کوهآتشکوهقرار دارد [۷۴]. آندره گداردر کتاب آثار ایران دربارهٔ بنای آتشکده آتشکوه گفته‌است:[۷۵][۷۶]

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده‌است.

 »

در گذشته قبرستانی در کنار شهر وجود داشته که معروف به قبرستان بیت‌المقدس بوده‌است.

باستان‌شناسان در این قبرستان اکتشافاتی انجام داده‌اند و ظروف سفالیمتعلق به قرون گذشته در

آن کشف گردیده‌است.[۷۷]

قلعه جمشیدی

 

قلعه جمشیدییا قلعه گبری

تاریخ‌نگاران قدمت این بنای باستانی را به زمان پادشاهی جمشیدنسبت داده‌اند. مردم این شهر در زمان حمله آزادخان افغانبه این منطقه در این قلعه پناه گرفته بودند و نیروهای آزادخان افغانی بعد از مدت‌ها محاصره نتوانستند وارد این قلعه شوند.[۷۸]

میل میلونه

 

 

بازمانده‌های بنای میل میلونه

باقیماندهٔ بنایی عجیب در شهرنیم‌وراست، که باقیماندهٔ یک بنای سنگی بسیار عظیم و باستانی است که ازسنگو ساروجساخته شده‌است.[۱]به احتما قوی، این بنا باقیمانده‌ای از آتشکده‌ای به نام ورنه (سرزمین محروسه پایینی) است[۷۹]که در تاریخ به آن اشاره شده‌است.

مسجد جامع

مسجد جامع نیم‌ور که نام اصلی آن مسجد حاج عبدالمحمد نیموریاست، از بناهای ثبت شده این شهر است. این مسجد دارای ستون‌هایی به شکل مربعی است. کتیبه‌هایگچ بری شده در کناره سقف، بر روی ستون‌ها قرار دارد. ساخت این بنا منسوب به دوره صفویهو قاجاریهاست.[۶۳][۸۰]

به دلیل تعمیرات فراوان انجام گرفته بر روی بنا، مسجد کمی از حالت اولیه و سنتی خود خارج شده‌است.[۸۱]

یخچال نیم‌ور

 

یخچال نیم‌ور

بنایی است که در قدیم از آن برای ساختن یخ در فصل زمستانو استفاده از آن در فصل فصل تابستاناستفاده می‌شده‌است.[۱]ساخت این بنا به دورهٔقاجاریهنسبت داده شده‌است.[۶۳]مردم شهر از این یخچال باری تهیه یخ در فصل تابستان استفاده می‌کرده‌اند. میراب‌هاکه مسئول و

مباشر و ناظر بر تقسیم آب‌ها هستند،[۸۲]در فصل زمستان، برای تهیه یخ آب قناتو یا نهرها را

به حفره‌ها و گودال‌هایی که در نزدیک بنای یخچال بوده هدایت می‌کردند. بعد از آماده‌شدن یخ، با کمک مردم یخ‌ها را خرد می‌کردند و روی بستری از کاهدر چالهٔ یخچال می‌ریختند. پس از پر شدن چاهٔ یخچال، در آن را باگِلمی‌بستند و عایق‌کاری می‌کردند. مردم شهر، در فصل تابستاندرب یخچال را گشوده و از یخموجود در آن استفاده می‌کردند.[۸۳]

در حال حاضر فضای داخلی این مکان تبدیل به گالری شده و در آن نمایشگاه‌های مختلف از قبیل نمایشگاه عکس نیم‌ور برگزار می‌شود.[۸۴]

جاذبه‌های طبیعی

 

طبیعت نیم‌ور در بهار

کوه‌های بلند اسور، زرد قلعه، دز، شیری چال، عباس آباد در نواحی شمالی شهر، رودخانه لعل‌بارو حاشیه دیدنی آن، و همچنین مزارع مختلف در قسمت جنوبی و در ارتفاعات و دامنه کوه زرده قلعه که تفرجگاه‌های طبیعی و تفریحی است، از دیدنی‌های شهر نیم‌ور می‌باشد.

بند نیم‌ور

بر روی رودخانه لعل‌بارکه در شمال منطقه نیم‌ور جاری است، سدیزده[۸۵]شده که مربوط به دوران ساسانیاناست.[۸۶][۸۷][۸۸]در قسمتی از بند، دهانه‌ای به نام چاگوروجود دارد که آبدر آن به سرعت می‌چرخد و پایین می‌رود. بنا بر افسانه‌های این شهر، در داخل چاگور چرخی به نام

چرخ الماسکار گذاشته‌است که هرچه از دهانه چاگور پایین برود، از آن طرف خرد و متلاشی بیرون می‌آید. مردم این منطقه دلیل ساخت چاگور را تضمینی برای این می‌دانند که هیچ‌چیز نتواند جلوی جریان آب را در کانال سد کند.[۱]

رودخانه لعل‌بار

این رودخانه یکی از زیرشاخه‌های اصلی قم‌روداست و از دشت‌های شمال شهر می‌گذرد.[۸۹]این رود به عنوان یکی از منابع اصلی آبیاری اراضی کشاورزی در منطقه‌است. این رود بعد از پیوستن به قم‌رودبه رود قره چایمی‌ریزد.[۹۰]

غار گدار چشمه

نوشتار اصلی: غار گدار چشمه

این غار در کوه اردهو در جنوب نیم‌ور قرار دارد.

هندودَریکی از شهرهای استان مرکزیایران است.

اماکن گردشی

در نزدیکی این شهر پیست اسکی پاکلو در شمال هندودر سدی به نام سد هندودرقرار دارد. این سد در جنوب باختری کوه سیب تلخساخته شده‌است.[۱]سد هندودر از مناطق مهم پرورش ماهی و ماهی‌گیری در استان مرکزی است[۲]ولی در دوره‌ای تمام ماهیان این سد به بیماری مبتلا شدند.[۳]هندودر دارای آب وهوایی نسبتا گرم در فصل تابستان و در زمستان دارای آب وهوایی نسبتا سرد وخشک و در فصل پاییز دارای آب و هوایی ملایم و کمی سرد همراه با وزش باد و گرد و غبار است. به همت نماینده زحمتکش شهرستان شازند حاج محمود احمدی بیغش، تمام مدیریت های اجرائی منطقه به افراد بومی منطقه هندودر واگذار شده که این مهم زمینه را برای خدمت صادقانه تر و دلسوزانه تر افراد منتخب فراهم می آورد (4)http://fa.wikipedia.org

هزاوه

 یکی از روستاهای شهرستان اراکدر استان مرکزیایران است. این روستا در ۱۸ کیلومتری غرب اراکجای دارد. هزاوه دارای بافت روستایی کوهستانی و آب و هوای مناسب برای باغداری و دارای مزارع وسیع انگور است.

روستای هزاوه زادگاه امیرکبیر، میرزا بزرگ قائم مقامو میرزا ابوالقاسم قائم مقاماست.

هزاوه علاوه بر ویژگی‌های تاریخی دارای ذخایر آب فراوان، آب و هوای کوهستانی و چشم‌اندازهای طبیعی و معماری است.

تاریخ

قدمت هزاوه با توجه به سفال‌های پیدا شده و مطالعات باستان‌شناسی برروی تپه تاریخی هزش قرن پنجم هجری را به ما نشان می‌دهد. مقبره شاهزاده احمد برروی بلندترین قسمت روستا واقع در محله بالا ازدیگر آثار تاریخی هزاوه می‌باشد. بنیان این مقبره به دوره ایلخانان می‌رسد اما دردوره صفویه تغییر وتحول بنیادین درآن ایجاد شده تا به شکل کنونی در آمده است.

اقتصاد

هزاوه یکی از بزرگ‌ترین تولید کنندگان انگور و دیگر فراورده‌های کشاورزی نظیر باسلوق و شیره انگوردر استان مرکزی می‌باشد.

معماری هزاوه

این روستا دارای بافت پیچیده‌ای است که ازخانه‌های سنگی، گلی به صورت پلکانی، بردامنه شیب کوه‌ها قرار گرفته، این خانه‌ها اکثراًاز گل، سنگ و چوب ساخته شده ودارای سقف‌های مسطح هستند. معماری ساخت روستا تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، وجود آب درمناطق محله درچهارقسمت عمده متمرکز شده اند. نام محله‌ها به ترتیب ده به سمت بالا عبارت‌اند از

  • کیورمیان دهمحله پایینمحله چالهسرآسیابتره زارده بالا

دیدنی‌ها

علاوه بر معماری زیبای روستای هزاوه آثار دیگری دراین روستا یافت می‌شود که ارزش تاریخی و فر هنگی دارد. این آثار عبارت‌اند ازمسجد شبستان دار، درخت سرو کهنسال و حمام قدیمی روستای هزاوه

سد پانزده خرداد

دپانزدهخرداددرشمالشرقیشهرستاندلیجانودرفاصله ۵ کیلومتریآنقراردارد.

محتویات

مشخصاتسد

سدازنوعخاکیغیرهمگنباهستهرسیباحداکثرارتفاعازکفرودخانه ۳۰/۵۴ مترمی‌باشد. ارتفاعازرویپی ۹۶ متر،طولتاج ۳۲۰ متروعرضآندرتاج ۱۰ متراست. حجمآبمفیدآن ۱۶۵ میلیونمترمکعبمی‌باشد. اینسدبهوسیلهرودخانهٔقم‌رودوهمچنینبارندگی‌هایفصلی

کوهستان‌هایاطرافشهرستان‌هایدلیجان،نراقوجاسبتغذیهمی‌گردد.

اینسدآبموردنیازشهرستاندلیجان،نیموروتوابعآنهاوهمچنینبخشیازآبشهرقمراتامینمی‌کند. همچنینمقداریازآبسدنیزبهکشاورزاناینمنطقهاختصاصپیدامی‌کند.

گونه‌هایجانوریمنطقه

گونه‌هایجانوریمنطقهشاملپستانداران،پرندگان،خزندگان،دوزیستانوماهی‌هامی‌باشندکهبهمعرفیآنهابهاختصارمی‌پردازیم:

 پستانداران:

 پستاندارانیکهدراینمنطقهشناساییشده‌اندعبارتنداز: روباه،شغال،کفتار،گرگ،موشصحرایی،خرگوشوجوجه‌تیغی.

پرندگان:

 اینمنطقهمکانمناسبیبرایگذرانزمستانیبرخیازپرندگانمهاجرمی‌باشد. کهازآنجملهمی‌توانبه : اردکسبز،اردکزیره‌ای،چنگر،حواصیل،انواعمرغابی،انواعغاز،مرغکرمخواروغیرهاشارهکرد.

همچنینپرندگانیدرحواشیسدزندگیمی‌کنندکهعبارتنداز: کبک،تیهو،قرقی،کبوتر،انواعگنجشک،زاغ،کلاغوهدهد.

خزندگان:

 گونه‌هایخزنده‌ایکهدرمنطقهمشاهدهشده‌استعبارتنداز: انواعمارمولک،مارآبی،بزمجهومار.

آبزیان:

 عمده‌ترینساکنانایندریاچهماهی‌هامی‌باشند. کپورمعمولیوحشی،کاراس،سوفوماهیسفیدرودخانهازعمده‌ترینگونه‌هایماهیایندریاچههستند.

نقاطدیدنی

درکنارایندریاچهغارچال‌نخجیرقرارداردکهازمناطقبکراینمنطقهمحسوبمی‌گردد.

دریاچهٔسدازنقاطتفریحیودیدنیاینشهرستاناست. ازویژگی‌هایاینسدنزدیکآنبه

آبگرممحلاتاستکهچشم‌اندازیزیباازسدازآنمکاننمایاناست

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:3 | یک نظر

استان مرکزی : جاذبه های توریستی , چشمه ها , غارها ,ذلف آباد , موزه ...

جاذبه های توریستی

چشمه‌ها

  • چشمه چپقلی
  • چشمه کیخسرو (سراب حک)
  • چشمه دوروزن آب روستای چناس (چشمه‌ای فصلی بوده وتا اواخر بهار آب دارد وشدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است. این چشمه و چشمه‌های دیگر این روستا سرچشمه اصلی رودخانه اراک می‌باشند.)
  • چشمه سراب چناس (چشمه‌ای دایمی بوده و فقط در خشکسالی‌های شدید بی آب می‌شود)
  • چشمه سیلی چناس (چشمه‌ای فصلی بوده و تا اواسط بهار آب دارد و شدیدا تحت تأثیر بارش باران و برف است)
  • چشمه دره چناس (این چشمه در میانهٔ کوه غربی دشت دربند چناس قرار دارد که در تمامی فصول سال آب دارد. عجیب است که در بالای کوه همیشه آب دارد.)
  •  
  • چشمه آب رضا آباد در امامزاده سهل ابن علی
  • چشمه آب عمارت واقع در ۴۰ کیلومتری اراک بعد ازروستای هفته که در تمام فصول سال آب دارد
  • امامزاده شاهزاده محمد حصار بعد از روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک
  • باغ اربابی واقع در روستای هفته در ۴۰ کیلومتری اراک

چشمه کیخسرو واقع در روستای حک بالا

غارها

شهرستان اراک به خاطر گسترش سازنده‌های آهکی و دولومیتی، محل تشکیل غارهای بسیاری بوده‌است:

  • غارقلعهجوقو مقبره اسرارآمیز آن
  • غار سفید خانی
  • غار انجدان
  • غار آسیلی
  • غار کلچناس (این غار ورودی کوچکی دارد که ده متر نشسته باید رفت سپس به تونل بزرگ شیبداری می‌رسد در انتهای سمت چپ راه باریکی دارد که به قسمت اصلی غار می‌رسد.این غار تا اوایل بهار آب دارد. ازحیوانات این غار خفاش را می‌توان نام برد)
  • ایوان غارکل چناس (این یک غار کوچک است که به علت ارتباط با غار کل به ایوان غار کل معروف است. شکارچیان در زمستان در این ایوان استراحت می‌کنند.)
  • غار برآفتابروستای چناس (این غار در بالای کوه برآفتاب قرار دارد.این کوه سه غار دارد که یکی از اینها درون صخره‌های نوک کوه‌است)

ذلف‌آباد

 

 

در۲۲ کیلومتری شمال اراکاز توابع فراهانآثاری دیده می‌شود که به آن شهر قدیمی ذلف‌آباد می‌گویند، خرابه موجود نشان می‌دهد که در گذشته این شهر، آباد و بزرگ بوده است؛ ولی در حال حاضر به جزء چند اثر تخریب شده این منطقه چیزی ملاحظه نمی‌گردد. برخی از اشیای بدست آمده از کاوشهای این منطقه در گنجینه حمام چهارفصلاراکنگهداری شده که برای بازدید همگان به نمایش در آمده‌است.

پیر مرادآباد

در روستای مرادآباددر ۱۴ کیلومتری شمال شرقی شهر اراک، بقعه‌ایبه نام پیر مرادآباد وجود دارد. بنابر اعتقاد عامه مردم دستور ساخت این بقعه را شاهپور ذوالکتافداده‌است که بعدها این بنا از بین می‌رود لیکن در دوره سلجوقیبقعه‌ای مجدد بنا می‌گردد.

کاروانسرای اراک

اروانسرای اراکبنایی مربوط به دوران صفویهاست که در مشک آبادو در فاصله ۴۰ کیلومتری شرق اراک، نزدیک روستای انجدانو امان آبادقرار دارد این کاروانسرا مربع شکل در مسیر اصفهانبه غرب ایران ساخته شده است.

قلعه حاج وکیل

قلعه حاج وکیلمربوط به اواخر دوره قاجاراست و در اراک، خیابان شهید دکتر چمران ـ کوچه وکیل واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۷۵ با شمارهٔ ثبت۱۷۷۱ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]

پل دوآب

پل دوآبدر منطقه سوق الجیشیدوآببنا شده و رابط مکان‌های باستانی بین دشت کزازدر جنوب، دره شرادر شمال، منطقه لرستاندر غرب و هم چنین ناحیه اراکدر شرق است .

در مجموع طول پل ۱۳۰ متر و عرض آن بین ۵/۵ تا ۷/۵ متر نوسان دارد و بلندترین نقطه پل از کف رودخانه ۵/۷ متر ارتفاع دارد .

این پل دارای هشت چشمه بزرگ و کوچک با طاق‌های تیزه دار است . هر پایه از جلو دارای موج شکن تیز و از پشت دارای پشتیان است . مصالح ساختمانی به کار رفته در پل عبارتنداز : سنگ، آجر و گل آهک . بنای پل از پایین به بالا به ارتفاع حدود ۲/۱ متر سنگ کاری شده و فاقد عناصر تزیینی است . امروزه از این پل جهت عبور احشام و عبور و مرور مردم استفاده می‌شود.

آتشکده آتشکوهیکی از مهم‌ترین آثار بجا مانده از دوران باستان در سرزمین کهن ایران

است که در نزدیکی نیم‌ورقرار دارد.[۱]مورخان قدمت این بنا را به دوره ساسانیانمربوط می‌دانند.[۲]بنای چهار طاقی آن شامل ستون‌های سنگی استوانه‌ای شکل است که بر روی هم استوار شده‌اند. این بنا دارای اتاق‌های سرپوشیده و محلی برای برافروختی آتش بوده‌است. محلی که این آتشکده قرار دارد دارای طبیعت سبزی است، اما اکنون این بنا در حال تخریب است.

تاریخچه

به گفته ابن‌فقیه همدانیاین بنا تا قرن چهارم هجری برپا و سالم بوده‌است. همچنین او این بنا را هم‌طراز ایوان کسریو معبد آناهیتادر کنگاوردانسته‌است.

حکیم محمدتقی خاندر کتاب گنج دانشدرباره بنای آتشکده آورده‌است:[۳]

«

گویند جاسب، از بناهای یکی از امرای عسکریه، همایدختر بهمنبن اسفندیار مشهور به نیمور است و این امیر در نراق و دلیجان و دهات پشت گدار، حکومت داشته و امیر مزبور آتشکده‌ای در دوفرسخی نیمور در کوه آتشکوه ساخته و به وضع چهار صفحه بنا شده‌است. هنوز پایه‌هایش برقرار است و در آن سنگ‌های عریض و طویل به کار برده‌اند که هر قطعه سنگی از آن، یک زرع و نیم عرض و سهزرع طول دارد و ۱۲گره، کلفتی هر پارچه سنگ می‌شود.

 »

هوتوم شیندلرو آندره گداردر دهه ۱۳۱۰ خورشیدی نیز به ببرسی این بنا پرداخته اند. گدار ابتدا از بنا با عنوان آتشگاه یاد می‌کند و نقشه‌ای از دیوار محاطی و دهلیزهای احتمالی آن بر اساس تصوراتی که می‌کرده است، رسم می‌کند؛ اما سپس با توجه به قرائن موجود، نقشهٔ مفروض خود را رد می‌کند و از بنا به عنوان یک علامت راه‌یابی یاد می‌کند[۴]. آندره گدارهمچنین در توصیه بنا می گوید:[۵]:

«

ترکیب این بنا به نظر عجیب می‌رسد. شبستان بزرگ گنبددار خیلی بازی وجود دارد که گنبد آن بر پایه‌هایی با ستون‌های جاسازی شده در دیوار نهاده شده است

 »

اما به اعتقاد رضا مرادی غیاث‌آبادی، اینجا نه آتشکده که "چارتاقی" بوده‌است، مانند چارتاقیِ نیاسر کاشان.[۶]

موقعیت جغرافیایی

این آتشکدهٔ خاموش در ۵ کیلومتری راه نیم‌ور به دلیجان و در نزدیکی روستای آتشکوه‌است. با شهر محلات نزدیک به ۱۳ کیلومتر فاصله دارد.

آتشکده در دامنهٔ کوه آتشکوه و در کنار رودخانه‌ای به همین نام در گستره‌ای نزدیک به ۶۰۰ مترمربع ساخته شده‌است. در ازای آن ۴۰ متر و ۲۸ سانتی‌متر و پهنایش در بخش خاوری(:شرقی)۶۰ متر و ۱۲ سانتی‌متر و در بخش باختری(:غربی) ۲۵متر است. روستای آتشکوه با کمتر از ۱۰ خانوار ده ضلع شمالی این بنا قرار گرفته است.

درخت چنار

در کنار این آتشکده درخت چناری وج.د دارد که قدمت بسیاری دارد و ارتفاع بسیاری دارد[۷].

معادن سنگ

کوه‌های سنگی این منطقه منبع بزرگ درآمد برای اهالی بومی و یکی از بزرگترین معادن سنگ تراورتندر جهان است[۸].

ویژگی‌های ساختاری

ریزه‌کاری‌های به‌کار رفته در بهره‌گیری از سنگ‌های پاستون‌ها و ستون‌ها به اندازه‌ای است که هیچ‌گاه دوبند سنگ روی هم قرار نگرفته‌است. در ساخت بنا از آجرهای چهارگوش با نمای سنگ

استفاده شده و برای استواری بیشتر بنا در درون دیوارها، تیرچه چوبی به کار رفته‌است.

آتشکده خورهه

خرابه‌های یک معبد (خورهه)مربوط به دوره اشکانیاناست و در شهرستان محلات، روستای خورهه واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارهٔ ثبت۱۳۱به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[

تپه تاریخی آوه

تپه تاریخی آوهدر کنار روستای آوهاز توابع شهرستان ساوهقرار دارد.

تاکنون از این مکان سفالینه‌هایبسیاری استخراج شده است که عمدتاً به دوره‌های پیش از اسلام و نیز برخی هم به دورهٔ بعد از اسلام تعلق دارند.

روستای آوه در 10 کیلومتری شهر ساوهقرار گرفته است.

حمام چهارفصل

حمام چهار فصلاز آثار باستانی شهر اراکو مربوط به اواخر دوره قاجاراست. این بنا توسط "حاج محمدابراهیم خوانساری" در زمان احمد شاه قاجاربنا نهاده شده است. این حمام در خیابان شهید دکتر بهشتی واقع شده و در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۵ با شمارهٔ ثبت۱۳۳۹به‌عنوان یکی از آثار ملی ایرانبه ثبت رسیده است.[۱]وجود نقاشی ها و نگاره هایی از چهار فصل سال که در چهار گوشه این حمام وجود دارد علت نامگذاری این حمام بوده است. [۲]

معماری

ساختمان این حمامبه لحاظ معماری بسیار منحصر بوده و بیشتر از هزار و ششصد متر مربع مساحت داشته و به عنوان بزرگترین حمام ایران شناخته می شود. این بنا از بخشهای راهروی ورودی، سر بینه مردانه و زنانه، گرمخانه خصوصی و عمومی، هشتی بین گرمخانه، خزینه و آب انبارتشکیل شده است. سطح کف معماریاین بنا نزدیک به سه متر پایین تر از کف خیابان بوده، از این رو آب کهریز براحتی و با اتلاف کمتری از حرارت به خزینه انتقال می یافته است.[۳]

سربینه زنانه از زیباترین قسمتهای این بنا می باشد که دارای گنبدی یکپارچه و بدون ستون است. [۴]بخش حمام زنانه و بخش اقلیت های مذهبی دارای یک سربینه زنانه بوده که گرمخانه آن دارای دو بخش خصوصی و عمومی است. سقف تمامی بخش‌های حمامدارای سقف به طرح «گنبد طاقی» است که توسط آجر، ملات گچوآهک ساخته شده است.

کف حمام نیز با سنگ‌های سیاه، ملات آهکو ساروجکف سازی شده است. حوضی صلیبی شکل در کف سربینه قرار گرفته که با سنگ سیاه ساخته شده و به منظور پاشویی افرادی که از حمام گرم بیرون می‌آیند مورد استفاده قرار می گرفته است. سربینه دارای چهار سکو است که هر کدام از آنها از یک طرف به گرمخانه و از طرف دیگر و با پله هایی قوس‌دار به خیابان می رسند. یک ورقه مسی بصورت یکپارچه کف خزینهاصلی آب گرم را فرا گرفته و در زیر آن نیز گلخن حمام واقع شده است. گلخن با هیزم و بوته‌های "وَرَک" سوزانده می شده و آب گرم و سرد با توجه به قانون ظروف مرتبطه به وسیله تنبوشه‌های سفالی به تمام نقاط حمام می‌رسید. قرار گرفتن مخزن‌های بزرگ ذخیره ی آب، گلخن و انبارهای سوخت در وسط این بنا باعث شده که همه

گرمابه ها براحتی امکان استفاده را داشته باشند.

طراحی داخلی

کاشی هفت رنگی، کاشی معرق و کاشی معقلی از مهمترین تزیینهای بکار گرفته شده در حمام است. این طرحها که بسیار هنرمندانه کاشی کاریو اجرا شده اند دارای نقشهای بسیار زیبای انسان، حیوان و گیاه هان مختلف است.[۵]موضوعها و طرحهای به کار گرفته شده در کاشی های حمامشامل انواع گل و بوته، پیچک ها، درختان انگور، سروو صنوبربه همراه مناظری از رودخانه ها، چشمه ها، گیاهان وحشی و پرندگانی بر روی شاخه های آن، مبارزه شیربا اژدهای چند سر، مبارزه شیرو گاوو همچنین طرحهایی از افراد نظامی با پوشش دوره قاجاراست.[۶]رنگهای به کار رفته در کاشی ها بیشتر زرد، لاجوردی، فیروزه ای، سفید، سبز، خاکستری، قرمزو نارنجیاست.[۷]

گنجینه

در حال حاضر اشیایی باستانی متفاوتی از دوران پیش از اسلام و پس از اسلام همانند: سکه‌های دوره‌های مختلف تاریخی، عقدنامه‌های دوره قاجار، کتاب‌ها و نسخه‌های خطی، ظروف مسی و قلمزنی، خمره‌های سفالی، لوازم ریسندگی، اسباب قدیمی حمام، دهها پیکره مربوط به مردم شناسیدر این حمام نگهداری می شود.[۸]اشیای بدست آمده کاوشهای منطقه باستانی ذلف آبادفراهاناز آن جمله است. بازدید از این حمامکه در سالهای اخیر به گنجینه تبدیل شده است برای همگان آزاد می باشد.

سد الغدیر

بر روی رود قره‌چایدر ۲۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان ساوه در سال ۱۳۷۲ ساخته شده‌است.[۱][۲]سد الغدیر از نوع بتونی دو قوسی با طول تاج ۲۶۵ متر[۳][۴]و ارتفاع ۱۲۸ متر[۵]برروی بند شاه عباسی سابق به مساحت 850 هکتار احداث شده‌است.[۶]

این سد با هدف تامین برق و آب کشاورزی ۲۳هزار هکتار از اراضی این شهرستان احداث شده.[۷]

همچنین این سد به دلیل خشک‌سالی‌های متوالی دچار افت سطح آب ذخیره شده گردیده به طوری که حجم آب ذخیره شده در آن از 63 میلیون متر مکعب در اردیبهشت سال ۱۳۸۹[۸]به 96/48 در فرودین ۱۳۹۰ رسیده‌است.

موزه سلطان‌آباد

موزه سلطان آبادچهارمین موزه شهر اراکمی باشد. این موزه به مناسب بیستم خرداد ماه سال ۱۳۸۵ که روز صنایع دستینامیده شده گشایش یافت. سلطان آباد نام قدیمی اراکبوده که بر آن نامگذاری شده و این موزه در سرای کاشانی بازار اراکواقع شده است.[۱]این سرا دارای معماریسقف و رسمی بندیهای هفت چشمه ای زیبایی است. ساختمان موزه نیز در بنایی که قدمت و معماری زیبایی داشته ایجاد شده که به جاذبه های دیدنی موزه افزوده است. موزه سلطان آباد توسط «محمد مهدی باباخانی» و با همکاری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی بنیانگذاری شده و به صورت خصوصی اداره می شود

گنجینه

این موزه دارای مساحت ۱۳۰ متر مربع و تشکیل شده از ۳ تالار است. گنجینه این موزه دارای یکصد اثر صنایع دستی ایران است که از استانهای مختلف گردآوری شده اند. فعالیت موزه به صورت تخصصی در زمینه خشنویسی و صنایع فلزی محسوب می شود. در این موزه آثار برجسته خوشنویسی، سوزن دوزی، لباس های قاجاری، خاتم کاری، قلمزنی، فلزکاریو کتیبه های مختلف به همراه تابلوهای هنری و اشیا قدیمی جای گرفته اند.[۳]

بخش خوشنویسی موزه بسیار غنی است بطوریکه آثاری از خوشنویسان دوره های مختلف را در خود جای داده است. قدیمی ترین اثر خوشنویسی موزه مربوط به سده هفتم هجری است. در این موزه آثار ارزشمندی از خوشنویسان مشهور ایرانی همانند: درویش عبدالمجید طالقانی، میرعماد حسنی، میر علی هروی، میرزا فتحعلی حجابشیرازی، میرزا غلامرضا اصفهانی، یاقوت مستعصمی، محمد هاشم لولو اصفهانی، میرزا کاظم، میر علی هروی، ظل السلطان محمد باقر خان، محمد جعفر تبریزی، میرزا رضا خان فراهانی، فتحعلی تنکابنی، میرزا اسدالله شیرازی، کیخسرو خروش و فتحعلی واشقانیفراهانی وجود دارد.[۴][۵]

همچنین در بخش نقاشی نیز اثری از کمال الملکوجود دارد. در این بخش آثاری از سبک نقاشی قهوه خانهبه ویژه آثاری از محمد مدبرو عباس بلوکی فربه نمایش در آمده است.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 23:1 | نظر بدهید

استان مرکزی : بازارها , هتل ها ...

بازارهای استان مرکزی؛ از راه ابریشم تا آخرین اثر معماری ایرانی

اراک - خبرگزاری مهر: بازار شهرهای استان مرکزی شامل قدیمی ترین و نوسازترین بازارها با معماری ایرانی و اسلامی است. به گزارش خبرنگار مهر در اراک، تاریخ استان مرکزی و آثار تاریخی آن جلوه های متضادی دارد و همین جلوه هاست که آدمی را وا می دارد نگاه ژرفتر به استان داشته باشد و بازارهای استان مرکزی یکی از این جلوه هاست.
در حالیکه بازار شهر هزارساله نراق متعلق به دوره راه ابریشم و رونق اقتصادی آن زمان است. بازار اراک آخرین اثر معماری ایرانی اسلامی است که در 200 سال پیش به دستور یوسف خان گرجی ساخته شد و اکنون اثری زیبا و جزو بازاهای دینی کشور است که سالم ترین معماری ایرانی و اسلامی نیز به شمار می رود.
اکثر شهرهای استان شامل ساوه، تفرش، آشتیان دارای بازار هستند و انواع سوغاتها و خوراکی های خوشمزه استان در این بازارها به فروش می رسد و همین عامل منجر به استقبال گردشگران از این بازارهاست.

بازارها در دوره های اسلامی و قبل از آن و اکنون مهمترین محل خرید، تولید، مبادلات تجاری و

فرهنگی و بافت مرکزی هر شهر و منطقه محسوب می شدند اما اکنون تنها مکانی برای عبور و بازدید علاقه مندان محسوب می شوند.

گرچه بازارها اکنون بخشی ازرونق گذشته خود را از دست داده اند و اقبال مردم برای خرید به سمت پاساژها و مراکز خرید جدید سوق داده شده است. با این حال بازارهایی که دارای معماری و زیبایی در ساخت هستند دارای جاذبه هستند و هنوز مورد نظر مردم بوده و از این اماکن برای دیدن، خرید سوغاتی و رفع برخی نیازها استفاده می شود.
رونق بازارها در اعیاد بیشتر از زمان های گذشته به چشم می خورد و مردم مهمترین خریدهای خود را از بازار تامین می کنند.
بازارها دو گونه سرپوشیده و سرباز هستند و اهمیت معماری بیشتر مربوط به بازارهای سرپوشیده است.
بازار اراک، بازار ساوه و بازار نراق از جمله بازارهای دیدنی و زنده استان مرکزی است.
بازار اراک با ستون های برافراشته واقع در قلب اراک

بازار اراک به عنوان آخرین اثر معماری ایرانی و اسلامی در مرکز شهر اراک قد برافراشته و همچنان از محل های تجاری پررونق شهر است.
این بازار که به بازار سرپوشیده نیز معروف است کمتر از یک کیلومتر طول دارد و دارای طاق هایی بلند و دیوارهای مرتفع است. طول دیوارهای بازار اراک به حدود هفت متر می رسد و شامل انواع

واحدهای تجاری متعدد است و با ورود به بازار می توان انواع مایحتاج از اجناس لوکس و زیورآلات گرفته تا سوغاتی های استان و لباس را تهیه کرد.

بازارها در گذشته نه تنها دارای امکانات تجاری بودند بلکه، مجموعه بوده اند و دارای امکاناتی چون مسجد، بارانداز، کاروانسرا، آب انبار، سقاخانه، حمام و ... بودند که بازار اراک نیز از این امر مستثنی نبوده با این حال بسیاری از امکانات جانبی بازار اراک در گذشته، ویران و تخریب شده است و اکنون تنها مسجد، سقاخانه و بارانداز در بازار به چشم می خورد
بازار اراک، مجموعه دیدنی است که در 200 سال گذشته و در سال 1228 هجری قمری در زمان پادشاهی فتحعلی شاه قاجار در بافت مرکزی سلطان آباد عراق عجم (اراک) توسط یوسف خان گرجی بنا شد.

ای بنای با ارزش تاریخی، تلفیقی از معماری مدرن و سنتی ایران لست که در چهار جهت شمال

به جنوب و شرق به غرب احداث شده است. از شمال به جنوب 750 متر و از شرق به غرب 200 متر است این جهت ها در محلی به نام چهار سوق در هم تلاقی می شود.
بازار اراک گذرها و سراهای متعددی دارد که به با سقف های گنبدی شکل ساخته شده و در دادن نقش و نگار به داخل گنبدها چنان مهارت و زیبایی به کار گرفته شده که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند.
هوای بازار اراک در تابستان خنک و در زمستان گرم است و در ساخت آن از ملات گچ، آهک، خاک رس، تیرچه های چوبی و ورق ها و صفحات فلزی منجمد مسی و سربی و کاهگل استفاده شده است و با وجود تغییر در پایه های برخی از حجره ها تا به امروز استواری خود را حفظ کرده است.
گنبد چهارسوق بازار بلندترین بخش بازار است که در مرکز آن قرار دارد در مرکز این گنبد آبخوری و در اطراف آن حجره های مختلف صنایع دستی به چشم می خورد که می تواند سوغاتی برای مسافران باشد.

سراهای بازار به فاصله 50 متری از هم ساخته شده است. سرای کاشانی، گلشن و نوزری از جمله سراهای زیبای این بازار است که همچنان ساختار اولیه خود را حفظ کرده است.

در جنب بازار اراک، مسجد و مدرسه سپهداری قرار دارد که اکنون با نام حوزه علمیه امام خمینی فعال است و دارای زیبایی های معماری منحصر به فرد است.

بازار اراک در سال 1355 به شماره 1285 به ثبت آثار ملی کشور رسیده و از آثار تاریخی و گردشگری استان مرکزی است و کمتر مسافری است که به اراک بیاید و ساعاتی متمادی را در بازار اراک سپری نکند.

بازار ساوه از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که شامل مسجد سرخ، موزه چهارسوق،

مسجد حضرت معصومه، آب انبار، تکیه، آرامگاه سید یحیی و امامزاده سید ابورضا است و در خیابان انقلاب ساوه قرار دارد.
این بازار دارای 12 گذر یا راسته است و معماری آن به شیوه آجری است و در بنای آن از چوب، گچ و آهک استفاده شده است.

این بازار در سال 1378 به شماره 2526 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

بازار نراق، خاطره رونق راه ابریشم

بازار نراق از دیگر بازارهای دیدنی استان مرکزی است که همچنان زیبایی خود را حفظ کرده است و حضور در آن حس دلنشینی را به انسان منتقل می کند.
این بازار که در روزگاران گذشته یکی از مسیرهای اصلی راه ابریشم بوده است اکنون در مرکز شهر تاریخی نراق جنب خیابان امام خمینی این شهر و در شهرستان دلیجان قرار دارد.
بازار نراق در گذشته به بازار شمس السلطنه معروف بوده و طول آن به 200 متر می رسد. این بازار با توجه به مرکزیت خود در مسیر شهرهای، اصفهان، کاشان، نطنز، دلیجان و اراک قرار داشته و دارای رونق تجاری بوده است.

درهای چوبی این بازار نشان از تاریخ گذشته است و در ساخت آن از آجر، گچ، آهک و سنگ استفاده شده و بخش قابل توجهی از تزئینات آن دست نخورده باقی مانده است.


بازار نراق دارای سقف گنبدی و اشکال هندسی است که با مهارت معماران و مهندسان گذشته این سرزمین طراحی و ساخته شده است.
این اثر تاریخی و دیدنی استان مرکزی در سال 1362 به شماره 1645 به ثبت ملی رسیده ا

http://forum.iranvij.

هتل‌ها و مراکز اقامتی

  • هتل امیر کبیر (پنج ستاره) جنب شهر بازی لاله
  • هتل زاگرس (۴ ستاره) واقع در خیابان شهید قدوسی
  • هتل شهرداری واقع در شهر صنعتی
  • مجتمع اقامتی آفتاب جنب پارک کلاله (در حال ساخت)
  • هتل پیام واقع در شهرک شهید بهشت

g/http://fa.wikipedia.org/

استان مرکزی

/086122498813

اراک میدان ولی عصر

رستوران ولی عصر

08612222266

اراک دروازه تهران مجتمع پارس

رستوران پارس

02552200010

ساوه خیابان امام خمینی روبروی درب دارایی

فست فود و کافی شاپ گل سرخ

08613123338

اراک خیابان شهید شیرودی روبروی بانک صادرات

فست فود برگر تین

2294320409

جاده ساوه بعد از میدان قائم نرسیده به سبزدشت بین کوچه انقلاب و پیروزی روبروی انبار شاهدی

رستوران ستنی هزاردستان

2552251245

ساوه روبروی دانشگاه آزاد اسلامی بالاتر از اداره بازرگانی

فست فود قبیله

 

پانویس

1.     ↑ ۲٫۰۲٫۱وزارت امور خارجه، بازدید: ژانویه ۲۰۱۰.

2.     [http://markazi.farhang.gov.ir/introduction-offices-officekomejan-fa.htmlاداره فرهنگ وارشاد اسلامی شهرستان کمیجان | وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

3.     ↑ ۴٫۰۴٫۱اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، ص ۱۸۰ (=صفحات کتاب)

4.«جدول تعداد عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری اردیبهشت ۱۳۹۰». وبگاه وزارت کشور. بازبینی‌شده در ۱۶ خرداد ۱۳۹۰ خورشیدی.

+نوشته شده توسط نفیسه در سه شنبه سی و یکم مرداد 1391 و ساعت 22:57 | یک نظر

 

(بدون عنوان)

$
0
0




تاریخچه آموزش عالی درایران تا اواخر دوره پهلوی

قرن‌هاست که جوامع مختلف و اغلب پیشرفته برای تربیت افراد طراز اول کشور در زمینه‌های مختلف به آموزش عالی توجه داشته اند . درحقیقت آموزش عالی علاوه بر پرورش متخصصان مورد احتیاج صنایع وفنون مختلف ، مسئولیت‌های دیگر نیز بر عهده دارد به طوری که علاوه بر رفع حوایج موجود درجامعه ، مسیرترقی و تکامل انسان را برای آینده مشخص می‌سازد.
سابقه آموزش عالی درایران به زمان‌های بسیارقدیم باز می‌گردد ، به گونه ای که تاریخ نگاران کهنسال ترین دانشگاه جهان را " جندی شاپور" معرفی می‌کنند . این دانشگاه که دردوران قبل ازاسلام به وجود آمد و شهرت جهانی یافت وبه شاهپور اول – پادشاه ساسانی ، منسوب بوده ، ازقرن چهارم تا دهم میلادی تداوم داشته است .
دانشگاه جندی شاپور ازلحاظ آموزش و تحقیق درفلسفه وطب شهرت داشت . این دانشگاه در زمان خسرو انوشیروان ترقی بسیارکرد توجه خاص وی به ادبیات ، فلسفه وعلوم سبب رونق دانش‌هایی همچون هیئت ، نجوم ، مهندسی ، حکمت عملی وعلوم اداری گشت .
به هرصورت ، آنچه که مسلم به نظرمی رسد ، این است که دانشگاه جندی شاپور درحدود هزار و هفتصد سال پیش بنا گردید و تا پنج قرن گاهواره علوم پزشکی ، فلسفه ، نجوم و ریاضیات بود . بسیاری ازکتاب ها که به زبان‌های مختلف پیرامون علم پزشکی و تاریخچه آن نوشته شده با نام جندی شاپور توأم است .
با ظهوراسلام و توسعه معارف اسلامی ، درحدود قرن پنجم هجری ، خواجه نظام الملک به ترویج علم و هنر و تأسیس مدارس عالی همت گمارد . او در سال 485 هجری ، ساختمان نظامیه بغداد را آغازکرد و درشهرهای دیگر ایران نیز ازقبیل نیشابور، بلخ ، هرات ، آمل ، اصفهان دست به تاسیس مدارس عالی موسوم به " نظامیه " زد . که مهمترین آنها مدارس بیهقیه و سعیدیه بود و مواد درسی آن شامل فقه ، حدیث ، تفسیر ، علم حساب و پزشکی می‌شد .
دراین مقطع زمانی که سراسر جهان را ظلمت جهل فراگرفته بود ، دانشمندانی همچون شیخ الرئیس ابوعلی سینا ، ابوحامد محمد غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، سعدی شیرازی ، انوری و... دراین مدارس عالی پرورش یا به تدریس اشتغال داشته ، مشعل علم را درمشرق زمین فروزان نگهداشتند ، بطوری که حتی آثار دانشمندان این عصر تا آغاز نهضت علمی و فنی درقرن هجدهم درمراکز علمی و معتبرجهان تدریس می‌شده است .
دراین مقطع زمانی که سراسر جهان را ظلمت جهل فراگرفته بود ، دانشمندانی همچون شیخ الرئیس ابوعلی سینا ، ابوحامد محمد غزالی ، خواجه نصیرالدین طوسی ، سعدی شیرازی ، انوری و... دراین مدارس عالی پرورش یا به تدریس اشتغال داشته ، مشعل علم را درمشرق زمین فروزان نگهداشتند
با علم به اینکه گسترش آموزش درسطوح بالا و تعداد مدارس هرکشور ، به وضع اجتماعی وسیاسی آن بستگی دارد ، درایران نیزدرادواری که ثبات سیاسی و اجتماعی حاکم بود ، تعداد این مراکز افزوده می‌گشت ، وی ازآغاز قرن هفتم هجری که هجوم قوم مغول به ایران شروع شد تا قرن دهم هجری که حکومت صفویان درایران مستقر گردید ، مدارس عالی روبه ویرانی نهاد .
ازهنگام تاسیس دانشگاه جندی شاپور تازمان تشکیل دولت صفویه ، آموزش عالی سنتی ایران همواره نیازمند حمایت دولت‌ها بوده وبه همین جهت همگام با تحولات سیاسی ، دچارفراز ونشیب می‌شده است . حاکمان حکومت صفویه درپرتو وحدت سیاسی و مذهبی که به ارمغان آوردند ، سیستمی را بنیان گذاری نمودند که به موجب آن ، مردم خودشان داوطلب ایجاد ، اداره و حفظ مدارس شدند واین نظام تابه امروز در آموزش عالی کما بیش به همان نحو عمل می‌کند .

دارالفنون

برخورد ملت ایران با ملل اروپایی ، به خصوص در اثر تجاوز کشورهای روسیه و انگلستان در اوایل قرن سیزدهم هجری ، پیامد مهمی برای ایران داشت . اولیای امور دریافتند که ایران از قافله تمدن به خصوص در زمینه های مختلف علوم ، فنون و صنایع ، به کلی عقب مانده است و برای مقابله با تجاوز کشورهای غربی ، راه چاره را در این دیدند که هرچه سریع تر به کسب علوم و فنون غربی همت گمارند ، لذا این فکر را از دو طریق به مرحله عمل گذاردند ؛ در مرحله اول با اعزام محصلان ایرانی به خارج برای کسب علوم جدید و در مرحله دوم با استخدام خارجی مشاوران برای تعلیم و تربیت ایرانیان در رشته ها و فنون علمی جدید .
این سیاست که به تأسیس مدارس جدید در ایران – طبق نمونه مدارس ممالک غرب ، منتهی شد ، باعث گردید که دستگاه آموزش و پرورش جدید ایران از دستگاه آموزش و پرورش قدیم جدا شود .
هسته اولیه تعلیمات عالیه نوین در ایران با ایجاد مدرسه دارالفنون شکل گرفت . در سال 1266 ه . ق میرزا تقی خان امیرکبیر در گوشه ای از ارگ تهران بنای مدرسه ای را به سبک مدارس عالیه اروپا شروع کرد و آن را دارالفنون نامید .
ازهنگام تاسیس دانشگاه جندی شاپور تازمان تشکیل دولت صفویه ، آموزش عالی سنتی ایران همواره نیازمند حمایت دولت‌ها بوده وبه همین جهت همگام با تحولات سیاسی ، دچارفراز ونشیب می‌شده است
به طورکلی ، مدرسه دارالفنون با استفاده از عالمان اروپایی ، در شناساندن تمدن اروپا و فرهنگ جدید مغرب زمین به ایرانیان ، عامل بسیار موثری بود و فارغ التحصیلان دارالفنون ، اغلب از طریق ترجمه و تا لیف کتب درسی به این اقدام دامن می‌زدند و صنف جدیدی بوجود آوردند که در تحول فکری دو نسل بعد اثر گذاشت .
بعد از دارالفنون ، مدارس دیگری چون مدرسه علوم سیاسی ( 1317 ه . ق ) ، مدرسه فلاحت (1319 ه . ق ) مدرسه طب ( 1337 ه.ق ) ودارالمعلمین عالی ( 1307 ه . ق ) تاسیس شدند.
البته این نکته قابل ذکر است که مدارس عالی در این تاریخ ، هنوز فاقد شبکه اداری توسعه یافته بود وبا سازمان اداری ساده و متمرکز اداره می‌شد ، ولی به تدریج با گسترش این مدارس ، اداره آنها به عهده وزارت معارف گذاشته شد .
قبل از تاسیس دانشگاه تهران ، مراکز علمی به صورت پراکنده و جدا از یکدیگر قرار داشتند ، اما بعدها به منظور تمرکز مدارس عالی در یک محدوده معین و برای آنکه تعلیمات عالیه در ایران بر پایه اساسی استوار گردد و امور آموزشی و علمی مدارس عالیه تحت نظم و تربیت معینی درآید ، تأسیس دانشگاه تهران درخرداد ماه 1313 به تصویب مجلس رسید .
ازسال 1326 ش با تأسیس دانشگاه تبریز ، دولت به فکر ایجاددانشگاههایی در شهرستان ها افتاد .
در تاریخ سوم خرداد ماه 1328 بنا به تصویب مجلس ، به وزارت فرهنگ اجازه داده شد که در شهرستان های مشهد ، اصفهان ، شیراز و هر شهرستان دیگری که وزارت فرهنگ لازم بداند ، به تدریج دانشگاه تأسیس نموده و دانشگاه تبریز را تکمیل و در اهواز اقدام به تأسیس دانشکده پزشکی نماید .
هسته اولیه تعلیمات عالیه نوین در ایران با ایجاد مدرسه دارالفنون شکل گرفت . در سال 1266 ه . ق میرزا تقی خان امیرکبیر در گوشه ای از ارگ تهران بنای مدرسه ای را به سبک مدارس عالیه اروپا شروع کرد و آن را دارالفنون نامید
آموزشگاه عالی بهداری مشهد که در سال 1318 و آموزشگاه های بهداری اصفهان و شیراز که هردو در سال 1325 تأسیس یافته بودند ، به ترتیب هسته‌های نخستین ایجاد دانشگاه‌های مشهد ، اصفهان و شیراز تشکیل دادند . دانشگاه شیراز که در سال 1335 رسمیت یافته بود ، در سال 1341 با ارائه طرفی نوین تبدیل به دانشگاه پهلوی شد و از سال 1340 به بعد ، دولت اجازه تأسیس مدارس عالی به اشخاص و هیأت های خصوصی را هم صادر کرد .
از سال 1332 تا 1341 دانشگاه اهواز ،ملی ، مدرسه عالی نقشه برداری ، مدرسه عالی ادبیات و زبان های خارجی دانشکده پلی تکنیک و انیستیتو خواروبار به وجود آمدند و تا سال 1357 تعداد دانشگاه‌ها و موسسات آموزش و عالی کشور به 23 دانشگاه و 206 موسسه آموزش عالی در دوره های روزانه ، شبانه و در سطوح مختلف تحصیلی بالغ گشت .

منبع : ناهید روشن نهاد ، انقلاب فرهنگی درجمهوری اسلامی ایران ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1383 .

 

مدیریت زنجیره تامین- دکتر نثائی

$
0
0
مدیریت زنجیره تامین - استاد نثایی تدارکات      —    تولید   —    بازرگانی  —  فروش  —  تبلیغات  —    خدمات لجستیک          مونتاژ         بازاریابی                                 پس از ...

تعریف واهداف رشته

$
0
0
تعریف و اهداف رشته MBA __________________________ تعریف و هدف دوره کارشناسی ارشد مدیریت سازمان که معادل Master of Business Administration (MBA ...

تبلیغات وبازار یابی استاد دکتر نثائی

$
0
0
تبلیغات و بازاریابی.استاد نثایی Normal0 false false false EN-US X-NONE FA تبلیغات و بازاریابی شرکتها به منظور برقراری و حفظ تماس ...

بازار یابی الکترونیک چیست

$
0
0
بازاریابی الکترونیک چیست؟ چالشها و فرصتها بازاریابی الکترونیک چیست؟ چالشها و فرصتها اهمیت برنامه‌ریزی برای بازاریابی در چند سال اخیر رشد فزاینده‌ای ...

تبلیغات برتر جهانی (1) مجموعه ای از بهترین تبلیغات کوکاکولا

$
0
0
تبلیغات برتر جهانی (۱) مجموعه ای از بهترین تبلیغات کوکاکولا تبلیغ سیتی: با توجه به هدف مدیریت سایت تبلیغ سیتی به ...

ریال ایران

$
0
0
ریال ایران از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری، جستجو   این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آن‌را از نظر املا، ...

نون فروش

$
0
0
نون فروش. ۱)نگرش تولید:در این نگرش فرض بر این است که مشتریان کالاهایی را می خرند که اولاً ارزان قیمت باشد. دوماً ...

تاریخچه وکاربرد سکه بهار آزادی

$
0
0
تاریخچه و کاربرد سکه بهار آزادی  سکه بهار آزادی یکی از مسکوکات طلای قانونی در جمهوری اسلامی ایران است، که ...

تاریخچه پول در ایران

$
0
0
 تاریخچه پول در ایران  پول از جمله مهمترین ارکان زندگی روزمره مردم است . اما کمتر به تاریخچه این بخش ...

یکای پول ایران

$
0
0
یکای پول ایران یکای پول ایران هم اکنون ریال نام دارد. و به ۱۰۰ دینار تقسیم می‌شود. اما چون ریال واحد ...
Viewing all 60 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>